قاسم تبریزی پژوهشگر تاریخ معاصر در گفتگو با جام جم آنلاین با اشاره به ماهیت دینی و اسلامی نهضت مردم ایران تاکید کرد: مردم ایران در تاریخ معاصر نهضتهای مختلفی را تجربه کردند. تحریم تنباکو، ماجرای مشروطیت، نهضت جنگ، نهضت شیخ محمد خیابانی و نهضت ملی شدن صنعت نفت که هر کدام از این جنبشها از خصوصیات خاص خود برخوردار بودند.
وی ادامه داد: ما در اوایل دهه ۴۰ با نهضت جدیدی روبرو بودیم که نسبت به دیگر تکاپوهای سیاسی و اجتماعی از ویژگیهای ممتازتری داشت و آن هم قیام ۱۵ خرداد به رهبری امام خمینی بود که در حقیقت وجه تمایز آن برخورداری از ایدئولوژی اسلامی و دارا بودن یک رهبر واحد و پشتیبانی افراد متدین و مسلمان بود.
این تحلیلگر مسائل تاریخ معاصر با اشاره به فعالیتهای مذهبیون در قضیه انجمنهای ایالتی و ولایتی گفت: امام در جریان این تحولات همواره از اسلام به عنوان اولویت اول یاد میکردند و روحانیون انقلابی هم در منابر از ایدئولوژی اسلامی صحبت میکردند و تاثیرگذاری این سخنان به حدی بود که ساواک واعظان را از طرح مساله اسلام منع کرده بود و علاوه بر این، هشدار داده بود که علیه صهیونیسم صحبتی نشود و همین موضوع بود که امام خمینی را به واکنش داشت و ایشان بر این نکته تاکید کردند که صحبت از خطر صهیونیسم یا در خطر بودن اسلام چه ارتباطی با حاکمیت دارد که میخواهد در این باره مانع تراشی کند.
تبریزی با بیان اینکه بعد از شکل گیری نهضت اسلامی مردم ایران بعد از وقایع مربوط به قضیه کاپیتولاسیون و همچنین زندانی شدن امام، ملت در برابر حاکمیت قرار گرفت: از زمانی که حرکت انقلابی مردم علیه رژیم شاهنشاهی شروع شد کسانی که به این نهضت پیوستند همه شمال متدینین بودند. در آن زمان جریانهایی هم در سپهر سیاسی کشور حضور داشتند که ممکن بود نقدهایی هم به حاکمیت داشته باشند، اما هیجکدام از این جریانها به دفاع از نهضت اسلامی و انقلابی نپرداختند و حتی تلاش کردند که نه تنها خود را از این حرکت مردمی مبرا کنند بلکه آن را اقدامی ارتجاعی و جنبشی کور قلمداد کردند.
وی اضافه کرد: از سال ۴۱ تا ۴۳ که جریان اسلامی مطرح شد تمام تحرکات صورت گرفته در این مسیر مبتنی بر آموزههای اسلامی بود و در سال ۴۳ بعد از شکل گیری جریان کاپیتولاسیون، امام حاکمیت، مجلس، دولت و قانون وقت را غیر قانونی اعلام کردند و حتی بیان داشتند که هر قراردادی که دولت منعقد میکند غیر قانونی است و هر قانونی که از سوی مجلس تصویب میشود مبنای قانونی ندارد.
این کارشناس حوزه تاریخ معاصر با اشاره به تکاپوهای سیاسی برخی از جریانهای سیاسی قبل و بعد از شکل گیری نهضت اسلامی و انقلابی مردم ایران تصریح کرد: در شرایطی که برخی از گروهها مثل مارکسیستها در پی پرولتاریا بودند و ملی گراها برغم ادعای منتقد بودن نسبت به هیات حاکمه، بر این نکته تاکید داشتند که شاه بماند و تنها سلطنت کند و حکومت نکند و برخی هم به دنبال حکومت دموکراسی لیبرالیستی بودند این جریان اسلامی بود که بعد از قضایا مربوط به تبعید امام در ۱۳ آبان ۱۳۴۲ بر مبانی آموزههای دینی، اسلامی و قرآنی مبارزات خود را شروع کرد و در پی آن متفکران دینی به تبیین اندیشههای اسلامی زیر فشار شدید سانسور پرداختند و نتیجه این تحرکات، شهادت، زندانی شدن و تبعید کردن برخی از علما و اهل قلم اسلامی شد.
تبریزی اظهار کرد: در سال ۱۳۴۸ امام بحث ولایت فقیه را مطرح کردند و در جریان درسشان در نجف بر این نکته تاکید داشتند که اسلام دین حکومت است و باید حکومت را در دست بگیرند و نظامی که بر پایه اسلام تشکیل میشود مبتنی بر قانون و فرامین الهی است و در واقع مبنی بر همین تفکرات، نظریه پردازی سیستم آینده حکومتی را طراحی کردند.
این پژوهشگر تاریخ معاصر با اشاره به اوج گیری نهضت مردم در از سال ۱۳۵۶ خاطرنشان کرد: با شهادت آیت الله سیدمصطفی خمینی در اول آبان این سال مبارزه مردم از مسجد و حسینیه به متن خیابان کشیده شد و بعد از ماجرای انتشار مقاله توهین آمیز علیه رهبری انقلاب در روزنامه اطلاعات، موج اعتراضات در قم و در پی آن در تبریز، یزد و جهرم براه افتاد و در تمام این مراحل امام در بیانیهها و سخنرانیهای مکرر خود میگفتند که این حرکتی که شکل گرفت برای اسلام و در راه اسلام است و حساب ما از کمونیستها و ملی گراها جدا است و موضوع ناسیونالیسم در این حرکت انقلابی جایی ندارد.
وی با بیان اینکه جریانهای مربوط به تفکرات چپ و همچنین ملیون و دیگر گروهها مدعی نقش آفرینی در جریان تحولات منتهی به پیروزی انقلاب هستند خاطرنشان کرد: این گروهها هیچ مشارکتی در جریان انقلاب نداشتند و تحرکات آنها نه تنها اسلامی نبود بلکه مسیر ضدیت با اسلام را طی کردند و البته به خاطر تفکراتشان به نوعی با رژیم مبارزه کردند و به کارنامه هر کدام از این گروهها که نگاه میکنیم میبیینم که در جریان مخالفت با رژیم شاهنشاهی متحمل آسیب شدند و برخی از اعضای این گروهها زندانی شدند، اما ارزیابی از فعالیت هر کدام از این گروهها شامل حزب توده، چریکهای فدایی خلق، سازمان مجاهدین و عناصر جبهه ملی باید براساس حد و اندازه و توان آنها باشد، اما در مجموعه باید گفت که جمعیت میلیونی که تحت رهبری و زعامت امام خمینی براه افتاد تنها برای اسلام تلاش کرد نه برای حکومت دموکراتیک و نه حکومت مارکسیستی.
این کارشناس حوزه تاریخ معاصر با بیان اینکه ما در جریان حوادث و تحولات مربوط به سالهای ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۷ به سه دسته از افراد جامعه مواجه ایم تصریح کرد: گروه اول شامل متدینین جامعه بودند که فقط اسلام برای آنها موضوعیت داشت و با همین تفکر هم در جریان رخدادهای پس از انقلاب و دوران دفاع مقدس به میدان آمدند و از کیان نظام اسلامی دفاع کردند. در جریان جنگ تحمیلی دیگر خبری از جبهه ملی، حزب توده، تروتسکیستها و غربگرایان خبری نبود بلکه عامه مردم از دهقان و کشاورز گرفته تا دکتر چمران و سرداران رشید اسلام به مقابله با دشمن متجاوز پرداختند و از مرزهای کشور حفظ و حراست کردند.
وی ادامه داد: گروه دوم افراد فهیمی شامل مسیحیان، زرتشتیان و یهودیان میشدند که اسلام را به عنوان یک دین قبول نداشتند و معتقد به ولایت فقیه نبودند، اما براساس عقل، فهم و شعور سیاسی خود کاملا دریافتند که جامعه از استبداد سنگین پهلوی و استعمار آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی خارج شده و از این رو نظام قابل احترام است و با این حاکمیت میشود حرکت کرد و کار کرد.
تبریزی اظهار کرد: بخش سوم افراد فرصت طلبی بودند که براساس نگاه منفعت طلبانه خود قصد تصدی در بخشهای مدیریتی نظام اسلامی را داشتند و حتی تلاش میکردند که در بخشهای اداری نفوذ کنند، اما به دلیل اینکه نتوانستند به جابی برسند بحث دیکتاتوری و استبداد را بعد از استقرار نظام جمهوری اسلامی مطرح کردند. اعضای کانون نویسندگان و جبهه ملی جزو این دسته محسوب میشوند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد