کابلی یکی ازهنرمندان شناختهشده وپرسابقه درحیطه خط معاصربهشمار میرودکه تا امروزنمایشگاههای انفرادی متعددی رادر داخل و خارج ازکشوربرگزارکرده وکتابهای بسیاری ازمجموعه آثارخود را به چاپ رساندهاست.ضمن اینکه درماه گذشته ودر جریان نمایشگاه هنرهای قرآنی که به همت گالری«ترانه باران»درفرهنگسرای نیاوران برگزارشد،مجموعهای از مرقعات این هنرمند که مجالی برای نمایش نیافت به نمایش درآمد. به این بهانه با این هنرمند مطرح به گفتوگو نشستهایم.
ایده برگزاری کارگاه خوشنویسی از قرن سوم تا چهاردهم چطور شکل گرفت؟
این برنامه به مناسبت هفته میراث فرهنگی همراه باسخنرانی من ونمایش آثارخوشنویسی ازقرن سوم تاچهاردهم وشرح جامعی درباره تاریخ سیر تحول، تطور و پیدایش اقلام چندگانه خوشنویسی مثل کوفی، نسخ، ثلث ریحان، نستعلیق، شکسته و...درموزه دفینه برگزار شد. در عین حال، طی فراخوانی ازهنرمندان خوشنویس درسراسرکشور دعوت بهعمل آمد تا در این کارگاه شرکت کنند که در نهایت، این جلسه با حضور جمعی از خوشنویسان، استادان و بهخصوص هنرمندانی که در حیطه شکستهنویسی فعالیت دارند صورت پذیرفت. دوره درخشان تحولات خط شکسته از پیدایش این خط تا دوران تکاملی آن که به مکتب درخشان درویش عبدالمجید طالقانی اختصاص دارد، همراه با آثاری از پیروان مکتب درویش عبدالمجیدبه تحولات بنیادی این مکتب از جمله مفاهیمی بود که در این کارگاه به آن پرداختیم. طبعا چنین برنامههای آموزش تخصصی در زمینه خط میتواند نقش بسزایی در معرفی سیر کمالگرایی هنر خوشنویسی داشته باشد و از همه مهمتر به ارتقای سطح علمی و عملی تجربیات هنرمندان کشور بیفزاید که شاید زمینه آموزشی آن در انجمن خوشنویسان ایران وجود نداشته باشد.
شما ازهنرمندانی بودهاید که درگفتوگوهایی که بایکدیگرداشتیم همواره به نقش الهامبخش درویش عبدالمجید روی هنرمندان خوشنویس از جمله خودتان اشاره داشتهاید، با اینحال مهمترین مؤلفه آثار این هنرمند از دیدگاه شما چیست؟
درویش عبدالمجید طالقانی از نوابغ نستوه و سرآمد خوشنویسان ایران بوده است، بهطوری که تعالی روح و کمال آثار ایشان باوجود سن کم در ۳۵سالگی حتی در برابر استادان بزرگ نستعلیق، نسخ و ثلت هم دارای برتری است. من باتوجه به این که از جوانی ایمان و اعتقاد زیادی به خلاقیت شخصی و تواناییهای فردی داشتم، بعد از طی کردن مراحل مختلف و بهرهمندی از تجارب بسیار و الگو قراردادن استادانی نظیر ایشان، در اندیشه کار تازه و نوآوری بودم، لذا با حفظ اصول و قواعد سنتی در قلم شکسته، فضاهای تازهای را جستوجو میکردم. خوشبختانه در دهههای بعد که استعدادهای فوقالعادهای بهعنوان استادان جوان و پرمایه هنر شکسته بهصورت تخصصی به عرصه رسیدند، این هنر و هنرمندان آن با تحولات چشمگیری روبهرو شدند تا جایی که امروز هنر شکستهنویسی میتواند بهعنوان زیباترین آثار متنوع موردپسند علاقهمندان در نمایشگاههای فردی قرارگیرد. بیتردید ارائه کتابهایم در این سالها مانند منحنی عشق، مرقع گلرخ، باغ نظر، نقش شوق، رباعیات خیام، دیوان حافظ و... هم نقش مؤثری در پیشروی بیشتر استادان در این زمینه داشته است.
اخیرا در نمایشگاه هنرهای قرآنی که در نیاوران برگزار شد مجموعه آثاری از مرقعات شما به نمایش درآمد که تا پیش از آن هرگز مجالی برای نمایش این آثار بهوجود نیامده بود. اگر ممکن است درباره این آثار توضیح دهید؟
این مرقعات مجموعه آثاری از آیات قرآن مجید است که دررمضان سال۱۳۷۷ تحریر پذیرفت. اصولا خوشنویسی قرآن با قلم نسخ بوده است، چون در بسیاری از دوران، تغییر خط قرآن را منع میکردند وبا عقاید نادرست ترویج این خدمت معنوی تا قرنها در اقلام دیگر معمول نبود.اما درسده اخیر خیلی از اساتید، با قلم نستعلیق به نگارش قرآن پرداختند، نمونه آن قرآن مجید به خط استاد سیدحسین میرخانی است که درسالهای گذشته قلمی شدوچندینبارهم به چاپ رسید.درقلم خط شکسته هم بهندرت توسط شکستهنویسان برجسته، دو سه قطعهای نفیس به خط میرزاکوچک اصفهانی و میرزا غلامرضا اصفهانی ملاحظه شده است. بنده هم از حدود ۳۰ سال پیش تمایل بسیار زیادی به نوشتن قرآن داشتم ولی حقیقتا بهدلیل فاصلهگذاریهای لازم در خط شکسته، مشکلاتی در خواندن آن پیشرو بود. البته با توجه به اینکه جنبههای هنری نوشتن قرآن بر ترکیبات و فاصلهگذاری غلبه دارد هرازگاهی مینوشتم. در نهایت در ماه مبارک رمضان سال۱۳۷۷عزم خود را جزم کردم و با اشتیاق به استقبال نوشتن و تهیه آثاری از کلام قرآن مجید رفتم که سپس توفیق یافتم که ۱۳اثر با عنوان «دولت قرآن» با تذهیب بسیار خوشنقش استاد محمد طریقتی زینت یافت و به چاپ رسید. البته شرح مبسوط احساس باطنی و عنایت عمیقی که دست و دل من را در جهت این وظیفه خطیر مهیا میساخت در مقدمه دولت قرآن آوردهام.
چه عاملی باعث شد که این مجموعه را بعد از گذشت سه دهه در چنین نمایشگاهی به معرض دید بگذارید؟
این مجموعه بعد از چاپ، حدود ۲۵سال در مجموعه شخصیام که هیچگاه هم به نمایش درنیامده بود نگهداری شد. پیشتر قصد داشتم آن را در اختیار موزه قرآن قرار دهم که علاوه بر اینکه این مجموعه محفوظ بماند، یا بعضا صورت پراکنده از اختیارم خارج یا فروخته نشود اما در برابر این رسالت تاریخی، مسئول پاسخگو و مدیر متوجهی نیافتم. بنابراین این مجموعه نزد من باقی ماند تا اینکه از سوی خانم کاظمی دولابی، مدیر محترم گالری ترانه باران بهعنوان یکی از اعضای شورای سیاستگذاری برای برگزاری نمایشگاه آثار هنری قرآن دعوت شدم، ایشان از این مجموعه استقبال شایانی کردندواین آثار بهصورت بسیار زیبا و خاص در فرهنگسرای نیاوران درکنار آثاردیگر هنرمندان واستادان برجسته کشور قرار داده شد که بسیارموردتوجه قرارگرفت و وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی در رونمایی آن بر استثنایی بودن این رویداد تاریخی در خط شکسته توجه خاصی ابراز کردند.
به نظر شما استمرار رویدادهایی نظیر دوسالانه خوشنویسی در این سالها که اخیرا یازدهمین دوره آن هم در قزوین برگزار شد چقدر میتواند چشمانداز روشنی را پیشروی جوانانی که به فعالیت در عرصه خط گرایش دارند، ترسیم کند؟
شاید بتوان دوسالانه خوشنویسی را برآیند جدی و واقعی رشته علمی و نظری هنر خوشنویسی معاصر دانست. البته در سالهای دور که آغاز این رویداد با درنظر گرفتن جوایز ارزشمندی مانند پنج تا ۱۰سکه بهار آزادی همراه بود، انگیزه جوانان پویا و استادان برجسته را برای برنده شدن قویتر میساخت. درآن زمان گرایش اکثر جوانان واستادان به سمت هنر اصیل خوشنویسی بود ولی امروز که اقتصاد هنر رو به نابودی است و برخی از مدیران فرهنگی بازارهای شاید واقعی یا فریبکارانه نقاشیخط را در دست دارند، اغلب هنرمندان سودای توفیق در این هنر را درسردارند.غافل ازاینکه دراین حیطه به یک سردرگمی دچارشدهاند. آنچه مسلم است تا زمانی که متولیان امر که صاحبان اصلی توسعه اقتصاد هنرهستند قدم درراه حمایت هنر وهنرمندان یک کشور نگذارند، در بر همین پاشنه رکود خواهد چرخید.
توجه هنرمندان امروزی به هنر خوشنویسی را چگونه میبینید؟
هنرمندان امروز هم به نوعی دارند به این رویه حرمت میگذارند. باید بگویم ما درتمام قلمهای شکسته، نستعلیق، نسخ و ثلث امروزه شاهد فعالیت هنرمندانی هستیم که آثار بسیار درخشانی را در جشنوارههای جهانی عرضه کردهاند. به هر حال خوشنویسی در اقلامی که گفتم رونق پیدا کرده است. اما چقدر خوب است که در مملکت ما به جای مفاهیم بسیار نادرست، نافهم و بیگانه روی لباسها و تیشرتها از آثار و ابیات فاخرمان استفاده کنیم. این موضوع را مطرح کردم که ما میتوانیم با واژههای سلیس و روان و اشعار شاعرانی چون سهراب سپهری و بزرگانی چون فردوسی و حافظ، لباس بچههایمان را تزیین کنیم.
هنری در سایهسار قرآن
یکی از اتفاقات مهمی که درطول تاریخ رخ داده، کتابت قرآن کریم در گذشته تابناک خوشنویسان ایرانی بوده است. هنرمندان ایرانی در سدههای گذشته کوششهای زیادی کردهاند و درسیرتحول و تطورهنرخوشنویسی، هنر کتابت را مدنظر داشتهاند. پس از آن که قرآن کریم بیش از پنج قرن به خط کوفی نگاشته و به صورت ۴۵ فرم طراحی و نوشته شد، قلمهای دیگری پدید آمد. ثلث، ریحان، رقاع، محقق و نسخ قلمهایی بودند که وجود داشتند. بعد در قرن هشتم اتفاقات جدیدی رخ داد. البته من میگویم اینطور نیست و هنر هیچ زمانی تاریخ دقیق ندارد. مورخان نوشتهاند قرن هشتم اما خودم در کتابخانه دانشگاه هاروارد دیدم که نسخه ۲۳ صفحهای خط نستعلیق وجود دارد که مربوط به قرن هفتم است؛ بنابراین هنر، تاریخ پیدایش و روز و ماه و سال ندارد. باید بگویم هنر خوشنویسی در جریان بوده که میرعلی هروی در قرن هشتم مجموعهای را تدوین کرد که در اوائل قرن یازدهم به دست میرعماد حسنی سیر تکاملی پیدا کرد که بازهم در این باره اغراقهایی وجود داشته است. این رویه چیزی شبیه پدیدار شدن حافظ بر دوش سعدی است. اگر سعدی نمیبود شاید حافظ به جایگاهی که دارد نمیرسید. لقب افضل المتکلمین به سعدی به این معناست که او در نثر و نظم به کمال رسیده است. بیگمان به غایت رسیدن هنر خوشنویسی را باید مرهون میرعلی هروی دانست. در نهایت این سیر تحول و تطور موجب شد در زمینه قلم قرآنی هم هنرمندان بسیاری فعالیت کنند و به خلق آثار بپردازند. دلیل این گرایش هم عشق، ایمان و اعتقاد است که در تحول صورت گرفته، سه اصل مهم به حساب میآیند. کلا عشق، ایمان و اعتقاد اصول مهم در هر هنری محسوب میشوند. در خوشنویسی با نوشتن قرآن و اعتبار بخشیدن به ادعیه این هنر به عنوان یک هنرقدسی شهرت پیدا کرد. قرآنهایی که در موزههای جهان هستند گویای اهمیت اینگونه از خوشنویسی هستند.اگر بخواهم آثار موجود درتمام موزههای دنیا را در یک کتاب مثال بزنم باید از مجموعه «هزار سال نسخ ایرانی»نام ببرم که مولف وتهیهکننده آن شادروان نجفی مرعشی شوشتری است. او از۱۸۶جلد قرآن کریم، یک قرآن را تدوین کرده است.این اثرازخوشنویسان مختلف است که طی آن پیوستگی قلمها در قرون مختلف را شاهدیم. همین اتفاق نشاندهنده این است که این هنر چقدر به کتاب آسمانی قرآن خدمت کرده است و طی این روند هنرمندان چقدر در سایهسار آثار قرآنی صیقل پیدا کردهاند.