درروزهای تعطیل نوروز که هنوز بسیاری از مردم درسفر بودند،پزشکان و پرستاران در مراکز درمانی مشغول ارائه خدمات درمانی به بیماران و مراجعهکنندگان بودند. روز طبیعت، فرهاد سراغی، پرستار طرح این بیمارستان که در بخش اورژانس بستری حضور داشت در حال انجام کارهای روزانه خود بود که صدای درمانده و فریاد کمکخواهی مردی در سالن تریاژ بیمارستان پیچید. سراغی در گفتوگو باجامجم از روز حادثه میگوید: «حوالی ساعت۲۳ شب صدای فریاد مردی را شنیدم که سرآسیمه درخواست کمک میکرد. با شنیدن صدای او به سمت در ورودی اورژانس دویدم و وقتی رسیدم دیدم پدری فرزندش را در حالیکه تنفس نداشت، در آغوش گرفته است. شرح حال که خواستم گفت تکه سیبی در گلویش گیر کرده است. البته به دلیل شرایط اضطراری و ازدحامی که در محل وجود داشت، امکان اینکه نحوه وقوع حادثه را بپرسیم وجود نداشت و به همین بسنده کردیم. کودک به دلیل نبود اکسیژن، سیانوز و کبود شده بود و هیچ تنفسی نداشت. بلافاصله عملیات «بک بلو»را آغاز کردیم و خوشبختانه و با کمک خدا تکه جسمی که در گلوی کودک بودخارج شد وگریه کرد.کل این عملیات ۳۰ ثانیه طول کشید. پس از برگشت تنفس، به سرعت او را به اتاق احیا منتقل کردیم و چون دچار کمبود اکسیژن شده و تب هم کرده بود، تشنج کرد. با حضور پزشک و تجویزهای دارویی، به سرعت اقدامات درمانی را انجام دادیم و پس از اکسیژنتراپی وضعیت جسمی کودک تا حدی ثابت شد. او را به بخش اطفال منتقل کردیم که دو سه روز آنجا بستری بود و سپس مرخص شد.» این پرستار ۳۰ ساله که علاوه بر فعالیت در حوزه درمان، نجاتگر و مسئول پایگاه امداد و نجات شهید نثاری نهاوند نیز هست، ادامه میدهد: «حدود ۱۱سال به صورت داوطلبانه در هلال احمر فعالیت داشتم و یک سال است که به صورت شرکتی جذب هلالاحمر شدهام. ضمن اینکه پرستار طرح بیمارستان نیز هستم و یک سال از پایان طرحم باقی مانده است. چون مربی تخصصی امداد و نجات هستم و این موارد را تدریس میکنم، با چنین مسائلی برخورد داشتهام. خوشبختانه و با کمک خدا این حادثه ختم به خیر شد.پس از این ماجرا از طرف مدیریت بیمارستان هم مورد تقدیر قرار گرفتم. البته من به وظیفهام عمل کردم و آن لحظه فقط به فکر نجات جان آن کودک بودم.»