ازاو زیاد شنیدهایم، خبرنگاری که خود دیگر سوژه خبر شدهاست؛ آنقدر که با جان و دل به میانه میدان رفته و گزارشهایی را از حال وهوای ناگفتنی غزه و مردمانش زیر آتش، تهیه کردهاست. گاهی شدت کار او را ازپا انداخت. گاهی هنگام گزارش مورد حمله قرارگرفته و مجروح شده، اما پا پس نکشیده است. این گزارشگر جسور که مادر دو فرزند است، در پایداری برای مخابره آنچه بر غزه و مردمانش میگذرد، خود به سوژهای برای روایت تبدیل شدهاست. گویی او نمادی از مقاومت است، یعنی همان واقعیتی که از آن گزارش میدهد. او را دیدهایم که گاهی میان خانههای مخروبهای که بر سر ساکنانش آوار شده گزارش تهیه میکند و دل به دل جنگزدهها میدهد یا شجاعانه در محل شبکه العالم و پرس تیوی که مورد حمله رژیمصهیونیستی قرار گرفته، حضور پیدا میکند. حقیقت این است که خبرنگاران زیادی این روزها در غزه جان بر کف در جبهه رسانه به خبررسانی مشغول هستند؛ خبرنگارانی که گاهی هدف نقطهزنی قرار گرفتهاند و گاهی هم خانوادههایشان قربانی حرفه آنان شدهاند تا به خیال خام رژیم کودککش صدای حقیقت خاموش شود. اما همانطور که گفتیم البحیصی در میان خبرنگاران جزو کسانی است که به واسطه گزارشهای جسورانه و همچنین همدلیاش با مصاحبهشوندگان بیش از دیگران مورد توجه قرار گرفتهاست. او نگاهی ورای سوژه به محتواهای تولیدی خود دارد وسالها خبررسانی درجنگ وبحران وی رااز نگاه انسانی به فجایع تهی نکرده است. درواقع با دیدی دیگر میتوان گفت رسانه در تعاریف ابتدایی کانالی برای رساندن پیام بود، اما این تعریف ابتر از نقش عناصر دیگر به ویژه خبرنگار غافل شدهاست. نمونه آن را میتوان در آنچه بر سر خبرنگاران در بحبوحه ناآرامیهای غزه میگذرد، رصد کرد. وقتی میگویند خبرنگاران خود در این ماجرا به سوژه تبدیل شدند، حکایت اسرا و همکارانش است که یکی باید باشد حال آنان را گزارش کند. در یکی از تصاویر تاثیرگذاری که از البحیصی در حین یک مصاحبه منتشر شده و وجوه انسانی و همدلانه یک خبرنگار با سوژه را نشان میدهد، میتوان دید که او به حال مصاحبهشونده گریه میکند و فراتر از مرزهای جلیقهای که با عنوان press بر تن دارد، ظاهر میشود. به قولی او دیگر اخبار را گزارش نمیکند بلکه خود جزوی از اخبار شده است که باید از دید جامعه بینالملل با توجه بیشتری به آن نگریسته شود و روایت فروانی از آن به انتشار رسد. این لحظههای ناب و انسانی برای اسرا و هماندیشان او در عرصه خبر، از سالها پیش تا امروز به خصوص از زمانی که جنگ اخیر آغاز شده است. کم نیست و باید گفت چگونه میتوان بر آنچه این روزها در غزه و بر مردمانش میگذرد به سادگی نگریست و گذر کرد؟ وقتی خبرنگاری که سالها راوی میدان جنگ بوده قلبش از شدت مصیبت فشرده میشود و اشک میریزد یا پزشکی که در حرفهاش مرگ یک اتفاق به حساب میآید، برسر جنازههای خونین کودکان مویه میکند، این حکایت، حکایت دیگری است؛ حکایت مصیبتی که به چشم راویانش عادی نمیشود.