درحقیقت پس از امضای آتشبس از سوی دشمن صهیونیست، بسیاری بر این باور بودند که درست است جبهه مقاومت در این جدال به پیروزی رسیده است، اما نشانههای آن هنوز ظهور و بروز پیدا نکرده است، اما سیل بازگشت فلسطینیان به سرزمین مادریشان حکایتی روشن و سندی زنده از پیروزی مقاومت و پایداری فلسطینیها در برابر زرادخانه دشمن اسرائیلی بود.رژیمصهیونیستی با وجود آنکه ازحمایت کامل آمریکا برخوردار بود، نتوانست درمقابل عزم محور مقاومت به نتیجه برسد و شکست کامل را پذیرفت.
ملت فلسطین در نوار غزه ثابت کردند که هرگز شکست نمیخورند و سرزمین مقدس خود را رها نخواهند کرد.
بازگشت فلسطینیها به شمال نوار غزه تصویری از پیروزی حماس و بخش تحقیرآمیز دیگری از توافق آتشبس برای اسرائیل است و نشاندهنده آن است که نیروهای اسرائیلی در این مرحله ناگزیر شدند تا بهطور کامل تسلیم شوند. از سوی دیگر یکی از دلایل پنهان رژیمصهیونیستی در این نبرد، محو ملت فلسطین از نقشه جهان بود.صهیونیستها از زمان آغاز اشغالگری رژیمصهیونیستی در اراضی فلسطین در سال ۱۹۴۸ اقدامات وحشیانه زیادی را برای کوچاندن مردم فلسطین انجام دادند اما به نتیجه نرسیدند.
همچنین صهیونیستها با گسترش شهرکسازی در اراضی فلسطین همواره در تلاش جهت تنگتر کردن عرصه برای فلسطینیها بودهاند؛ بهطوریکه تعداد شهرکهای اسرائیلی در مناطق مختلف فلسطین در سال ۱۹۷۷ حدود ۴۰هزار شهرک بود.
و این بار رژیم اشغالگر با وجود استفاده از سیاست تکراری خود، یعنی قتلعام و انواع جنایات ضدبشری به وحشیانهترین شکل ممکن در غزه، نتوانست به هدف قدیمی خود در کوچاندن اجباری همه مردم فلسطین برسد.صهیونیستها زیرساختها ودرواقع همه نشانههای زندگی را در این باریکه نابود کردند تا دیگر اهالی غزه جایی برای ماندن نداشته باشند و کسانی هم که توانستهاند جان سالم به در ببرند غزه را ترک کنند.آنها تلاش داشتند تا با کوچاندن مردمان واقعی این سرزمین یاد و خاطره ساکنان واقعی غزه راازحافظه تاریخ پاک کنند،اما بدون دریافت هیچ امتیازی، بهای یک معامله کامل راپرداخت کردند.بازگشت آوارگان غزه به مناطق خود، توهمات رژیمصهیونیستی مبنی برآوارهکردن مردم فلسطین رادرهم شکسته و نشاندهنده قدرت واستقامت مردم در برابر اشغالگری است.
درنهایت بازگشت آوارگان میتواند بهعنوان یک نقطهعطف در تاریخ مقاومت فلسطین تلقی شود و بر تحولات آینده در این منطقه تأثیرگذار باشد.