یتیمخانه ایران
داستان این یتیمخانه ایران که یک فیلم سیاسی ـ تاریخی به شمار میرود مربوط به دوره احمدشاه قاجار است که مملکت را رها کرد و نیمی از مردم کشور بر اثر قحطی جان باختند. قحطی و خشکسالی عظیم ایران در سالهای 1295 تا 1300 و در کوران جنگ اول جهانی و در زمان اشغال ایران به دست قوای بیگانه روس و انگلیس رخ داد. این قحطی که همراه با فقر و پیچارگی و در نهایت کاهش جمعیت در ایران همراه بود، در تعیین سرنوشت جامعه ایران بویژه ظهور دیکتاتوری پهلوی نقش بسزایی دارد.
سیانور
«سیانور» از دو خط اصلی داستانی بهره میبرد: ماجرایی که به دو شاخه شدن سازمان مجاهدین خلق منجر شد و نمایش یک رابطه عاشقانه. هر کدام از این دو خط دارای خرده داستانهایی است که به پر و پیمان شدن آنها کمک میکند. در خلاصه این داستان آمده: پایان یک سکوت طولانی! امیر و هما پس از مدتی یکدیگر را مییابند در حالیکه یک انتخاب بیشتر ندارند؛ سیانور یا زندگی! و آنها زندگی را انتخاب میکنند.
هشدار برای آینده
ابوالحسن برزیده که با فیلم «مزارشریف» به روایت کشتار دیپلماتهای ایرانی در کنسولگری کشورمان در شهر مزارشریف افغانستان میپردازد درباره لزوم ساخت آثاری در ژانر سیاسی ـ تاریخی به جامجم میگوید: در وهله اول اینکه سینما، سینماست و فیلم در هر ژانری باید بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند. اگر این اتفاق نیفتد یعنی فیلمساز موفق نبوده است.
برزیده ادامه داد: واقعیت این است که شرایط اجتماعی و سیاسی کشور و به تبع آن روحیه مردم در میزان استقبالشان از کالاهای فرهنگی مهم است. به عبارت دیگر اگر مردم روحیه خوب و شرایط اقتصادی بهینهای داشته باشند با مقولات مختلف و بخصوص هنر برخورد قابل قبولی دارند. در شرایطی که وضعیت اقتصادی مردم خوب نیست سینما رفتن برایشان گران تمام میشود و اگر هم قرار باشد هزینه کنند ترجیحا فیلمی میروند که شاد شوند. حادثه «مزارشریف» یک مقطع حساس از کشور ماست که حس میکردم تعمدا رو به فراموشی میرود. در صورتی که من حس میکردم باید این اتفاق و اتفاقهای ملی دیگر کشورمان زنده نگه داشته شود که از تلخیاش درس بگیریم. امروز دیگر طالبان به قدرت آن روزها نیست اما داعش هست، جریان منحوس صهیونیسم هست و اطمینان داشته باشید در آینده هم گروههای دیگر با نامهای دیگر میآیند و راه اینها را ادامه میدهند. میخواهم بگویم این موضوع به شکل عام در تمام دنیا مطرح است. چنین فیلمهایی نه تنها برگی از تاریخ است که باید جایی ثبت و نگهداری شود که هشداری باشد برای آینده.
این کارگردان سینما و تلویزیون با تاکید بر لزوم جذابیتبخشی به روایتهایی اینچنینی تصریح کرد: تلاش ما باید در جهت به روز کردن قصههای تاریخی باشد که مخاطب امروز بتواند با آن ارتباط برقرار کند. ضمن اینکه ساخت این گونه آثار سخت است و قطعا دولت و نهادهای مرتبط باید به دیده شدن هر چه بیشتر این فیلمها کمک کنند. «مزارشریف» حتی در جشنواره فیلم فجر هم به عنوان فیلمی ملی مطرح نشد. من به عنوان یک فیلمساز دوست دارم فیلم مفرح بسازم و نهتنها خودم که تمام عوامل فیلمم هم از سودش بهره ببرند، اما بالاخره یکسری دغدغه و وظیفه هم درخصوص فرهنگ دارم. من و نسل من نمیتوانیم نسبت به خیلی از اتفاقات و دغدغهها بیتفاوت باشیم و از کنارشان براحتی بگذریم.
حق جوانان برای اطلاع از تاریخ
علی غفاری با ساخت «استرداد» فیلمی با درونمایه تاریخ سیاسی ثابت کرد در ساخت اینگونه آثار حرفی برای گفتن دارد. او این روزها «ابوزینب» را بر پرده سینماها دارد که فیلمی است با محوریت مقاومت مردم لبنان در برابر اسرائیل. غفاری درباره ساخت آثاری در ژانر سیاسی ـ تاریخی در گفتوگو با جامجم توضیح میدهد: در جامعهای زندگی میکنیم که همه درباره اتفاقات اظهارنظر میکنند و شاید یکی از سختیهای کار ما در ساخت آثار تاریخی همین نکته باشد. او ادامه داد: با توجه به تجربهای که از ساخت «استرداد» داشتم به نظرم فیلمساز برای ساخت چنین آثاری تنها باید به برداشتی از تاریخ بسنده کند تا وجه نمایشی کارش پررنگ شود و در این صورت است که کار دیدنی میشود. متاسفانه در جامعه ما به محض اینکه ذهنت را به عنوان فیلمساز رها میکنی مشکلات فراوانی بهوجود میآید، بخصوص در پرداخت به مضامینی مانند تاریخ معاصر. چون کسانی هستند که از نزدیک این تاریخ را دیده باشند یا به دیگران گفته باشند. در واقع با توجه به اسناد مکتوب و غیرمکتوبی که در این زمینه وجود دارد دست و پای فیلمساز در ساخت چنین آثاری قدری بسته است. غفاری افزود: در ساخت «استرداد» و «ابوزینب» که الان روی پرده دارم و به نوعی کار تاریخی محسوب میشود تمام تلاشم را کردم که به واقعیت وفادار باشد و داستانهایی را وارد موضوع کنم که بر جذابیت کار بیفزاید، اما با وجود این باز هم با مشکل مواجه شدم. در وهله اول به خاطر ادعای آدمهایی که آن برهه زمانی را دیده یا شنیدهاند و میگویند این طور بوده یا نبوده! و دوم اگر میخواستم کاملا وفادار باشم خیلی از لحظات نمایشی را از دست میدادم. رسیدن به یک میانگین قابل قبول در ساخت یک اثر تاریخی بسیار مشکل است. به نظرم آن قدر باید از این فیلمها ساخته شود که برای مردم پذیرش خیلی از مسائل عادی شود. الان کشورهای موفق در ساخت آثاری در این ژانر از یک موضوع الهام میگیرند اما در نهایت داستان خودشان را تعریف میکنند. از «تایتانیک» گرفته که اصلا معلوم نیست چنین دختر و پسری واقعا وجود داشتهاند تا فیلمهای جنگی و غیره. در واقع آنها داستانشان را از منظر خودشان تعریف میکنند. ما هم باید به همین جا برسیم. یعنی هدفگذاری و برای رسیدن به آن هدف از ابزار سینما استفاده کنیم. سینما سلاحی است که در دست سینماگر هست و حیف است که از آن استفاده نکنیم. الان فیلم «سیانور» را که حول محور تاریخ معاصر ساخته شده، بر پرده سینماها داریم که قدم مثبتی در این زمینه است. جوانان ما حق دارند که از تاریخ معاصرشان مطلع باشند، اما این اطلاعرسانی باید جذاب و به روز باشد که بتواند تاثیرش را روی مخاطب بگذارد.
سینمای سیاسی حاتمیکیا
امسال با سه فیلم «بادیگارد» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا، «امکان مینا» ساخته کمال تبریزی و «سیانور» اثر بهروز شعیبی میتوان گفت سینمای ایران در پرداخت به ژانر سیاسی ـ تاریخی گل کاشته است . چرا که سینما صرفا محدود به چند ژانر خاص از جمله کمدی و اجتماعی نیست و باید به سلیقههای مختلف احترام گذاشت. در «بادیگارد» حاتمیکیا بخشی از زندگی یک بادیگارد را که وظیفه محافظت از جان یک شخصیت مهم سیاسی را بر عهده دارد به تصویر میکشد و در آن برخی مسائل روز نیز میپردازد.
ساناز قنبری
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد