در گفت‌وگوی «جام‌جم» با تهیه‌کننده و مستند‌ساز تلویزیون تشریح شد

مواجهه بی‌واسطه با ایران واقعی

دست‌گذاشتن روی سوژه‌های خاص برای روایت، اول ازهمه کار مستندسازوروایتگر راسخت می‌کند.چه زمانی که صحبت از پیشرفت‌ها و ورود به حوزه‌های خاص باشد و چه وقتی که روایتگر، وارد حوزه‌های خاصی مثل جلسات غیررسمی رهبری می‌شود. جنس کارهای سیدمحمدعلی صدری‌نیا از همین نوع کارهاست.
کد خبر: ۱۴۶۲۶۴۷
نویسنده سپیده اشرفی - گروه رسانه
 
تولید آثاری همچون غیررسمی و بی‌واسطه، این روحیه او را نشان می‌دهد که به جای دست‌گذاشتن روی راه‌های ساده، به‌دنبال حرکت به سمت سوژه‌هایی است که کمتر به آن پرداخته شده است. همراه‌شدن صدری‌نیا با مجری و روایتگری همچون محمد دلاوری، هم سختی‌های کار و هم جذابیتش‌هایش را دوچندان می‌کند. کمااین‌که در بخشی از مصاحبه به این نکته اشاره می‌کند که برخی افراد از روبه‌رو شدن با چهره پرسشگری همچون دلاوری پرهیز می‌کنند. صدری‌نیا در شش قسمت از مستند غیررسمی، با انتخاب موضوعی سراغ دیدارهای غیررسمی مقام معظم رهبری رفته تا بخشی از چهره ایشان را برای مخاطب منعکس کند. گفت‌وگوی پیش رو، گپ‌وگفتی با این تهیه‌کننده و مستندساز پیرامون کارهایی که تولید کرده و چالش‌های ساخت آنهاست.سیدمحمدعلی صدری‌نیا، تهیه‌کننده برنامه بی‌واسطه، در خصوص ملاحظات خود برای تولید این برنامه، به جام‌جم می‌گوید: در این سال‌ها آن چیزی که کم‌کم به‌تجربه به آن رسیدیم، این است که وقتی وارد حوزه رسانه شده و می‌خواهیم کار کنیم، با دریایی از موضوعات روبه‌رو می‌شویم که خیلی‌هایش دارای اولویت است و می‌تواند جذاب باشد. با این حال، چیزی که همیشه من را وسوسه می‌کند، این است که کدام کار مزیت ویژه داشته، خلاء نسبی درباره آن وجود دارد و کمتر درباره آن صحبت شده یا اولویت ویژه‌تری دارد. همین هم باعث می‌شود که کار در برخی مواقع سخت شود. یعنی گاهی در انتخاب بین کارها قرار می‌گیریم که بعضی به لحاظ تولیدی، کارهای راحت‌تر و کم‌زحمت‌تری هستند اما برخی کارها با وجود زحمت بیشتر، هدفی پشت خود دارد و یک خلأ را پرمی‌کند.در حقیقت در تمام این سال‌ها به سمت کارهایی رفته‌ام که تلاش کردم از این جنس باشد تا روایت جدیدی را بیان کنم. یعنی ازمستند قائم‌مقام که سال۱۳۹۶ به خروجی رسید تا مستندها و موضوعات دیگر مثل غیررسمی که هر قسمت آن حساسیت‌های خاص خودراداشته و موضوعاتی را شامل می‌شود که گاهی خط قرمزی است، این مسأله دیده می‌شود و تمام تلاشم این بوده روایت جدیدی بیان کنم. حتی در برنامه بی‌واسطه هم تلاش کردیم سراغ موضوعاتی برویم که کمتر به آن پرداخته شده یا موضوعاتی که تاکنون به این شیوه، بیان نشده بود. 
   
در بی‌واسطه خودسانسوری نداریم
وی در خصوص پرداخت موضوعی در برنامه بی‌واسطه هم این‌طور بیان می‌کند: برای خود ما تعریف بی‌واسطه این است که هر قسمت به شکل بی‌واسطه سراغ پرونده یا موضوعی برویم که یکی از مسائل مهم در کشور ماست. این می‌تواند از معضلات و مشکلات اجتماعی تا حوزه‌های پیشرفتی را شامل شود. سعی می‌کنیم دوربین را جاهایی ببریم که به شکل عادی، مخاطب امکان حضور ندارد و بر همین اساس، در فصل قبل و این فصل، سراغ برخی لوکیشن‌های خاص رفتیم. مثلا برای اولین‌بار وارد مجموعه نظامی پارچین شدیم، به کارخانه اسلحه‌سازی رفتیم و با رئیس سازمان انرژی اتمی وارد رآکتور و خط تولید رادیوداروها شدیم. در فصل قبل وقتی به موضوع کتاب پرداختیم، برای اولین‌بار دوربین را وارد مخزن کتابخانه ملی ایران کردیم. اگر به بحث محیط‌زیست پرداختیم، دوربین را برای اولین بار وارد سایت‌های محیط‌زیست ایران کردیم. در عین حال پرونده‌ها و موضوعات برای ما مهم است، یعنی می‌گوییم اگر قرار است ۲۶ موضوع را در ۲۶ قسمت بیان کنیم، باید هرکدام، یکی از موضوعات مهم کشور باشد. درواقع در هر قسمت ماجراجویی می‌کنیم که آن موضوع برای‌مان مهم‌تر از ورود صرفا یک فرد در قامت مهمان باشد. قطعا مهمان هم برای‌مان مهم است اما ماجرای پشت آن برای‌مان اولویت بیشتری دارد. 
   
حرف‌های بی‌واسطه صبوری می‌خواهد
صدری‌نیا درخصوص صبوری لازم برای تولید و پخش کارهایی مثل بی‌واسطه عنوان می‌کند: کارهایی مثل بی‌واسطه به یک سعه صدر در تولید و یک صبوری در پخش نیاز دارد. سعه صدر در تولید این است که اگر بخواهیم برنامه‌ای استودیویی یا داخل دکور تولید کنیم، شاید مسیر آرام‌تری درپی داشته باشد. اما برای کارهایی مثل بی‌واسطه که در ۲۶ قسمت با ۲۶ مهمان مختلف روبه‌رو هستیم، باید از ابتدای دعوت از مهمان و مسیر آن، تا هماهنگی‌های دیگر را در نظر بگیریم. ما در بی‌واسطه مهمان را حدود یک روز درگیر می‌کنیم و او را به لوکیشن‌هایی می‌بریم که خود این نقاط، نیاز به هماهنگی‌های مختلف دارد. مثلا این‌که می‌گوییم وارد کارخانه اسلحه‌سازی می‌شویم، پشت آن هماهنگی‌های جدی و مستمر بوده است. در حقیقت، برای تولید ۲۶ قسمت برنامه، باید سه برابر آن پیگیری موضوع و مهمان داشت تا به نتیجه برسد. کما این‌که ممکن است برخی موضوعات جذاب قضایی یا نظامی برای تولید برنامه داشته باشیم اما هنگام ورود به آن با در بسته یا محدودیت مواجه شویم. این چالش تولیدی و هماهنگی و برنامه‌ریزی برای این‌که در لوکیشن‌های مربوطه بتوان با مهمان برنامه همراه بود، بسیار سخت است. به‌خصوص که محمد دلاوری، مجری این برنامه است و برخی مهمانان به طور کلی ممکن است یک ترس از پرسش‌های احتمالی او داشته باشند. یعنی برخی‌شان نگران این هستند که او یک پرسش چالشی از آنها بپرسد و توان ارائه پاسخ نداشته باشند. 
   
فرار از دردسر
وی ادامه می‌دهد: با برخی افراد که برای حضور در برنامه صحبت می‌کنم، متوجه می‌شوم که دنبال یک مسیر کم‌دردسر هستند و حتی ترجیح می‌دهند یک تیزر ساده تولید کنند و به تلویزیون بدهند تا عملکردشان مشخص شود. در حوزه پخش هم به دلیل این‌که سراغ بحث‌هایی می‌رویم که خیلی وقت‌ها در لبه خط قرمز است، باید در پخش هم سعه صدر وجود داشته باشد. به‌خصوص در فصل دوم، بخشی از موضوعات‌مان مرتبط با آسیب‌های اجتماعی مثل اعتیاد، کودکان کار، معلولیت بود. تلاش می‌کنیم به این موضوعات، به شکل واقعی نگاه کنیم. یعنی اگر سراغ موضوع اعتیاد رفتیم، نشستیم با بخشی از افراد ترک‌کرده یا آنهایی که هنوز درگیر این معضل هستند، گپ زدیم و درباره ریشه‌های این مسأله صحبت کردیم یا در مکانی تردد کردیم که مربوط به همین آسیب‌ها بوده. موضوع کودکان کار هم موضوع حساسی بوده که نحوه پرداختن به آن هم اهمیت داشت؛ چرا که هم بعد آموزشی داشت که چطور باید با آنها مواجه شد و هم هشداری برای مسئولان بود. اگر بخواهیم به این موارد به شکل واقعی بپردازیم باید روی آنتن آن را واقعی ببینیم. برای همین، در پخش این‌گونه برنامه‌ها هم نیاز به سعه صدر داریم. تاکنون این صبوری اتفاق افتاده و برای فصل دوم هم در حال تعامل هستیم که این مسأله ادامه‌دار باشد. البته در همین دو موضوع اعتیاد و کودکان کار، در تلاش هستیم تعامل دقیق‌تری با دوستان پخش داشته باشیم تا با اصلاحیه و ملاحظه کمتری روی آنتن برود؛ چون دوستان پخش نیز به‌هر‌حال ملاحظاتی دارند. 
   
انتخاب رویکرد پرسشگری 
صدری‌نیا می‌گوید: همه ما اهالی برنامه بی‌واسطه، تجربه کار در حوزه رسانه و مواجه‌شدن با برخی موضوعات را داریم. خود آقای دلاوری هم که مجری و راوی این کار هستند، سال‌ها در این موضوعات گفت‌‌وگو گرفته‌اند. برای ما این مهم است که پرداخت کلیشه‌ای نسبت به یک موضوع نداشته باشیم. کم‌کم درباره این موضوعات به یک جمع‌بندی رسیدیم و می‌خواهیم اگر سراغ این موضوعات می‌رویم، جدی به آن نگاه کنیم و تلنگرهای جدی درباره آن بزنیم. در این صورت است که کار جلو می‌رود. حدود یک‌سال است که برای یک موضوع پیگیر هستم تا درباره یکی از وعده‌های دولت پاسخگو باشند. در نهایت به ما گفته شد که سراغ آنها نرویم. همه این موارد باعث سختی کار می‌شود اما باز هم به‌دلیل بازخوردهایی که می‌گیریم، کار شیرین است. بازخوردهایی هم که تا الان گرفتیم بازخوردهای خوبی بوده و همین باعث می‌شود کار برای‌مان جذاب شود. تلاش همیشگی ما این بوده که به شکل واقعی به موضوعات بپردازیم و اگر سراغ مساله‌ای می‌رویم، دچار خودسانسوری نشویم. تلاش کرده‌ایم سراغ هر نهادی که می‌رویم، مهم‌ترین پرسش‌های کف جامعه را مطرح کنیم. معتقدیم که اگر ما این پرسش‌ها را نپرسیم، برنامه نسبت به جامعه، عقب می‌ماند. اگر می‌خواهیم برنامه‌ای داشته باشیم که به مخاطب احترام بگذارد و برای مخاطب جذاب باشد، باید سوال او را مطرح کنیم. از این نظر می‌توان گفت بازخوردهای مثبتی از برنامه گرفتیم که برای ادامه کار انرژی بخش بوده. 
وی ادامه می‌دهد: سال ۱۳۹۶ برای اولین‌بار و برای برنامه مدیرمسئول، با آقای دلاوری تماس گرفتم که ایده برنامه را مطرح کنم. وقتی ایده را گفتم آن را پسندید اما دو سه شرط را تلفنی مطرح کرد که هنوز هم در این سال‌ها لحاظ کرده‌ایم. یکی از آنها، حفظ سطح مهمانان برنامه بود تا در طی برنامه، سطح آنها افت نکند. دومین مساله جناحی‌نشدن برنامه بود و این‌که اگر قرار است موضوعی را مطرح کنیم، نقدمان جناحی نباشد. سومین نکته هم این بود که اگر سراغ مهمانان می‌رویم این‌طور نباشد که از پشت دوربین چیزی برای گفتن یا نگفتن به مجری تاکید شود. یعنی از همان ابتدا به مدیر مربوطه که برای مصاحبه می‌آید، بگوییم که قرار است در فلان حوزه‌ها از او پرسشگری داشته باشیم تا اگر نیاز دارد خودش را برای پاسخگویی آماده کند و نقد و چالش جدی مطرح شود. به همین دلیل برنامه‌ساز باید جدی‌ترین سوالات را مطرح کند.
این تهیه‌کننده در‌خصوص کار با محمد دلاوری هم این‌طور بیان می‌کند: با سابقه‌ای که دلاوری در گفت‌وگوهای پیشین داشت به ما کمک بسیاری کرد، چون یک جایی از برنامه به فراخور موضوع این تحرک را داشتیم. مثلا خود آقای دلاوری در موضوع آتش‌نشانی لباس پوشید و آتش را خاموش کرد. در یکی از قسمت‌ها هم وقتی وارد غسالخانه شدیم خودش دراز کشید و کفن را دورشان پیچیدیم؛ البته فکرش را داشتیم که یک جایی او را غافلگیر کنیم اما دیدیم که خودش استقبال کرد. موارد بسیاری پیش می‌آید که هم فکری می‌کنیم و گاهی می‌دانیم قرار است در قسمت مربوطه با چه چیزی مواجه شویم. مثلا برای صحبت با یکی از مسئولان ابتدا با هم درباره زاویه مطرح کردن بحث صحبت کردیم. تلاش می‌کردیم این را بررسی کنیم که اگر مسئول مربوطه در مصاحبه از زیر چیزی در برود باید چطور او را به بحث بازگردانیم. جالب اینجاست که در مصاحبه، درست همان مسیری که پیش‌بینی می‌کردیم، اتفاق افتاد. این تجربه‌ای است که بسیار باارزش است، چرا که به‌واسطه افرادی مثل آقای دلاوری رخ می‌دهد که سال‌ها برای سازمان صداوسیما زحمت کشیده و خروجی زحمتش باعث شده به این تجربه و بلوغ برسد. به‌عنوان تولیدکننده؛ متوجه این تفاوت افراد می‌شوم و برایم ارزشمند است. 
   
مخابره یک تصویر واقعی از ایران 
صدری‌نیا می‌افزاید: موضوعات بسیاری داریم که پیگیری‌های جدی برای آن انجام می‌دهیم. برخی‌شان هنوز در دست پیگیری است که نمی‌توانم الان به آن اشاره کنم. اما در این میان حتما در حوزه مسکن وارد خواهیم شد و تا الان پیگیری جدی برای آن کرده‌ایم. در موضوعات مرتبط با فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی مشتاق هستیم که با همراهی بهتری از وزارت ارتباطات بتوانیم دغدغه مردم را جلو ببریم. حتما در مجموعه قوه قضاییه هم چند موضوع را پیگیری می‌کنیم که امیدواریم به نتیجه برسد و معتقدم قصه و زاویه‌های تازه‌ای خواهد بود چرا که دوربین سراغ بخش‌هایی خواهد رفت که تا حالا وارد نشده است. بی‌واسطه برای ما این تعریف را دارد که تصویری واقعی از ایران ارائه کند. این تصویر واقعی همه چیز -از ضعف تا قدرت -را شامل می‌شود. وقتی اینها را کنار هم می‌گذاریم و روایت می‌کنیم تصویر کامل‌تری می‌شود. یعنی در بخشی از قسمت‌ها سراغ بخش‌هایی می‌رویم که اتفاقا پیشرفت‌های جدی اتفاق افتاده. در عین حال، سراغ بخش‌هایی رفته و خواهیم رفت که ممکن است ضعف‌های جدی وجود داشته باشد. آن چیزی که برای ما مهم است، انتقال کامل این تصویر از ایران به مخاطب است. معمولا در برنامه‌سازی‌ها این نگاه کامل شکل نمی‌گیرد یا اگر بخواهند در ۲۶ قسمت برنامه‌ای بسازند، به طور کلی سراغ پیشرفت‌های آن بخش می‌روند. مخاطب به نوعی می‌داند که فلان برنامه قرار است فقط پیشرفت‌ها را روایت کند. ما چنین نگاهی نداریم و می‌خواهیم به شکل واقعی سراغ موضوعات برویم. حتی سراغ بخش‌هایی رفتیم که هم تعریف‌شان را کردیم و هم نقد داشتیم. همین باعث می‌شود که تصویری واقعی ارائه شود و مخاطب به برنامه اعتماد کند. یعنی نه سیاه‌نمایی مطلق و نه سفیدنمایی مطلق. وقتی یک تصویر واقعی از وضعیت کشور بدهیم، برای مخاطب جذاب است و می‌تواند در ذهن خود تجزیه و تحلیل کند. 
   
بیش از ۳ماه برای قسمت‌های سخت 
این تهیه‌کننده در خصوص زمان به سرانجام رساندن هر سوژه این‌طور می‌گوید: این زمان بسته به سوژه متفاوت است. برخی سوژه‌ها و موضوعات، هماهنگی راحت‌تری دارد و ظرف یک هفته به نتیجه می‌رسد. برخی هم، بیش از سه ماه پیگیری لازم داشته است. نکته مهم، مسیری است که تا قبل از ضبط باید طی شود و جلسات لازم برای آن صورت گیرد تا سوژه و سناریو به پختگی برسد. به هر حال کار کردن در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی در این سال‌ها، قدری به ما آموخته که چه خط قرمزهایی را باید رعایت کنیم و تا کجا می‌توان وارد آن شد. یا اگر به موضوع خط قرمزی می‌پردازیم، چگونه روایت کردن آن باید درست انجام شود. خیلی وقت‌ها یک موضوعی به ظاهر خط قرمز است اما مسأله چگونه پرداختن به آن اهمیت دارد. ما با یک بسته جامع در برنامه بی‌واسطه روبه‌رو هستیم. وقتی سراغ سوژه‌های مختلف می‌رویم، می‌توانیم به گونه‌ای روایت کنیم که مخاطب در نهایت با یک ناامیدی از پای برنامه بلند شود یا در نقطه مقابل، به شیوه‌ای بیان کنیم که انگیزه‌ای برای یک حرکت به مخاطب بدهیم. مثلا اگر مخاطب سوژه کودکان کار را می‌بیند، یک تلنگر به او وارد شود که دست به کاری بزند تا یک کودک کار، مسیر متفاوت‌تری در زندگی داشته و آسیب کمتری را در زندگی تجربه کند. این چگونگی پرداخت، از هر چیزی مهم‌تر است. جنس برنامه‌ها و مستندهایی که من در این سال‌ها کار کردم، حوزه سیاسی و اجتماعی بوده و به یک تجربه نسبی در این حوزه رسیده‌ام. خود آقای دلاوری هم در قامت راوی این اثر، این تجربه را دارد و با گپ و گفت و هم فکری‌هایی که داریم، سناریو و زبان آن قسمت را پیدا می‌کنیم چون گاهی حتی یک کلمه اگر بالا یا پایین شود ممکن است یک بخش را غیرقابل پخش کند.ما در بی‌واسطه خودسانسوری نمی‌کنیم، بلکه تلاش می‌کنیم مسأله‌های مردم و چالشی‌ترین حرف‌ها را مطرح کنیم. اتفاقا اگر مهمان ما درست انتخاب شده باشد، خودش از پس پرسش‌ها برمی‌آید. یک تیم اتاق فکر داریم که جلسه می‌گذاریم و درباره سوژه و موضوعاتی صحبت می‌کنیم که به نظرمان در این سال‌ها محل چالش بوده و باید به آن پرداخته شود. در نهایت از بین آنها انتخاب می‌کنیم. 
   
چرا غیررسمی؟ 
صدری‌نیا که تهیه‌کننده مجموعه مستند غیررسمی است، روایت خود از شروع ساخت این برنامه را این‌طور تعریف می‌کند: در اسفند ۱۳۹۷ و به دعوت موسسه حفظ ونشر آثار رهبری طرحی را آماده کردیم تا جلسات پنجشنبه‌‌های رهبری را روایت کنیم. این جلسات از سال ۹۵ تا ۹۸ برگزار شده بود و هر هفته با حضور جمعی از اهالی فرهنگ‌وهنر صورت می‌گرفت. قرار بود این جلسات خصوصی باشد اما بعد ازمدتی،برخی افرادحاضر درجلسه،علاقه‌مند بودند که فیلم یاتصویری ازاین جلسات داشته باشند. گاهی هم حاشیه‌نویسی‌هایی مرتبط با این جلسات مطرح می‌شد که ممکن بود بالا و پایین‌هایی در آن وجود داشته باشد. به‌همین‌خاطر، پیشنهاد تولید غیررسمی مطرح شد. وقتی فیلم‌های مربوط به حدود ۶۰ جلسه را بازبینی کردیم، به یک دسته‌بندی موضوعی رسیدیم. گاهی برخی جلسات، خودش جذاب بود و می‌توانست محور یک قسمت ما باشد و بعضی وقت‌ها در طول چند جلسه مسائلی پیرامون یک موضوع مطرح شده بود. در مجموع، دسته‌بندی موضوعی را بنا به اولویت‌بندی‌هایی که با گپ‌وگفت‌ها داریم جلو می‌بریم. گاهی چند موضوع را با هم جلو می‌بریم. چون ممکن است مراحل پژوهش و جمع‌آوری آرشیو، نیاز به زمان داشته باشد. به‌همین‌خاطر گاهی برخی قسمت‌ها زودتر آماده می‌شود. گاهی هم به اقتضای قسمتی که پیش‌تر پخش شده و بازخوردهایی که از مخاطبان می‌گیریم، به این فکر می‌کنیم که موضوعاتی را در اولویت قرار دهیم. سال قبل و پیش از نمایشگاه کتاب، این مسأله مطرح شد که موضوع کتاب را اولویت قرار دهیم که پروسه تولید آن طول کشید و بعد از رونمایی در آبان سال گذشته، بهمن‌ماه به پخش رسید. 
   
ادبیات مقاومت؛ سوژه جذاب
وی ادامه می‌دهد: یکی از موضوعاتی که دوست داریم قسمت بعدی باشد، موضوع ادبیات مقاومت و پایداری است. رگه‌هایی از آن را در غیررسمی ۶ داشتیم اما داستان مفصلی دارد. در دیدارهای پنجشنبه‌ رهبری هم با نویسندگان این ژانر ادبی، اتفاق‌هایی روی داده بود که می‌تواند برای مخاطب جذاب باشد. این‌طور کاررا جلو می‌بریم که افرادی که داخل جلسات پنجشنبه بودند و صحبت یا روایت خاصی از جلسات دارند، طرف مصاحبه ما باشند. دربرخی قسمت‌ها مثل غیررسمی ۶، سراغ افرادی رفتیم که روایت‌هایی از حوزه‌های مطالعاتی رهبری داشتند. مثلا سراغ آنهایی رفتیم که درنمایشگاه کتاب با رهبری قدم زده یا کتابخانه شخصی رهبری را دیده بودند. از طرفی، بنا به موضوعات مختلف،تلاش می‌کنیم اگرپیشینه‌ای مرتبط با موضوع وجوددارد،استفاده کنیم. بعضی وقت‌ها در این مصاحبه‌ها، به برخی از این نکات می‌رسیم و آرشیو را می‌گردیم و روایت مربوط را پیدا می‌کنیم. وی درخصوص واکنش رهبری به این مجموعه مستند هم می‌گوید:تاکنون اطلاعی ازنظرات رهبری درباره مجموعه‌های‌غیررسمی ندارم.معمولا بعدازآماده‌شدن هرقسمت از غیررسمی، اکران خصوصی برای چهره‌های مختلف برگزار می‌شود که نظرات ودیدگاه‌های مختلفی مطرح می‌شود. گاهی وقتی نکته دقیقی مطرح می‌شود، آن را اعمال می‌کنیم. 
   
غیر رسمی؛ فرصتی برای شناخت
صدری‌نیا در‌خصوص چالش‌های تولید غیررسمی هم تاکید می‌کند: غیررسمی ۶ برای خود من یک فرصت شخصی به‌وجود آورد تا شناختم از رهبری عمیق‌تر شود. این مسأله کمی نبود. ما تاکنون و اغلب از دریچه روایت‌های رسمی به ایشان نگاه کرده و در خبرها نکاتی را شنیده‌ایم. حالا ۶۰ جلسه از دیدارهای صمیمانه و غیررسمی از رهبری به دست‌مان رسیده بود که نظرها و نقدها به‌شکل صریح مطرح می‌شد. به همین دلیل این فرصت را داشتیم که بدون کات، این جلسات را ببینیم و واکنش‌های رهبری به این موضوعات و نوع تعامل و پیگیری شان را مشاهده کنیم. این به نظرم یک شناخت جامع و عمیق و فرصت فوق‌العاده برای من بود تا این شخصیت بزرگ را بیشتر بشناسم. گاهی برخی شخصیت‌ها را می‌شناسیم اما وقتی نزدیک می‌شویم و می‌خواهیم روایت‌شان کنیم، می‌بینیم که خارج از تصورمان بوده است. اما رهبر انقلاب برای من این‌طور بود که هرچقدر جلو رفتم، آن تصویری که از ایشان داشتم عمیق‌تر و تثبیت شد. بسیاری از مواقع در بازخوردهایی هم که از این روایت‌ها بیرون می‌آید، می‌بینیم که مخاطبان می‌گویند چرا سال‌ها قبل این‌طور روایت نشده بود. وقتی اشراف و تسلط ایشان را در حوزه‌های مختلف می‌بینم، نگاه‌مان را عوض می‌کند. در عین حال کار را هم سخت می‌کند چون باید تلاش کنیم که این شناخت را به مخاطب منتقل کنم. حتی برای ساخت غیررسمی ۶ هم بسیار تلاش کردم که از زیر بار تولید آن کنار روم. چون می‌دانستم حوزه تخصصی رهبری کتاب است و سال‌ها در این حوزه کار کرده و توصیه‌های مختلفی داشته‌اند. یعنی یک دریا موضوع داشتیم که باید آن را در یک مستند روایت می‌کردم. به‌نوعی می‌خواستم یک برش کوچکی از حوزه کتاب داشته باشم. 

سخت‌ترین کاری که ساختم غیررسمی بود 
صدری‌نیا می‌گوید: شاید بتوانم بگویم غیررسمی‌۶، سخت‌ترین کاری است که ساختم. در واقع با یک شخصیت فرهنگی مواجه شدم که ابعاد مختلفی دارد و اگر یک بعد آن را هم بیان نکنم، تصویر ناقص می‌شود. برای همین در غیررسمی ۶ می‌گوییم، آیت‌ا... خامنه‌ای که در دهه ۷۰ درباره شبیخون فرهنگی هشدار می‌دهد و محکم پای فرهنگ ملی ایستاده است، همان فردی است که در دهه ۶۰ وقتی تندروی‌هایی را در تعامل با هنرمندان و نویسندگان می‌بیند، خودش مأمن افراد شده و پیگیری می‌کند که مثلا هوشنگ ابتهاج از زندان بیرون بیاید و به برخی افراد رسیدگی شود. اینها باید در کنار هم دیده شود تا همه وجوه شخصیت ایشان مطرح شده و به تصویری دقیق‌تر از او برسیم. بخشی از مشکلات جامعه ما همین است چون گاهی نگاه‌های تند فرهنگی داریم که می‌خواهد دایره را تنگ و تنگ‌تر کند. این نگاه‌ها با نگاه ایشان فاصله دارد. روایت این نگاه به مدیران فرهنگی ما کمک می‌کند تا در این حوزه دقیق‌تر جلو بروند. شاید نیمی از زمان غیررسمی ۶ آرشیوهای منتشر نشده از کار بود و از همین نظر برای مخاطب جذاب شد. ما با خون‌دل، برخی قسمت‌ها را کوتاه و حذف می‌کردیم و درنهایت۱۴ساعت فیلم مفید از این بازدیدها بیرون آمد. خروجی کار به‌واسطه همین وسواس برای مخاطب جذاب بود. ما در پژوهش‌های‌مان به یک روایت سرراست می‌رسیم که ابعادشخصیت رهبری و مسائل پیرامون ایشان را چطور بیان کنیم. درنهایت و متناسب با آن روایت،بخش‌های آرشیوی راهم که به شکل گرفتن درست‌ترروایت کمک می‌کند، اضافه می‌کنیم. وی در پاسخ به این پرسش که آیا روایت این چند سال تولید غیررسمی و آشناتر شدن با شخصیت رهبری را به شکل مکتوب و در قالب کتاب هم منتشر خواهد کرد، این‌طور پاسخ می‌دهد: مدتی است وسوسه شدم کتاب خاطراتم را بنویسم که روایتی از تمامی آثاری است که در این سال‌ها ساختم. در واقع تجربه یک مستندساز را بیان می‌کند. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها