با وحید اسدی، مدیر رادیو جوان درباره رویکرد‌های جدید این رادیو در ۲۸ سالگی تأسیس آن گفتگو کردیم

ربع قرن با رادیو جوان

دکتر وحید اسدی به‌ظاهر جوان نیست اما با دلی جوان و پرانرژی در «استودیوی جام‌پلاس» روزنامه جام‌جم حاضر شد و به ریزترین سوالات دبیر رسانه (میثم رشیدمهرآبادی) پاسخ گفت. حس و حال او در همراهی با جوان‌‌ها و اشتیاقی که در صدایش وقتی از جوان‌ها صحبت می‌کرد ما را هم سر ذوق آورد. مطمئنیم شما هم از خواندن این گفت‌وگو لذت می‌برید و احساس جوانی می‌کنید.
دکتر وحید اسدی به‌ظاهر جوان نیست اما با دلی جوان و پرانرژی در «استودیوی جام‌پلاس» روزنامه جام‌جم حاضر شد و به ریزترین سوالات دبیر رسانه (میثم رشیدمهرآبادی) پاسخ گفت. حس و حال او در همراهی با جوان‌‌ها و اشتیاقی که در صدایش وقتی از جوان‌ها صحبت می‌کرد ما را هم سر ذوق آورد. مطمئنیم شما هم از خواندن این گفت‌وگو لذت می‌برید و احساس جوانی می‌کنید.
کد خبر: ۱۴۹۵۳۲۱
نویسنده حسنی خواجه‌زاده / گروه رسانه
 
پادکست در رادیو جوان حضور و تاثیر جدی دارد. گفت‌وگوی‌مان را از همین ویژگی شروع کنیم... 
من چون سال‌هاست پادکست می‌سازم و کار خودم است، برای همین از اول وارد این کار شدم.
به‌طور زیرپوستی و نرم پادکست دارد جای بسیاری از‌ رسانه‌ها را می‌گیرد. اما کسی لو نمی‌دهد که چه پادکستی گوش می‌کند، یعنی در عین تأثیر، چون آدم از پادکستی که گوش می‌دهد خیلی زود شخصیتش لو می‌رود. به همین خاطر یک امر شخصی است.
پادکست رقیب رادیوست. الان بیش از ۱۵‌ هزار پادکستر فارسی فعال‌ دارند کار می‌کنند. ۱۵‌ هزار تا خیلی است، اگر چه در اشل جهانی ما خیلی عقب هستیم.
در‌ تولید محتوا؟
پادکست فقط تولید محتوا نیست، به طول مثال ما پادکست‌های معارفی خوبی داریم که خوب تولید می‌شود، بارگذاری هم می‌شود اما شنونده اش آن طور که باید باشد، نیست. پادکستی که یک ریتم تولید و پخش منظم دارد و مخاطب دارد و با خودش همراه می‌کند، الان ما بیش از
 ۱۵ هزار پادکستر فعال هست که مثلا در سطح جهانی بیش از میلیون است. با این حال ما باز هم خوبیم.
 ۱۰ سال است حدودا پادکست در ایران [آمده]. سال‌ها پیش به کلاس‌های  پدر پادکست فارسی می‌رفتم. فرهنگ و رسانه درس می‌داد. سال ۱۳۹۵ می‌گفت ۳۵ پادکست فارسی داریم و حالا این عدد رسیده به ۱۵هزار پادکست. ضمن این‌که رسانه جوان‌ها به ویژه جوان‌هایی که اهل دانشگاه هستند، دانش آموز هستند، روی گوشی‌شان هست، ما نمی‌توانیم تعهد ایجاد کنیم که حالا رادیو گوش کن، تلویزیون را تماشا کن، اصلا رسانه آنها متفاوت است، ما نمی‌توانیم بگوییم تو بیا در میدان بازی من، من باید برای تو... من نمی‌توانم به جوان بگویم تو با زبان من حرف بزن، من باید با زبان جوان حرف بزنم تا بتوانیم با هم حرف بزنیم، اگر بخواهیم با هم حرف بزنیم. اگر نخواهیم حرف بزنیم که هیچی، داستانش جداست.
 پس این ظرفیت وجود دارد که شما به عنوان یک مدیر با صدای بلند بگویید که پادکست می‌سازید؟ 
حتما شده، حتما مدیران ارشد هم می‌دانند و اتفاقا رادیو جوان دو دوره رویداد ملی پادکست فارسی را برگزار کرد، به خاطر این که متوجه اهمیت آن شده اند و ما از پادکسترهای فارسی درجه یک خواهش کردیم که بیایید کنار همدیگر، با هم رفاقت کنیم، از هم یاد بگیریم، به هم کمک کنیم. ما رویداد هستیم، اصلا به رقابت خیلی فکر نمی‌کنیم، بیشتر به رفاقت فکر می‌کنیم و باشگاه‌هایی هم هست که در کانون فرهنگی با همدیگر، از هم یاد بگیریم، در هم افزایی، به هم کمک کنیم و اتفاقا در رادیو جوان الان در بخش مهمی، یک ساعت مهمی در کنداکتور باشگاه پادکست‌های جوان است که اصلا در آن ما فقط پادکست معرفی می‌کنیم، پادکستر می‌آید اینجا، ما از او داریم حمایت می‌کنیم. شعارمان در آن بخش این است که رادیو جوان حامی پادکست فارسی.
چه انگیزه‌ای برای این همراهی دارند؟ انگیزه این‌که بیایند و در رسانه‌ملی حاضر شوند، چون احتمالا عمدتا دنبال‌ یک محتواهایی هستند که نمی‌توانند در شبکه‌های رسمی آن را...
طبیعی است که پادکست یک رسانه انفرادی است، یعنی یک نفر خودش زنجیره تولید محتوا را به صورت انفرادی انجام می‌دهد؛ یعنی پژوهش می‌کند، نویسندگی می‌کند، ضبط می‌کند، روایتگری می‌کند، میزبانی می‌کند، ادیت می‌کند، منتشر می‌کند، گرافیکش را آماده می‌کند، همه مجموعه را یک نفر یا دو نفر انجام می‌دهند.از طرف دیگر پادکست رسانه غیررسمی است نه رسمی، لذا آنها به رسانه رسمی نه خیلی نیاز دارند نه ما در روند تولید و انتشار پیام به هم متصل و مرتبط هستیم، منتها چند نکته مهم وجود دارد: یکی این‌که پادکست امتداد به روزرسانی شده رادیو می‌تواند باشد، یعنی کسی  که پادکستر است باید اصول صدا را بداند، کمی از صدابرداری اطلاع داشته باشد، نویسندگی بداند، رسانه صدا پایه بداند، پژوهش را برای این بخش بشناسد، میزبانی هوستینگ را بشناسد در این زمینه و در تولید محتوا و انتشار و امتدادش کمک کند.ما چون در امتداد هستیم یک برادرخواندگی لااقل با هم داریم. در رادیو تعداد بسیار زیادی بچه‌های حرفه‌ای داریم که گوینده یا تهیه کننده هستند یا صدابردارند که می‌توانند پادکسترهای خیلی خوبی باشند، بنیه فنی یا علمی آن را هم دارند. این خیلی کمک می‌کند که بچه‌های ما هم یاد بگیرند و به بازار محتوای پادکست بیایند.از طرف دیگر پادکسترها هم اگرچه رسانه انفرادی‌ هستند اما می‌توانند با کمک یک دورهمی‌ دوستانه ای، به همدیگر کمک کنند این بچه‌ها و در فرآیند هم افزا هم اطلاعات رد و بدل شود، هم دانش و هم کار تخصصی انجام بشود. الان در باشگاه پادکسترهای‌ جوان رادیو جوان افزون بر ۱۶۲۰‌ نفر پادکستر عضو هستند، بعضی پادکسترها حرفه‌ای هستند، سال‌هاست دارند کار می‌کنند و بعضی‌ها هم تازه شروع کردند و دانشجو هستند.
 یعنی حدود ۱۰ درصد از پادکسترها را شما جذب‌ کردید.
حدودا، کمتر از ۱۰ درصد؛ بعضی از آنها ایران هم نیستند، چون روی رسانه اجتماعی عملا کار می‌کنیم، تک و توک هستند که در ایران زندگی نمی‌کنند، یا بسیاری از آنها در تهران نیستند اما با هم در تماس هستند. من چون عضو آن باشگاه هستم، می‌بینم که در گروه، مثلا می‌گوید من یک پادکستر با موضوع تاریخ هستم، نیازمند یک گوینده‌ای هستم که بتواند اینها را برایم بخواند. بعد به همدیگر کمک می‌کنند. یا در ادیت، در نویسندگی، در گرافیک، کاور و پوستر پادکست مهم است در هویت پادکست، به همدیگر کمک می‌شود. یک اتفاق خوبی است. یعنی رادیو جوان فقط این میز را گذاشته وسط که دور هم بنشینیم با هم رفاقت کنیم و بعد پادکست فارسی تولید کنیم. 
حجم تولیدات هم مهم است. تنوع محتوا، تنوع دسته‌بندی محتوا مهم است. حالا دیگر دوره‌ای که رسانه یکسویه باشد و بگوید من این را تولید می‌کنم و شما هم باید بشنوید، گذشته و کاملا چند‌سویه است و مخاطب خودش محتوا را انتخاب می‌کند. در این فرآیند محتوای صدا و پایه براساس تقاضای مخاطب، طبیعتا مخاطب می‌رود دنبال آن محتوایی که دلش می‌خواهد، آن راوی و موسیقی‌ای که دوست دارد و هر جایش را هم نخواهد، نگه می‌دارد. من پادکستر برای همین می‌فهمم و روی پلنم می‌بینم که شنونده‌ من چند نفر است، هر‌کدام تا کجای پادکست من را شنیدند و بعد رها کردند. این خیلی مهم است. من دیگر به صورت کور و گم و در مه و ابر محتوا تولید نمی‌کنم، می‌دانم شنونده من بعد از شنیدن سه دقیقه یا پنج دقیقه اول پادکستم رها کرده رفته، پس می‌فهمم نتوانستم در سه دقیقه اول شنونده‌ام را جذب کنم، پس در قسمت بعدی سعی می‌کنم این نقص را برطرف کنم. این خیلی به من تولیدکننده محتوا، توانی می‌دهد که در رادیو نداشتیم. چون من در رادیو باید بروم نظرخواهی کنم، سه ماه طول می‌کشد تا بیاید، خیلی هم دقیق نیست. اما این کاملا دقیق است، به من می‌گوید تا کجا شنیده، چه چیزی راجع به آن یادداشت و کامنت گذاشته، آیا پسندیده یا نپسندیده، یا به دوست یا کسی که با او تقارب فکری دارد این پادکست را شیر و پیشنهاد کرده یا نکرده، آیا دانلود شده یا نه، آیا من را دنبال‌ می‌کند یا فقط شنیده؟ تک‌تک اینها برای من تولیدکننده پادکست حیاتی است. فناوری این قابلیت را دارد در اختیار من قرار می‌دهد.
 پس مسیر سختی داشتید تا این را در اتمسفر رسانه‌ملی جا بیندازید؟
در شروع آن بالاخره یک تدافعی اتفاق افتاد، بسیاری از پادکسترها می‌گفتند که برای چی رادیو دارد وارد جایی می‌شود که ما هستیم؟ ما که داریم کارمان را می‌کنیم، رادیو می‌خواهد اینجا را هم در اختیار بگیرد ـ هنوز هم هست اما کمتر از گذشته شده ـ از روز اول گفتیم ما نه می‌خواهیم چیزی را در اختیار بگیریم، نه می‌خواهیم ممیزی بکنیم، نه می‌خواهیم به شما بگوییم چه‌کار بکنید یا نکنید، اگر می‌خواهید دور این میز جمع شویم و در مورد پادکست حرف بزنیم، با هم پادکست بسازیم و از هم یاد بگیریم و کمک کنیم. ما فقط میزبان هستیم و در دو سال رویداد ملی پادکست فارسی که شعار ما «خانه پادکست فارسی» است، گفتیم این خانه، این سقف و ستون را با هم سرپا کنیم، هیچ دخالتی در هیچ کاری نکردیم. هیأت داوران همه بچه‌های بیرونی بودند، بچه‌های درجه یک پادکستر که هیچ‌کدام با سازمان ارتباط رسمی ندارند، ممکن است تعدادی از آنها با ما همکار باشند، یک کار کاملا ملی و مردمی است.
 شما ثابت کردید که قرار نیست آقا بالاسری باشید و...
فکر کردیم چتر فراگیری باشد که هر کسی که در این کشور زندگی می‌کند یا نه، خارج از این کشور اما قوانین این کشور و نظام را قبول دارد، جایش همین جا هست، با هر سلیقه‌ای. دوره اول رویداد ملی پادکست فارسی که برگزار شد، یکی از بخش‌ها، پادکستری بود که در نروژ زندگی کرده و پادکست تاریخی منتشر می‌کند و شرکت کرد در مراحل داوری آمد بالا و جایزه گرفت. سال دوم پادکسترهایی بودند که داخل جغرافیای کشورمان هستند اما فارسی‌زبان نیستند، مثلا تبعه افغانستان یا عرب‌زبان یا کرد‌زبان هستند اما می‌خواستند پادکست‌شان را شرکت بدهند، کد ملی نداشتند حتی.
تاکید بر فارسی‌زبان بودن پادکست‌ها هم دارید؟
کلیدواژه مشترک ما پادکست فارسی است طبیعتا، ولی به نظرم باید برای این فکر بکنیم، هنوز به نتیجه و تصمیم قطعی نرسیدیم اما باید فکر کنیم برای پادکسترهایی که با زبان عربی، اردو و... هستند.
‌ با توجه به این‌که رادیوهای برون‌مرزی هم داریم، باید گسترش داد.
آن‌قدر که من مطلع هستم نسبت پادکست فارسی به زبان‌های دیگر، وضعیت بهتری دارد. داریم فکر می‌کنیم برای رویداد سوم، ویدئوکست‌ هم اضافه کنیم. اتفاقی که افتاده پادکسترها برای این‌که بتوانند محلی برای درآمد داشته باشند، سعی می‌کنند ویدئوکست تولید کنند و در یوتیوب و رسانه‌های این‌چنینی بارگذاری کنند تا درآمد داشته باشند و خیلی جدی شده، مثل این‌که برنامه‌های تلویزیونی جمهوری اسلامی، دارد پادکست می‌شود. یعنی آن آدم‌ها فهمیدند که پادکست چقدر شنیده می‌شود، نسخه پادکست آن را هم دارند تولید می‌کنند. اتفاق بزرگی است.
چه چیزی باعث می‌شود شنونده به‌جای رادیو، سراغ پادکست برود؟ آیا مشکل در محتواست یا فرم؟
در واقع، در هیچ‌کدام از این دو مشکل نداریم؛ بلکه دو نسل مختلف هستیم. من چگونه می‌توانم با دختر ۲۰ساله‌ام ارتباط برقرار کنم؟ وقتی می‌گویم بیایید با هم تلویزیون تماشا کنیم، او پاسخ می‌دهد که در آن ساعت می‌خواهد به اینترنت برود. اگر پیشنهاد دهم که با هم سریال تماشا کنیم، می‌گوید شما دنیای خودتان را دارید و من هم دنیای خودم را. او می‌گوید: من دنیای تو را درک می‌کنم، بنشین سریالت را تماشا کن و تو هم دنیای من را درک کن؛ چون من می‌خواهم با همسالانم در اینترنت گفت‌وگو داشته باشم.
پس این فقط تفاوت نسلی است؟
بله، این تفاوت نسلی است و تکنولوژی این مزیت را برای ما ایجاد و آن را پررنگ‌تر کرده است. هر نسل تعاریف خاص خود را دارد. البته رادیو در تمام دنیا مخاطبان خود را دارد و در همه کشورها شامل بخش‌های دولتی و خصوصی است. در کشور ما، رادیو بیشتر دولتی، اما همچنان زنده و فعال است. به نظر من، هیچ‌یک از این رسانه‌ها تهدیدی برای یکدیگر محسوب نمی‌شوند. نسل جدیدی در حال رشد است که به دنبال یافتن جایگاه خود در این فضاست.
به‌هرحال، هنگامی که تکنولوژی به مخاطب این امکان را می‌دهد که از میان محتواهای گوناگون، صداها، اجراها و موسیقی‌های مختلف انتخاب کند و بر اساس سلیقه شخصی‌اش، گویش و موسیقی را در زمان دلخواه خود بشنود، طبیعتا به استفاده از آن تکنولوژی روی می‌آورد. برای مثال، رادیو ممکن است از ساعت ۴ تا ۵ یک برنامه خاص را پخش کند که ممکن است برای برخی از مخاطبان جذاب باشد، اما آنها نتوانند در آن زمان آن را بشنوند. پادکست این امکان را فراهم می‌آورد که هر فرد هر زمان که بخواهد به محتوا گوش دهد.
با امکاناتی که هوش مصنوعی ارائه می‌دهد، تصور می‌کنم در آینده شنوندگان پادکست قادر خواهند بود موسیقی مورد علاقه خود را در لحظه در برنامه بشنوند، صدای گوینده را تغییر دهند و شخصی‌سازی کنند و ... . هوش مصنوعی هر شش ماه برنامه‌های جدیدی برای دنیا معرفی می‌کند.
 آقای دکتر! متولد چه سالی هستید؟
متولد سال ۱۳۴۷ هستم و ۵۶‌ سال دارم. من چون معلم هم هستم، با جوان‌ها زیاد سر و کار دارم.
 تعریف شما از جوان در چه بازه سنی است؟
تعریف ما در رادیوجوان ممکن است با تعریف رسمی مرکز آمار متفاوت باشد، زیرا مخاطبان ما شامل میانسالان نیز می‌شوند. نمی‌توانیم بگوییم که فقط جوانان به ما گوش دهند؛ بلکه بسیاری از افراد با سلیقه و علاقه‌مند به موسیقی و سبک گفت‌وگوی ما هم در این میان هستند. به‌طور طبیعی، رادیوجوان به شیوه‌ای متفاوت از سایر شبکه‌ها می‌تواند این موضوع را بیان کند.
 آیا این موضوع را از طریق پیامک‌ها یا نظرسنجی‌ها متوجه می‌شوید؟
هر دو روش به ما نشان می‌دهد که علاوه بر مخاطب جوان، میانسالان نیز جزو شنوندگان ما هستند. هر دو نظرسنجی به ما می‌گوید که علاوه بر مخاطب جوان، مخاطب میانسال هم داریم. از طریق پیامک خیلی ذائقه مخاطب را‌ می‌فهمیم. می‌بینیم که در پیامک‌ها و کانال‌های‌مان، چون ما در همه برنامه‌های کاربردی و رسانه‌های اجتماعی رادیوجوان فعالیت می‌کنیم، هم چهره‌های اجرای‌مان فعال هستند و هم بسیاری از کاربران  از گروه‌های مختلف هستند، ولی جوان‌ها غالب هستند.
در برنامه شما به‌وضوح مشاهده می‌شود که اهتمام زیادی به حفظ و ارتقای زبان فارسی دارید. در این برنامه‌ها چه رویکردی را انتخاب کرده‌اید؟ 
من به‌عنوان کسی که تا حدودی در زمینه زبان فارسی تحصیل کرده‌ام، دغدغه‌های خاصی دارم. اما نکته‌ای که وجود دارد این است که وقتی به جوانان می‌گوییم به جای «فالوئر» از «دنبال‌کننده» استفاده کنند، این یک رویکرد خاص است که اشکالی هم ندارد و درواقع نهی می‌کنید از اشتباهی که درست هم هست. پیشنهاد می‌کنم به‌جای این‌که بگوییم این کار را نکنند، فضایی نرم و دلنشین از زیبایی‌های زبان فارسی را به آنها معرفی کنیم تا خودشان به سمت این موضوع گرایش پیدا کنند. به عبارت دیگر، به‌جای تعیین خط قرمز، به سمت ایجاد خط سبز حرکت کنیم. من به این رویکرد معتقد هستم.
 یک خط سبز قابل انعطاف ... .
بله. ما که سال‌های جوانی‌مان را سپری کردیم یادمان نرود که جوان از نصیحت‌شنیدن خوشش نمی‌آید، ما باید با زبان خودشان حرف بزنیم، اما از میراث زبان فارسی، از شیرینی زبان فارسی و از ثروت زبان فارسی صحبت کنیم. در رادیوجوان برنامه‌های بسیار متنوع و جذابی داریم.من پیشنهاد می‌کنم برنامه «فارسی با طعم شکر» ما را گوش کنید، برنامه ۵ دقیقه‌ای است ولی در آن ریشه یک ضرب‌المثل را در ادبیات فارسی دنبال می‌کنیم که کدام شعرا، شخصیت‌ها، نویسنده‌ها راجع به این صحبت کردند از گذشته تاکنون یا برنامه «ما با زبان فارسی ما می‌مانیم» را بشنوید، ۴۰ ثانیه است اما ما معتقدیم که ما با زبان فارسی می‌مانیم، هویت ما، دوام و قوام ما، کشور ایران با زبان فارسی گره خورده، ما این را باور داریم و سعی می‌کنیم این باور را منتقل کنیم. خواهش می‌کنم برنامه «تاریخ نوشت» ما را بشنوید که ما بیهقی‌خوانی داریم، جهانگشای جوینی می‌خوانیم، شاهنامه فردوسی، گلستان سعدی می‌خوانیم با بهترین‌ها. زبان اساسا یک موجود زنده است که در تمام دنیا  زایش می‌کند، اصطلاحات جدید پیدا می‌کند. 
 با توجه به حساسیت‌های سازمان به پاسداشت زبان فارسی، از آن طرف زبان جوانی اقتضا می‌کند که از این کلمات استفاده کنید و بگویید ما همکلام هستیم، بیایید محتوای ما را بشنوید. 
خیلی مرز سختی است، کار را هم سخت می‌کند. دوستانی که ما را می‌شنوند به ما توصیه می‌کنند بیشتر رعایت کنید، گاهی که ما با آنها صحبت می‌کنیم، می‌گویم خواهش می‌کنم الزامات امروز نسل جوان را بیشتر با هم مرور کنیم. جوان امروز کمتر از گذشته گوشش به حرف ما بدهکار است. جوان امروزی خودش دارد ادبیات خلق می‌کند، واژه‌سازی می‌کند. اگر من در رادیو جوان بیایم با ادبیات فردوسی صحبت کنم که خیلی فاخر است و قبولش داریم، چقدر جوان با ما ارتباط برقرار‌ می‌کند؟ اصل من چیست؟ یکی این‌که با مخاطب ارتباط برقرار کنم که همراه من باشد یا با زبان فارسی، یا با هر دو؟ اگر یک کدامش باشد خیالم راحت‌تر است، مثلا 
رادیو فرهنگ می‌گوید اصل برای من زبان فارسی است، تکلیفش معلوم است، من می‌توانم هر دوی اینها را داشته باشم اما باید نرمش و هنرمندی‌ام بیشتر باشد. 
 در مورد برنامه‌های ۵ دقیقه‌ای گفتید، کنجکاو شدم بپرسم واقعا کنداکتور این‌قدر پرضرب است که برنامه ۵ دقیقه‌ای داشته باشند؟ 
بله، حتی برنامه‌های ۴۰- ۳۰ ثانیه‌ای هم داریم. چون تلقی من این است که در عصر ارتباطات و هزاره کنونی، آدم‌ها صبرشان کمتر و عجله‌شان بیشتر شده، قبلا در یک رستوران دیزی می‌گرفتیم که آیین خوردنش نیم ساعت یک ساعت طول می‌کشید، الان یک ساندویچ، مردم الان لقمه‌ای شدند، رسانه‌ها در دنیا می‌گویند این کپسول را بگذار دهنت برو، پس مدل عوض شده. ما اگر معتقدیم که می‌خواهیم به‌روز رسانه‌داری کنیم باید ادبیات و زیست‌بوم رسانه‌های جدید را متوجه باشیم و رعایت و درک کنیم. بنابراین گفت‌وگوی آنچنانی طولانی اقلا در رادیو جوان دیگر جا ندارد. 
برنامه‌سازهای رادیو جوان به این تفاوت‌ها تن داده‌اند؟
حتما‌؛ برنامه‌سازهای رادیو جوان بهترین برنامه‌سازهای رادیو هستند. لیگ رادیو جوان، لیگ دیگری است. 
 شنیدم نوجوان‌هایی را آوردید برای برنامه‌سازی. 
بی‌نظیر هستند، مجری‌های ۱۳ - ۱۲ ساله که دنیایی هستند. ماشاءالله به این نسل که درجه یک و متفاوت هستند. خودشان خلاقند فقط کافی است ما به آنها اجازه بدهیم خلاقیت‌شان را به ظهور برسانند که الحمدلله این اتفاق دارد می‌افتد. ما شاید اولین شبکه رادیویی بودیم که با هوش مصنوعی شروع به کار کردیم و‌ الان برنامه بسیار درجه یکی مبتنی بر هوش مصنوعی در حوزه موسیقی داریم. 
 مداخله هوش مصنوعی چند درصد است؟
متفاوت است. از همه چیزش تا کمی، ولی برنامه‌ای داریم که همه چیز آن با هوش مصنوعی است.
 قاعدتا هزینه‌های آن هم پایین است. 
بله، اما ما به اصالت صدا اعتقاد داریم و باید حواس‌مان باشد که این را از دست ندهیم. به هر حال موهبت جدیدی است که وارد زندگی‌مان شده و به‌سرعت دارد در زندگی‌مان رسوخ می‌کند. بچه‌های ما در رادیو جوان با استفاده از هوش مصنوعی موسیقی درجه یک تولید می‌کنند. از این موقعیت داریم استفاده می‌کنیم. 
باشگاه‌ها را هم بفرمایید. 
رادیو جوان ۵ باشگاه دارد. تقریبا بیش از یک‌سال از تولد آنها گذشته. اولین باشگاه، باشگاه پادکسترهای جوان بود که تأسیس شد، اینها همه در رسانه‌های اجتماعی فعال هستند، عضوگیری می‌کنند از جاهای مختلف کشور ــ حضوری یا روی شبکه‌های اجتماعی -
خودشان آموزش می‌دهند، همان میز دورهمی را دارند، یک تهیه‌کننده رادیو دارد کار هر کدام را انجام می‌دهد و یک گروهی با هم کار می‌کنند. باشگاه پادکسترهای جوان همان وای پی سی است که راه افتاده، الان هزار و شصت و اندی‌ عضو دارد که دورهمی‌های فصلی دارند. یک کارگاه آموزشی هست مثل کارگاه استفاده از افکت در پادکست و... به‌صورت علمی با هم کار می‌کنند. 
 ارتباط‌شان با رادیو جوان باعث می‌شود اعتبار بگیرند؟
طبیعتا. ما از آنها حمایت می‌کنیم. ضمن این‌که هر کدام از باشگاه‌های ما یک برنامه ویژه روی آنتن دارند. باشگاه پادکستر جوان هر شب‌ اجرا می‌شود، هر شب یک پادکستر مهمان آن است، قصه‌اش را می‌گوید، معرفی می‌کند ضمن این‌که در آن آموزش هم می‌دهیم برای پادکستر شدن، این برنامه ۲۵ دقیقه است. برای هر یک دقیقه برنامه‌ریزی داریم، آنتن رادیو جوان طلاست و نمی‌توانیم از آن صرف‌نظر کنیم. بعد باشگاه طنزپردازان جوان آمد، بی‌آر‌تی، اتفاقا براساس بی‌آرتی، یعنی اتوبوسی است که سوار می‌شوند بچه‌ها و ایستگاه به ایستگاه در طول هفته تا می‌رسند به جمعه و برنامه مفصل ۶۰ دقیقه‌ای که در آن کسانی که احساس می‌کنند قریحه طنز دارند برنامه را به‌دست می‌گیرند. 
باشگاه سوم، باشگاه رادیو نوجوان ماست. ما در این باشگاه بیش از ۱۰۰ نفر عضو داریم از تهران و شهرستان، می‌آیند آنجا و اجرا، نویسندگی، گزارشگری، صدا پیشگی و بازیگری می‌کنند، بچه‌هایی درجه یک که اغلب دبیرستانی هستند. 
یکی از کارکردهای رادیو جوان از گذشته‌های دور این بود که دریچه صداوسیما باشد برای ورود آدم‌های بااستعداد و نخبه می‌آمدند، برنامه‌ساز می‌شدند، برنامه یاد می‌گرفتند و بعد می‌رفتند رادیو و تلویزیون. خیلی از اسم‌های آشنای امروز در تلویزیون از رادیو جوان آمدند داخل، مانند احسان علیخانی، علی ضیاء و...
 اساسا کسانی که از رادیو به تلویزیون برسند ماندگارترند.
چون به محتوا دسترسی بیشتری دارند و بعد وارد فرم تصویری می‌شوند و آن را هم مال خودشان می‌کنند. 
باشگاه نوجوانان ما هر روز حدود ظهر یک برنامه دارد به نام جورواجور، بچه‌ها دور هم می‌نشینند و خودشان برنامه را می‌نویسند و اجرا می‌کنند. حدود ساعت ۱۲:۳۰ تا ۱۳. 
باشگاه چهارم ما، باشگاه گزارشگران جوان است. با هسته اولیه
 ۱۱ گزارشگر حرفه‌ای شروع شد و بعد شروع کردند به عضوگیری از همه جای ایران، هر کسی که علاقه‌مند بود به گزارشگری، آمدند به صورت شبکه‌های اجتماعی الفبای گزارشگری را یاد گرفتند از بچه‌های خودمان و از همان شهر و محله‌شان شروع کردند. ما روزی سه بخش باشگاه گزارشگران داریم، صبح، بعدازظهر و شب، گاهی اوقات به خاطر خبرهای زیاد، چهار تا هم می‌شود. ضمن این‌که بخش‌های جدی‌تر هم دارد، مثلا بچه‌های گزارشگر حرفه‌ای ما هر روز در مجلس هستند، با دولت و سخنگوی وزارتخانه‌ها و حیات دولت هستند. همه‌شان لوگو دارند و کار حرفه‌ای می‌کنند.
و باشگاه پنجم...
یکی از مهم‌ترین یا شاید مهم‌ترین باشگاه رادیو جوان، باشگاه دانشمندان جوان است. هرکدام از این باشگاه‌ها در یک گروه تعریف شده، مدیر گروه مسئول راهبردی آن است، که کارشان دور هم آوردن نخبگان علمی کشور است. رتبه‌های اول کنکور و المپیادها، الان ۱۹۹ نفر عضو داریم. این بچه‌های نخبه جمع شدند، گواهینامه و کد عضویت گرفتند، عضو باشگاه دانشمندان جوان شدند، اینها آینده کشور هستند. باید جایگاه علم در کشور ما برجسته‌تر شود و از طریق دانش، کشور می‌تواند رشد کند. ما وظیفه‌مان است که جایگاه علم را قوی کنیم. رادیو جوان در معاونت صدای جمهوری اسلامی قرارگاه دانشگاهی است و کار اصلی ما روایت پیشرفت علم و فناوری در کشور است. باشگاه دانشمندان جوان هر روز ساعت ۱۴ تا ۱۴:۳۰ با یکی از این بچه‌ها گفت‌وگو می‌کند. برای الگوسازی جوان‌ها و نوجوان‌های دیگر، هم یافته‌های علمی کشور را می‌گویند هم از خودشان که چه مسیری را طی کردند تا شدند یک نخبه و نابغه علمی می‌گویند. ضمن این‌که من مخاطب به کشورم افتخار می‌کنم.‌ این باشگاه هم هرفصل یک دورهمی دارد که در دانشگاه‌های مختلف برگزار می‌شود. این کار بسیار مهمی است که ما وظیفه داریم نسل جوان‌مان را به آینده روشن کشور امیدوار کنیم که از این طریق انجام می‌شود. 
باشگاه دانشمندان یک بخش این کار است اما برنامه رادیوم هر روز ۹ صبح پخش می‌شود که بسیار شنیدنی است. برنامه آباد ایران را داریم که کارش معرفی تشکل‌های دانش‌بنیان سراسر کشور است. موتور جست‌وجو داریم که این را براساس رواج علم و سواد رسانه‌ای طراحی کرده‌ایم. 
برنامه گَس، گل برنامه ماست که براساس هوش مصنوعی است، چرا گس؟ گس مزه پنجم است، نه شور است نه شیرین نه تلخ و ترش، گس است نمی‌دانیم چیست، هوش مصنوعی نمی‌دانیم چیست، جدید است. یک برنامه ظهرگاهی است که مخاطب جوان را با قابلیت‌های هوش مصنوعی آشنا می‌کنیم. 
بیشتر این برنامه‌ها پادکست هم می‌شود، باشگاه دانشمندان و پادکسترها، پادکست دارند. رادیوی ما پادکست درجه یک دارد که الان بیش از ۱۶۰ هزار تا دنبال‌کننده دارد. اینها در رسانه‌های اجتماعی هم عضوگیری کردند و کار می‌کنند با مخاطب. هرجا مخاطب هست ما کار می‌کنیم. در کست باکس، ساند کلاد و هرجای دیگر که بتوانیم، پادکست می‌گذاریم. اتفاقا ما به بچه‌ها می‌گوییم دو تا نسخه تولید کنید یک نسخه برای آنتن، یک نسخه برای پادکست. پادکست‌های موسیقی ما هم پادکست‌های خوبی است. 
پادکست‌هایی هم تولید می‌کنیم که نمی‌توانیم از آنتن پخش کنیم، به خاطر مباحثی که مطرح می‌شود، بار حقوقی و بار شاید کمی اخلاقی ممکن است داشته باشد. مثلا در حوزه اعتیاد کار می‌کنیم و چند برنامه درجه یک تولید می‌کنیم که بعضی‌های آن از آنتن پخش نمی‌شود، مانند پادکست هتل کارتن که راجع به معتادان کارتن‌خواب است. یا پادکست مثلث که راجع به مسائل سلامت روان و مسائل زناشویی زوج‌ها است، این را پادکستش را داریم می‌سازیم اما از آنتن پخش نمی‌کنیم. 
این‌قدر برنامه خوب معرفی کردید که دلم نمی‌آید بپرسم کدام برنامه را شخصا دنبال می‌کنید...
همه برنامه‌ها خوب هستند، برنامه صبح ما درجه یک است، جوان ایرانی سلام، ۶ تا ۸ صبح، برنامه بسیار خوبی است که بیشترین پیامک را در آن برنامه داریم. بین ۱۷ تا ۲۰ هزار پیامک فقط در آن دو ساعت، یک رکورد است برای برنامه تلویزیونی.
اگر نکته پایانی دارید بفرمایید.
راجع به این‌که بچه‌های رادیو جوان فقط در استودیو نیستند، در دل مردم و کنار مردم هم هستند با یک برنامه بسیار خوب هر چهارشنبه در حرم امام رضا (ع) با برنامه «با تو حالم خوب است»، بچه‌های ما مدت‌هاست که هر چهارشنبه، برنامه‌شان را از حرم
 امام رضا (ع) می‌روند و با مردم صحبت می‌کنند. با تو حالم خوب است، از آن قله‌های حال خوب رادیو جوان است که حیفم آمد نگویم. بچه‌های رادیو جوان مستندسازهای بسیار خوبی هستند. 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
ربع قرن با رادیو جوان

با وحید اسدی، مدیر رادیو جوان درباره رویکرد‌های جدید این رادیو در ۲۸ سالگی تأسیس آن گفتگو کردیم

ربع قرن با رادیو جوان

نیازمندی ها