به گزارش خبرنگار جامجم، روز سهشنبه نوزدهم دی امسال، پسر نوجوانی در غرب تهران روی نیمکت ایستگاه اتوبوس نشسته و مشغول بازی با گوشیاش بود. مردی ۲۷ساله که تیپ و قیافه عجیبی داشت، سمت نیمکت آمد و توجهاش به او جلب شد. نگاه کردن به او کافی بود که حادثه تلخی برایش رقم بخورد. مرد غریبه در بطری که در دستش بود را باز کرد و سمت چهره پسر نوجوان پاشید و بهسرعت فرار کرد. بعد صدای کمکخواهی و سوختم سوختم پسر نوجوان بالا رفت. رهگذران به کمکش شتافتند و با آمدن اورژانس وی به بیمارستان منتقل شد. ماموران در بیمارستان از او تحقیق کردند که در اظهاراتش گفت: آن مرد تیپ و قیافه عجیبی داشت، گمان بردم بطری پر از آب بوده اما وقتی سوختم تازه فهمیدم اسید است. او را نمیشناختم. ماموران اداره ۱۶ پلیس آگاهی تهران بهدنبال اسیدپاش فراری بودند که دوباره حادثه اسیدپاشی دیگری به آنها گزارش شد. در این ماجرا پسری نوجوان در ایستگاه اتوبوس بوده که مردی با اسید او را سوزانده که مشخصات مهاجم با همان متهم فراری مطابقت داشت. ماموران برای یافتن ردی از متهم فراری اطراف ایستگاههای اتوبوس از غرب تا شرق، میدان ونک و حتی خاوران را زیر نظر گرفتند سرانجام ظهر چهارشنبه بیستم دی امسال وقوع گزارش اسیدپاشی دیگری این بار روی مردی جوان در جنوب غرب تهران به پلیس گزارش شد. محل حادثه ایستگاه اتوبوس بود که آنجا اعزام شدند پی بردند، فرد اسیدپاش سوار اتوبوس بوده که در آنجا با مردی جروبحث کرده که بعد هردو پیاده شدند. در ایستگاه اتوبوس با بطری اسید او را سوزانده و قصد سوزاندن مردمی را داشته که میخواستند مانع فرارش شوند که ناکام مانده است. ماموران متوجه شدند اسیدپاش در حال فرار است. او با پاشیدن اسید میخواست به ماموران هم آسیب برساند که ناکام ماند. ماموران بهدنبالش بودند و عامل اسیدپاشی حاضر نبود تسلیم شود.
سرانجام ماموران با استفاده از قانون بهکارگیری سلاح به اوشلیک کردند که زخمی و در بیمارستان بستری شد و در اظهاراتش گفت: خانوادهام همیشه به اخلاق، رفتارم و تیپهای عجیب و غریبم ایراد میگرفتند و تحقیرم میکردند. دوستان و اقوام مسخرهام میکردند و آنها جدیام نمیگرفتند. والدینم هم جدا شدند و با کلی عقده بزرگ شدم. در خانه قدیمی تنها زندگی میکنم. خانوادهام گمان میبردند، دیوانهام و مدتی در بیمارستان روانی مرا بستری کردند، حتی چند بار در ایستگاه اتوبوس مردم با دیدنم مسخرهام میکردند و این موضوع کینهام را بیشتر کرده بود. وی افزود: دنبال انتقام از آدمها بودم. چند ماه قبل گالنهای اسید چهار لیتری تهیه کردم و در بطریهای کوچک ریخته و در خانه نگه داشتم. به ایستگاههای اتوبوس در اطراف هاشمی، جناح، اشرفی اصفهانی، میدان ونک تا خاوران میرفتم. روی نیمکت مینشستم یا در پشت دیواره آن کمین میکردم تا سوژهای را برای پاشیدن اسید برچهرهاش پیدا کنم. وقتی آنها عجیبوغریب به من نگاه میکردند در کمتر از چند دقیقه بطری اسید را رویشان میپاشیدم و میرفتم خانه. سر آخر با تیر پلیس زخمی شدم. این در حالی بود که خانهاش در جنوب غرب تهران بررسی و مقادیر بسیاری اسید که در گالنهای چهار لیتری بود، کشف شد. اگر او دستگیر نمیشد معلوم نبود چند نفر دیگر قربانی اسیدپاشی وی میشدند. در جریان ادامه تحقیقات بود که شامگاه چهارشنبه ماموران از طریق بیمارستان متوجه شدند اسیدپاش فوت شده است. همچنین یکی از قربانیان چشمانش بهشدت آسیب دیده و احتمال تخلیه شدن آن وجود دارد. امیرحسین علیمردان، بازپرس شعبه دهم دادسرای جنایی با تایید این خبر به جامجم گفت: با توجه به فوت مرد اسیدپاش قرار شد برای مشخص شدن انگیزه اصلی او از خانوادهاش تحقیق کنند. تحقیقات برای شناسایی بقیه قربانیان او ادامه دارد.