این روزها پرونده قتلهای مردان عاشقپیشه که خشم و جنایت پایان رابطه رمانتیک آنهاست، درلابهلای اخبار حوادث دیده میشود. کارشناسان معتقدند ریشه این جنایتها را باید در گذشته قاتلان دید. اغلب این دست قاتلان در خانوادهای بزرگ شدهاند که به آنها «نه» شنیدن و تحمل آن آموزش داده نشدهاست. این افراد هرچه را خواستند خانواده برایشان فراهم کرده و اگر به خواستهشان نرسیدند با قهر، دعوا و رفتارهای غیرعادی، پدر و مادر را راضی به فراهم کردن خواستهشان کردهاند. این تربیت در بزرگسالی یکی از معضلات زندگی آنها میشود و وقتی از دختر موردعلاقه خود نه میشوند، نمیتوانند موضوع را در ذهن خود هضم کرده و مرتکب جنایت میشوند. وقتی پای صحبت آنها بنشینید میگویند: «وقتی قرار نبود با من ازدواج کند، نمیخواستم او را در کنار فرد دیگری ببینم. به همین خاطر او را کشتم تا اگر برای من نیست، برای فرد دیگری هم نباشد.» این دست مجرمان نسبت به عشق حس مالکانه داشته و احساس طرف مقابل را متعلق به خود میدانند. حتی بعد از ازدواج نسبت به ابراز احساسات همسر به دیگران، حتی خانوادهاش حسادت میکنند. آن طور که روانشناسان میگویند، این رفتار اگر تحت کنترل فرد قرار نگیرد، تبعات تلخی خواهدداشت و بهتر است خانوادهها در صورت مشاهده این رفتار در فرزند، آن را جدی گرفته و برای اصلاح آن از کارشناسان کمک بگیرند.
دختر مورد علاقهام را با چاقو کشتم
چند ماه قبل مردی جوان با پلیس تماس گرفت و ادعا کرد دختر مورد علاقهاش را با ضربات چاقو کشتهاست. تیمی از ماموران پلیس راهی محل حضور مرد جوان شده و جسد چاقو خورده دختری ۳۷ساله به نام شیدا کشف شد. تحقیقات از مرد جوان که مدعی بود قاتل شیداست آغاز شد. رضا در تحقیقات گفت: چهار سال قبل با شیدا آشنا شدم و رابطه ما شکل گرفت. در این مدت با مسافرکشی ۷۰ میلیون تومان به او دادم. رابطه ما خوب بود تا اینکه شیدا گفت میخواهد به مسافرت برود. چند روز بعد همسایهاش با من تماس گرفت و گفت او در تهران است و به سفر نرفتهاست. با شیدا تماس گرفتم که گفت هرچه بین ما بوده تمام شدهاست. زندگی بدون شیدا را نمیخواستم. به غرب تهران رفتم و چاقویی خریدم. میخواستم به زندگیام پایان دهم. گفتم قبلش با شیدا صحبت کنم. وقتی به آپارتمانش رفتم و او را مصمم در پایان رابطه دیدم، با عصبانیت چند ضربه چاقو به او زدم و از خانه بیرون آمدم.
عاشق معتاد، خود را به دیوانگی زد
مرداد امسال بود که کشف جسد دختری جوان در پشتبام خانهشان در شهرری سروصدای زیادی به پا کرد. با حضور پلیس مشخص شد دختر جوان اعتیاد به شیشه دارد اما با بند کفش به قتل رسیده و جسدش به پشتبام خانه منتقل شدهاست. در ادامه ردپای پسر ۲۵ ساله که با مقتول به نام مینا ارتباط داشت، به دست آمد و دستگیر شد. پسر جوان در تحقیقات مدعی شد دیوانه است و با رفتار عجیب اجازه بازجویی به ماموران نمیداد تا اینکه پزشکیقانونی سلامت روانش را تایید کرد.
حامد که راهی برای فرار نمیدید، به قتل مینا اعتراف کرد و گفت: بعد از فوت پدرم هروئینی شدم. در جریان مصرف مواد با مینا آشنا و عاشق او شدم. دختر مورد علاقهام هم شیشه مصرف میکرد. بعد از مدتی مخفیانه به خانهشان رفتم و گفتم بیا برویم ترک کنیم که او مخالفت کرد. من عاشقش بودم و دوست داشتم ترک کند. وقتی مخالفت کرد، با بند کفشی که داشتم میخواستم خودم را خفه کنم که او مانع شد. من هم کنترل اعصابم را از دست دادم با همان بند کفش، خفهاش کردم .برای فرار از مجازات خود را به دیوانگی زدم که نقشهام لو رفت.
قتل دختر همسایه در پارکینگ
در جنایت دیگری که پسر جوان تیرماه ۹۵ در شرق تهران مرتکب شدهبود، دختری ۲۳ ساله به قتل رسید. فرهاد ۲۷ ساله پس از جنایت از محل حادثه فرار کرده اما چند ساعت بعد خود را تسلیم پلیس کرد و در مورد انگیزهاش از قتل گفت: با پریسا همسایه دیوار به دیوار بودیم. بالکن مشترک داشتیم و چهار سال بود که با هم ارتباط داشتیم. خانواده من و او میدانستند عاشق یکدیگر هستیم و قرار بود ازدواج کنیم. من به سربازی رفتم و شش ماه بعد وقتی به مرخصی آمدم، متوجه شدم پریسا با مرد غریبهای در بالکن مشغول مکالمه با تلفن است. عصبانی شدم و ازاوخواستم برای گرفتن کادو به خانه ما بیاید. وقتی دختر جوان آمد، به بهانه اینکه کادو در خودرو است او را به پارکینگ بردم و چند ضربه با چاقو به او زدم. عصبانی بودم و کنترلی روی رفتارم نداشتم، بعد از قتل از ترس فرار کردم. ازکشتن دختر موردعلاقهام پشیمان شدم وخودم راتسلیم پلیس کردم.
اعتراف به قتل معشوقه پس از ۱۸ ماه
اوایل سال گذشته سقوط مرگبار دختری جوان از یک ساختمان پنج طبقه به پلیس کرج اعلام شد. با حضور ماموران مشخص شد دختر ۲۵ ساله از طبقه پنجم سقوط کرده و جان باختهاست. کارآگاهان جنایی در بررسی اولیه خودکشی را رد کردند. بررسی بیشتر نشان میداد صحنه سقوط دختر جوان طراحی شده و بیشتر صحنهسازی بوده و احتمال جنایت است. با بررسی بیشتر رد پای پسری به دست آمد که با دختر جوان ارتباط داشتهاست. با دستگیری متهم او منکر قتل یا اطلاع از سقوط دختر جوان شد اما سرانجام بعد از ۱۸ماه لب به اعتراف گشود و مدعی شد: «عاشق مریم بودم، اما به اختلاف خوردیم. روز حادثه با او دعوایم شد و از کوره در رفتم و وقتی او لب پنجره رفت به پایین پرتش کردم که جانش را از دست داد. جوری صحنهسازی کردم که انگار خودکشی کردهاست اما رازم لو رفت و پلیس فهمید من دختر مورد علاقهام را کشتهام.»
پسر بوکسور دختر مورد علاقهاش را کشت
گاهی کنترل نکردن خشم، جنایتی هولناک را رقم میزند. در یک جنایت، سعید، مرد بوکسور در اولین دیدار، دختر مورد علاقهاش را با ضربات مشت به قتل رساند و جسدش را در مسیل خشایار در محله سیدخندان انداخت. این پرونده با کشف جسد پتوپیچ شده دختری ۳۰ساله در مسیل خشایار به جریان افتاد. با شکایت خانواده دختر جوان، مشخص شد نگار دارای مدرک کارشناسی ارشد فیزیک است و در تهران به تنهایی زندگی میکرد و قرار بود به زودی به اروپا مهاجرت کند. در ادامه رد پای مردی بوکسور به نام سعید به دست آمد و او از سوی پلیس دستگیر شد. مرد ۴۲ ساله به قتل نگار اعتراف کرد و گفت: با دختر جوان در یک کانال تلگرامی آشنا شدم و رابطه مجازی ما شکل گرفت و به یکدیگر علاقهمند شدیم. در اولین دیدار او سوار ماشین من شد اما در میانه راه سر موضوعی بحثمان شد که من چند مشت به او زدم و متوجه شدم جانش را از دست دادهاست. شبانه جسدش را پتو پیچ کرده و داخل مسیل خشایار انداختم.