کلکسیونی از مجرمان با شگردهای عجیب

در این گزارش به برخی از مجرمان خاص که با استفاده از شگردهای خاص مرتکب جرایم خاص شده‌اند، اشاره می‌کنیم. 

سرقت از گاو صندوق فقط در۱۷ثانیه با پیچ‌گوشتی
یکی دیگر از عجیب‌ترین‌ها در حوزه اعمال مجرمانه، مربوط به سارقی است که در مدت ۱۷ ثانیه و با استفاده از پیچ‌گوشتی یک گاوصندوق حاوی ۱۰۰میلیون تومان پول و طلا راخالی کرد.صاحب این گاوصندوق یک مرداملاکی بودکه سرقت را به پلیس اطلاع داد که در ادامه کارآگاهان اداره۱۷ پلیس آگاهی پایتخت باشکایت‌های سریالی مشابه مواجه شدند. سارقان ماسک می‌زدند و برای همین شناسایی آنها با مشکل مواجه شده بود.باتوجه به شیوه خاص سرقت پلیس سراغ سارقان قدیمی رفت ومتوجه سارقی شدکه مدتی پیش از زندان ارومیه آزاد شده و به تهران آمده بود. با شناسایی محل اختفای متهم، اودستگیر شد و گفت به دلیل وضع مالی نامناسب یکی از دوستانش به او سرقت با پیچ گوشتی را آموزش داد. او دربازجویی‌ها گفت:«از سال۹۲ تا الان۱۱سال است که گاوصندوق بازمی‌کنم آن هم با پیچ‌گوشتی زیر یک دقیقه.هر کسی نمی‌تواند این کار را انجام دهد، قلق خاصی دارد که حتما باید آموزش دید.»

فروش کاخ دادگستری
یکی از باهوش‌ترین مجرمانی که عمل مجرمانه او تا مدت‌ها نقل محافل بود، فروش ساختمان دادگستری توسط مهدی بلیغ بود که پس از این کلاهبرداری عجیب و غریب به آرسن لوپن ایران معروف شد. بلیغ برای اجرای نقشه خود دفتری در خیابان گیشا اجاره و سپس با آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها و البته عرب‌ها ارتباط برقرار کرد.عجیب این‌که او با این‌که سواد نداشت، اما به انگلیسی و عربی مسلط بود. اوبعد ازمدتی طعمه خودرا که دوتوریست آمریکایی بودند درحوالی سفارت انگلیس شناسایی کرد. اوخود را یک میلیاردر ایرانی در حال فروش اموال برای خروج دائم از کشور جا زد تا ساختمان بزرگ دادگستری را به آنها بفروشد. او سپس با تطمیع اتاقدار وزیر وقت دادگستری دفتر کار وزیر را برای ‌ساعتی اجاره کرد. آمریکایی‌ها سر وقت آمدند ومشتریان ساختمان را پسندیدند و همان روز ۵۰۰ هزار تومان به بلیغ پرداخت کردند تا پس از انجام مراحل قانونی ۱۰روز دیگر برای تحویل ساختمان مراجعه کنند. خریداران ساعتی بعد و زمانی فهمیدند چه کلاهی سرشان رفته که بلیغ ایران را به مقصد مصر ترک‌کرده بود. 

سرقت برادر از خواهر با کلاه گیس
در یکی دیگر از عجیب‌ترین سرقت‌ها که در تهران اتفاق افتاد، برادری برای سرقت از خواهرش ترفند عجیب و غریبی را به کار برد. او برای انجام این سرقت چهره‌اش را تغییر داد و برای این‌که کاملا غیرقابل شناسایی شود، از کلاه‌گیس استفاده کرد و سپس در فرصتی مناسب سراغ خواهرش رفت و با تهدید چاقو از او خواست تا طلا و دلارها را به او بدهد.پس ازسرقت، زن جوان به پلیس شکایت کرد و پرونده‌ای تشکیل داد وخیلی طول نکشید که متهم به سرقت دستگیر شد.این اتفاق درحالی افتاد که نه متهم و نه مالباخته هیچ یک خبر نداشتند تا دقایقی بعد چه اتفاقی بین آنها رخ خواهد داد. مالباخته با متهم رودررو شد وچون درزمان سرقت از کلاه‌گیس استفاده کرده بود، پلیس برای شناسایی دقیق، متهم را با همان کلاه‌گیس با مالباخته روبه‌رو کردند. زن جوان مالباخته که همراه پدرش بود، پس از برداشته شدن کلاه گیس متهم با حیرت به صورت مردی نگریست که او را خیلی خوب می‌شناخت. متهم کسی نبود جز برادرش و خواهر و پدر به محض شناختن او هر دو بیهوش شدند. 

زورگیری با بچه‌ گربه
در ماجرای زورگیری که قرار است شرح آن را بخوانید نه از چاقو و قداره‌کشی و اسلحه گرم خبری است و نه زور بازو و ضرب و شتم. ماجرا مربوط به تابستان سال۱۴۰۱است؛ زمانی که دو نوجوان گزارش ما حوصله‌شان از روزهای کشدار تابستان سر رفته بود، پس نقشه عجیبی کشیدند. این دو پسربچه تصمیم گرفتند از دختربچه‌هایی زورگیری کنند که طلا همراه‌شان داشتند. آنها برای ترساندن دخترها چند بچه گربه گرفتند وبه محض دیدن دختربچه‌ها، بچه گربه‌ها را رها کرده و آنها را می‌ترساندند. دخترها هم از ترس روبه‌رو نشدن با بچه گربه‌ها،هرکاری که نوجوانان می‌خواستند، انجام می‌دادند. وقتی ماموران کلانتری متوجه شدند سارقان این نوع سرقت عجیب و جدید با دوچرخه از محل ارتکاب جرم فرار می‌کنند، گشتزنی در کوچه‌های محله ‌نظام‌آباد را شروع کردند. آنها چند روز بعد به دو پسر دوچرخه‌سوارکه کیسه مشکوکی با خود حمل می‌کردند، مشکوک شدند.ماموران به مظنونان نوجوان دستور ایست دادند اما آنها رکاب‌زنان وارد اتوبان رسالت شدند و درجهت خلاف اتوبان به فرار ادامه دادند. ماموران کلانتری با هماهنگی ماموران راهنمایی و رانندگی تعقیب دزدان دوچرخه‌سواررا شروع کردند و لحظاتی بعد موفق شدندهر دوی آنها را دستگیر کنند. در بررسی گونی که دو سارق نوجوان به حاشیه اتوبان پرت کرده بودند، چهار بچه گربه پیدا شد که سارقان برای اجرای نقشه‌شان از آن استفاده می‌کردند. آنها در اعترافات‌شان گفتند برای هیجان دست به این کار زده‌اند.

حمله هالیوودی هکرهای نوجوان ایرانی به حساب‌های بانکی
سال۱۴۰۰پلیس فتای استان مرکزی پسر۱۳ساله‌ای را دستگیر کرد که عامل فیشینگ وسرقت ازهزار حساب بانکی بود.صاحبان این حساب‌ها وقتی متوجه وضعیت حساب خود شدند، به پلیس فتا شکایت کردند و پس از انجام تحقیقات مشخص شد هکر مرموز، پسر ۱۳ساله‌ای است‌ که مخفیگاهش در تهران است. سرانجام این فرد با استفاده ابزاری از همدستان خود که اعتیاد شدید به مواد مخدر داشتند از طریق فیشینگ و جعل صفحات درفضای مجازی، پس ازساخت درگاه‌های مجازی به اطلاعات ۱۰هزار حساب بانکی دست یافته و سپس اقدام به برداشت از حساب بیش از هزار نفر از آنان کرده‌ بود. سال۱۴۰۲ نیز یک هکر۱۵ساله ایرانی از حساب بانکی ۵۰۰ نفر برداشت غیرمجاز کرد. پلیس فتا زمانی وارد این ماجرا شد که یکی از شهروندان البرزی به آنها مراجعه کرد و گفت فرد ناشناسی ازحساب او۵۰ میلیون ریال برداشت غیرمجازکرده است. با آغاز تحقیقات، فرد یا افرادی با دسترسی به اطلاعات حساب بانکی مالباخته از طریق ارسال لینک آلوده مشاهده سهام عدالت اقدام به برداشت غیرمجاز ازحساب بانکی وی کرده و مبالغ سرقتی را صرف خرید به صورت شارژ کیف پول وانتقال درچندین تله پردازوخط همراه کرده‌ بودند.متهم با انجام اقدامات اطلاعاتی شناسایی وهمراه همدست ۱۹ساله اش با هماهنگی قضایی درمخفیگاه شان دراستان همدان دستگیر شدند. اودراعترافاتش گفت با ایجاد آیدی در گروه‌های تلگرامی اقدام به تبلیغ مشاهده سهام عدالت به صورت گسترده کرده و برای برقراری ارتباط و مشاهده پروفایل، طعمه‌های خود را به درگاه‌های جعلی بانک هدایت و اقدام به هک اطلاعات حساب بانکی آنان می‌کرد.

کلاهبرداری ۴ میلیارد تومانی جوان ۱۸ ساله از بلاگرها
ماجرا زمانی کلید خورد که تعدادی از شهروندان شیرازی که اغلب‌شان بلاگر هم بودند به پلیس فتا شکایت کردند و گفتند فردی از آنها در اینستاگرام اخاذی کرده است. آنها گفتند مدتی پیش صفحات‌مان بسته شد و بعد از مدتی فردی که خودراکارشناس و متخصص فضای مجازی و سایبری معرفی کرده بود، مراجعه و پس از دریافت مبالغی اقدام به بازیابی و برگشت صفحات و بالا بردن امنیت آن می‌کرد. با این شکایت، پلیس فتا وارد عمل شد و پلیس با اقدامات فنی و سایبری متوجه شد که متهم با شناسایی صفحات پر مخاطب شیرازی و با اقدامات اینترنتی صفحات آنهارا بَن(حذف صفحه) وپس ازاین موضوع به صاحبان صفحات مراجعه وبا معرفی خود به عنوان متخصص در بازگرداندن صفحات و با اخذ مبالغی میلیونی، اقدام به بازیابی صفحات می‌‎کرد. متهم پس از دستگیری اعتراف کردکه با همین شگرد از ۱۰۸ بلاگر شیرازی ۴۰ میلیارد ریال کلاهبرداری کرده است.