داستان فوتسالیستی که زندگی بخشید

«خیلی تلاش‌کردیم علی برای‌مان بماند، اما خواست خدا تقدیر دیگری برای او رقم زده بود و ما تسلیم درگاه او بودیم.» اینها حرف‌های پدر علی اسعدی، بازیکن فوتسال مشهد است که مدتی پیش در اثر ایست‌قلبی دچار مرگ مغزی شد و خانواده‌اش طبق خواسته او، اعضای بدنش را اهدا کردند.
کد خبر: ۱۴۶۲۱۵۷
نویسنده لیلا حسین‌زاده - گروه حوادث
 
علی از ۱۲‌سالگی ورزش و بازی فوتسال را آغاز کرد و در رویاهای رنگی‌اش به آینده‌ای درخشان می‌اندیشید، اما یک اتفاق روند زندگی او را تغییر داد.آن‌طور که ابراهیم اسعدی، پدر این فوتسالیست به جام‌جم می‌گوید،علی روز سوم خرداد که همه‌جا و باشگاه ورزشی تعطیل بود، همراه با مربی و سه نفر از دوستانش برای آماده ماندن بدن به پارک خورشید رفتند و تمرین کردند. پس از تمرین و در راه بازگشت به خانه، علی ناگهان در سینه‌اش احساس سنگینی کرد. به خانه رفت و پس از حمام، انتظار داشت حالش بهتر شود اما این اتفاق نیفتاد. با اورژانس تماس گرفت و دقایقی بعد آمبولانس از راه رسید و در مورد شرایط جسمی‌اش به تکنسین‌های اورژانس توضیح داد: «نزدیک بیمارستان علی یکدفعه گفت احساس گرگرفتگی شدید دارم و همسرش که همراهش بود، گفت انگار دارد تشنج می‌کند. در چند قدمی بیمارستان علی ایست‌ قلبی کرد که آنجا او را احیا کردند و روند احیا‌ کردنش ۳۰ دقیقه طول کشید و ضربان و تنفس علی برگشت. علی را از آن بیمارستان به بیمارستان قلب انتقال دادیم و آنجا کمی شرایطش بهبود پیدا کرد، اما کلیه‌اش دچار مشکل و دیالیز شد.۱۷روز علی بستری بودو بعد به ما گفتند او دچار مرگ مغزی شده و قلب و تنفسش با استفاده از دستگاه‌های کمکی پزشکی انجام می‌شود.»
درحالی‌که هنوزخانواده علی امید داشتند تا او به زندگی برگرددوچشم‌هایش را باز کند،خواهران و همسر علی گفتند که علی قبلا گفته بود‌ می‌خواهم اعضای بدنم را اهدا کنم و بعدها هم یکی از دوستان علی فاش کرد که او پیش از این اتفاق، کارت اهدای عضو پرکرده بود. 
پدر علی ادامه می‌دهد:«تا جایی که در توان‌مان بود و پزشکان می‌توانستند تلاش کردیم علی را برگردانیم، اما نشد و چاره‌ای جز تسلیم در برابر خواست خدا و اطاعت از او نداشتیم. خدا علی را به ما داده بود و حالا هم می‌خواست او را ببرد و ما چاره‌ای جز تعظیم در برابر خواسته پروردگار نداشتیم. قرنیه چشم، کبد و مقداری از پوست‌اش در بیمارستان منتصریه مشهد اهدا شد و علی برای همیشه رفت. او هفت سال پیش ازدواج کرده بود و هنوز فرزندی نداشت. علی از ۱۲‌سالگی در تیم ملی امید بازی کرده و به تیم بزرگسالان هم دعوت شده و اردو رفته بود. دو بار درچین و یک بار هم در عراق بازی کرد و قرار بود در کشورهای دیگر هم بازی کند که متاسفانه این اتفاق نیفتاد.» 
محسن علی اکبریان، رئیس بیمارستان پیوند اعضای منتصریه از اقدام تحسین‌برانگیز خانواده ایثارگر اسعدی قدردانی کرد و افزود: پس از تایید نهایی مرگ مغزی وانجام آزمایش‌های تکمیلی،اعضایی که قابلیت اهدای عضوراداشته باشد به بیماران نیازمند اهداو‌ پیوند خواهد شد. این اقدام نشان از روح بزرگ و نوع‌دوستی خانواده ایثارگر دارد والگویی برای ترویج فرهنگ اهدای عضودر جامعه است. 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
وقتی دل جنگل سوخت

«جام‌جم» در گفت‌وگو با جانشین فرمانده یگان حفاظت سازمان منابع طبیعی کشور بررسی کرد

وقتی دل جنگل سوخت

صدای «مرجان» باید شنیده شود

گفت‌و‌گو با میلاد بنی‌طبا، کارگردان فیلم سینمایی «مرجان» پیرامون دغدغه‌های ساخت و چالش‌های اکران یک فیلم اجتماعی

صدای «مرجان» باید شنیده شود

نیازمندی ها