خونه همه هویت ماست. رگ و ریشه ما از میون سنگ و چوب و خشت وگل خونههامونه که سربرمیاره. هیچچیز توی عالم سختتر و تلختر ازاین نیست که دیگری خونه و کاشانهات روتصاحب کنه. جلوی چشمات جولون بده و نفسکش بطلبه واونجا رو به خاک وخون بکشه. اینطور مواقع حرجی نیست که آدم همه هست ونیست وداروندارش روبده تا خونهاش روپس بگیره و اون رو دوباره آباد کنه.»
درچکیده داستان هم آمده بود: «عالم را آب ببرد، بزرگان و درباریان مملکت محروسه را خواب برده است. در این هیاهو و غوغا، آصف میرزای قاجار رویای تکیهزدن بر تختطاووس را دارد و ولایت دارالمرز گیلان را بهعنوان مقر این طرح و توطئه انتخاب میکند، بیآنکه آگاه باشد آنجا گلنار خانزاده به یاری دلدادهاش اسماعیل میرشکار قصد بر باد دادن این رویا را دارند و میخواهند طرحی نو دراندازند.» اگر بیننده سریال نبودید، با این جملات دستگیرتان شده که این قصه درباره وطن است و از تاریخ روایت میکند اما بر این حکایت چاشنی عشق و دلدادگی را هم افزوده تا فضایی دلانگیزتر به قصه دهد. همین وجه البته برگ برنده تلقی میشود، زیرا تجربه ثابت کرده، مخاطبان تلویزیون دوستدار قصههای خانوادگی با مضامین عاطفی هستند و سریالهای تاریخی که برای بالا بردن بار دراماتیک خود از این عنصر بهره بردند، موفقیت بیشتری در جذب مخاطب دارند.«گیلدخت» نیز ازهمین زمره است؛ اثری محصول مرکز فیلم و سریال معاونت برونمرزی رسانهملی که پخش آن در بهار۱۴۰۲ نیز ادامه یافت. با توجه به حیات طولانی که روی آنتن داشت و همچنین قصه گیرا و قاببندیهای چشمنواز توانست مخاطبان زیادی را با خود همراه کند تا جایی که در گزارشهای اعلامی مرکز تحقیقات صداوسیما تا تاریخ ۲۰اسفند۱۴۰۲، درمقام پربینندهترین سریال سیما در سال ۱۴۰۲ قرار گرفت. این سریال روی آنتن شبکه آیفیلم رفته تا برای مخاطبانی که از دیدن آن بازماندند، باردیگر ماجراهای گلنار در دورهای از حکومت قاجار را به نمایش درآورد و از این منظر، نگاهی هم به زیست اجتماعی وسیاسی زنان درآن برهه تاریخی داشته باشد، زیرا همانطور که گفته شد، شخصیت اصلی قصه یک زن است.کسی که خلاف جهت آب شنا میکند وازاینکه متفاوت به نظر برسد، نمیهراسد. چوب حرف مردم و اهل خانه را میخورد اما کوتاه نمیآید. در سرای اربابی خانه دارد اما دلش در گرو رعیتزادهای شجاع است و بهای این عشق را هم میپردازد.
نوشین مجلسی - سردبیر قاب کوچک