این درحالی است که در گذشته وحتی پارسال هم هرگز چنین دایره متنوع انتخابی برای مخاطبان وجود نداشت و فیلمها صرفا به دو نوع فیلم اجتماعی و کمدی دستهبندی میشدند و مدیریت درستی برای جایگذاری فیلمها و فرصت اکرانشان هم فراهم نبود. علاوه بر این، هیچگاه تکلیف سینمای کودک و نوجوان هم با توجه به اینکه سینمادارها و مسئولان سینمایی چندان به این ژانر بها نمیدهند، مشخص نبود اما میبینیم در این روزها دو فیلم کودک،یک فیلم نوجوان، ۱۱ فیلم اجتماعی و خانوادهمحور و ۸ کمدی روی پرده دیده میشود؛ بهطوری که از نهم آبان با اضافه شدن چندین فیلم با مضمونهای متفاوت مانند فیلم نوجوانانه «باغ کیانوش» به کارگردانی رضا کشاورزحداد یا فیلم اجتماعی «شبگرد» به کارگردانی فرزاد مؤتمن با مضمون اجتماعی و کمدی «صبحانه با زرافهها» به کارگردانی سروش صحت، مخاطبان امکان انتخاب بیشتر و متنوعتری از ژانرهای مختلف را دارند. در روزهای آینده هم فیلمهای کمدی بیشتری مثل «هفتاد سی» بهعنوان اولین فیلم بهرام افشاری روی پرده سینما میآید که این موضوع دایره گزینش را گستردهتر میکند تا مخاطبان با فراغ بال بیشتری دست به انتخاب فیلمهای مورد علاقهشان بزنند.
سینمای نوجوان هم با باغ کیانوش صاحب فرصت شد
ازمیان فیلمهای جدید،اضافه شدن باغ کیانوش ازاین جهت دارای اهمیت واعتباراست که حداقل ازدهه۷۰به این طرف مدتهاست محتوایی ویژه گروه سنی نوجوان تولید نمیشود و تولید محتوا برای این گروه سنی به فراموشی سپرده شده است. از طرفی هم فیلمسازی برای این نسل نوجوان که از کودکی گذر کردند و در میانه نوجوانی و جوانی هستند و با انواع شبکههای اجتماعی و قالبهای رسانهای روز و شبشان را میگذرانند، بسیار سخت است و نیاز به شناخت زیادی از این گروه سنی دارد. شاید به همین دلیل است که بیشتر فیلمسازان بهجز عده معدودی از آنها عطای فیلمسازی برای این گروه سنی را به لقایش بخشیدهاند اما رضا کشاورزحداد با ساخت باغ کیانوش نشان داد که این تصور غلطی است؛ چراکه این فیلم تنها فیلم اقتباسی ویژه نوجوانان با ساختار داستانی درست، دیدنی و قابل پیگیری است که ما را به جهان نوجوانان و ماجراجوییشان در بستر تاریخی و جنگی فرا میخواند و دعوت میکند. همچنین با وجود فیلمهای کودکی مانند «ببعی قهرمان» که با شروع فصل پاییز برای گروه سنی کودک و خردسال ساخته شده و کاملا مناسب این گروه سنی است، سبد فرهنگی خانوادهها متنوعتر و متکثر میشود.بهعبارتی وقتی خانوادهها دست بچههایشان را میگیرند و به سینما میروند و بچهها دست روی فیلمی میگذارند که مناسبش نیست، پدر یا مادر میتواند او را به دیدن فیلمهای مناسب گروه سنیاش تشویق و هدایت کند. بنابراین این چینش اکرانی متنوع که در گذشته سابقه نداشته و فروش و مخاطبان خوبی هم دارد، نشان میدهد اگر همه تخممرغهای تولید محتوای فرهنگی و فیلم را در یک سبد قرار ندهیم، میتوانیم به نتیجه مطلوبی برسیم.
افزایش ۶۰۰ میلیاردی فروش و شش میلیونی سینماروها
این سبد متنوع فرهنگی موجب رونق اقتصادی سینما میشود که هرسال هم بر میزان آن افزوده میشود؛ یعنی در حال حاضر که در ماه میانی پاییز هستیم؛ از ابتدای امسال تا بهحال ۴۶ فیلم روی پرده رفته و فروش کل آنها نزدیک به ۱۲۰۰ میلیارد تومان بوده و این فروش موفق و امیدوارکننده نوید ۲۰۰۰ میلیاردیشدن سینما را تا پایان سال میدهد. رقمی که رکوردی تاریخی برای سینمای ایران از ابتدای فعالیتش تا بهحال محسوب میشود، چون سال گذشته از ابتدای امسال تا همین بازه زمانی کل فیلمهای روی پرده تنها ۶۱۰ میلیارد تومان فروش کرد و میزان مخاطبان سال گذشته نیز ۱۴ میلیون بوده که این آمار نشان میدهد مقدار فروش سینمای امسال نسبت به سال گذشته ــ در همین بازه زمانی ــ نزدیک ۶۰۰ میلیارد تومان و مقدار مخاطبان نیز شش میلیون نفر بیشتر شده است. همچنین تعداد فیلمهایی که تا این بازه زمانی روی پرده رفته ۳۹ فیلم بوده که حدود هفت فیلم کمتر است.بنابراین هم به لحاظ کمی و هم به جهت کیفی فیلمهایی که امسال روی پرده سینما رفتند چندین قدم نسبت به سال گذشته پیشرفت داشتند.
دورخیز برای شکستن رکورد ۲۴ ساله مخاطبان
همچنین میزان کل مخاطبانی که به سینما رفتند از مرز ۲۰ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر عبور کرده و این درحالی است که سینمای ایران تازه در آذر سال گذشته توانست به ۲۰ میلیون مخاطب برسد و این مقدار مخاطب به همه ما نوید ۳۰ میلیونی شدن تعداد سینماروها را تا پایان سال ۱۴۰۳ میدهد. آخرین باری که تعداد مخاطبان سینما از مرز ۳۰ میلیون نفر عبور کرد سال ۷۹ بود که حدود ۳۳ میلیون نفرتا پایان این سال به سینما رفتند؛ سالی که فیلمهایی نظیر «زیر نور ماه»، «باران»، «مسافر ری»، «ترکشهای صلح» و... بسیاری از فیلمهای پرمخاطب دیگر اکران شد و از آمار هم میزان این استقبال مشخص است اما حالا که در میانه سال هستیم، میتوانیم با خیالی راحتتر منتظر شکسته شدن این رکورد تا پایان سال و البته بعد از۲۴ سال باشیم. درحال حاضر همین سبد متنوع فیلمها ـ بهخصوص با حضور فیلمهای کمدی پرتعداد ــ میتواند سوپاپ اطمینانی برای رسیدن به رکورد فروش و مخاطبان تا پایان سال و شکستن یک رکورد تاریخی باشد.
رقابت کمدیها با هم
موضوعی که دراین میان نباید ازآن غافل شد؛ مربوط به ترافیک اکران فیلمهای کمدی است؛ یعنی فیلمهای کمدی در بازه زمانی شروع فصل پاییز و در مدت زمان کوتاهی به جدول اکران اضافه شدهاند. بهعنوان مثال، زودپز به کارگردانی رامبد جوان، مفتبر به کارگردانی عادل تبریزی،قیف به کارگردانی محسن امیریوسفی و شهسوار به کارگردانی حسین نمازی جزو کمدیهای اجتماعی بودند که با نظر به فصل پاییز و با فاصله کمی از هم اکران شدند و حالا هم با اضافه شدن فیلمهای دیگر، این کمدیها در رقابت با خودشان قرار میگیرد.اگرچه ممکن است دایره انتخاب و گزینش مخاطبان دوستدار ژانر کمدی بهدلیل تعدد کمدیها با مضامین مختلف بالا برود و این به خودی خود یک مزیت قابل توجه برای سینما محسوب میشود اما حضور فیلمهای کمدی در کنار هم نمیتواند فعلوانفعال اقتصادی و سود چندانی را برای خود صاحبان فیلمها و تهیهکنندگانشان رقم بزند و در زمینه اقتصاد سینما تعیینکننده نیست و نمیتواند رکوردی را جابهجا کند.
زنگ خطر فیلمهای کمدی برای اکران
یکی از مسائلی که این روزها ومدت زیادی است که گریبانگیر سینما شده، مربوط به شرایط نادرست و نابسامانی اکران فیلمهای اجتماعی است؛ موضوعی که بارها به آن اشاره شده و کارگردانان فیلمهای اجتماعی به شیوههای مختلفی انتقاد خود را نسبت به آن ابراز کردند. این افزایش فیلمهای کمدی پرمخاطب و در گوشه رینگ قرار گرفتن فیلمهای اجتماعی است. این فیلمهای کمدی بدون توجه به ظرفیتسنجی سینما روی پرده رفته است؛چرا که دراین بازه زمانی محدودچند فیلم کمدی مثل زودپز و صبحانه با زرافهها بابازیگران شاخص روی پرده سینما آمدندواحتمالا درآینده هم باآمدن فیلمهای کمدی بیشتر مثل «هفتادی»ورق سینما به نفع کمدیها برمیگردد.در واقع بهنظر میرسد حداقل دردو سال گذشته، فیلمهای کمدی با احتیاط و چفت و بست بیشتری به روند اکران اضافه میشد تا اقتصاد فیلمهای اجتماعی نیز در این روند دچار آسیب نشود اما در حالحاضر با روند افزایش فیلمهای کمدی، موازنه فروش و مخاطب میان فیلمهای اجتماعی و کمدی به شکلی ناعادلانه ادامه پیدا خواهد کرد و فیلمهای اجتماعی روزبهروز لاغرتر و نحیفتر و قدرت کمدیها بیشتر میشود. با توجه به اینکه جهان فیلمهای کمدی و اجتماعی از هم متفاوت است مسئولان سازمان سینمایی و شورای صنفی نمایش باید تدبیری برای حمایت از فیلمهای اجتماعی که محتوای ارزشمندی دارد و بهخصوص فیلمهایی که در راستای خطمشی فرهنگی انقلاب اسلامی است و به شکل مستقل و خودجوش ــ نه با حمایت سازمانها و نهادها ــ ساخته شدهاند، اتخاذ کنند تا تعادلی در این میان برقرار شود. بهعبارتی باید راهحلی برای رفع این مشکل در نظر گرفت که به قول معروف نه سیخ بسوزد، نه کباب!