در سالهای اخیر برخی شبهات از سوی برخی تاریخنویسان و سیاستمداران ایرانی درباره نوع رویکرد دولت کارتر به انقلاب اسلامی مطرح شده که تلاش میکند تا عدم حمایت آمریکا ازشاه را عامل اصلی تحقق انقلاب اسلامی معرفی کند؛ روایتی که به بهانه مرگ کارتر مجددا در روزهای اخیر پررنگ شده است. این درحالی است که دولت جیمی کارتر اگرچه با شعار اهمیت به حقوق بشر و به بهانه تغییر در سیاستهای ظالمانه آمریکا در دوران جنگ سرد علیه اتحاد جماهیر شوروی روی کار آمد اما بنا به گفته اکثر قریب به اتفاق پژوهشگران، این رویکرد صرفا یک ترفند انتخاباتی برای پیروزی بر رقیب جمهوریخواه بود و اساسا هیچ راهبرد مشخصی از سوی حزب دموکرات و تیم سیاسی کارتر برای تحقق این وعده طراحی نشده بود.
برهمین مبنا، حمایت از حکومت پهلوی در ایران و پشتیبانی از شخص محمدرضا پهلوی در جایگاه شاهنشاهی، راهبرد صریح و روشن دولت کارتر و شخص آقای رئیسجمهور بود؛ تا جایی که او برای رفع هرگونه شبهه درباره این ارادت خاص به نقش و جایگاه ایران پهلوی در حفاظت و حراست از منافع ملی آمریکا در منطقه غرب آسیا، شب سال نوی میلادی را در تهران در کاخ شاه گذراند و سخنرانی معروف «جزیره ثبات» را ایراد کرد.
تلاشهای کارتر و دولت آمریکا برای حفظ و تثبیت محمدرضا پهلوی در جایگاه پادشاهی ایران البته منحصر به سخنرانی نماند و کارتر بارها بهمنظور تامین خواستههای نظامی شاه، تا پای درگیری و جدال با منتقدان جمهوریخواهش در کنگره این کشور پیش رفت. در ماههای پایانی سال ۱۳۵۷ که منجر به وقوع انقلاب اسلامی شد هم کارتر مامور ویژه خودش را به تهران فرستاد تا زمینه را برای کودتا علیه انقلابیون فراهم کند؛ درست مانند اتفاقی که در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ افتاد و واشنگتن توانست محمدرضا پهلوی فراری از کشور را مجددا در جایگاه پادشاه ایران تثبیت کند. وقوع تسخیر سفارت آمریکا در تهران توسط دانشجویان پیرو خط امام، یکی از اصلیترین دلایلی است که نشان میدهد فضای عمومی در کشور تا چه اندازه خشم و نگرانی نسبت به حمایت تام و تمام دولت وقت آمریکا از محمدرضا پهلوی دارد (که شاید ماجرای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مجددا تکرار شود) که دست به تسخیر سفارت برای جلوگیری از وقوع یک رویداد علیه انقلاب اسلامی میزنند.
با استناد به تمامی این شواهد، باید اذعان کرد که جیمی کارتر و دولت آمریکا تمام سرمایه و حیثیت سیاسی و حتی نظامی خود را برای پشتیبانی از حکومت پهلوی بهکار گرفتند ولی نتوانستند به هدف نهایی خود دست پیدا کنند؛ هدفی که اصلیترین محور آن حمایت از شخص شاه و یک حکومت سلطنتی مشروطه بود.