با اینکه دیگر وضعیت جسمانی گذشته را ندارد اما همان ورژن گذشته است، دقیقا همانی که زبان سرخش سر سبز میدهد بر باد! میگوید بهعنوان کسی که دکترای حقوق قضایی دارد، هیچ حرفی رابیهوده و بدون سند و مدرک نمیزند.البته او در پایان صحبتهایش تاکید میکند که آماده است با هر فردی در فدراسیون کشتی که به صحبتهای او نقد دارد، جلسه برگزار کند و با هم بحث و تبادل نظر کنند. با این حال، جدیدی دو ساعت از کشتی و ایرادات سهگانه آن گفت که در ادامه آن را میخوانید.
عباس جدیدی الان کجای کشتی قرار دارد؟
کار فرهنگی انجام میدهم و معلم ورزش هستم. بعدازظهرها هم در باشگاه خودمان آموزش میدهم. تجارب خودم را در اختیار جوانترها میگذارم. افتخار میکنم که معلم ورزش هستم. صبحهای ما به کارهای آکادمیک و دانشگاهی میگذرد و بعدازظهرها هم به کارهای ورزشی، مربیگری و آموزشهای مربوط به آن. ما با مردم زندگی میکنیم، خوشحالم که با مردم آمدورفت داریم. خدا را شکر میکنم تا آنجایی که در توانمان بوده در خیر مردم قدم برداشتهایم. اگر توانستیم گرهی باز کردیم، اگر موضوعاتی مثل گلریزان و آشتیکنان وجود داشته شرکت کردهایم. در حد بضاعت خودمان قدم برداشتهایم.
پس یک آشتیکنان هم برای شما و آقای دبیر بگذاریم؟
تا این ساعت که پیش شما نشستهام با کسی به مشکل نخوردهام. اصلا هم قرار نیست به مشکل بخورم، این دنیا ارزش ندارد. نقد کردن از نگاه کارشناسانه، موضوعات را زیر ذرهبین قراردادن و آنالیز کردن و نظردادن دلیل بر این نیست که با کسی دشمنی داریم و یا از کسی بدمان میآید. من برای تمام جامعه کشتی و گوش شکسته احترام زیادی قائل هستم و سر تعظیم پیش آنها فرود میآورم. چه آنهایی که با من مخالف هستند وچه آنهایی که با من موافق هستند. من به تمام جامعه کشتی و گوششکستهها عشق میورزم و دوستشان دارم، چون جامعه زحمتکشی هستند. من با کسی اختلافی ندارم و دشمنی هم وجود ندارد. من یک کارشناس هستم که ورق امتحانی را جلوی من میگذارند و میگویند تصحیح کن.
چهزمانی نقد شما به فدراسیون تحت ریاست دبیر شروع شد؟ از اول هم نقد وجود داشت یا اینکه عملکرد او باعث شکلگیری این انتقادات شد؟
از اول منتقد او نبودم. شاعر میگوید: «عیب میجمله چون گفتی، هنرش نیز بگو». ایشان وقتی رئیس فدراسیون شد اولینکسی که به او در خانه کشتی تبریک گفت، من بودم. در خیلی از موضوعات هم از ما نظر میخواست و راهنمایی میکردیم. خیلی از کارهایی هم که این فدراسیون انجام داده را ما در مصاحبههای خود برجسته کردیم اما واقعا یکسری موضوعات الان ایراد دارد و لنگ میزند.
اولین موضوعی که باعث ایجاد مشکل بین شما و دبیر شد چه بود؟
اصلا اسم مشکل را نیاورید. بگذارید ما به صورت کلی وارد کنکاش شویم. اجازه بفرمایید این مصاحبه را پیرامون سه محور فنی - عمرانی - اخلاقی و فرهنگی جلو ببریم. در ابتدای مصاحبه میخواهم از بحث فنی شروع کنم. نخستین موضوع چرخه انتخابی تیم ملی است. این چرخه انتخابی تیم ملی چگونه است و چرا اجرا نمیشود؟ چرا سلیقهای است؟ چرا دلبخواهی است؟ رویه کاملا غلطی دارد. در مورد ساختار آن نقدی ندارم، اما اجرای آن کاملا غلط است. الان چرا باید ۱۷نفر ازکشتیگیران خوب مملکت ما که باید در کورس رقابتها باشند از حضور در انتخابی معاف شدهاند؟ حالا ما میگوییم پنج نفر از این کشتیگیران از قهرمانان جهان هستند و حق آنهاست اما آن ۱۲کشتیگیر دیگرچرا باید از انتخابی معاف شوند؟ بابت این باید توضیح بدهند. وقتی موضوعی مصوب میشود باید پای آن بایستند. مسائل دیگری هم هست. چرخه انتخابی تیم ملی روی شاخصهها و معیارهایی که وجود داشت انجام نمیشود.
یعنی این ۱۷ نفر اصلا در کل انتخابی شرکت نمیکنند؟
حضور دارند اما نه از همان مرحله اول. یک آوانسی میگیرند و سپس در مراحل پایانی به چرخه اضافه میشوند اما آن ۱۲ نفری که معاف شدهاند با چه معیار و ماخذی معاف شدهاند؟
فدراسیون دراین باره استدلال و معیاری دارد؟
نه، اصلا. باید توضیح بدهند. اسم نمیآورم که فکر نکنند با کسی موضع دارم اما مثلا فلان کشتیگیر از چرخه انتخابی تیم ملی معاف است و چند پله جلوتر قرار گرفته. این باعث میشود انگیزه در رقابت از بین برود. کشتیگیر زمانی خوب میشود که در رقابت بیفتد. اگر تابلوی ورود ممنوع بگذارند و کسی نیاید رقابت کند که هیچ فایدهای ندارد. چرخه تیم ملی طبق یک آییننامه تنظیم شده و این دیگر یک قانون است. اگر بخواهند روی قانون اعمال سلیقه کنند درست نیست.
یعنی میتوان اینطور استنباط کرد که سرمربی تیم ملی با یک کشتیگیر راحتتر است؟
بالاخره یک نگاه سلیقهای وجود دارد. مسائل نباید به این سمت برود. اگر چرخه انتخابی تیم ملی میگذارید پس باید چرخه انتخابی سرمربی و مربی تیم ملی هم بگذارید. اگر برای انتخابی تیم ملی آییننامه میگذاریم برای انتخاب سرمربی و مربی تیم ملی هم باید چنین کنیم. یک سری شاخصه باید وجود داشته باشد. این نمیشود که همه موضوعات پیرامون دو نفر بچرخد و اشخاصی را بیاورید که دائما در حال تأیید کردن کاذب شما هستند. البته منکر این نیستیم که سرمربی تیم ملی ایران کاربلد است.
اگر شما رئیس فدراسیون بودید پژمان درستکار را بهعنوان سرمربی تیم ملی انتخاب میکردید؟
قطعا او را در میان ۳۰ مربی برتر ایران میگذاشتم.
الان روسیه و آمریکا به نقطهای از کشتی رسیدهاند که ما احساس خطر میکنیم. چرا مثلا نمیرویم سرمربی از روسیه بیاوریم؟
این هم یکی از کارهای اشتباهی است که فدراسیون انجام داد. مثلا عیسی حاجیاف را بهعنوان یکی از اعضای کادر فنی و کمیته فنی آوردند. سال ۲۰۲۴ همین حاجیاف تبدیل به دلال و مترجم کشتیگیران تیم سایپا شد.
دلالی یعنی چه؟ یعنی از روسیه برای سایپا کشتیگیر آورد؟
بله دیگر. عیسی حاجیاف را روسها قبول ندارند اما ما او را به کشتی خودمان آوردیم. او چون رفاقتی با اعضای کادر فنی داشت، آمد. الان همین آقا در لیگ مترجم شده است. او کار راهانداز است و تمام روسهای این فصل را حاجیاف آورده است.
الان اگر مربی دیگری به غیر از شناختهشدههای کنونی بخواهد وارد چرخه مربیان شود فدراسیون این موضوع را قبول میکند؟
چنین اجازهای نمیدهند. تابلوی ورود ممنوع جلوی تیم ملی زدهاند. دیگر کسی را راه نمیدهند. تنها کسی به تیم ملی میرسد که رئیس فدراسیون او را تأیید کند. مگر ما در ایران کم مربی سازنده داریم؟ البته سال گذشته پژمان درستکار استعفا داد و گفت به دلیل دخالت رئیس فدراسیون در کادر فنی میروم. بعد از استعفا، محسن کاوه آمد. آب کاوه هم با دبیر داخل یک جوی نرفت و او هم نماند و مجدد درستکار برگشت. الان درستکار هر جا مینشیند میگوید علیرضا دبیر قهرمان المپیک است، قهرمان بزرگی است و حق دارد نظر بدهد. سؤال من این است که اگر دبیر باید الان نظر بدهد اما سال گذشته درستکار به خاطر همین نظر دادن دبیر کنارهگیری کرد؟ اگر رفتی پس چرا آمدی؟ این تناقضگوییها چه معنایی دارد؟ مردم این تناقضها را از سرمربی تیم ملی نمیپذیرند. رنگرز آمد با یک ظرافت خاصی اردوی تیم ملی کشتی فرنگی را سمت مازندران کشاند تا تیم ملی را از این فضا دور نگه دارد. دبیر هم فرنگی کار نبوده، آزاد کار کرده است برای همین تمام تمرکز خود را روی آزاد گذاشت. شما نگاه کنید بعد از آن فرنگی چه نتیجهای گرفت و آزاد چه نتیجهای گرفت. باور کنید اگر دخالت بیجا در فرنگی میکرد، نتیجه بدتری نسبت به آزاد رقم میخورد. وقتی که دبیر میآید بالای سر تیم و در مسائل فنی دخالت میکند همین میشود دیگر اما رسول خادم در زمان خودش کاری انجام داد که خیلی خوشم آمد. حداقل شهامت آن را داشت که برای خودش حکم سرمربیگری تیم ملی نوشت، پای تیم ملی ایستاد، تیم را تمرین داد و پای برد و باخت تیم هم ایستاد. حالا حرف من این است که اگر رئیس فدراسیون میخواهد در کار فنی دخالت کند چرا وقتی تیم میبازد کنار میکشد و پشت پرده مخفی میشود. بیا بگو دخالت کردم و مسئولیتش را میپذیرم. نمیشود که در سایه بایستد و تیم را هدایت کند اما وقتی تیم باخت کنار میکشد و همه چیز را گردن سرمربی میاندازد. جامعه کشتی این مسائل را نمیپذیرد. سرمربی تیم ملی هم جرات ندارد حرف بزند، اگر چیزی بگوید فردا باید برود دنبال زندگیاش.
پس این رویه را که رئیس فدراسیون در کار فنی دخالت کند، رد میکنید؟
کاملا غلط است. زیرا شأن سرمربیگری و کادر فنی در حد زیر صفر پایین میآید.
اما این رویه همیشه وجود داشته است؟
الان خیلی حادتر شده و از صفرتا۱۰۰ مسائل تیم ملی دخالت میشود. سرمربیان تیم ملی هم فقط سوت و کرنومتر در دست میگیرند.
چه تضمینی است که اگر عباس جدیدی رئیس فدراسیون شود همین کار را تکرار نکند؟
همان چیزی که قبلا گفتم. باید چرخه انتخابی تیم ملی و کادر فنی وجود داشته باشد. اگر به صورت یک قانون دربیاید دیگر هر کسی به خودش اجازه نمیدهد در امور فنی دخالت کند. ما نباید به جامعه دروغ بگوییم وگرنه خیانت کردهایم. حرف من این است برای چه برخلاف واقعیت و با کمک فشار فضای مجازی و رسانهای، افکار عمومی جامعه را منحرف میکنید و میگویید در جهانی بردیم و اول شدیم؟ این حرف غلط است چون ما در جهانی باختیم. ما در رقابتهای المپیک بدترین نتایج را گرفتیم. در بحث فنی روند کاهشی داشتیم. در رقابتهای جهانی با طلا، عیار و مقدار یک تیم را میسنجند. درآزاد سه فینالیست داشتیم وهر سه باختند. بد هم باختند. زارع که یکی از بهترینهای سنگینوزن دنیاست به یک پیرمرد باخت. ما در فضای مجازی کشتی را جور دیگری نشان دادیم. کشتی حال خرابی دارد. این فدراسیون کار خود را با جهانی اسلو شروع کرد. آنجا ایران هفت مدال گرفت. الان در آلبانی فقط یک برنز مشترک داشتیم که نخودی گرفت. چرا اینها را در فضای مجازی نشان نمیدهید؟ چرا هرکسی به فدراسیون میرود دست او را میگیرید و ساختمانهای در حال ساخت در اطراف فدراسیون را نشان او میدهید؟ مگر ساختمان کشتی میگیرد؟ ساختمانسازی در کشتی جزو اولویتهای ما بوده؟ اولویت ما پشتوانهسازی و کسب مدال طلاست. در المپیک حتی یک مدال طلا هم برای آزاد بهدست نیامد. این یعنی یک شکست. کار آنها را نمیخواهم زیر سؤال ببرم چون خیلی زحمت کشیدند اما اگر مدالآوری این المپیک را با دورههای قبل بسنجید، متوجه میشوید چقدر افت داشتیم. دورههای قبلی ما تعداد مدالهایمان خیلی رنگینترین، بهتر و بیشتر بود. ما در فرنگی دو مدال طلا داشتیم. آذربایجان در همان مسابقات سه مدال طلا گرفت. ما در المپیک زیر پای آذربایجان ایستادیم. نمیخواهم بگویم ما در فرنگی اصلا کار بزرگی نکردیم. بچهها کار بزرگی کردند اما ما همیشه کشتی آزاد خودمان را زیر سایه فرنگی مخفی کردیم. در آزاد تمام کشتیهایی را که باید میبردیم، باختیم. بیش از شش سال است که نتوانستیم مشکل باخت ثانیههای آخر را حل کنیم. سرمربی تیم ملی ایران هم میگوید این ویروس ثانیه آخر را نمیدانیم چکار کنیم که به جان بچهها افتاده است. این حرف یعنی چه؟ کامران قاسمپور به سعدا...اف باخت و تا فردای آن روز برای مسابقه مدال برنز ۱۲ ساعت وقت وجود داشت تا او را از نظر روحی جمعوجور میکردند. مگر تیم روانشناس و روانکاو دارد؟ چرا نمیتوانند کشتیگیر را جمعوجور کنند که به آن شکل افتضاح نبازد؟ واقعا دل همه به درد آمد. پس این هزینه برای چه بود؟ چرا باید کشتیگیر ما به آن شکل ببازد؟ این یک نقص بزرگ است و یک جای کار هدایت تیم ملی میلنگد. چرا نتوانستیم مشکل آنالیز کردن حریفان را که مهمترین قسمت هنر و مهارت یک سرمربی است حل کنیم؟ یکی از سنگینترین انتخابها در بخش آنالیزور است. فدراسیون کشتی در این سالها نتوانسته این مشکل را هم حل کند.
تغییر نسل در کشتی در حال انجام است؟
همین الان عناوینی که در ردههای مختلف آزاد و فرنگی بهدست میآوریم و همین درخششهایی که الان میبینیم در فدراسیونهای قبل هم وجود داشت. این نسلی که الان هفت، هشت سال برای فدراسیون مدال میآورد شامل حسن یزدانی، کامران قاسمپور، نخودی و... هستند. این نسل مربوط به فدراسیون قبل هستند که ساخته شدند و فدراسیون کنونی از آنها بهرهبرداری میکند. اگر همین هفت، هشت کشتیگیر خداحافظی کنند ما دوازدهم، سیزدهم دنیا هم نمیشویم.
همین الان هم لیگ برتر پر از کشتیگیر روس شده است. بسیاری از استانها در فینال لیگ برتر نماینده نداشتند.
این موضوع را بارها عنوان کردهام. جایی میتوانیم تنور کشتی را داغ و فعال ببینیم که در تیم ملی از هر استانی به نسبت حضور داشته باشند. در زمان ما از تمامی استانها کشتیگیر حضور داشتند. الان آمار را ببینید. ۹۰ درصد تیم ملی آزاد مملکت ما را یک شهری به نام جویبار تأمین میکند. ۹۰ درصد تیم ملی فرنگی ما را هم شهری در ایذه و چند شهر دیگر خوزستان تأمین میکند. حالا سؤالم این است آنهایی که میگویند ما ساختوساز کردیم برای این دو استان چکار کردهاند و چه ابنیه و ساختمانهایی ساختهاند؟ الان شعار دولت «تمرکززدایی» است. رهبری و رئیسجمهور دائما این هدف بلند نظام را گوشزد میکنند. الان سؤال من این است آیا این فدراسیون سیاستهای تمرکززدایی را دنبال میکند؟ یا اینکه دراستانهای کمبرخوردارومحروم ساختوساز کرده است؟ ساختوسازهای این فدراسیون هم فقط به استان تهران اختصاص دارد. بیشتر آن هم در استادیوم آزادی با زمین مفت و عدممجوزهای قانونی ساختوساز شده است. بفرمایید کدام آدم عاقلی در کنار اتوبان تهران ــ شمال یک اتوبان دیگر میسازد؟
کار ساختوساز را هیأتها نباید انجام بدهند؟
هیأتها بودجه ندارند. دستشان درد نکند که ساختوساز میکنند اما آیا این ساختوسازها اولویت کشتی مملکت است؟ ۵۰ مسجد بسازی و ۱۰ تا نمازخوان نباشد فایدهای دارد؟ اگر قرار بر نشاندادن باشد بیاید اینها را نشان بدهد که کشتی مملکت را با هفت مدال طلا تحویل گرفت و حالا آن را به یک برنز مشترک رسانده است. چرا میگوید در رقابتهای جهانی اول شدیم. روسیه که تحریم بود. آمریکا هم تیم پیرمردها را آورده بود. ژاپن هم بالای سر ما ایستاد. ما چهارم شدیم. چرا میگویند ما اول شدیم؟ بین دو تیم ما دوم شدیم و این یعنی اینکه ما آخر شدیم. برای چه به مردم نگفتند امتیازات روسیه محاسبه نشد که ما اول شدیم. این دروغگفتن به مردم است. هر منتقدی هم بخواهد صحبت کند، نمیگذارند ادامه بدهد.
الان مثلا به شما اجازه نمیدهند صحبت کنید؟
من بهعنوان کارشناس کار خودم را انجام میدهم.
همین باعث میشود در فضای مجازی گاهیاوقات صحبتهایی علیه دبیر مطرح کنید؟
ابدا چنین کاری نکردم. من نگاه کارشناسانه به موضوعات دارم نه نگاه شخصی. من با کسی دشمنی ندارم. اگر انتقاد نشود از کجا بفهمیم ایراد کار کجاست.
بچههای کشتی الان با شما تماس میگیرند که مثلا از رئیس فدراسیون انتقاد کنند؟ مثلا وقتی میگویید کادر فنی بد صحبت میکند، یعنی قطعا چنین موضوعی از طریق کسی به شما منتقل شده است.
این را نباید مطرح کنید. من که چنین سؤالی را پاسخ نمیدهم. بالاخره وقتی میبینیم خبرنگار را از جلسه با فحاشی بیرون میکنند و با خیلی از افراد دیگر بدرفتاری کنند و داور بینالمللی تیم ملی کشتی را میزنند خیلی چیزها به ما منتقل میشود. اینها مشت نمونه خروار است. هرکسی به من میرسد میگوید ما بهخاطر این بیاخلاقی وبیاحترامیها بچههایمان را نمیگذاریم کشتی ثبتنام کند. این چه وضعش است؟ مردم ناراحت هستند. ما باید ببینیم برای فرهنگ واخلاق کشتی چه کردهایم و چه ساختهایم. فقط ساختوساز کردهاند. البته همان هم انجام نشده است.
با این صحبتها فکر کنیم چیزهایی میدانید که نمیخواهید بگویید.
فدراسیون قبلی وسایل داشت. بیدروپیکر نبود. فرشهای دستباف، لوازم بدنسازی و خیلی تجهیزات و امکانات دیگر. همه اینها تخریب شد. بناهای قبلی که تخریب شد چندصد تن ضایعات داشت. با چه فرآیندی این ضایعات فروخته شد؟ آیا مزایده گذاشته شد؟ من نمیگویم مزایده نگذاشتند اما اگر گذاشتند حتما اطلاعرسانی کنند. من عضوی از جامعه کشتی هستم و باید اینها را بدانم. دستگاههای نظارتی به این موضوعات باید نظارت و اشراف داشته باشند. من به کسی تهمت نمیزنم اما همه اینها باید مطرح شود. وزیر ورزش روی طرح آمایش سرزمینی تاکید دارند. این بحث خیلی مهمی است. کشتی ایران نباید به خوزستان و مازندران خلاصه شود. بقیه استانها چه میشوند. ما از اکثر استانها نماینده داشتیم؛ اما الان خراسان کجاست؟ اصلا خود تهران کجاست؟
البته در آلبانی ما اوزان غیرالمپیکی داشتیم.
خب این بدتر شد. این عذر بدتر از گناه است، چون این شرایط باید مدالهای بیشتری به ما میداد. روسها اگر برگردند همهچیز معلوم میشود. ژاپن الان در شش وزن دو طلا میگیرد، اوزان ۵۷ و ۶۷. در وزن ۷۴ هم واقعا باید طلا میگرفت. کشتیگیر ژاپنی کشتی را در یوتیوب یاد گرفته و الان قهرمان المپیک شده است. بعد ما میآییم ساختوساز نشان میدهیم. سؤالاتی که جامعه کشتی بهدنبال آن هستند باید پاسخ داده شود وگرنه زیر سؤال هستند. او کنفرانس خبری با سؤالات هدفمند برای خودش ترتیب میدهد.