این درحالی بود که در سالهای پس از کودتای آمریکایی انگلیسی ۲۸مرداد، جای پای استعمارگران انگلیسی و آمریکایی از طریق اهرمهای سیاسی و اقتصادی بهخصوص نفت و کنسرسیوم نفتی، روزبهروز محکمتر و قویتر شده و بیشتر و بیشتر ثروتهای مادی و معنوی ملت را به غارت میبردند. در چنین اوضاع و احوالی که تقریبا تمامی صداهای مخالف و منتقد خاموش شده و تمامی نیروهای سیاسی اعم از ملیگرا و چپ و راست به گوشهها خزیده بودند، دربخشی ازیکی ازشهرهای مرکزی ایران یعنی قم، مرکزی علمی/ دینی به نام حوزه علمیه قم، فعالیت خود را ازسرگرفت. درحالیکه سرزمین ما همچنان سرکوب جنبشهای مذهبی مختلف در دوران پهلوی دوم(از جمله اعدام فداییان اسلام درسال۱۳۳۴)را شاهد بود اما حوزه تازهنفس قم آرام و درونی تحولی را از سر میگذراند و گویی همچون آتشی زیر خاکستر، خود را برای نهضتی عظیم آماده میساخت؛ گرچه سازمان تازه تاسیسیافته اطلاعات و امنیت کشور(ساواک)نگاهی مشکوک به این تحول درونی و آرام داشت. درواقع میتوان یکی از نخستین گزارشهای مفصل ساواک در همان بدو تاسیساش را راجع به حوزه علمیه قم دانست.گزارش فوق در تاریخ ۲۲ اسفند۱۳۳۵ از سوی سرهنگ کمالی، افسر دایره امنیت مذاهب ساواک که به قم اعزام شده بوده درسه برگ از طریق سرهنگ قلقسه رئیس اداره به تیمور بختیار، رئیس وقت سازمان امنیت کشور ارائه شد و رونوشت آن نیز به اداره سوم فرستاده شده بود. در گزارش فوق ضمن تشریح وضعیت تحصیلی طلاب حوزه علمیه قم، توضیح مفصلی درباره مراجع و علما و حوزههای درسیشان نوشته شده و حتی تعداد طلاب کلاسهای درس هر یک از مراجع و مدرسین بهطور حدودی درج شده بود. از نکات قابل توجه این گزارش، اعتراف تاریخی مأمور ساواک به وضعیت کلاسهای درس امام خمینی(رحمه ا... علیه) است که ازکلاسهای سایر مراجع و مدرسین، پرمخاطبتر و با استقبال بیشتری مواجه بود. این درحالی است که بعد از آغاز نهضت امام در سالهای۱۳۴۱ و ۱۳۴۲، بارها عوامل رژیم شاه ازجمله ساواک سعی کردند که شخصیت علمی حضرت امام را زیرعلامت سؤال برده وایشان را نسبت به سایر علما پایینترنشان دهند.درگزارش یادشده که تعداد طلاب درس خارج آقایان سیدمحمدرضا گلپایگانی وسیدکاظم شریعتمداری حدود۳۰۰نفر،کلاسهای سیدمحمدحسین طباطباییقاضی (علامه طباطبایی) حدود۲۰۰نفر و تعداد طلاب درس خارج آقای شیخ محمد اراکی(که درگزارش ساواک در توصیف ایشان آمده است از صحابه مقدم مرحوم شیخ عبدالکریم) درحدود۱۰۰نفر ذکر شده است اما درباره درس امام چنین نوشته شده است:«۵-آقای حاج آقا روحا... خمینی که از لحاظ درس حائزاهمیت است، در حدود ۵۰۰ نفر...»
چگونه حوزه علمیه قم رونق گرفت
براساس اسناد موجود، حضرت امام خمینی(رحمها...علیه) بهدنبال آیتا...العظمی شیخ عبدالکریم حائری عازم قم شدند و هنگام بنیادگذاری حوزه در کنار ایشان حضور داشتند.با حضور علمای گرانقدری همچون آیتا...العظمی حائری و امام خمینی در قم، تدریس فلسفه و عرفان مجددا در حوزه باب شد و اساتید و مراجع برای گروهی از شاگردانشان این دو درس را برگزار میکردند. ازجمله امام خمینی که همزمان با تدریس فلسفه، برای افراد شایسته و مورد اعتماد بهطور خصوصی بحثی از علوم عرفان را نیز شروع کردند. در کنار دروس فوق، درس اخلاق از اهمیت ویژهای برخوردار بود و در واقع بهنوعی پیوند حوزه علمیه با زندگی مردم محسوب میشد، چنانچه در دروس اخلاق حوزه، بسیاری از غیرحوزویان و مردم عادی اعم از کاسب و بازاری و دانشآموز و دانشجو شرکت میکردند و با تأثیر اخلاقیات دینی در زندگی آشنا میشدند.در واقع این اخلاقیات بهنوعی سبک زندگی دینی را به آنان آموزش میداد که در غوغای مدرنیسم وتجددوارداتی،سالهامیشد که به فراموشی سپرده شده بود. ازجمله حضرت امامخمینی(ره) که به تهذیب نفس و رشد قوای روحی و اخلاقی شاگردان، اهمیت زیادی میدادند، به دنبال آغاز تدریس فلسفه و عرفان و به منظور تعلیم امور اخلاقی و علوم معنوی، جلسه پند و اندرز نیز منعقد میساختند. در آغاز، این جلسه بسیار محدود بود و ایشان از کتاب«منازل السائرین»، مسائل معنوی، معارف الهی و راه تهذیب و تزکیه نفس را برای معدود شرکت کنندگان در این کلاسها بازگو میکرد اما بهتدریج دامنه این درس و جلسات که به کلاسهای درس اخلاق معروف شد، گسترش یافت و هرهفته یک روز در سطح حوزه تشکیل میشد که علاوه برروحانیون، صدها نفر از کسبه، کارگران و بازاریان شهرستان قم نیز در جلسه درس اخلاق شرکت میکردند.
بهتدریج شعاع و آثار روحی و معنوی این محفل روحانی به آنجا رسید که اهالی دیگر شهرستانها و مرکز نیز مطلع گشته و هرهفته راهی قم میشدند تا محل درس اخلاق امام در مدرسه فیضیه، مملو از جمعیت شود. استقبال فراوان و اظهار علاقه زیاد مردم به این مجلس، امامخمینی را برآن داشت که جلسه را درهرهفته دو روز پنجشنبه و جمعه برقرار سازند تا عموم طبقات بتوانند با تطبیق وضع کسب و کار خود در این مجلس درس شرکت کرده وازسخنان آموزنده وسازنده امام استفاده ببرند. عمال رژیم رضاخانی درصدد تعطیلی این کلاسها و مجالس برآمدند و سرانجام با فشار وزور وکارشکنی،امام را ناچار ساختند تا برنامه درس اخلاق مدرسه فیضیه را به مدرسه حاج ملاصادق که در محلی دورتر بود، منتقل کنند.
قریب به اتفاق آیات عظام و علمای اعلام و مجتهدان گرامی حوزههای علمیه درهمان زمان اتفاق نظر داشتند که اساسا کلاسهای درس حاج آقا روح ا... مجتهد پرور بوده، محصلان و دانش پژوهان را استقلال فکری میبخشید و راه و روش استنباط احکام را به آنان میآموخت. ازهمینرو بود که ازحوزههای درس امام طی سالهای تدریس ایشان، صدها نفرمجتهد صاحب نظر وآگاه فارغالتحصیل شدندکه بعضا خود صاحب کلاس و حوزه درس گشتند و صدها طلبه و روحانی را از علم و دانش خویش بهرهمند ساختند. حدود ۱۰۰۰نفر از فضلا وصاحبنظران محقق ودانشمند که امام (رحمه ا...علیه) را بهعنوان استادی دانا، صاحب نظری توانا و عالمی بیهمتا میشناختند در کلاسهای درس ایشان زانو زده و از آن دریای مواج علم و فضیلت بهرهمند میشدند و آنگاه که کلاس درس امام پایان مییافت، انبوه شاگردان درمسیر مسجد سلماسی تا مدرسه فیضیه موج میزدند و حالتی روحانی به خیابان ارم و حومه صحن مطهر حضرت معصومه(علیها السلام) میبخشیدند.درسالهای آخر پیش ازدستگیری وتبعید امام خمینی(ره) تعداد شاگردان درسشان از ۱۲۰۰نفرمتجاوزشده بودکه تقریبا یک برابر ونیم شاگردان درس مرحوم آیت ا...بروجردی در سالهای آخر زندگی آن مرحوم بود. تعداد بسیاری از علما و فضلای حوزه علمیه قم در سالهای دهه۴۰ و۵۰ در علوم منقول یا معقول یا هر دو رشته، افتخار شاگردی امام خمینی(ره) راداشته و ازمکتب پرفیض ایشان کسب دانش کردند.از حوزه درس بزرگ مرجعی که حدود ۳۰سال بهترین و بزرگترین کرسی درس شیعه را بهعهده داشت، صدها نفر عالم، فاضل و مجتهد فارغالتحصیل شده و به اطراف واکناف کشور پراکنده شدند تا آرمانها و اهداف بلند او را درسراسر این سرزمین و همچنین سایر کشورهای اسلامی ترویج کرده و نشر دهند.