به علت همین اهمیت بالای اقتباس شاهد هستیم که در رویدادهای سینمایی همیشه جایزهای برای این نوع از فیلمها درنظر گرفته میشود که جزو جوایز مهم جشنوارهها به حساب میآید.
حرکت برخلاف جریان
سینمای ایران اما به نظر میرسد عادت کرده که خلاف جریان معمول سینمای جهان عمل کند. در واقع حرکت سازمان سینمایی و متولیان برگزاری جشنواره فجر در دورههای متمادی کاملا برخلاف آنچه باید باشد عمل کرده؛ چرا که جشنواره فجر بهعنوان مهمترین رویداد سینمایی کشور وظیفهاش این است که باطراحی جوایز گوناگون مانندسیمرغ بهترین فیلم اقتباسی به فیلمسازان و سینماگران جهت بدهد و انگیزهای برای کارگردانان فراهم کند. با این حال شاهدیم که این حضور، عدم حضور یا تعداد فیلمهای اقتباسی است که تعیینکننده وجود یک جایزه سینمایی میشود.همچنان که مجتبی امینی، دبیر چهلویکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر در نشست خبری با رسانههای داخلی و خارجی درخصوص درنظر گرفتن سیمرغ برای فیلم اقتباسی، گفت: در چندین دوره بوده و در چند دوره نبوده است.سیمرغ اقتباس برمیگردد به آثار راه یافته به جشنواره و بخشهای رقابتی هست. به آثاری که بر پایه اقتباس شکل گرفته باشد، میتوان توجه جدیتر کرد. جلوتر برویم و اهالی رسانه ببینند و این ۲۴ اثر برگرفته از اقتباس باشد. با اختیار دبیر جشنواره که در آییننامه وجود دارد، بتوانیم چنین جایزهای را اختصاص دهیم. در حالیکه وجود ثابت یک جایزه سینمایی میتواند به رشد تولید آثار مرتبط به آن کمک کند؛ مخصوصا در سینمای ایران که بنا به اظهارات بهروز افخمی، کارگردان سینما در گفتوگو با خبرگزاری دانشجو، گاهی اوقات کارگردانان اقتباس خود را مخفی و آن را اعلام نمیکنند.
حضور مستمر اقتباس در سینما
جشنواره فیلم فجر با وجود اینکه فیلمهای اقتباسی مانند «مرگ یزدگرد» و «شب سمور» از اولین سال برگزاری جشنواره فجر وجود داشتند اما خبری از این جایزه مهم سینمایی نبود. نخستین حضور سیمرغ بهترین اقتباس بهرغم وجود فیلمهای اقتباس شده در طول این سالها در جشنواره بیستوهفتم است. در این دوره، فیلم «تردید» اثر واروژ کریممسیحی که با نگاهی به «هملت» ویلیام شکسپیر نوشته شده بود، بدون داشتن رقیب جدی به سیمرغ بلورین فیلمنامه اقتباسی در کنار سیمرغهای بهترین فیلم و بهترین کارگردانی دست یافت. ناگفته نماند که بیستوپنجمین دوره جشنواره فیلم فجر که سال ۸۵ برگزار شد فارغ از کیفت آثار، از نظر آثار اقتباسی سال پرباری به حساب میآمد؛ جشنوارهای که در آن با وجود پنج فیلم اقتباسی «روز برمیآید» اقتباسی از نمایشنامه مرگ و دوشیزه آریل دورفمان به کارگردانی بیژن میرباقری، «پاداش سکوت» اثری از مازیار میری اقتباسی از داستان من قاتل پسرتان هستم نوشته احمد دهقان، «گوشواره» از وحید موساییان و «تکدرختها» از سعید ابراهیمیفر اقتباسی از مجموعه داستان لبخند انارنوشته هوشنگ مرادیکرمانی و «اتوبوس شب» به کارگردانی کیومرث پوراحمد که اقتباسی از داستان کوتاهی از حبیب احمدزاده است.نکته جالب اما این بود که از میان پنج فیلمی که در جشنواره فیلم فجر بهطور مستقیم به اقتباس ادبی پرداختند، هیچکدام سیمرغ بهترین اقتباس ادبی را به خانه نبردند، چون اقتباس ادبی هیچ نامزدی در جشنواره امسال نداشت!
چهلسالگی
در بیستوهفتمین جشنواره فجر در سال ۱۳۸۸، برای فیلم «چهلسالگی» که براساس رمانی به همین نام از ناهید طباطبایی ساخته شده بود؛ سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه اقتباسی را درحالی برای علیرضا رئیسیان به همراه آورد که این فیلم هم رقیبی جدی نداشت و تنها رقیبش «نفوذی» به کارگردانی احمد کاوری و مهدی فیوضی بود که فیلمنامه آن براساس کتاب «حکایت زمستان»نوشته سعید عاکف نوشته شده بود.دردوره بیستونهم، این جایزه اهدا نشد. در این دوره فیلم «اینجا بدون من» ساخته بهرام توکلی، با اقتباس از نمایشنامه «باغوحش شیشهای» اثر تنسی ویلیامز ساخته شده بود. در سیامین دوره جشنواره که سال۱۳۹۰برگزار شد،سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه اقتباسی به فیلم «پلهآخر» به کارگردانی، تهیهکنندگی، بازیگری و نویسندگی علی مصفا که برداشتی آزاد از رمانهای «مردگان» اثر جیمز جویس و «مرگ ایوان ایلیچ» اثر لئو تولستوی بود، اهدا شد. رقیب این فیلم «مادر پاییزی» به کارگردانی سیروس رنجبریاجلو بود که اقتباسی است از رمان «ماجرای عجیب سگی در شب» اثر مارک هادون، نویسنده انگلیسی.
برفهای کلیمانجارو
در سیویکمین دوره جشنواره در سال ۱۳۹۱ مشخص بود که چنین جایزهای به آثار شرکتکننده در جشنواره اهدا نخواهد شد؛ چرا که تنها سه فیلم نهچندان مطرح جشنواره اقتباسی بود؛ فیلم «تاجمحل» به کارگردانی دانش اقباشاوی اقتباسی از فیلم «برفهای کلیمانجارو» بود که خود این فیلم، اقتباسی از داستان مشهور ارنست همینگوی است. در این دوره داستان «نزاع ایوان ایوانوویچ و ایوان نیکیفوروویچ» از نیکلای گوگول نویسنده مشهور روس، دستمایه اقتباسی دیگر در کارنامه سینمایی داریوش مهرجویی شد؛ فیلم ناموفق «چه خوبه که برگشتی». البته این را هم اضافه کنیم که در این دوره جشنواره بحثهایی درباره فیلم «جیببر خیابان جنوبی» و شباهت فراوان آن به فیلم اسپانیایی «دزدان» است اما کارگردان این فیلم سیاوش اسعدی گفت که در عنوانبندی پایان فیلمش تأکید کرده این فیلم اقتباسی از کتاب «یک داستان فرانسوی» است و در همان بخش نوشته شده با احترام به فیلم «دزدان».
سیمرغ گریزپا
پس از سیویکمین دوره سیمرغ بهترین فیلم اقتباسی دوباره به کمای طولانی رفت تا هشت سال بعد که در سال ۱۳۹۹ فیلم «بیهمهچیز» به کارگردانی محسن قرایی که برداشتی آزاد از نمایشنامه مشهور «ملاقات بانوی سالخورده» نوشته فریدریش دورنمات بود، در این جشنواره به نمایش درآمد و توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه اقتباسی را نصیب محسن قرایی و محمد داوودی کند.البته درهمین دوره بهترین فیلم جشنواره به انتخاب داوران نصیب«یدو» به کارگردانی مهدی جعفری که محصول سال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود، شد که براساس داستان «زخم شیر» ازصمد طاهری ساخته شده بود. اکنون نیز سه سال است که این سیمرغ گریزپا درپسپرده رفته است وهمچنان رخنمایی نکرده است.
اصول تغییر ناپذیر
حالا که شمارش معکوس برای شروع جشنواره فجر آغاز شده، بحث درباره بازگشت سیمرغ بهترین فیلم اقتباسی داغ شده است. مهدی عسگرپور، عضو شورای سیاستگذاری چهلوسومین جشنواره فیلم فجر در گفتوگو با خبرگزاری ایبنا درباره امکان بازگشت سیمرغ فیلمنامه اقتباسی به جشنواره فیلم فجر، توضیح داد: این مسأله بستگی به تصمیمات شورای سیاستگذاری و وضعیت کلی جشنواره دارد. البته افزایش تعداد آثار اقتباسی نکته قابلتوجهی است اما اینکه یک جایزه مثل سیمرغ اقتباس دوباره در جشنواره تعریف شود، نیازمند بررسی بیشتر است.وی افزود: رشد استقبال و پررنگ شدن اقتباس میتواند عامل مهمی برای شورای سیاستگذاری باشد. اما در جشنوارههای ما معمولا بعضی جوایز یک سال اضافه و سال دیگر حذف میشوند. بازگشت سیمرغ اقتباس هم به این بستگی دارد که آیا شرایط جشنواره و سیاستگذاریها آن را ایجاب میکند یا نه. ما این موضوع را حتما در شورا مطرح خواهیم کرد. این صحبت نشان میدهد که فارغ از اینکه چه نوع نگاهی بر جشنواره حاکم است اما اصول یکی است و تغییری نمیکند حتی اگر اشتباه باشد.
یک تصمیم شجاعانه
خلاصه اینکه اگر گفته میشود جشنواره فجر جشن خرمن سینمای ایران است که حاصل کار یکساله خود را قضاوت میکند و ویترین سینمای ایران به حساب میآید، البته گفته صحیحی است. اما در کنار این موضوع جشنواره فجر میتواند در امر سیاستگذاری برای فیلمهایی که ساخته میشود با طراحی و حضور ثابت جوایز گوناگون نیز حضور فعالی داشته باشد؛ مانند جشنوارههای بنام خارجی مثل ونیز و برلین که با طراحی جوایز شیر طلایی و تدی کارگردانان سراسر جهان را تشویق به ساخت فیلمهایی درباره موضوعات خاص میکنند.یکی از نمونههای اینگونه جوایز در سینمای ایران میتواند سیمرغ بهترین فیلم اقتباسی باشد که لازمه حضورش اتخاذ یک تصمیم شجاعانه از سوی متولیان امر است که آن را بهعنوان یکی از جوایز اصلی و ثابت در جشنواره حفظ کنند؛ چون حضور ثابت آن در سالهای اولیه ممکن است کمفروغ باشد اما وجود آن بدون شک میتواند در سطح کیفی سینما و حضور فعالتر آن در جشنوارههای خارجی کمک زیادی کند. مخصوصا الان که سازمان سینمایی سوره و نهادهایی مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بیش از گذشته به اقتباس بها دادهاند. سازمان سینمایی سوره در چند سال اخیر فیلمهایی چون هناس، ضد و باغ کیانوش را تولید کرده است. همچنین کانون پرورش فکری کودکان بهعنوان مرجع تولید و انتشار کتاب برای ردههای سنی مختلف، در طول سالها فعالیت خود به منبعی معتبر برای آثار اقتباسی تبدیل شده است. همچنان که در دوره پیشین جشنواره فیلم باغ کیانوش به کارگردانی رضا کشاورزحداد که اقتباسی از کتابی به همین نام به قلم علیاصغر عزتی پاک بود معرفی شد که جزو فیلمهای موفق برای نوجوانان به حساب میآید؛ امسال نیز کانون با فیلم زیبا صدایم کن به کارگردانی رسول صدرعامل حضور دارد که این فیلم نیز اقتباسی از کتاب زیبا صدایم کن به نویسندگی فرهاد حسنزاده است.
استادان بزرگ اقتباس
درمیان فیلمهای اقتباسی سینمای ایران همواره دو اسم به چشم میخورد؛ یکی از دنیای ادبیات و دیگری از دنیای سینما. اول هوشنگ مرادیکرمانی که آثارش بهدلیل ویژگیهایی که دارد سوژه خوبی برای اقتباس است. هوشنگ مرادیکرمانی از دل ادبیات به سینما آمده، اگرچه خود در زمینه سینما درس خوانده است. او استاد نوشتن داستانهایی بوده که از دل فرهنگ، تاریخ و سنتهای بومی ایرانیان برآمده است. در داستانهایش بهخصوص درمجموعه داستان«قصههای مجید» میتوان حسوحال کوچهباغها ومحلات قدیمی کرمان را حس کرد و البته داستانهای او ظرفیت زیادی برای فیلم شدن دارد؛ اتفاقی که درباره او و نوشتههایش زیاد افتاده است، از«مهمان مامان» بگیریدتا«خمره».دوم مرحوم داریوش مهرجویی است که ید طولایی در اقتباس دارد. مهرجویی در آثارش همیشه به اقتباس نگاه ویژهای داشته است، چه در آثار پیش از انقلابش مانند گاو، پستچی و دایرهمینا و چه درآثار بعد ازانقلابش که فهرستی بلندبالا از آثارنویسندگان ایرانی مانند صادق هدایت،هوشنگ مرادیکرمانی، فریدون دوستدار، گلی ترقی و مهناز انصاریان و نویسندگان خارجی مانند گوگول، هنریک ایبسن، دیوید جرم سالینجر و هاینریش بل را شامل میشود. مهرجویی نشان داده به ادبیات بهعنوان دستمایهای برای ساخت آثار سینمایی نگاهی ویژه دارد و آثارش ازبهترین نمونههای اقتباس در سینمای بعد از انقلاب است.