ناصرالدین ‌شاه، آکتور پویانمایی

انیمیشن «ژولیت و شاه» به کارگردانی اشکان رهگذر، به عنوان دومین اثر سینمایی این فیلمساز، با نگاهی طنزآمیز به مقطع تاریخی سفر ناصرالدین شاه قاجار به غرب، روایتی آلترناتیو از تقابل فرهنگی شرق و غرب را به تصویر می‌کشد. این اثر که با الهام از سبک رنسانس دیزنی و تکنیک دوبعدی خلق شده، در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر رونمایی می‌شود.
انیمیشن «ژولیت و شاه» به کارگردانی اشکان رهگذر، به عنوان دومین اثر سینمایی این فیلمساز، با نگاهی طنزآمیز به مقطع تاریخی سفر ناصرالدین شاه قاجار به غرب، روایتی آلترناتیو از تقابل فرهنگی شرق و غرب را به تصویر می‌کشد. این اثر که با الهام از سبک رنسانس دیزنی و تکنیک دوبعدی خلق شده، در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر رونمایی می‌شود.
کد خبر: ۱۴۹۲۲۴۴
نویسنده ​​​​امیرحسین حیدری - گروه فرهنگ وهنر
 
داستان فیلم حول محور عشق ناصرالدین شاه به یک بازیگر آماتور فرانسوی می‌چرخد که با اجرای نمایش «رومئو و ژولیت» در کاخ گلستان، طنزی تاریخی را پیش می‌کشد. رهگذر که پیش از این با انیمیشن «گربه قجری» به طنز تاریخی پرداخته بود، این‌بار با گسترش ایده‌هایش در دوران قاجار، به تأثیرات هنر غرب بر موسیقی، معماری و نمایش در ایران معاصر می‌پردازد. 
ناصرالدین ‌شاه، آکتور پویانمایی

به عنوان سؤال اول انیمیشن ژولیت و شاه را برای مخاطبان معرفی کنید؟
ژولیت و شاه دومین کار سینمایی من است و تا به حال فقط انیمیشن دو بعدی کار کرده‌ام و انیمیشن اولم آخرین داستان نیز دو بعدی بود. این کار هم دو بعدی است، اما از نظر تکنیکی، بیشتر به آثار دوره رنسانس دیزنی شباهت دارد و ما سعی کردیم به این دوره نزدیک شویم. داستان درباره سفر ناصرالدین شاه به غرب است و یک شوخی با تاریخ و یک روایت بدیل تاریخی (آلترناتیو هیستوری) را به تصویر می‌کشد. سفر ناصرالدین شاه به غرب و تمایل او برای وارد کردن هنر غربی به ایران، فضایی التقاطی فرهنگی بین غرب و شرق را ایجاد می‌کند. این داستان هم به زیبایی‌ها و هم به انتقادات می‌پردازد. تبادل فرهنگی می‌تواند زیبایی‌هایی داشته باشد، اما همزمان عدم تطابق این دو فرهنگ نیز به چالش کشیده می‌شود.داستان انیمیشن روایت شاه قاجار است که به واسطه عشق به یک دختر فرانسوی، دستور می‌دهد تئاتر غربی به ایران وارد شود و داستان رومئو و ژولیت را در کاخ گلستان اجرا کنند. این خانم که بازیگر آماتور است، نقش ژولیت را بازی می‌کند و شاه نیز می‌گوید که من خودم نقش را ایفا می‌کنم. این داستان همچنین نگاهی کمدی و انتقادی به مفهوم و موضوع سانسور دارد که همیشه وجود داشته است.

انیمیشن ژولیت و شاه با دیگر آثارتان یک تفاوت عمده دارد و آن مقطع تاریخی است که به آن پرداخته‌اید؛ اگر در آثار دیگر تاریخ باستان و اساطیری را مدنظر داشتید این بار سراغ تاریخ معاصرآمده‌اید. چرا این دوره تاریخی را برای اثر جدید خودتان انتخاب کردید؟‌
تاریخ همواره بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی من بوده است. این علاقه به تاریخ به‌طور خاص از طریق پدرم به من منتقل شده و پرداختن به دوران قاجار و ناصرالدین شاه نیز از همین طریق شکل گرفته است. پدرم با مطالعات عمیق خود در تاریخ قاجار، تلاش می‌کرد تا داستان‌های شاهنامه را برای ما منتقل کند. او همواره به تاریخ قاجار و به‌ویژه دوره ناصرالدین شاه توجه ویژه‌ای داشت و سوژه‌های مختلفی را برای بررسی به من معرفی می‌کرد. سال ۸۵ انیمیشن کوتاهی با عنوان «گربه قجری» ساختم که داستان ببری‌خان، گربه ناصرالدین شاه را روایت می‌کند. این اثر به نوعی شوخی درباره ارتباط ناصرالدین شاه و این گربه بود و از آن زمان، انگیزه‌ای برای توسعه بیشتر ایده‌هایم در این زمینه شکل گرفت. این انیمیشن همچنین دارای یک سریال است که در هر قسمت به یکی از جنبه‌های هنری دوران قاجار می‌پردازد. موضوعاتی مانند ورود پیانو و معماری غربی به ایران از جمله مسائلی است که در این سریال بررسی می‌شود. در واقع، من پیش از این نیز به این موضوعات علاقه‌مند بودم و تلاش داشتم تا ایده‌هایم را بیشتر توسعه دهم.انتخاب دوره ناصرالدین شاه به عنوان موضوع انیمیشن «ژولیت و شاه» بسیار مهم است، زیرا به نظر می‌رسد این دوره یکی از زمان‌هایی باشد که مردم ناآگاهی زیادی نسبت به آن دارند...
بله، این نکته‌ای است که شما به درستی اشاره کردید و برای من نیز اهمیت زیادی دارد. اگر به ابعاد سیاسی و ملی این دوره دقت کنیم، متوجه می‌شویم اتفاقات بدی رخ داده است، اما اگر با دقت بیشتری نگاه کنیم، می‌بینیم که رویدادهای دیگری نیز وجود دارند که قضاوت درباره آنها ساده نیست. این رویدادها تأثیرات خود را بر فرهنگ و هنر گذاشته‌اند؛ مانند آنچه که ناصرالدین شاه از غرب به ایران آورد. این تأثیرات در تکامل هنر ایرانی، چه در نقاشی، چه در موسیقی و چه در نمایش، مشهود است. در هیچ دوره‌ای از تاریخ معاصر نمی‌توان ارتباط قوی‌تری بین هنر و فرهنگ غرب و شرق را مشاهده کرد و این نکته‌ای است که باید به آن توجه کنیم.

با توجه به این‌که شما به عنوان یک استودیو خصوصی فعالیت دارید و انیمیشن‌سازی یکی از هنرهای پرهزینه محسوب می‌شود، در تولید این انیمیشن چه چالش‌ها و سختی‌هایی داشتید؟
چالش‌های تولید انیمیشن بسیار زیاد است. هر بار که کاری را شروع می‌کنم، در میانه راه احساس پشیمانی می‌کنم، اما در نهایت ادامه می‌دهم. به خصوص در انیمیشن دو بعدی، چالش‌ها بیشتر است؛ زیرا فریم‌ها باید به صورت جداگانه طراحی شوند و این کار زمان و زحمت بسیار زیادی می‌طلبد. هنرمندانی که در این حوزه کار می‌کنند، طراحان خاص و قوی هستند و ما ناچاریم آنها را به صورت حرفه‌ای آموزش دهیم. این هنرمندان باید ابتدا در استودیو آموزش ببینند و سپس وارد چرخه تولید شوند. 
یکی از چالش‌های اصلی، تأمین سرمایه است. بسیاری از سرمایه‌گذاران به انیمیشن اعتماد نمی‌کنند، به ویژه وقتی که موضوع انیمیشن تاریخی باشد و به نوعی شوخی با تاریخ را تعریف کند. این موضوع روند تولید را بسیار پیچیده کرده است. تولید این پروژه از مرحله پیش‌تولید تا‌کنون حدود شش سال طول کشیده است. ابتدا سرمایه‌گذارانی جدی داشتیم، اما تیم قبلی شرکت همکاری خوبی نداشت و حتی چالش‌های حقوقی برای ما به وجود آورد.بخشی ازاین شش سال، پروژه درحالت کما بود، اما با آمدن مدیریت جدید، توانستیم کار را به پایان برسانیم.با این که انیمیشن فضای شاد و موزیکالی دارد اما تولید آن به هیچ وجه نشان‌دهنده فضای شاد درپشت‌صحنه نداشت.علاوه بر مسائل سرمایه‌گذاری،یکی دیگر از چالش‌های مهم، مسأله مهاجرت نیروهاست. بهترین نیروهای ما هر سال جذب استودیوهای خارجی می‌شوند و این باعث می‌شود ما مجبور شویم فرآیند آموزش را دوباره از سر بگیریم.

یکی از نکات جالب و البته عجیب درباره این انیمیشن، صداپیشگی حامد بهداد در نقش مهد علیا مادر ناصرالدین‌شاه است؟ چطور به این انتخاب رسیدید و علت این انتخاب چه بود؟ 
این موضوع به انیمیشن آخرین داستان و تجربه همکاری من با ایشان در نقش ضحاک برمی‌گردد. در این پروژه، از ابتدا تصمیم داشتم نگاه خاصی به چهره‌ها نداشته باشم و واقعا از دوبلور استفاده کنم. می‌خواستم یک تیم جوان را به کار بگیرم؛ بچه‌هایی که شناخته شده‌اند و انرژی لازم برای این کار را دارند تا بتوانند با آن تعامل کنند و چیز جدیدی از آن بیرون بیاورند. آقای امین قاضی نیز به عنوان مدیر دوبلاژ به ما اضافه شدند و کمک کردند تا کار را بسازیم. چون کار موزیکال بود، به این فکر می‌کردیم که هر ترانه را چه کسی بخواند. در زمان اکران مردمی آخرین داستان، آقای بهداد از من پرسید که در حال انجام چه کاری هستم و من گفتم که کار بعدی‌ام این است و یک چیزی هم به او نشان دادم و او گفت که صدای پیرزن را خوب در می‌آورد.در آن لحظه به نظرم آمد که این صدا چقدر مناسب است، چون شخصیت مهد علیا، شخصیت منفی فیلم است و من دوست داشتم صدای متفاوتی داشته باشد. به همین دلیل، این انتخاب خاص و منحصر به فرد شد. همچنین، چون مهد علیا ترانه‌ای در طول فیلم می‌خواند و آقای بهداد تجربه خوبی در حوزه خوانندگی دارند، با آقای میثم یوسفی که ترانه‌سرا بودند، مشورت کردم. این مزیت بسیار خوبی بود، زیرا آقای بهداد خواننده خوبی نیز هستند و می‌توانند کاراکتر را با صدای خودشان بخوانند. به این ترتیب، ما افتخار همکاری با ایشان را در این پروژه داشتیم.
 
چرا تصمیم به ساخت سریال انیمیشن قبل از اکران فیلم سینمایی گرفتید؟ آیا این نشان‌دهنده اطمینان شما به اثر است یا دلایل دیگری دارد؟
تصمیم به ساخت سریال انیمیشن قبل از اکران فیلم سینمایی، چند دلیل داشت. اولا هیچ‌گاه نمی‌توانم به طور کامل از موفقیت یک اثر اطمینان حاصل کنم. همیشه کنجکاوم ببینم مخاطبان چه نظری دارند و سعی می‌کنم بهترین کار ممکن را با ابزار و امکانات موجود انجام دهم. ما می‌خواستیم این پروژه را با تکنیک کات اوت سه‌بعدی ۳۶۰ انجام دهیم و برای آن پیش‌تولیدهایی نیز انجام دادیم. اما در حین پیشرفت، متوجه شدیم در دنیای انیمیشن، تکنیک‌های مشابهی به سرعت توسط استودیوهایی مانند دیزنی با کیفیت بالاتر تولید می‌شود. این موضوع ما را به فکر فرو برد و تصمیم گرفتیم تکنیک خود را تغییر دهیم.
در نهایت، تصمیم گرفتیم به تکنیک انیمیشن دوبعدی برگردیم. این تکنیک نیاز به زمان و زحمت بیشتری دارد، اما به عنوان یک استایل پذیرفته‌شده در سینمای انیمیشن، می‌تواند نتیجه بهتری به همراه داشته باشد. ما همچنین به بازار خارجی و به ویژه کشورهای فرانسوی‌زبان توجه داشتیم و می‌خواستیم داستان را به شکلی جذاب ارائه دهیم. در نهایت، با هزینه پایین‌تر و با یک تیم کوچک، توانستیم خروجی متفاوتی داشته باشیم و دو استایل کاملا متفاوت را در این پروژه پیاده‌سازی کنیم. این رویکرد به ما این امکان را داد که همزمان با تولید سریال، به کیفیت و خلاقیت اثر اصلی نیز توجه کنیم.

رشد انیمیشن در جشنواره فجر و تأثیر آن بر این صنعت در کشور چگونه است؟ آیا این جشنواره می‌تواند به پیشرفت انیمیشن کمک کند؟
رشد انیمیشن در جشنواره فجر در سال‌های اخیر بسیار مشهود است و این موضوع نشان‌دهنده افزایش توجه به این هنر در کشور ماست. جشنواره فجر به عنوان بزرگ‌ترین رویداد سینمایی کشور، می‌تواند تأثیر زیادی بر رشد و توسعه انیمیشن داشته باشد. به عنوان مثال، من در جشنواره فجر برای انیمیشن «آخرین داستان» اولین سیمرغ در تاریخ جشنواره را دریافت کردم. این موفقیت نه تنها برای من تشویق بزرگی بود، بلکه به همکارانم نیز انگیزه می‌دهد که کارهای جدیدی تولید کنند. برنده شدن در جشنواره به من کمک کرد تا شناخته شوم و در جاهای مختلف درباره کارهایم صحبت کنم. این شناخت ابتدایی می‌تواند برای انیماتورها و سازندگان انیمیشن بسیار مفید باشد. جشنواره می‌تواند به عنوان یک مایلستون و هدف برای انیماتورها عمل کند و این رقابت می‌تواند انگیزه‌ای برای تولید آثار با کیفیت‌تر باشد.
متأسفانه، انیمیشن‌ها در جشنواره فجر معمولا در سالن‌های کوچک‌تر و با توجه کمتری نسبت به فیلم‌های زنده نمایش داده می‌شوند. این موضوع می‌تواند باعث شود که انیمیشن‌ها نتوانند به خوبی دیده شوند و به نظر می‌رسد که هنوز انیمیشن به اندازه کافی جدی گرفته نمی‌شود. با وجود تولید انیمیشن‌های با کیفیت، فضای جشنواره برای آنها محدود است. به نظرم باید برای انیمیشن‌ها داوری خاصی در نظر گرفته شود، مانند سیمرغ‌های فنی و تخصصی. این می‌تواند به انیماتورها حس بهتری بدهد و توجه بیشتری به کارهایشان جلب کند. این می‌تواند به ارتقای وضعیت انیمیشن‌ها کمک کند. در نهایت، با توجه به فروش موفق انیمیشن‌های ایرانی و استقبال مخاطبان، به نظر می‌رسد زمان آن رسیده که انیمیشن به عنوان یک بخش جدی و مهم از سینما در جشنواره فجر مورد توجه قرار گیرد.بله، به عبارت دیگر می‌توان گفت انیمیشن در حال ساخت و باز کردن راه خود است، در حالی که فیلم‌های زنده معمولا راه‌شان بازتر و شناخته‌شده‌تر است و فقط به داوری می‌آیند...
بله، انیمیشن به این نقطه رسیده است. مثلا اگر از یک صداگذار حرفه‌ای بپرسید که آیا کار صداگذاری در انیمیشن سخت‌تر است یا در فیلم زنده، قطعا او می‌گوید انیمیشن سخت‌تر است. اما متأسفانه این موضوع اصلا دیده نمی‌شود. خود آن صداگذار می‌گوید: «من آن‌قدر که روی این کار وقت می‌گذارم، هیچ کدام از فیلم‌های دیگر این‌طور به من فضا نمی‌دهند. در انیمیشن، من از سکوت محض و یک خلا، صدا خلق می‌کنم و دوست دارم کارم دیده شود، اما متأسفانه این کار دیده نمی‌شود.» این نشان می‌دهد که تلاش‌های هنرمندان در صنعت انیمیشن باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد و ارزش‌گذاری شود.

باتوجه به استقبال از انیمیشن‌ها در داخل کشور؛ افق پویانمایی ایران را چطور ترسیم می‌کنید؟
انیمیشن آخرین داستان در شرایط بدی اکران شد. ما در آن سال با آلودگی هوا، تعطیلی مدارس و عدم همراهی آموزش و پرورش مواجه بودیم. صداوسیما هم به‌طور محدود با ما همکاری کرد. همچنین، شاهد اتفاقات آبان ماه و سقوط هواپیمای اوکراینی بودیم و در نهایت کرونا هم به ایران وارد شد.واقعا ناامید بودم و فکر می‌کردم که این وضعیت هرگز بهبود نخواهد یافت.اما در یکی دو سال گذشته، کارهایی که همکاران من ساخته‌اند، توانسته‌اند راه خود را باز کنند و در این مافیای اکران موفق شوند. آنها توانسته‌اند فیلم‌ها را در فضایی مناسب اکران کنند و فروش‌های خوبی داشته باشند. به‌خصوص در آینده انیمیشنی مانند ژولیت و شاه با توجه به فضای موزیکال و شادی که دارد، اکران شود، می‌تواند موفقیت‌های زیادی کسب کند. زیرا این فیلم‌ها با رنگ و لعاب و تصاویری که دارند، ظرفیت بالایی برای جذب مخاطب دارند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها