به همین دلیل صهیونیسم جهانی همواره تمرکز خاصی روی این منطقه داشته و دارد و همچنان در حال برنامهریزیهای دراز مدت برای آن است. بنابراین ما نیز نباید از اهمیت این منطقه غافل شویم و باید برای آن برنامههای منسجم، سنجیده و درازمدت داشته باشیم.
۲- در حوادث اخیر بعد از فروپاشی دولت بشار اسد و از بین رفتن حاکمیت مرکزی، رژیم صهیونیستی بلافاصله اقدام به نابودسازی گسترده توان نظامی موجود در سوریه کرد. این نابودسازی گسترده نشاندهنده حساسیت ویژه صهیونیستها و حامیان آنها روی توان نظامی محور مقاومت است.
۳- حمله رژیم صهیونیستی به زیرساختهای نظامی، اقتصادی، علمی و اداری سوریه حاکی از تلاش آنها برای تبدیل سوریه به یک «سرزمین سوخته» است؛ سیاستی که آنها در درازمدت برای کل منطقه در آستین دارند. امنیت مطلوب برای صهیونیستها زمانی محقق خواهد شد که کل منطقه به سرزمین سوخته تبدیل شود و آنها بر این منطقه حکمرانی و پادشاهی کنند.
۴- گذشته از تمام نقضعهدهای صهیونیستها در طول دوران بعد از تشکیل دولت منحوس صهیونیستی تا به امروز، اعلام صریح نقض قرارداد با بیش از ۵۰ سال قدمت بین رژیم صهیونیستی و سوریه در مورد جولان اشغالی از سوی نتانیاهو و پیشروی نیروهای نظامی آنها برای تصرف بخشهای بیشتری از خاک سوریه، نشاندهنده پایبند نبودن صهیونیستها به هیچ قانون و قاعده حقوقی و انسانی است؛ زیرا به محض این که احساس کنند قادر به نقض آن در جهت کسب منافع بیشتر برای خود هستند، این کار را انجام خواهند داد. بنابراین باید گفت کسانی که دل به معاهدات خود با صهیونیستها میبندند و تعهدات آمریکا و اروپا و سازمانهای بینالمللی را برای حفاظت از آن معاهدات به عنوان تضامینی معتبر و قابل اتکا در نظر میگیرند، در توهمی پوچ و البته بسیار خطرناک به سر میبرند.
۵- صهیونیستها فقط و فقط زبان زور را میفهمند و بس. نه اخلاق دارند و نه انسانیت، نه احترام به قانون، نهوجدان، نه رحم و شفقت و نه هیچ چیز دیگر. به طوری که در جنگ غزه، قاعده انسانی، قانونی و بینالمللیای نبود که توسط صهیونیستها زیر پا گذارده نشده باشد. رژیم صهیونیستی یک جانی بالفطره و بسان سگ هار بیقلادهای است که تنها چاره کارش، فقط نیست و نابود کردن آن است.
۶- شایسته است کشورهای منطقه، اعم از ملتها و دولتها، از آنچه در بیش از یک سال گذشته از رژیم صهیونیستی و حامیان آن مشاهده شده عبرت گیرند و به این حقیقت پی ببرند که گذشته از اظهارات فریبکارانه مقامات صهیونیست، در طرحها و رؤیاهای دور و دراز صهیونیستها، منطقه وسیع از نیل تا فرات باید تحت بیرق و حاکمیت مطلق رژیم صهیونیستی قرار گیرد؛ پس غفلت از این که آنها نیز بهشدت در معرض خطر گزیده شدن از سوی این سگ هار قرار دارند، به بهای جانشان تمام خواهد شد. آنها که فکر میکنند اگر کاری به کار صهیونیستها نداشته باشند، صهیونیستها نیز کاری به کار آنها نخواهند داشت، در جهل مرکب به سر میبرند و دیر یا زود تاوان سنگین این اشتباه بزرگ خود را خواهند پرداخت.
۷- همراهان و همکاران آشکار و پنهان رژیم صهیونیستی در منطقه، از یکسو در تمامی جنایات این رژیم وحشی سهیم و دخیل هستند و از سوی دیگر بر سر شاخ نشستهاند و بن میبُرند! زیرا هرچه این رژیم قویتر شود، خطر آن برای کشورهای منطقه بیشتر و بیشتر میشود. رژیم صهیونیستی تا زمانی با زبان همکاریهای اقتصادی و سیاسی با این دولتها سخن میگوید که احساس کند هنوز مجموعه شرایط لازم برای براندازی این حکام و تصرف سرزمین آنها فراهم نیامده و آنگاه که شرایط را فراهم ببیند، با زبان دیگری با اینها سخن خواهند گفت و از در دیگری وارد خواهد شد.
۸- این تصور که محور مقاومت به دلیل آنچه در یک سال اخیر روی داده، تضعیف شده و رو به افول است، تصوری کاملا نابجا و غلط است. نخست آن که اصل و اساس محور مقاومت، اندیشه و انگیزه است نه توپ و تانک و موشک، و اتفاقا با توجه به وقایع یک سال گذشته و آشکار شدن چهره واقعی صهیونیسم، بیشتر از هر زمان دیگر حقانیت این اندیشه و انگیزه اثبات و تحکیم شده است. همچنین کارزار نظامی یک سال گذشته با صهیونیستها، انبوهی از تجربیات گرانبها در اختیار محور مقاومت قرار داد. این همه، در کنار ضربات سهمگینی که صهیونیستها در این مدت از محور مقاومت دریافت کردهاند، زمینه مناسبی را برای روزآمدی و تقویت محور مقاومت فراهم آورده است. البته صهیونیستها و همکاران و همراهان پیدا و پنهانشان سعی در هراسافکنی و مأیوسسازی ملتها دارند پس در این حال آنچه بیش از هر چیز دیگر ضرورت دارد، آگاهیبخشی و امیدآفرینی برای ملتهای منطقه است تا با عزم و ارادهای همگانی، تحولات آینده در مسیر منافع کشورهای اسلامی منطقه شکل گیرد.