نگاهی به فیلم آسمان غرب ساخته محمد عسکری

موج نوی سینمای دفاع مقدس

ژانر دفاع مقدس همواره پای ثابت سینمای ایران بوده هرچند گاهی دوره درخشانی را پشت‌سر گذاشته و گاهی در رکود به سر می‌برده اما نکته مهم این است که این ژانر توانسته برخلاف دیگر ژانرهای سینمای ایران خود را متحول و روی جدیدی از سینمای دفاع مقدس را به مخاطب خود عرضه کند. زمانی سینمای دفاع مقدس به حال و هوای جبهه‌ها و مفاهیم انتزاعی می‌پرداخت اما اکنون آثار این ژانر بیشتر به شخصیت‌های جنگ و حال و هوای درونی این شحصیت‌ها نزدیک شده است.
کد خبر: ۱۴۵۳۰۴۴
نویسنده امیرحسین حیدری - گروه فرهنگ و هنر
 
تغییر زاویه دید در سینمای دفاع مقدس
یکی از نکاتی که در سال‌های اخیر در موج نوی سینمای دفاع مقدس به چشم می‌خورد، پرداختن به یکی از مهم‌ترین دوره‌های مهم جنگ است؛ دوره‌ای که دشمن حمله همه‌جانبه خود را آغاز کرده بود اما در کشور به خاطر بی‌کفایتی عده‌ای، ایران بیش از آنچه تصور می‌شد به پرتگاه شکست نزدیک می‌شد و اگر نبودند افرادی مانند شهید اکبر شیرودی معلوم نبود جنگ به کدام سو می‌رفت. دیگر نکته مغفول مانده در سینما و حتی راویان جنگ، نقش ارتش است مخصوصا بخش آغازین آن که کمتر به آن پرداخته شده. این مسأله آنچنان جدی است که ارتش در دوره‌های آموزشی سربازی با ابتکار شهید صیاد شیرازی دوره‌ آشنایی با دفاع مقدس را برای سربازان وظیفه برگزار می‌کند تا بتواند نقش خود را در دفاع از میهن بیش از پیش برای عموم مردم تبیین کند. 
   
تحول در سینمای جنگ
اکنون اما در سینما شاهد فیلم‌هایی هستیم با قهرمانانی از جنس ارتش که اتفاقا توانسته‌اند  موفق هم باشند مانند فیلم منصور که نشان می‌دهد مخاطب نیز از این‌گونه موضوعات استقبال می‌کند.  جدیدترین فیلم از موج نوی سینمای دفاع مقدس ایران که اولین بار در جشنواره فجر رونمایی شد «آسمان غرب» است. آسمان غرب داستان دلاور مردان هوانیروز در روزهای ابتدایی جنگ به فرماندهی شهید شیرودی است. نه فقط فیلم آسمان غرب که هر فیلمی از سینمای جنگ به خودی خود دارای احترام است، زیرا سعی دارد یک قهرمان یا گوشه‌ای از رشادت‌های رزمندگان دفاع مقدس را به مخاطبان خود بشناساند اما ورای این احترام ذاتی، نکته مهم این است که اثر چقدر در رساندن پیام و بازنمایی قهرمان خود موفق است. 
   
در جبهه غرب خبری هست!
همان‌طور که بدیهی و از اسم فیلم مشخص است، «آسمان غرب» به گوشه‌ای از زندگی شهید شیرودی می‌پردازد. زمانی که تیپ‌های زرهی ارتش بعث عراق از منطقه غرب وارد خاک ایران شده‌اند اما از مقامات بالادستی فرمان می‌رسد زمین را می‌دهیم تا زمان به دست بیاوریم و اینجاست که شهید شیرودی با همرزمان خود در هوانیروز، نیروی‌زمینی و بومیان منطقه به دفاع از وطن می‌پردازند.  فیلم آسمان غرب را اگر از دور نظاره کنیم، فیلم خوبی می‌نمایاند اما هرچه بیشتر دقت کنیم متوجه می‌شویم ضعف‌هایی دارد که جلوی لذت شما را به‌عنوان یک مخاطب حرفه‌ای سینما می‌گیرد. داستان فیلم ریتم تندی دارد و توانسته این ریتم را حفظ کند. همچنین اثر سعی کرده تا فرازهایی از وصیت شهید را در فیلم به‌عنوان دیالوگ بگنجاند تا شخصیت‌پردازی آن به واقعیت نزدیک‌تر شود. با این حال آسمان غرب در روایت داستان خود نتوانسته موفق ظاهر شود و مخاطب را با قهرمان داستان همراه کند، همچنین کارگردان با قرار دادن شخصیت‌های فرعی مانند دو سرباز وظیفه موقعیت‌ها و شوخی‌هایی را در فیلم قرار داده تا فیلم صرفا احساسی نباشد بلکه لحظاتی هم لبخند به لبان مخاطب بنشاند که البته کاملا هم موفق نبوده است. 
   
دیالوگ‌های تاریخی 
شاید بتوان مهم‌ترین ضعف فیلم آسمان غرب را در شعارزدگی آن دانست؛ زمانی که اثری در یک بستر تاریخی می‌سازید همه چیز باید هماهنگ با آن دوره تاریخی باشد حتی اگر صرفا چند دهه از آن دوران گذشته باشد. به بیانی واضح‌تر دوران دفاع مقدس از آن مقاطعی است که همدلی و همکاری میان مردم وحاکمیت در سطح بالایی قرار داشت حتی در برهه‌ای که دستور عقب‌نشینی اول جنگ صادر شد.اما چیزی که در آسمان غرب می‌بینیم به‌گونه‌ای است که شهید شیرودی یا رزمنده‌های دیگر درباره جنگ و صحبت‌های پیرامون آن سخن نمی‌گویند؛ گویی این سخنان، تفکرات نویسنده وکارگردان است که بر زبان شخصیت‌ها جاری می‌شود و خطاب به حاکمیت امروز می‌گوید که باید به مردم اعتماد داشت و...که متأسفانه این بزرگ‌ترین اشتباه فاحشی است که می‌تواند در یک اثر رقم بخورد. وقتی صحبت ازسینمای جنگ می‌شود،سکانس‌های اکشن اهمیتی دوچندان پیدا می‌کنند، چراکه این سکانس‌ها نقش بسزایی در پرورش قهرمان و ایجاد حس همذات‌پنداری دارند. آسمان غرب همان‌قدر که در اجرای جلو‌های ویژه و به‌کارگیری جنگ‌افزارهای واقعی موفق بوده همان‌قدر این موفقیت را با تدوینی ضعیف بر باد داده است. هنگامی که سکانس‌های اکشن فیلم آغاز می‌شود، مهم‌ترین بخش فیلم که باید فرصت پلک زدن را از مخاطب بگیرد به زجرآورترین بخش آن تبدیل می‌شود. 
   
مدافعان یاغی! 
خلاصه این‌که‌ فیلم آسمان غرب با این‌که دست روی موضوعی گذاشته که توان خلق صحنه‌های اکشن و دراماتیک خیلی خوبی دارد اما نتوانسته از ظرفیت‌های بالقوه آن استفاده کند. موضوعی که آسمان غرب از آن بهره می‌برد، نکته‌ای نهفته دارد و آن نقش ارتش در اوایل جنگ تحمیلی است. زمانی که حاکمیت براساس باوری اشتباه به ارتش اطمینان قلبی نداشت اما این ارتشی‌ها بودند که ثابت کردند برای آنها خاک وطن از هر دستوری ارزشمندتر است. آسمان غرب اما نتوانست از این ظرفیت مانند فیلم‌های دیگری که قهرمانی از جنس ارتش را نشان می‌دهند، استفاده کند. این فیلم صرفا با دیالوگ‌های پرطمطراق و شعار زده که با بازی‌های بیش از حد احساسی میلاد کیمرام همراه شده، می‌کوشد با خلق موقعیت‌های احساسی اشک مخاطب را جاری کند و قهرمان و یارانش درنهایت همان‌طور که در بخش پایانی فیلم نیز مشاهده می‌شود، چیزی بیشتر از یک دسته اخراجی که از فرمان مافوق سرپیچی کرده‌ا‌ند، نیستند. 

در ژانر سینمای دفاع مقدس، ایران طی چهار دهه گذشته همیشه توجه جدی به موضوع آسمان و رشادت‌های نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران داشته، نام‌های خاصی همچون «عقاب‌ها» ۱۳۶۳، «کانی مانگا» ۱۳۶۶، «حمله به اچ۳» ۱۳۷۳ در حوزه نبردهای هوایی در سینمای ایران می‌درخشد. شرح دلاوری خلبانان هوانیروز در دوران دفاع مقدس در آثار سینمایی همواره موردپسند مردم بوده و نیز در گیشه موفق ظاهر شده‌اند. حتی عقاب‌ها و کانی‌مانگا ازجمله آثار سینمایی هستند که همچنان با گذشت سال‌ها از تولید آنها در فهرست فیلم‌های پرمخاطب و پرفروش جا خوش کرده‌اند. اما «آسمان غرب» با وجود گذشت چند دهه از ساخت این آثار، نتوانسته صحنه‌های نبرد و جنگ هوایی را که گویی بیشترین امید برای جذب مخاطب در این فیلم را بر دوش دارند با چهره‌ای باورپذیر بر پرده نمایش دهد. البته محمد عسکری که توانایی خود را سال گذشته در جشنواره فیلم فجر با «اتاقک گلی» نشان داده بود با ساخت آسمان غرب دست به بلند پروازی زده که با وجود نقاط مثبت بسیار اما در زمینه نشان دادن جنگ‌های هوایی نتوانسته به فیلم‌های دهه ۶۰ سینما نزدیک شود. به هر حال مخاطبان این فیلم هرگز آسمان غرب را به لحاظ تکنیکی با فیلم‌های هالیوودی مثل «تاپ‌گان» مقایسه نمی‌کنند اما انتظار می‌رفت، اثری کم کیفیت‌تر ازعقاب‌ها وکانی مانگا را نبینند. عسکری که خود گفته بود، لازم است فیلمسازی در حوزه دفاع مقدس با سوژه‌های نو، بداعت در فیلمنامه و نیز تازگی درفرم و اجرا همراه باشد اما برخلاف فیلم اول خود «اتاقک گلی» نتوانست درآسمان غرب چنین موفقیتی را تکرار کند. با وجود کاستی‌هایی که در این فیلم وجود دارد اما می‌توان آن را از فیلم‌های موفق چند سال اخیر در زمینه سینمای دفاع مقدس ارزیابی کرد. فیلمی که نشان می‌دهد چگونه ملت ایران با وجود کارشکنی‌های عوامل نفوذی برای رویارویی با دشمن متجاوز قد علم کردند. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها