مساجد به لحاظ اجتماعی، کانونی برای پیوندهای اجتماعی بهویژه در گستره محلی بوده و البته هنوز هم کانون و محور پیوند مردم محلات برای یاری و همکاری با یکدیگر در تأمین نیازهای مادی، معنوی و ارتباطی است. از نظر تاریخی در جهان اسلام و در ایران، یکی از مهمترین دلایل نفوذ و اثرگذاری مساجد، کارکردهای اجتماعی و مدنی آن بوده است. مسجد علاوه بر محل برگزاری نماز، محل اجتماع مسلمانان، کانون اطلاعرسانی و مشورت در مورد موضوعات مهم روز، محل حل مشکلات اجتماعی مردم، پناهگاه مستضعفان و در راه ماندگان و محل نگهداری بیتالمال بوده است. بسیاری از فعالیتهای اجتماعی از قبیل فعالیتهای امدادی، کمکها و حمایتهای مالی به شکل قرضالحسنه یا رسیدگی به امور نیازمندان و... هنوز هم در مساجد ایران انجام میشود. احداث صندوقهای قرضالحسنه و شناسایی خیران برای مساعدت به اقشار محروم، در مساجد انجام میشده و میشود. ازکارکرد اجتماعی مسجد هر چه بگوییم کم است؛ به این دلیل که مهمترین عامل، نفوذواثرگذاری آن بوده است.بهعنوان نمونه یکی ازعوامل موفقیت ونفوذ اجتماعی وفرهنگی اخوانالمسلمین در زمان اوج فعالیت در مصر این بود که نوعی سیاست «مسجد اجتماعی» را در پیش گرفته بود و با لایههای مختلف اجتماعی بهویژه لایههای طبقات محرومی که تشکل یافته نبودند و صدایی در رسانهها و سیاست نداشتند، ارتباط ارگانیک برقرار کرده و به آنها خدماترسانی میکرد. سیاست راهبردی مساجد در ارتباط و پیوند ارگانیک با جامعه (که میتواند لایهها و اقشار مختلف اجتماعی و سنین مختلف را جذب کند) میتواند مبتنی بر نوعی تشکلهای مدنی و اجتماعی باشد. تقویت و احیای مساجد در هدایت ظرفیتهای مردمی و مدنی به سمت اهداف دینی، اخلاقی و اجتماعی ضرورتی امروزی است. برخی شواهد نشان میدهد که مساجد کشور، ارتباط ارگانیک با همه بخشهای اجتماعی برقرار نکرده و به سرمایه اجتماعی عمومی مطلوب نرسیده است. بهدلیل همین مسأله است که بررسی وضعیت مسجد به لحاظ اجتماعی و فرهنگی ضروری است.