این نشست مانند دورههای قبل به میزبانی سیدبهزاد زهرایی، مدرس و منتقد سینما و ازاستادان مدرسه نقد وباحضور نیما کاکاوند، مریم ذوالفقاری و علی ستوده از هنرجویان این مرکز برگزار شد و در آن به موضوعاتی چون ارتباط ادبیات با سینمای دفاع مقدس، سینمای جنگی و ضد جنگ در جهان، سینمای دفاعمقدس و ضرورت آشنایی جوانان با این دوره تاریخی و ساخت فیلمهای دفاعمقدس با استانداردهای بینالمللی جهت عرضه به سایر کشورها پرداخته شد و مورد بحث و تبادلنظر قرار گرفت.
زهرایی: درباره موضوع سینمای دفاع مقدس، لازم است مقدمهای عرض کنم. سینمای جنگ در کشور ما، بهدرستی به ژانر دفاعمقدس تبدیلشده است. این ژانر در دنیا جایگاه خاص خود را دارد. از جنگ جهانی اول تاکنون، فیلمهای بسیاری درباره جنگ ساختهشده است؛ از فیلمهایی مانند «بالها» که برنده جایزه اسکار شد تا «در جبهه غرب خبری نیست» (نسخه اول) و فیلمهای نجات سرباز رایان و ۱۹۱۷. جنگ بهعنوان یک حادثه مهم برای جوامع بشری، همواره درسهایی به همراه داشته و به همین دلیل، سینماگران تصمیم گرفتند تا در هنر سینما به این موضوع بپردازند و پیامهای خود را بیان و گذشته را یادآوری کنند. پس از آن، اتفاقات مثبت و مختلفی در این زمینه رقم خورد.در کشورمان، با ساخت فیلمهای جنگی، ژانری به نام «دفاع مقدس» پدید آمد. این عنوان کاملا درست است، زیرا فیلمهایی که درباره دفاعمقدس ساخته میشود، دقیقا در تعریف و قالب این ژانر قرار میگیرند. این فیلمها دارای ارکان و عناصر خاص خود هستند که همگی قابل تعریفاند.برخی از این فیلمها در زمان جنگ ساخته شدند و حالوهوای آن دوران را داشتند، در حالی که برخی دیگر هم پس از جنگ تولید شدند. خوشبختانه، بسیاری از این فیلمها مانند دیدبان، مهاجر، عقابها، کانیمانگا و بسیاری دیگر، با استقبال مخاطبان مواجه شدند. این فیلمها در شرایط جنگی کارکرد درستی داشتند و صرفنظر از کیفیت سینمایی، به دلیل حالوهوای حاکم بر جامعه مورد توجه قرار گرفتند.فیلمهای ساخته شده در زمان جنگ، معمولا با هدف تشویق و تهییج افکار عمومی، ملی، مذهبی یا میهنی تولید میشدند. در این دوره، کمتر شاهد ساخت فیلمهای انتقادی یا به اصطلاح ضد جنگ بودیم. اما پس از جنگ، سینما کمکم به سمت این فضا حرکت کرد و گاهی به انتقاد از جنگ یا نمایش شخصیتهای خاکستری پرداخت. پس از جنگ هم، فیلمهای درخشانی در ژانر دفاعمقدس داریم. از جمله این آثار میتوان به موقعیت مهدی، ایستاده در غبار و تنگه ابوغریب اشاره کرد.در اولین سؤال میخواهم به تاریخچه سینمای دفاعمقدس و ارتباط آن با ادبیات بپردازیم و اینکه چه تاثیری بر یکدیگر دارند؟
کاکاوند: ابتدا باید به دلایل بسیار متنوع بروز جنگ اشاره کنم؛ از جمله اختلافات ارضی و مرزی، مذهبی و آیینی و سیاسی، زیادهطلبی، تمایل به سلطهجویی و گسترش سرزمینها و ... . با توجه به موضوع بحث امروز درباره سینمای جنگ و دفاعمقدس در کشورمان به فیلمهایی اشاره دارد که موضوع آنها مربوط به سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷، یعنی هشت سال دفاع مقدس است.این فیلمها بامضامین مختلفی ساخته شدهاند. گاهی اوقات، بخشی ازعملیاتهای مهم تاریخی را به تصویر کشیدهاند، گاهی به سرگذشت افرادی پرداختهاند که درجنگ نقش تعیینکنندهای داشتند و دلاوریهای بسیاری ازخود نشان دادند. برخی فیلمها نیز به فرماندهانی اختصاص دارد که در شرایط سخت جبهه، تصمیمات مهمی گرفتند و رشادتها و فداکاریهای آنها را به نمایش گذاشتهاند. علاوه بر اینها، موارد بسیار دیگری نیز وجود دارد که در این ژانر به آنها پرداخته شده است. هدف اصلی سینمای دفاع مقدس، به تصویر کشیدن چنین مسائلی است.
ذوالفقاری: بحث ما درباره سینمای دفاعمقدس است و من میخواهم توضیحی درباره ادبیات دفاعمقدس ارائه دهم. ادبیات و سینما از لحاظ فرهنگی با یکدیگر در ارتباط هستند؛ سینما بیشتر بر جلوههای بصری تمرکز دارد، درحالیکه ادبیات با فرهنگ گرهخورده است. هر دوی اینها در فرهنگ یک کشور مشترک هستند.
ادبیات دفاعمقدس زیرمجموعه ادبیات انقلاب اسلامی است. در ادبیات کشورمان، نوعی ادبیات با عنوان ادبیات انقلاب اسلامی وجود دارد که درونمایههای اصلی آن عبارتاند از:
۱. فرهنگ اسلامی،
۲. گره خوردن با قیام امام حسین (ع) یعنی بیان لایههای درونی و علت و چرایی یک قیام،
۳. اندیشههای امام خمینی (ره) بهعنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی،
۴. مسائل مرتبط با فرهنگ انقلابی جامعه.
با توجه به این موضوع، از سال ۱۳۵۷هر اثری که با این چهار درونمایه مرتبط باشد، درحیطه ادبیات و سینمای انقلاب اسلامی قرار میگیرد؛ اما از شهریور ۱۳۵۹ و با شروع جنگ تحمیلی، ادبیات دفاعمقدس شکل گرفت. ایران با توجه به پیشینه خود، هرگز آغازگر جنگ نبوده، اما در برابر تجاوز به خاکش، بهطور طبیعی از خود دفاع کرده است؛ بنابراین، ادبیات دفاعمقدس از سال ۱۳۵۹ تا پایان جنگ در سال ۱۳۶۷ ادامه یافت.
ستوده: امروزه در دنیا گونه دیگری از سینما متولدشده و آن سینمای ایثار و فداکاری است که فرزند سینمای ایران و باعث افتخار است. سینمایی است که ما آن سینما را نه سینمای جنگ مینامیم و نه سینمای ضد جنگ، بلکه گونه سومی به نام سینمای دفاعمقدس است. در اینجاست که باید مؤلفههای سینمای دفاعمقدس را بهدرستی تعریف کنیم. اگر بخواهیم چند ویژگی و مؤلفه کلیدی و محوری آن را نام ببریم، قطعا سینمای دفاعمقدس سینمای پشیمان از جنگ نیست. سینمایی که صرفا به افراد مقدس، افراد مایوس، پشیمان، ناامید و سرگشته بپردازد، چه بهعنوان رزمنده پشیمان، چه آزاده پشیمان، چه جانباز پشیمان، چه سردار پشیمان، قطعا این سینما، سینمای دفاعمقدس نیست بلکه سینمای دفاعمقدس به رشادتها و ازخودگذشتگیها میپردازد و همدلیها و زوایای زیبای انسانیت را که همان به خطر انداختن جان خود برای در امان ماندن دیگران می داند.
سینمای جنگی در جهان و نقد فیلمهای ضد جنگ
زهرایی: بیشترین فیلمهای جنگی در دنیا به موضوع جنگ جهانی دوم اختصاص دارد. از نبردهای معروفی مانند «جبهه نرماندی» تا فیلمهایی درباره متفقین و ارتش سری، آثار بسیاری ساختهشدهاند؛ از «نجات سرباز رایان» تا فیلمهای دیگر. کشورهای مختلف مانند فرانسه و انگلستان نیز فیلمهای شاخصی در این زمینه تولید کردهاند، مانند فیلم «کشتی که در آن خدمت میکنیم.» موضوع جنگ و دفاع از وطن برای تمام ملتها و اقوام، امری مقدس و مهم بوده است. کارکرد این فیلمها معمولا چند هدف اصلی دارد:
۱- حفظ روحیه و وحدت ملی.
۲- نشان دادن حماسههایی که جوانان هر سرزمین در جبههها آفریدهاند.
۳- نمایش صدمات و مشقات جنگ برای نظامیان و غیرنظامیان.
۴- نشان دادن جنایات جنگی طرف مقابل.
در کنار این المانها، برخی فیلمهای ضد جنگ نیز در دنیا ساخته شدهاند که با دیدی انتقادی، اساس جنگ را زیر سؤال میبرند. من به این نگاه و فیلمها انتقاد دارم؛ زیرا معمولا یکجانبه به موضوع نگاه میکنند و فقط میگویند جنگ چیز بدی است. بله، جنگ حتما بد است، اما مشکل اینجاست که فراموش میکنند جنگها را دو طرف شروع نمیکنند. در تمام دنیا، همیشه یک مهاجم و یک مدافع وجود دارد. پس فیلمی که به نشان دادن دفاع میپردازد بد نیست. و فیلمسازان ضد جنگ نباید فراموش کنند که اگر هیتلر به اروپا حمله نمیکرد، آنها نیز وارد جنگ نمیشدند. بهعنوانمثال، در کشور ما، عراق به ما حمله کرد. حالا اگر ما فیلم جنگی میسازیم، هدفمان نشان دادن اتحاد ملی و رشادت سربازان و جوانان کشورمان و شرح دفاع مقدس است. کسی که میگوید جنگ بد است، باید بداند که جنگ خوب نیست و فراموش نکند که دیگری به ما حمله کرده، شما اگر باغیرت و وطنپرست هستید فیلمی بسازید که نشان دهد تهاجم بد است. اینجا من پیشنهاد اکید دارم که نباید بگوییم فیلم جنگ بد است باید بگوییم تهاجم بد است. جنگ یک واکنش طبیعی مدافع در مقابل مهاجم است؛ حالا از خانم ذوالفقاری و سایر دوستان میخواهم نظرشان را در مورد سینمای ضد جنگ بیان کنند.
ذوالفقاری: اگر بخواهیم به موضوع ضد جنگ در سینمای دفاعمقدس بپردازیم به نظر من مستندهای «روایت فتح» میتواند مرجع خوبی باشد چرا که در دو زمان جنگ و بعد از جنگ به درستی کارکرد خود را داشت و البته هنوز هم دارد.همانطور که قبلا اشاره کردم بخشی از سینما و ادبیات دفاعمقدس مربوط به دوران جنگ است و بخش دیگر به آثاری اختصاص دارد که پس از جنگ، به موضوعات مرتبط با همان دوران میپردازند. در این زمینه، شخصیت برجستهای مانند شهید مرتضی آوینی که در ادبیات دفاعمقدس صاحب سبک است آثارش در این حوزه بسیار موردتوجه قرار میگیرد و تدریس و تحلیل میشود. در حوزه سینما نیز مستندهای «روایت فتح» به کارگردانی، صداگذاری، متن نگاری و گفتار شهید آوینی، از مهمترین آثار این دوره هستند. این مستندها از عملیات بیتالمقدس برای آزادسازی خرمشهر آغاز شد و تا پایان جنگ در سال ۱۳۶۷ ادامه یافت. پسازآن نیز، با تأکید مقام معظم رهبری، فعالیتهای سازمان روایت فتح تا سال ۱۳۷۲ ادامه پیدا کرد. متأسفانه در این سال، شهید آوینی در حین آمادهسازی لوکیشن برای ساخت یکی از مستندها، بر اثر انفجار مین در منطقهای که هنوز پاکسازی نشده بود، به شهادت رسید و شهادت ایشان نیز میتواند یک موضوع ضد جنگ برای ساخت فیلم سینمایی باشد.
ستوده: سینمای ضد جنگ در حقیقت از دورانی شکل گرفت که عمدتا پس از جنگهای جهانی و دقیقا روایتگر نقاط منفی جنگ بود. جنگ طبیعتا حوادث و پیامدهای منفی بسیاری را رقم میزند. در جنگ بسیاری از آدمها کشته شدند، بسیاری از زنان همسران خود را از دست دادند، خانههای بسیاری ویران شد، پیامدهای اقتصادی و سیاسی بسیاری در دنیا پس از جنگ به وجود آمد. سینمای ضد جنگ در حقیقت مولفه و مشخصه اصلیاش این بود که بیننده پس از دیدن آن فیلمها از جنگ کاملا متنفر میشد و در حقیقت گفتمان و شعار این نوع سینما این بود که اصولا جنگ چیز بدی است و باید به سمتی برویم که هرگز جنگی صورت نگیرد.اما اگر به سینمای جنگ برگردیم، میبینیم دقیقا در سالهای قبل از وقوع جنگ جهانی اول و دوم در هالیوود و مثالهایی در خارج از هالیوود وجود دارد که مردم را تحریک و یک آمادهسازی ذهنی برای مردم ایجاد میکند. به آنها میگوید که به زودی ممکن است مورد تجاوز واقع شویم، به زودی ممکن است میهن ما به دست بیگانگان ویران شود و همه باید با هم متحد باشیم، همه باید در برابر یک ارتش بیگانه بجنگیم و این جنگ یعنی حماسه.فیلمهای هالیوودی که ساخته میشود به نام سینمای جنگ در آمریکا قبل از جنگ جهانی اول و همینطور قبل از جنگ جهانی دوم، نمونههای اثرگذاری هستند که مردم و افکار عمومی را متقاعد میکنند آمریکا وارد جنگ شودو برای اینکه آمریکا وارد جنگ شود به دست کارگردانهای بسیار بزرگی فیلمهایی هم ساخته شدهاند و به درستی کار کردند که نشاندهنده تاثیر سینما بر جامعه است.
کاکاوند: سینمای جنگ در جهان، همانطور که جناب زهرایی اشاره کردند، بیشتر به جنگ جهانی اول و دوم مربوط میشود. نبرد بین متفقین و آلمان نازی ابعاد گستردهای داشت و به دلیل گستردگی جنگ در چند کشور اروپایی، کارگردانهای مختلف با فرهنگها و زوایای دید متفاوت، به جنبههای مختلف جنگ پرداختهاند. برخی آثار به بیان تاریخی جنگ میپردازند، برخی دیگر به ابعاد روانی و شخصیتی افراد درگیر در جنگ یا فجایع و تأثیرات پس از جنگ. این فیلمها تغییرات ایجادشده در فرهنگ، سبک زندگی و روحیات مردم را به تصویر میکشند.همواره تلاش شده است از طریق فیلمهای جنگی، بخشی به آموزش تاریخ اختصاص یابد و بخشی دیگر به تشویق تفکر و گفتوگو، همانطور که اشاره شد، برخی فیلمها با مضامین ضد جنگ ساختهشدهاند که بر این موضوع تأکید دارند که چرا راه دیپلماسی پیشگرفته نشود و چرا مشکلات بین دولتها از طریق گفتوگو حلوفصل نشود. این فیلمها نشان میدهند که جنگ، چه در زمان وقوع و چه در سالهای پس از آن، آثار زیانباری دارد که جبران آنها بسیار دشوار است.فیلمهای بسیار زیبایی در طول سالها ساختهشدهاند که از جملهی آنها میتوان به بهترین فیلمهای جنگی فهرست شیندلر، دوره آموزش ریفی، نبرد در زمین، پرچمهای پدران ما، آلامو، هنگامی که سربازان گریه میکنند، دیروز، امروز، فردا، تاریخ جنگی و قلعه عقابها اشاره کرد.در نهایت، فیلمهای جنگی نهتنها بر اساس داستانهای واقعی یا تخیلی ساخته میشود، بلکه معمولا با هدف برجسته کردن جنبههای انسانی و اجتماعی جنگ، نشان دادن تأثیرات آن بر روح و روان انسانها، و نقد ایدئولوژیهای جنگی خلق میشود. این فیلمها غالبا بهعنوان آثار برجسته سینمایی شناخته میشود که پیامهای صلحآمیز را به ما منتقل و یادآوری میکند که جنگ چه هزینههای انسانی، مادی و معنوی به همراه دارد.
سینمای دفاعمقدس و حمایت نهادها
زهرایی: ساخت فیلمهای جنگی یا دفاعمقدس هزینهبر و نیازمند امکانات و ابزارهای خاصی است و بدون حمایت نهادهای نظامی و دولتی، ساخت چنین آثاری غیرممکن است. هیچ فیلمسازی بهصورت مستقل نمیتواند تانک، هواپیما یا مسلسل اجاره کند. بنابراین، حمایت نهادهای نظامی و دولتی از فیلمسازان ضروری است. متأسفانه بسیار شاهد کملطفی نهادها نسبت به فیلمسازان جنگ بودهایم، بهطوریکه هنرمندانی مانند هادی حجازیفر یا ابراهیم حاتمیکیا از این موضوع گلهمند بودهاند.در حال حاضر، وظیفه اصلی بر عهده نهادهای نظامی و دولتی است که باید با هنرمندان دغدغهمند همکاری کنند. هنرمندانی مانند حاتمیکیا، شمقدری، جمال شورجه و دهنمکی سالها در این عرصه فعال بودهاند و اخیرا نیز آقای حجازیفر و مهدویان و بهرام توکلی در این زمینه فعالیت داشتهاند. حمایت کافی از سوی سازمانها برای تولید چنین آثاری ضروری است. حتی اگر فیلمسازی به دلایلی به سوژههای دیگر روی آورده، نهادها باید او را تشویق کنند تا در میان آثارش، فیلمهایی درباره دفاعمقدس نیز بسازد.
ستوده: در دهه ۶۰، سینمای دفاعمقدس به اوج خود رسید و فیلمهای اثرگذاری ساخته شد. با این حال، در اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰، این روند با وقفهای مواجه شد. فیلمهایی که در این دوران ساخته شدند، به روایت قصهها و پیامدهای جنگ در جامعه پرداختند. این فیلمها توسط نسل جدید فیلمسازان پس از انقلاب ساخته شدند که آقای ابراهیم حاتمیکیا و رسول ملاقلیپور از جمله آنها بودند. این دو کارگردان هم در دوران جنگ و هم پس از آن فیلم ساختند و نقش کلیدی در سینمای دفاعمقدس ایفا کردند و هم هر دو نفر از نسل جدید فیلمسازان پس از انقلاب بودند و در حوزه دفاعمقدس متمرکز شدند. تفاوتهایی در قرائت این دو کارگردان از دوران پس از جنگ وجود داشت اما هر دو به تأثیرگذاری خود ادامه دادند.سینمای دفاع مقدس، گونهای کاملا ملی و ایرانی است که میتواند گفتمان ما را با روایات جدید برای مردم دنیا مطرح کند. برخلاف سینمای جنگ و ضد جنگ که مردم دنیا تاکنون دیدهاند، سینمای دفاعمقدس سینمای ارزشها و زیباییهاست. این سینما همیشه زنده است و ما امروز بهشدت به آن نیاز داریم.سینمای دفاعمقدس میتواند حرف جدیدی برای جهانیان مطرح کند و همچنان بهعنوان یک سینمای ملی و متمرکز بر ارزشها به کار خود ادامه دهد. این سینما باید مؤلفههای خود را حفظ کند و به روایت داستانهای تازه و ارزشمند بپردازد. با حفظ این مؤلفهها، سینمای دفاعمقدس همچنان نقش مهمی در گفتمان جهانی خواهد داشت که این امر محقق نمیشود مگر با حمایت نهادهای دولتی و نظامی که در اکثر کشورهای بودجهای برای ساخت چنین آثاری در نظر میگیرند؛ زیرا ممکن است با استقبال متوسط تماشاگران روبهرو شوند ولی در سینمای ایران نشان داده شده اگر فیلمی با موضوع جنگ به خوبی ساخته و پرداخته شود، نه تنها هزینههای خود را جبران میکند بلکه سود نیز میدهد.
کاکاوند: موضوع دیگر در سینمای جنگ، تقویت هویت ملی و یادآوری فداکاریهای افرادی است که صادقانه برای حفظ مرز و بوم خود یا حتی آزادی دیگر کشورها، در برابر نیروهای متخاصم جنگیدند. همچنین، این فیلمها به افزایش آگاهی تاریخی و اجتماعی و ایجاد پیوند بین نسلهای گذشته و آینده کمک میکنند. نسلهای آینده فقط از طریق مکتوبات و فیلمها میتوانند از وقایع جنگ مطلع شوند. هر فرد در هر جامعهای، باید بداند که جنگ چه تأثیراتی بر جامعه خود و دیگر کشورها داشته است و نتیجه سیاستهای جنگافروزانه چه فجایعی را به همراه دارد و از آنجا که حفظ این گنجینههای تاریخی بر عهده دولتهاست، ساخت چنین آثاری باید در دستور کار قرار گیرد کما اینکه بعد از گذشت هفت دهه از پایان جنگ جهانی دوم همچنان فیلمهای جنگی در اروپا و آمریکا تولید میشود.
ذوالفقاری: این موضوع نیازمند توجه به جامعه آماری نوجوانان و جوانان است. در این راستا، من یک مصاحبه میدانی با نوجوانان و جوانان انجام دادم و از آنها پرسیدم: «درباره سینمای دفاعمقدس چه میدانید؟» بسیاری از آنها فیلمهایی مانند «آژانس شیشهای» و «لیلی با من است» را میشناختند اما از فیلمهای دهه ۶۰، مانند «عقابها »اطلاعی نداشتند.در دهه ۷۰، فیلمهایی مانند آژانس شیشهای (جدی) و لیلی با من است (طنز) موردتوجه قرار گرفتند. حدود ۵۰ درصد نوجوانان فیلمهای جدی و ۵۰ درصد دیگر فیلمهای طنز را ترجیح میدادند. در دهه ۸۰، فیلمهایی مانند «اخراجیهای ۱ و ۲» موفق شدند با مخاطبان ارتباط برقرار کنند، درحالیکه فیلمهایی مانند «خداحافظ رفیق» کمتر مورد استقبال قرار گرفتند. در دهه ۹۰، فیلمهای «چ»، «شیار۱۴۳» و «تنگه ابوغریب» توانستند احساسات مخاطبان جوان و نوجوان را برانگیزند. بهویژه فیلم موقعیت مهدی اثر هادی حجازیفر که با استقبال خوبی مواجه شد.
در مصاحبه من، اکثر نوجوانان و جوانان معتقد بودند وجود سینمای دفاعمقدس ضروری است. آنها پیشنهادهایی برای بهبود کیفیت این فیلمها ارائه دادند:
۱. استفاده از تکنیکهای سینمایی پیشرفته
۲. تمرکز بر ابعاد انسانی جنگ
۳. پرداختن به عملیاتهای مهم مانند آزادسازی خرمشهر
۴. گسترش تنوع در موضوعات و سبکها
۵. آموزش نسل جدید فیلمسازان
فیلمهایی مانند «کیمیا»، «سرزمین خورشید»، «دوئل» و «بلمی بهسوی ساحل» درباره خرمشهر، موفقیتهای چشمگیری داشتند و مخاطبان جوان با آنها ارتباط خوبی برقرار کردند. همچنین، گسترش نقد سینمایی و تقویت تعامل بین نسلهای قدیم و جدید از طریق سینما، از دیگر پیشنهادهای مهم بود.در نهایت، پرداختن به ابعاد جهانی جنگ و افزایش آگاهی مخاطبان از اهمیت سینمای دفاع مقدس، از جمله مواردی بود که در این مصاحبه به دست آمد. این یافتهها نشان میدهد که سینمای دفاعمقدس با بهبود کیفیت و تنوع، میتواند جایگاه بهتری در میان نسل جوان پیدا کند.
ضرورت تولید فیلمهای دفاعمقدس برای مخاطب جهانی
زهرایی: ما باید ارزشها و فرهنگ خود، بهویژه مضامین والای انسانی و معنویمان، را در قالب سینما و داستانهای جذاب ارائه دهیم و در این راه، باید مخاطب جهانی را نیز در نظر بگیریم؛ مخاطبی که معمولا فیلمهایی با ضرباهنگ تند و ماجرا محور را ترجیح میدهد. درعینحال، میتوانیم پیامهای خود را در لایههای زیرین داستان به مخاطب منتقل کنیم.متأسفانه در کشور ما خلأ بزرگی در این زمینه وجود دارد. تاکنون هیچ فیلم جنگی یا دفاع مقدسی که برای مخاطب خارجی ساخته نشده است. این موضوعی است که مسئولان تاکنون به آن توجهی نداشتهاند، در حالی که این کار ارزش بسیار بالایی دارد. خوشبختانه، ما سوژههای مشترکی نیز داریم که میتوانند برای مخاطب جهانی جذاب باشند. بهعنوانمثال، فیلم خوب قلب رقه که درباره نبرد با داعش ساختهشده، میتواند اولین فیلمی باشد که به یک دشمن بینالمللی میپردازد. این فیلم نیاز به دیده شدن بیشتری دارد، زیرا دشمن مشترکی را نشان میدهد که برای مخاطب جهانی نیز قابل درک است.
کاکاوند: یکی از مسائل بسیار مهمی که باید به آن پرداخته شود، این است که سینما بهعنوان یک مدیوم قدرتمند، میتواند جامعه جهانی را تحت تأثیر قرار دهد اما چرا سینمای جنگ و دفاعمقدس مانتوانسته است از این پتانسیل درسطح جهانی بهدرستی استفاده کند؟ چرافیلمهای جنگی ودفاعمقدس ما بازخورد جهانی مناسبی ندارند،علیرغم تلاشهای قابلقبول فیلمسازان وتولیدات این حوزه.
دلایل متعددی برای این موضوع وجود دارد:
۱. محدودیتهای موضوعی و فرهنگی: یکی ازمهمترین مباحث فرهنگی و عقیدتی در فیلمهای جنگی ما، مفهوم شهادت و جایگاه والای شهید در ادبیات و فرهنگ ماست. این مفاهیم برای جامعه جهانی ناشناخته و غریب است.
۲. زبان و ترجمه: ادبیات عامیانهای که در فیلمهای جنگی ما استفاده میشود، هنگام ترجمه برای مخاطب جهانی قابلفهم نیست. در حالی که فیلمهای جنگی خارجی، حتی از کشورهای مختلف، فضای درون فیلم، روابط انسانها و نگرشهای آنها را بهراحتی منتقل میکند.
۳. جنبههای روحانی و قدسی: در فیلمهای دفاع مقدس، روابط روحانی و قدسی بین افراد و سرزمینی که از آن دفاع میکنند، بهوضوح دیده میشود. این مفاهیم ریشه در مباحث دینی ما دارند و برای مخاطب جهانی قابلدرک نیست. در حالی که بسیاری از جنگهای دنیا، بهجز جنگهای صلیبی، جنبه دینی و ایدئولوژیک ندارند.
۴. حضور نداشتن در جشنوارههای بینالمللی: متأسفانه معیارهای جشنوارههای بینالمللی با سینمای معنوی و شهادتطلبانه ما سازگار نیست و نگاه منفی به ترویج فرهنگ معنوی و شهادتطلبی ما دارد.
۵. رقابت با سینماهای بزرگ جهان: فیلمهای جنگی خارجی با هزینههای بالا، جزئیات بیشتر و سرعت عمل بیشتری ساخته میشوند. این فیلمها پر از صحنههای اکشن و هیجانانگیز است، در حالی که فیلمهای دفاعمقدس ما معمولا با ریتمی آرام، شاتهای طولانی و گاهی کسلکننده ساخته میشود.
۶. جنبههای احساسی و ملی: در فیلمهای دفاع مقدس، بر ارزشهایی مانند فداکاری، ایثار، شهادت و دلاوری تأکید میشود. این مفاهیم برای مخاطب ایرانی جذاب است، اما برای سایر ملتها ناشناخته و نامأنوس است.
برای داشتن یک سینمای دفاعمقدس پویا و موفق در سطح جهانی، باید محدودیتهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را با بهروزرسانی و یافتن زبان مشترک بینالمللی برطرف کنیم. همچنین، بازاریابی فیلمها باید بهگونهای باشد که محتوای تولیدشده به ذائقه بینالمللی نزدیکتر شود. با زبانی قابلفهم و درک، میتوانیم فرهنگ دینی، پایداری و مقاومت خود را به جامعه جهانی انتقال دهیم و آنها را برای مخاطبان بینالمللی قابلدرک کنیم.
ذوالفقاری: به نظر من با توجه به تحولات منطقه و جنگهای متعددی که در این بخش از کره زمین روی داده و همچنین پیشینه فرهنگی مشترک که همین عامل باعث ایجاد ترس در کشورهای غربی شده چون اعتقاد دارم تمام این جنگها ریشه در دولتهای غرب دارد. تولید فیلمهای دفاعمقدس برای کشورهای منطقه، به عنوان ابزاری فرهنگی و اجتماعی، ضروری است. این فیلمها میتوانند ارزشهای مشترک ملتها، از جمله ایثار، مقاومت و اتحادرا به تصویر بکشد وبه تفاهم و همبستگی بین ملتهای منطقه کمک کند.یکی از دلایل اصلی برای تولید این فیلمها،ایجاد درک متقابل و نزدیکتر کردن فرهنگهاست. دوران دفاعمقدس ایران، با تاریخ و وقایع مشابه در کشورهای منطقه همخوانی دارد و میتواند به معرفی و تبیین تجربیات مشترک کمک کند. این فیلمها میتوانند خاطرات مشترک و رنجهای گذشته را به تصویر بکشد و به تقویت همبستگی ملی و منطقهای بپردازد.
برای افزایش مناسبات فرهنگی و تولید این فیلمها، چند راهکار پیشنهاد میشود:
۱- ایجاد پروژههای مشترک سینمایی بین کشورهای همسایه برای کمک به تبادل تجربیات و تکنولوژی سینمایی و تولید فیلمهای با کیفیتتر.
۲- برگزاری جشنوارههای سینمایی و نمایشگاههای فرهنگی مشترک، برای نمایش آثار دفاعمقدس و تبادل فرهنگی بین کشورها.
۳- تبادل دانشجویان سینما و برگزاری کارگاههای آموزشی مشترک، برای تربیت نسل جدید فیلمسازان وآگاهی از تجربیات مشترک و ارزشهای دفاعمقدس.در نهایت، تولید فیلمهای دفاعمقدسی چون قلب رقه و اجرای راهکارهای ذکر شده، برای تقویت مناسبات فرهنگی و افزایش همبستگی بین ملتها با فرهنگ مشترک.
ستوده: سینمای دفاعمقدس میتواند گفتمان جدیدی را با روایتهای تازه برای مردم دنیا مطرح کند. تاکنون مردم دنیا تنها سینمای جنگ و ضد جنگ را دیدهاند، اما سینمای دفاع مقدس، سینمای ارزشها و زیباییهاست که هرگز نمیمیرد و همیشه زنده است. این نشان میدهد جان دفاعمقدس و ادبیات مقاومت برخاسته از فطرت انسانهاست و به بیداری وجدانهای سالم در سراسر جهان نفوذ دارد. در سالهای اخیر، بهویژه دو سال اخیر، سینمای دفاعمقدس میتواند در یک ژانر بزرگتر بهعنوان سینمای مقاومت بازتعریف شود.این فضا مشترک است. ادبیات دفاعمقدس امروز با عنوان ادبیات مقاومت میتواند جان دوبارهای به سینمای دفاعمقدس بدهد که در دهه ۹۰ بهشدت دچار افول شده بود. با ساخت فیلمهایی مانند موقعیت مهدی این سینما جان دوباره گرفت و جوانانی که به این حوزه جذب شدند شروع خوبی داشتند اما متاسفانه برخی از این استعدادها به دلیل مدیریت ناصحیح از دست رفتهاند. آقای مهدویان که با ایستاده در غبار و آخرین روزهای زمستان شروع کرد، میتوانست به یک کارگردان مطرح تبدیل شود اما با پرداختن به دیگر ژانرها موقعیت خود را از دست داد.امیدواریم این رویشها همچنان ادامه داشته باشند و در صورت افتادن در مسیرهای نادرست، دوباره به مسیر درست بازگردند. بهویژه با رویدادهای اخیر در محور مقاومت، بیداری جهانی اتفاق افتاده است. تجمعها و تحصنها در حمایت از مقاومت مردم غزه و فلسطین نشان میدهند که جان دفاعمقدس و ادبیات مقاومت برخاسته از فطرت انسانهاست و نفوذ جهانی دارد. بهترین فرصت است که نهادهای مرتبط با برنامهریزی منسجم و بلندمدت وارد این حوزه شوند.
زهرایی: علاوه بر این، ما باید فرهنگ ایثار، شهادت و دفاع از وطن را که در دوران جنگ تحمیلی و دفاعمقدس تجربه کردیم، بهدرستی به تصویر بکشیم. برای تحقق این هدف، نیازمند حمایت تمامی ارگانها و نهادهای مرتبط هستیم.
در پایان از منتقدان تقاضا دارم همانطور که دوستان اشاره کردند، فیلمهای دفاعمقدس را بهصورت علمی تحلیل کنند. برگزاری نشستها و ویژهبرنامههای اختصاصی برای بررسی فیلمهای موفق این حوزه و استخراج الگوهای موفقیت آنها بسیار ضروری است. همچنین، باید به علایق و استقبال جوانان از این فیلمها توجه ویژهای شود تا تولیدات این حوزه ادامهدار باشد. جامعه ما به حجم زیاد سینمای سطحی و سخیف نیازی ندارد، بلکه به سینمایی با کیفیت و والا نیازمند است.