اسکویی ایفای چنین نقشی را یک خودشناسی عنوان و تاکید میکند که در ابتدا برای بازی در نقش طلا نگرانیها و تردیدهایی داشته است اما امروز برای پذیرفتن این نقش احساس خوشحالی میکند. بازیگر مستوران علت استقبال مردم از این سریال را علاقه عمومی به قصهها و افسانههای قدیمی میداند و تصریح میکند که جای سریالهایی مانند مستوران در تلویزیون خالی است. او همچنین اعتقاد دارد که برخورداری قصه مستوران۲ از یک تم عاشقانه ازجمله دلایل جذابیت این سریال است. نوروز رنگی، گاندو، ارث بابام، فرار بزرگ، به همین سادگی، پلاک۱۴ ودردسربزرگ ازدیگر سریالهایی هستند که رابعه اسکویی در آنها به ایفای نقش پرداخته است.
این شبها سریال مستوران۲را از تلویزیون میبینید؟
متاسفانه هنوز فرصت نکردهام. این روزها در گرگان مشغول کار هستم و معمولا ساعتی که سریال روی آنتن میرود، گرفتارم. به همین دلیل، نتوانستهام سری دوم مستوران را تماشا کنم.
پس از پخش سریال با واکنش و بازخوردی هم از سوی مردم و مخاطبان مواجه بودهاید؟
بله، خیلی زیاد. مردم مستوران را دوست دارند و قصه سریال برایشان جذابیت دارد. این نوع قصهها برای مردم جذاب است. یادآوری افسانههای کهن و قدیمی ایران همیشه برای مردم جالب است و از آن استقبال میکنند. این موضوع را هم باید در نظر گرفت که قصه سری دوم مستوران تم عاشقانه هم پیدا کرده و همین هم به جذابیتهای آن افزوده است. خدا را شکر مردم فصل دوم مستوران را هم دوست دارند و کامنتها و بازخوردهای خیلی خوبی برای سریال دریافت کردهام. از آنجا که تم و فضای عاشقانه دارد بیننده را با خود همراه میکند. مخاطب دوست دارد پیگیر قصه باشد تا ببیند پایان کار چه میشود. از این نظر، سریال مستوران هم حتما مثل سری اولش پربیننده خواهد بود.
نقش طلا که در این سریال ایفاگرش هستید با توجه به ویژگیها و مختصاتش چقدر برای خودتان جذابیت دارد؟
برای خودم خیلی جذاب بود. تا حالا نقش منفی بازی نکرده بودم. طلا یک نقش منفی است که قلب سیاهی دارد. البته او برای سیاهی قلبش و منفی بودن حضور و نقشش دلایلی هم دارد. در هر صورت، نقش طلا به عنوان یک زن جادوگر برای من خیلی جذابیت داشت. تا پیش از این نقش، آنقدر خودم را تکرار کرده بودم که دیگر احساس خستگی میکردم. طلا اما از آن نقشهایی بود که باید با خودم کلنجار میرفتم تا به آن میرسیدم. لازم بود چیزهایی از خودم به نقش اضافه کنم تا کاراکتر کامل شود. درگیریهای عجیب و غریبی با خودم داشتم تا طلا به اینجا رسید که شما میبینید.
با توجه به خاص بودن نقش طلا آیا پیش از شروع فیلمبرداری تحقیق و مطالعهای درباره آن داشتید یا مثلا الگویی را برای ایفای نقش در نظر گرفتید؟
الگویی نداشتم، چرا که اگر میخواستم بر طبق الگوها و مدلهای پیشین عمل کنم، طلا هم مثل تمام جادوگران و ساحرهها تکراری و کلیشهای میشد. دلم نمیخواست ناخودآگاه ذهنم از قبل به سمت و سوی خاصی برود و به همین دلیل هم سعی کردم هیچ فیلمی درباره جادوگر و ساحره نبینم تا ذهنیتی از این نقش نداشته باشم و یک کاراکتر جدید را در جلوی دوربین خلق کنم. دلم میخواست طلا را خودم به وجود بیاورم و یک جادوگر جدید خلق کنم. سعی کردم طلا به دیگر ساحران شباهتی نداشته باشد اما برای بیننده، واقعی و باورپذیر بهنظر برسد. حداقل در تلویزیون و سینمای ایران خیلی کم به شخصیتهایی مثل طلا به عنوان یک زن جادوگر و ساحره پرداخته شده است. اصلا فکر نمیکنم چنین نقشی را داشته باشیم. اگر هم بود خیلی جذاب و پررنگ نبود. خدا را شکر که این نقش به من رسید. دست سیدجمال سیدحاتمی، کارگردان سری اول مستوران درد نکند که اصرار ایشان باعث شد ایفای نقش طلا را قبول کنم و واقعا خوشحال هستم که این پیشنهاد را پذیرفتم.
کاراکتر طلا در سری اول سریال مستوران هم حضور داشت. چقدر ملاحظه و دغدغه داشتید که طلا در سری دوم برای مخاطب تکراری به نظر نرسد؟
به نظرم این اتفاق نمیافتاد چرا که با وجود گذشت ۲۰سال از شروع قصه، طلا هیچ تغییری به لحاظ ظاهری نکرده است و همین موضوع میتواند برای مخاطب جذاب باشد.
به هرحال، اینسوال برای بیننده پیشمیآیدکه چرا طلا پسازگذشت۲۰سال اصلا تغییری نکرده وهیچ تفاوتی باگذشتهها ندارد؟
البته مخاطب در طول سریال و با جلو رفتن قصه متوجه میشود که طلا چون ساحره است، تغییر نمیکند. من سعی کردم طلا وقتی از فصل اول سریال به فصل دوم میآید، کمی متعادلتر و ملایمتر شده باشد. فکر میکنم این موضوع در طول داستان هم مشخص است و نمود دارد. با وجودی که طلا یک نقش منفی به نظر میرسد اما ذاتا شرور نیست و حتی بیشتر به کاراکتر خاکستری شباهت دارد.ترجیح خودم این بود که یک نقش منفی را خلق کنم. دلم میخواست او یک کاراکتر سیاه مطلق باشد و دوست داشتم به مرور زمان دلایل سیاهی قلبش مشخص شود.
گریم و لباس چقدر در ایفای کاراکتر طلا به شما به عنوان بازیگر نقش، کمک کرد؟
خیلی زیاد، همه جا هم میگفتم که وقتی گریم میشدم و لباس میپوشیدم تازه طلا میشدم. گریم خیلی به من کمک کرد. چهرهپردازیام زمان زیادی میبرد و لباس و زیورآلات سنگین استفاده میکردم. این همه سختی را به جان میخریدم تا طلا واقعا طلا شود.
به نظرتان افسانههای قدیمی چقدر جای پرداخت برای ساخت سریال در تلویزیون دارند؟
ماهزار ویک شب وشاهنامه را داریم. افسانههای کهن و جذابی را داریم که میتوانیم از آنها در ساخت فیلمها و سریالها استفاده کنیم. این افسانهها انسان را به یک دنیا و زندگی دیگر میبرند. نمیدانم چرا به این افسانهها پرداخته نمیشود؟! همین سریال مستوران را ببینید که چقدر مردم داستانش را دوست دارند و از آن استقبال میکنند. امیدوارم بیشتر به افسانه و حکایتهای کهن ایرانی توجه شود و برای قصه سریالها مورد استفاده قرار گیرند.
خودتان چقدر حال و هوای سریالهایی مثل مستوران را دوست دارید، چرا که سریال دیو و ماهپیشونی را هم با همین ویژگی در شبکه نمایش خانگی بازی کرده بودید؟
خیلی زیاد؛ به ویژه که کار کودک هم باشد. واقعا دلم میخواهد از افسانههای قدیمیمان برای نسل آینده بگویم. اصولا دلیل اصلیام برای حضور درکارهای کودک این است که با نسل آینده حرف بزنم. همه سعی و تلاشم را میکنم تا حتی به یک کودک هم که شده چیزی بیاموزم.
این روزها چه میکنید؟
گویا قراراست همچنان کارهای سوررئال وافسانهای بازی کنم.درحال ضبط سریال«مترسک» به کارگردانی حسین عامری هستیم. این سریال هم فضایی افسانهای وفانتزی دارد. پیشنهادات دیگری هم دارم که فعلا درحال مذاکره هستم و نهایی نشده است.