حسین(ع) را نه فقط میتوان معمار جامعه اسلامی و احیاکننده دین پیامبر و جاریکننده امر به معرف و نهی از منکر دانست بلکه او معمار آزادی و آزادگی و سید آزادگان عالم است.به همین خاطراست که هر انسان آزادهای که قطرهای از دریای وجود امام حسین(ع) و عظمت قیام کربلا را درک کند، عاشق، شیفته و شیدای حسین(ع)ویارانش میشود. قیام عاشورا تا همیشه تاریخ و برای همه عصرها و نسلها درس، شگفتی و نکته دارد.
سرمشق امام حسین
حسین(ع) کسی است که هر انسان آزادهای در طول تاریخ فارغ از دین و منش و جغرافیای حضورش در مغناطیس وجود سید و سالار شهیدان جذب میشود و دربرابرعظمت فداکاری و قیام بزرگ عاشورا، سر تعظیم فرود میآورد. آنچنانکه ماهاتما گاندی رهبر استقلال هند میگوید: «من زندگی امام حسین(ع)، آن شهید بزرگ اسلام را بهدقت خواندهام و توجه کافی به صفحات کربلا نمودهام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از سرمشق امام حسین(ع) پیروی کند.»
شجاعتی بیمانند
محمدعلی جناح، قائد اعظم پاکستان هم شجاعت امام حسین(ع) را اینگونه توصیف میکند: «هیچ نمونهای از شجاعت، بهتر از آنکه امام حسین(ع) از لحاظ فداکاری و تهور نشان داد در عالم پیدا نمیشود. به عقیده من تمام مسلمین باید از سرمشق این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربانی کرد، پیروی نمایند.»
بیرق افراشته
ماربین آلمانی خاورشناس معروف هم شخصیت امام حسین(ع) را اینگونه توصیف میکند: «حسین(ع) با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیت خود، به دنیا درس فداکاری و جانبازی آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلندآوازه ساخت. این سرباز رشید عالم اسلام به مردم دنیا نشان دادکه ظلم و بیداد وستمگری پایدار نیست وبنای ستم هر چه در ظاهر عظیم و استوار باشد، ولی دربرابر حق و حقیقت، چون پرکاهی بربادخواهدرفت.» وآنتوان بارا، نویسنده مسیحی اینگونه از امام حسین(ع) تجلیل میکند: «اگر حسین(ع) از آن ما بود، درهر سرزمینی برای او بیرقی برمیافراشتیم و در هر روستایی برای او منبری برپا مینمودیم و مردم را با نام حسین(ع) به مسیحیت فرامیخواندیم.»
پاکی روح
ادوارد براون، مستشرق معروف انگلیسی معتقد است: «آیا قلبی پیدا میشود که وقتی درباره کربلا سخن میشنود، آغشته با حزن و درد نگردد؟! حتی غیرمسلمانان نیز نمیتوانند پاکی روحی را که در این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت، انکار کنند.»
مقابله با فرمانروایی باطل
عبدالحمید جوده السحار، نویسنده مصری هم درباره اهداف قیام عاشورا اینگونه میگوید: «حسین (ع) نمیتوانست با یزید بیعت کند و به حکومت او تن دردهد؛ زیرادرآن صورت برفسق و فجور صحه میگذاشت، ارکان ظلم و طغیان را محکم میکرد و بر فرمانروایی باطل تمکین مینمود. امام حسین (ع) به این کارها راضی نمیشد، گرچه اهل و عیالش به اسارت افتند و خود و یارانش کشته شوند.»
درسهای قیام قهرمان
فردریک جمس، نویسنده مسیحی درباره درسهای قیام امام حسین(ع) میگوید: «درس امام حسین(ع) و هر قهرمان شهید دیگری این است که در دنیا اصول ابدی عدالت و ترحم و محبت وجود دارد که تغییرناپذیر است و همچنین میرساند که هر گاه کسی برای این صفات مقاومت کند و بشر در راه آن پافشاری نماید، آن اصول همیشه در دنیا باقی و پایدار خواهد ماند.»
هدف از قیام عاشورا
چارلز دیکنز، نویسنده معروف انگلیسی هم تعبیرش را از هدف قیام کربلا اینگونه بیان میکند: «اگر منظور امام حسین(ع) جنگ در راه خواستههای دنیایی بود، من نمیفهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم مینماید که او فقط به خاطر اسلام، فداکاری خویش را انجام داد.»
ایمان استوار
توماس کارلایل، فیلسوف و مورخ انگلیسی هم درباره درسهای قیام عاشورا میگوید: «بهترین درسی که از تراژدی کربلا میگیریم، این است که حسین(ع) و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند؛ آنان با عمل خود روشن کردند که تفوق عددی در جایی که حق با باطل روبهرو میشود، اهمیت ندارد و پیروزی حسین با وجود اقلیتی که داشت، باعث شگفتی من است.»
مصائب عظیم
توماس ماساریک از اندیشمندان مسیحی هم درباره مصائب کربلا میگوید: «گرچه کشیشان ماهم از ذکرمصائب حضرت مسیح مردم را متأثر میسازند، ولی آن شور و هیجانی که درپیروان حسین(ع) یافت میشود در پیروان مسیح یافت نخواهد شد و گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب حسین(ع) مانند پر کاهی است در مقابل یک کوه عظیمپیکر.»