پیش از انقلاب با اینکه فیلمهایی درباره شخصیتهای تاریخی ساخته شد اما خبری از فیلمهای مذهبی -تاریخی نبود و شاید تنها اثر دینی- تاریخی آن دوران فیلم یوسف و زلیخایی بود که دغدغهاش تمسخر دین بود تا بازنمایی زندگی یک پیامبر. بر همین اساس بود که پیروزی انقلاب اسلامی سرآغازی شد برای سینمای دینی و تاریخی؛ هرچند که به دلایلی شاهد رشد گسترده آن نبودهایم.
سینمای دینی چیست؟
برای بررسی سینمای دینی باید ابتدا به تعریفی تا حد امکان مشخص رسید تا ابزاری را بهدست بیاورید که بتوانید فیلمهای این گونه از سینما را شناسایی کنید. سینمای دینی را میتوان یکی از سیالترین گونههای سینما دانست که درعین اینکه با گونههای اخلاقگرا و معناگرا دارای نقاط مشترک است، نمیتوان یکی را بهعنوان گونه اصلی انتخاب کرد و این مناقشهای است که تا به امروز کاملا حل نشده. شاید سادهترین تعریفی که بتوان از سینمای دینی ارائه کرد این باشد که به مجموعه فیلمهایی که دین، محور اصلی داستان است یا به یکی از آموزهها و احکام دینی میپردازد، سینمای دینی گفته میشود.
تاریخ دین از دریچه سینما
فیلمهای تاریخی همیشه جزو آثار درخشان سینما و تلویزیون بودهاند و در این زمینه آثاری بوده که میان این دو رسانه منتقل شدهاند. با این حال سینماگران ما گویی چشمانشان را بر استقبال از فیلمهای تاریخی تلویزیونی بستهاند که تعداد این آثار در سینمای ایران از تعداد انگشتان دو دست بیشتر نمیشود یا شاید کمبودن تعداد این آثار، نشانهای بر موانع وسختیهایی است که در تولید آثار تاریخی در رسانه و سینما وجود دارد. وضعیت سینمای دینی کشور بهخصوص گونه تاریخی در طول عمر خود از همه جهت مورد بیمهری قرار گرفته است ازیکسو بخشی ازجامعه هویت دینی خود را جدا ازهویت ملیاش میبیند و نسبت به فیلمهای مذهبی جبهه میگیرد. ازسوی دیگر جامعه سینمایی کشوربهخصوص بخش خصوصی به خاطر نگاه تاجرمآبانهای که دارد همواره به دنبال تولید فیلمهایی است که برگشت مالی بالایی داشته باشد و دغدغه فرهنگ در تصمیمگیری آنها جایی ندارد که به تولید آثاری فرهنگی و دینی منجر شود.
اهمیت استراتژیک ساخت فیلمهای تاریخی
گونه تاریخی بهعنوان زیربنای سینمای دینی کشور، گونهای است که معمولا دارای آثاری فاخر با تیم تولیدی بزرگ و بهتبع آن دارای بودجههای کلانی است که بدون ورود نهادهای دولتی و شبهدولتی به سینما امکان ساخت ندارند. گونه تاریخی بهدلایلی که پیش از این گفته شد از نظر تعداد، سهم زیادی از سینمای دینی را تشکیل نمیدهند اما همین آثار کم، همگی جزو آثار مهم و فاخر سینمای کشور بهحساب میآیند. بهعنوان مثال فیلم محمد رسولا... مجید مجیدی، فیلمی استراتژیک است که اهمیت آن به بعد منطقهای و فرامنطقهای آن برمیگردد، در زمانی که اسلامستیزی در جهان در سطح گستردهای وجود دارد وجود فیلمی که ویژگیها و حسنخلقهای پیامبر اسلام را به تصویر بکشد یکی از نیازهای فرهنگی سینمای ایران بهعنوان کشوری اسلامی بود و چنین فیلمی ساخته شد. دیگر فیلم تاریخی سینمای دینی ایران که اکران آن با حواشی بسیاری مواجه و حتی باعث التهاباتی در جامعه شد، فیلم رستاخیز احمدرضا درویش است. این فیلم که به واقعه تاریخی کربلا و قیام امامحسین(ع) میپرداخت به خاطر نوع نگاه جامعه دینی کشور و به تبع آن فشارهایی که به مسئولان فرهنگی وارد میشود از اکران عمومی جا ماند و اکران محدودی در کشورهای خارجی داشت. رستاخیز اگر روند طبیعی اکران را طی میکرد، این قابلیت را داشت تا شروعی برای جریانی سینمایی شود؛ جریانی که به سینمای دینی میپردازد و میتوانست به رونق فیلمهای تاریخی و مذهبی در سینما کمک کند که چنین اتفاقی میسر نشد. گونه تاریخی سینمای دینی خود دارای گونههای فرعی است و یکی از این گونهها، فیلمهای شبهتاریخی است. این دسته از فیلمها معمولا در بستری تاریخی و حول محور یک واقعه اتفاق میافتد یا حتی شخصیتی تاریخی قهرمان اصلی فیلم میشود اما داستانی خیالانگیز و اصطلاحا دراماتیک را روایت میکند. یکی از ویژگیهای مثبت گونه فرعی شبهتاریخی، میدان بازی است که اینگونه از فیلمها را در اختیار کارگردان و نویسنده قرار میدهند تا بیش از پیش یک فضای دراماتیک را در روایتی تاریخی بسازند. نتیجه چنین میدان بازی میشود فیلم روز واقعه. روز واقعه یکی از فیلمهای ماندگار شبهتاریخی است که در گونه عرفانی و معناگرای سینمای دینی ساخته شده است، فیلمی که به لایههای عرفانی واقعه عاشورا میپردازد، یعنی سفر درونی یک جوان مسیحی از عشقی زمینی تا محبتی آسمانی.
اسطوره و دین
یکی از باورهای غلط جامعه در باره اسطوره و به دنبال آن سینمای اسطورهای، مخصوصا فیلمهایی که به اساطیر دینی میپردازد، این است که اسطوره را با افسانه و حتی با تاریخ به یک چشم نگاه میکنند در حالی که اسطوره، افسانه و تاریخ دارای مولفههای متفاوتی است. به عنوان مثال زیربنای اسطوره را خرق عادت تشکیل میدهد و قهرمانان اسطورهای همواره خودشان و اتفاقاتی که اطراف آنان اتفاق میافتد، خارقالعاده است. در حالی که در روایتهای افسانهای آنچه بیش از همه خود را نشان میدهد، فانتزی و خیال است. تاریخ هم که مشخص است و به وقایعی که اتفاق افتاده، میپردازد اما به این معنا نیست که سه مفهوم کاملا جدا از هم باشد و اشتباه گرفتن آنها از اشتراکات این سه مفهوم ناشی میشود. یکی از گونههای مهم سینمای دینی کشور برشی از زندگی پیامبران به غیر از پیامبر اسلام است. در سینمای دینی ایران مهمترین فیلم اسطورهای فیلم ملکسلیمان است که به خاطر استفاده از جلوههای ویژه بصری زیاد و خاص به عنوان اولین فیلم دیجیتالی سینمای ایران شناخته میشود.ملک سلیمان از آن دسته فیلمهایی است که اهمیتی استراتژیک دارند و ساخت و اکران آن در منطقه خاورمیانه و جهان بیش از اکران آن در داخل اهمیت دارد. چراکه سلیمان نبی یکی از شخصیتهای مهم مشترک در دین اسلام، مسیحیت و یهودیت است و به همین علت چه به صورت مستقیم و چه غیرمستقیم در سینمای غرب به آن پرداخته میشود. به همین علت ملک سلیمان به استفاده از منابع اسلامی به معرفی چنین شخصیت کلیدیای میپردازد و غرب را با چهره تازهای از آن آشنا میکند.
زندگی پیامبران از منظر دین اسلام
اهمیت ویژه به زندگی پیامبران بر اساس آموزههای قرآنی، یکی از رویکردهای مهم در سینمای تاریخی و دینی است. یکی از مهمترین آثار سینمای اسطورهای ایران فیلم بشارت منجی است؛ اهمیت فیلم در این نکته نهفته است که تاریخ و شخصیت حضرت عیسی مسیح(ع) بر اساس منابع اسلامی و کتاب قرآن است و مخاطب با دیدن چنین اثری و مقایسه آن با نمونههای غربی، متوجه تفاوتهایی میشود که ناشی از تحریفهایی است که درباره این پیامبر اتفاق افتاده است. فیلم ایوب پیامبر، ساخته فرجا... سلحشور یکی دیگر از این آثار است، همچنین فیلم مهم اسطورهای-تاریخی سینمای ایران فیلم مریممقدس است؛ فیلم با اینکه درباره زندگانی حضرت مریم است اما هدف اصلی آن نشان دادن جامعه و بزرگان یهود است که چگونه به خاطر منافع خود، خوانشی شخصی از دین را به مردم ارائه میدهند و دین یهود تحریف میشود. در نهایت فیلم ابراهیم خلیلا... است. حضرت ابراهیم به عنوان شخصیتی که ادیان توحیدی همه به آن اعتقاد دارند، شخصیتی محترم در میان ادیان توحیدی است. با وجود این اما هر یک از ادیان، تعریف خاصی از این شخصیت ارائه میدهند و سعی در درست نشان دادن این تعریف دارند و اینجاست که ساخت چنین اثر، برای سینمای ایران اهمیت پیدا میکند و این شخصیت بر اساس قرآن و منابع اسلامی تولید میشود.
سینمای ناقص تاریخی-دینی
در حالی که سینمای غرب با وجود داشتن اسوهها و شخصیتهای کم دینی، پر از فیلمهای دینی است اما سینمای ایران مخصوصا در حوزه تاریخی-دینی از چنین فقدانی رنج نمیبرد. نیازی به بررسی ندارد و ناگفته هم پیداست که در سینمای تاریخی - مذهبی ایران بیشترین توجه به واقعه عاشورا شده و در این باره فیلمهایی ساخته شده است اما باید توجه داشت دیگر ائمه در این گونه از سینما مهجور هستند و به تبع ساخته نشدن آثاری در باره ائمه چه در سینما و چه در تلویزیون شاهد هستیم که در شب و روز شهادت مثلا امام محمد باقر(ع) هیچ فیلم مناسبتی در مورد این شخصیت وجود ندارد و معارف و ویژگیهای شخصیتی ایشان که کمتر به آن پرداخته شده است، مغفول میماند.
مذهب از نگاه کودکان
در چند سال اخیر با حمایتهایی که از صنعت انیمیشنسازی شده است، آثار انیمیشنی مذهبی_تاریخی ساخته شده است که توانستهاند مخاطب کودک و نوجوان را به خود جذب کنند. از آنجا که فیلمهای تاریخی _ دینی به خاطر ماهیت تاریخ برای مخاطب کودک و نوجوان جذاب نیستند، قالب انیمیشن توانسته است با واردکردن عنصر خیال به این موضوعات ومخاطبشناسی دقیق موضوعات دینی را برای مخاطب خود بازگو کند وبه موفقیت برسد.ازجمله این انیمیشنها میتوان به شاهزاده روم، فیلشاه و ناسور اشاره کرد.
حقیقتی تلخ!
نکته حائز اهمیت این است که کشور ایران به عنوان کشوری اسلامی از نظر تاریخی، درهم تنیدگی زیادی با دین اسلام دارد و دارای موضوعات، شخصیتها و وقایع تاریخی مشترکی با اسلام است؛ مانند شخصیت سلمان فارسی که تا به حال به آن پرداخته نشده و همین موضوعات میتوانند باعث اقبال بیشتر مخاطب با سینمای دینی شود و راه را برای بیشتر ساخته شدن چنین آثاری حتی در بخش خصوصی باز کند. بنابراین شاید بتوان گفت یک کجسلیقگی نیز در انتخاب موضوعات برای تبدیل شدن فیلمهای سینمایی وجود دارد که باعث محدود شدن بخش مهمی از سینمای ایران شدهاست.