روایتی از یک سنگر مخفی
مجتبی احسانی، یکی از تهیهکنندگان مجموعه ۰۲۴ که در خلال صحبت با عوامل، توضیحاتی درباره روایت کلی سریال و سکانس مربوطه ارائه میکند. او به جامجم میگوید: داستان این سریال، مربوط به قایقسازی در یکی از سنگرهای مخفی دوران دفاعمقدس است. قصه ما به یک قایق خاص مربوط میشود که در این دوره طراحی و ساخته شد. در این مکان، گروهی بهصورت مخفیانه مسئول طراحی و ساخت این قایق بودند. شخصیت اصلی داستان، یونس با بازی نیما نادری است که در واقع طراح و سازنده قایق است. کنار او عمو رضا با بازی جعفر دهقان قرار دارد که نقش پدرخواندهاش را ایفا میکند. داستان به جایی میرسد که یک نفوذی در مقر لو رفته و دستگیر میشود. همزمان با این واقعه، قایق باید برای آزمایش آماده شود؛ آزمایشهایی که قرار است در عملیات انجام شود. سکانسی که الان در حال ضبطش هستیم مربوط به زمانی است که فرمانده قرار است بچهها را از وضعیت رفیقشان مطلع کند.
بعد از صحبت احسانی، صدای سهدویک بلند میشود تا صداها فروکش کند. صدای باد در نیزارهای نزدیک هور، تنها صوتی است که در قاب دوربین ثبت میشود. عقیل بهرامی ایفاگر نقش سیدناصر، در این سکانس در حال صحبت با بچههای سنگر است. وقفهای میان دو سکانس ایجاد میشود تا فرصتی دوباره برای صحبت با احسانی فراهم شود. این تهیهکننده توضیحاتش را اینطور بیان میکند: در سالهای دفاع مقدس، نوآوریهایی پدید آمد که بعدها پایهگذار تحولات بزرگی در عرصه نظامی کشور شد. یکی از این دستاوردها، قایقی بود که بعدها با عنوان «قایق عاشورایی» شناخته شد؛ قایقی که در تنگه هرمز و خلیجفارس مورد استفاده قرار گرفت و طراحی اولیه آن توسط یک جوان ایرانی ۱۸ یا ۱۹ ساله انجام شده بود. این قایق در ابتدا به شکل یک شناور معمولی طراحی شد اما ویژگیهای خاص و طراحی هوشمندانهاش باعث شد تا در عملیاتهای مختلف، دشمن حتی متوجه وجود آن نشود. در برخی عملیاتها این قایقها در میان نیزارها پنهان شده و ناگهان شلیک خود را آغاز میکرد. بعدها، زمانی که نمونههایی از این قایقها در میدان نبرد باقی ماند، عراقیها نسخهای ناقص از آن را کپی کردند؛ نسخهای که از روی نمونه اولیه ایرانی، تقلید شده بود. طراح اصلی این قایق، آقای حمامی بود که در آن زمان از جوانان خلاق جبهه بود. قایق مورد نظر با کد محرمانه «۰۲۴» ثبت شده بود تا هویتش فاش نشود. بهمنظور گمراهکردن دشمن، نام «عساکره» را که برگرفته از نام یکی از فرماندهان اهل جنوب بود، روی آن گذاشتند. این انتخاب باعث شد ذهن کسی متوجه اهمیت یا ماهیت این قایق نشود.
وی در خصوص همکاری با کارگردان هم میگوید: از حدود شش سال قبل نگارش چند طرح و فیلمنامه پژوهشمحور درباره موضوع مربوط به دفاع مقدس، در مجموعه شمسهفیلم آغاز شد. از دل این پژوهشها فیلمنامه سریال تانکخورها توسط آقای رمضانیمقدم نگارش شد که در سیمافیلم تهیه، تولید و سال ۱۴۰۳ از شبکه ۳ به پخش رسید. در مسیر تولید سریال تانکخورها با علیرضا محمدی بهعنوان یک کارگردان جوان و با انگیزه آشنا شدیم که همان سال فیلم سینماییاش در جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان جایزه ویژه بهترین فیلم را کسب کرده بود و از همان ابتدا علاقه زیادی به قصههایی با موضوع دفاعمقدس نشان میداد. با توجه به پژوهشهای انجام شده از تاریخ مکتوب و شفاهی در جریان نگارش فیلمنامه و تولید سریال ۰۲۴ ایشان بهعنوان کارگردان این سریال معرفی و در کنار ما بهعنوان تیم سازنده با پیشبرد مراحل تحقیق و نگارش، کار را جلو بردند و نهایتا با آمادهشدن فیلمنامه در زمستان ۱۴۰۳ فیلمبرداری این مجموعه آغاز شد. تفاوت این مجموعه با سایر آثار جنگی در آن است که تمرکز اصلی آن بر زندگی و نقش مردم عادی در جنگ است؛ کسانی که در کنار فرماندهان، نقشهای مهم و گاه نادیدهای ایفا کردند. جنگ تحمیلی تنها محدود به چهرههای شناختهشده نبود. بسیاری از فرماندهان و رزمندگان گمنام، با ایدهها و تلاشهای خلاقانه خود، مسیر جنگ را تغییر دادند. قایق ۰۲۴ تنها یکی از نمونههای بیشمار ابتکارات فرزندان این سرزمین است که نشان میدهد، روح خلاقیت و ایثار در دل دفاعمقدس همواره زنده و جاری بوده است.
استفاده از تاریخ شفاهی
اما یکی از نکات قابل توجه در مورد سریال ۰۲۴، متفاوتبودن زاویه دید مجموعه فوق است. هاشم مسعودی، دیگر تهیهکننده این مجموعه در توضیح این زاویه دید، به جامجم میگوید: در این سریال تلاش شده است فضای فیلمبرداری به سمت مستندگرایی نزدیک شود. این نکته بسیار حائز اهمیت است و از سوی دیگر، فضای فیلمنامه و داستان نیز، براساس موضوعات واقعی شکل گرفته است. به عبارتی، واقعنمایی و مستندنگاری در این کار به خوبی انجام شده است. در واقع در این کار، درام و تاریخ شفاهی بهطور همزمان وجود دارند و بهعنوان دو بال این پروژه عمل میکنند. این دو عنصر یکدیگر را در پیشبرد داستان یاری میکنند. درام به تنهایی نمیتواند فضایی مناسب خلق کند، بلکه دکوپاژ و ساختار اجرا نیز، به این مسأله کمک میکند. همچنین این کار، بهطور خاص بر پایه متنی است که براساس تاریخ شفاهی نوشته شده است. در این مجموعه، درام و تاریخ به شکلی همراه با هم عمل کردهاند و ما در نقاطی از داستان وامدار تاریخ بودهایم و در جاهایی نیز بهطور مستقل بر درام تکیه کردهایم. در نهایت، ما در بخش فنی کار، با همین رویکرد پیش رفتهایم. در مواقعی که روایت مستندگونه و رئالیستی کار به ما کمک میکرد، از فرمهای مستندنگاری الهام گرفتهایم. بهطور کل، این پروژه نتیجه همکاری این دو بال، یعنی درام و تاریخ، و تلاش ما برای ایجاد فضایی جذاب و قابل قبول در روایت است.
بهدنبال یک چالش
بعد از ضبط سکانس تازه، فرصتی فراهم میشود تا گپ و گفتی با علیرضا محمدی، کارگردان سریال داشته باشم. او همزمان که سکانس را بازبینی کرده، با بازیگران جوان صحبت میکند و نکاتی به آنها میگوید. محمدی معتقد است که اعتماد به جوانان، در دوران دفاعمقدس هم کلید موفقیت بوده، چیزی که حالا خودش در کار کردن با جوانان در پیش گرفته تا این اعتماد بتواند روایت ۰۲۴ را تماشایی کند. محمدی درباره جذابیتهای تولید این اثر نمایشی به جامجم میگوید: یکی از جذابیتهای ساخت فیلم در ژانر دفاع مقدس، چالشهایی است که پیش روی فیلمساز قرار میگیرد. هر فیلمسازی دوست دارد این چالشها را تجربه کند اما نوع نگاهها و بازخوردهای جامعه متفاوت است. فیلمساز باید خود را در این پارادوکس قرار دهد که آیا موقعیت کنونی برای ساخت چنین اثری مناسب است یا خیر. این دغدغه اصلی فیلمسازان علاقهمند به این حوزه است.
محمدی از حضور جوانان و اعتماد رسانهملی میگوید که به گفته او، مسئولیت سنگینی برایش بوده. او اینطور توضیح میدهد: تهیهکنندگان این سریال دههشصتی هستند و نسلی جوان و پرانرژی را تشکیل میدهند. این اعتماد رسانهملی به افرادی که در جنگ حضور نداشتند تا یک اثر جنگی بسازند، اتفاقی جذاب و در عین حال مسئولیتی سنگین برای ما بود. ما موظف بودیم هر قدمی را با تحقیق و ثبات برداریم تا از هرگونه اشتباه، جلوگیری کنیم. در این سریال از تاریخ شفاهی استفاده کردیم. تکتک مراحلی که در داستان به تصویر کشیده میشوند، دارای فکت تاریخی هستند اما به دلیل اقتضائات نمایشی، محکوم به کم و کاستیهایی بودهایم. تمام اتفاقات و لوکیشنهایی که بازسازی میکنیم، بر مبنای تاریخ شفاهی استوار است.
محمدی با اشاره به موضوع اصلی داستان، یعنی ساخت قایق عساکره، تأکید میکند: این قایق یک شناسنامه کاملا مشخص دارد. به دلیل مشکلاتی که در سالهای ۶۳ و ۶۴ و در اثر نداشتن آتش عقبه، با آن مواجه بودیم، تصمیم به ساخت این قایق گرفته شد. خوشبختانه، آقای حمامی، طراح این قایق، در کنار ما قرار گرفت و با انرژی مثبت خود، به ما کمک کرد. من سعی میکردم حتی برای صحنههایی که ربطی به قایق نداشتند، از تجربیات ایشان استفاده کنم.
کارگردان «۰۲۴» در ادامه با تأکید بر اهمیت اعتماد به جوانان در این سریال میگوید: یکی از ایراداتی که نسل جدید به مدیران میگیرند، بیاعتمادی به جوانان است. ما در قصه خود این را نشان میدهیم که چگونه در دهه ۶۰ به جوانان ۱۷-۱۸ ساله اعتماد کردند و آنها چه اختراعاتی را به ثمر رساندند. وقتی این کار به من پیشنهاد شد، حسی شبیه به همان نگاه به یک جوان را داشتم که مسئولیتی به او سپرده شده است. نه تنها من، بلکه کل گروه ما جوان هستند و همین انگیزه را دارند. نقطه جذاب کارهای دفاعمقدس این است که تمام ایرانیها با هر عقیده و سلیقهای در یک سنگر قرار میگیرند. در پشت صحنه و جلوی دوربین این سریال، همه افراد با هر خط فکری و ایدئولوژی، انرژی خود را برای به ثمر رساندن این اتفاق خوب میگذارند.
قصهای که در ۰۲۴ روایت میشود، از منظر انتقال حقیقت به نسل جوان هم اهمیت دارد. محمدی در این خصوص با اشاره به اهمیت روایت درست تاریخ برای نسل جدید میگوید: ما روایتگر یک زمان تاریخی از کشورمان هستیم که در آن جوانان حرف اول و آخر را میزدند. در این سریال، هم به مدیریتی پرداختیم که به جوانان اجازه داد کار خود را انجام دهند و هم از آن جوانی گفتیم که دلسرد نشد و پای کارش ایستاد. من معتقدم قهرمان واقعی آنهایی بودند که به این جوانان میدان دادند. در مجموع، امیدوارم توانسته باشیم این پیام را به نسل جدید منتقل کنیم که دلسرد نشوند و بدانند که کشور به آنها نیاز دارد.
بازگشت به آثار دفاعمقدس
زیر سایه سنگر فرضی، باد کمجانی میوزد که کمی هوای دمکرده را قابل تحمل کرده. جعفر دهقان در کنار بازیگران جوان نشسته تا زمان ضبط برسد. او بازیگر شناختهشده این مجموعه است که نقش عمورضا را ایفا میکند. بعد از کمی استراحت، زیر همان سایه سنگر مینشیند تا از بازگشت به مجموعههای دفاعمقدس بعد از سالها دوری از این ژانر بگوید. دهقان عنوان میکند: عمو رضا، شخصیتی است که بهدلیل همراهی با فرزندخواندهاش، به شرایط خاصی کشیده میشود. در داستان، پدر و مادر این فرزندهخوانده جزو مبارزان و در حال فرار از دست ساواک بودند و او را به عمو رضا میسپارند. داستان از اینجا آغاز میشود که عمو رضا، این کودک را بزرگ میکند و در کنار او به جبهه میرود تا از او محافظت نماید. این کار برای من تجربهای جذاب بود. چون سالهاست در آثار دفاع مقدسی بازی نکرده بودم. با بازی در این مجموعه، یاد قدیم و سریالهای قبل افتادم و برایم جالب بود که بعد از سالها، دوباره بتوانم در یک مجموعه دفاع مقدسی حضور داشته باشم و در کنار آن، بتوانم از عهده نقش برآیم. وی ادامه میدهد: مدتها پیش جایزه بهترین بازیگر دفاعمقدس را از مردم دریافت کردم و حالا پس از وقفهای طولانی، این نقش برایم بسیار ارزشمند است. به خاطر اینکه دوباره توانستهام در فضایی که برایم عزیز است کار کنم، خوشحالم. عمو رضا نقشی کلیدی دارد و فرزندخواندهاش شاید به نوعی حاصل تربیت اوست. این شخصیت به نوعی نماد کسی است که درست تربیت شده و در شرایط سخت زندگی، از کودکی خود دور نشده است. نقش عمو رضا در داستان به شدت تأثیرگذار است. او در بحرانهای سخت، تلاش کرده در کنار فرزندخوانده خود حضور داشته باشد. انگار که حضور او در کنار این کودک، بهنوعی در تربیت این پسر تأثیرگذار بوده است.
دهقان تصریح میکند: نکته جالب این است که حال و هوای پشت صحنه کارهای دفاعمقدس نسبت به ۱۵ یا ۲۰ سال پیش تغییر زیادی داشته. حالا به خاطر جلوههای بصری جدید، ممکن است برخی احساس کنند که از واقعیت دور شدهایم اما این را باید بگویم که پروسه کار کردن با گروهی با تجربه و حرفهای، همچنان شگفتانگیز است و بهعنوان فردی که خودم هم در این حوزه حضور دارم، میتوانم بگویم کارهای دفاع مقدسی همیشه حس و حال خاص خود را دارند. ما همه با هم در این پروژه تلاش میکنیم گوشهای از فداکاریو از خودگذشتگی رزمندگان را به تصویر بکشیم. کارگردان با تمام عشق و احترام به جمعآوری این گروه پرداخته و جو بسیار خوبی در پشت صحنه حاکم است. خوشحالم که یک جوان با اشتیاق و متعهد کارگردانی این کار را برعهده گرفته است. او به جای رفتن به سمت کارهای آسان و پر درآمد، تمام تلاشش را برای تولید یک اثر دفاع مقدسی به کار گرفته. من از این بابت بسیار خوشحالم که نسل جدید در حال ورود به عرصه سینمای دفاعمقدس هستند و امید دارم که کارهای باکیفیتی ارائه کنند. تمام این عوامل یک گروه خوب و یکپارچه را تشکیل میدهند که برای موفقیت تلاش میکنند. امیدوارم نتیجه کار رضایتبخش باشد و مردم از آن لذت ببرند.
تلفیق مستند و درام
یوسف سبحانی، مدیر تصویربرداری این مجموعه است که نزدیکبودن نگاهش با کارگردان، توانسته یک روایت منجسم و یکدست را رقم بزند. او در حاشیه ضبط سکانسهای آن روز، زیر آفتاب تند میان نیزارها میایستد تا از جزئیات نگاه خود به این مجموعه بگوید. وی با اشاره به اهمیت هماهنگی بین تهیهکننده، کارگردان و عوامل اصلی فیلمسازی به جامجم میگوید: مهمترین نکته در فضای فیلمسازی این است که همه عوامل اصلی، از جمله تهیهکننده و کارگردان، نگاه مشترکی به فیلم داشته باشند؛ چه از نظر فرم، چه محتوا و چه تکنیکها. در جلسات متعدد با آقای محمدی به فرم مشخصی در فیلمبرداری رسیدیم که قرار است ترکیبی از تکنیکهای مستندگونه و فرم آثار شهید آوینی باشد. خوشبختانه رابطه دوستانه و رفاقتی ۲۰ ساله با تهیهکننده داشتیم و این همکاری برای اولین تجربه کاری با آقای محمدی بسیار سریع و صمیمی شکل گرفت که باعث افزایش سرعت و کیفیت کار شد. ایشان تسلط کامل بر کار داشتند و من تاکنون چنین نزدیکی فکری و کاری با هیچ کارگردانی نداشتهام.
سبحانی درباره دلیل انتخاب سبک مستندگونه توضیح میدهد: مجموعه ۰۲۴ براساس مستندات تاریخی و وقایع پس از عملیات خیبر ساخته شده است. البته بخشهایی از داستان به دلیل دراماتیزهکردن، تخیل و روایت داستانی دارد اما تلاش کردیم هرچه بیشتر به فضای مستند نزدیک شویم تا مخاطب راحتتر با داستان همراه شود. ما در این کار از مستندهای دهه ۶۰ شهید آوینی الهام گرفتیم و سعی کردیم در سکانسهای عملیات و اعزامها این سبک را حفظ کنیم بهطوری که حتی برخی از دوستان که با شهید آوینی همکاری داشتهاند، تصور کردند از آرشیو استفاده کردهایم. او درباره انتخاب لوکیشنهای سریال هم تصریح میکند: با توجه به اینکه در زمان جنگ، مکانهای مخفی و سری زیادی وجود داشت، ما هم تلاش کردیم این فضا را ملموستر کنیم. مثلا محل ساخت قایقها را در جنوب کشور، کنار هور، در یک منطقه استتار شده و مخفی شبیهسازی کردیم که از زیر یک کانال وارد نیزار میشوند و کسی متوجه نمیشود. البته این طراحی دراماتیزه شده و براساس واقعیت نیست اما به نزدیکتر شدن مخاطب به داستان کمک میکند. سبحانی درباره نقش قایقها در جنگ هم میگوید: قایقها نقش کلیدی در عملیاتهای جنوب داشتند و به نوعی برگ برنده ایران در جنگ بودند. این قایقها در نهایت باعث شکلگیری عملیات بزرگی مانند بدر شد. تولید این قایقها و استفاده از آنها، نقطه عطفی در جنگ بود و ما تلاش کردیم این موضوع را در سریال به خوبی نشان دهیم.
او تجربههای متعددی در آثار کوتاه داشته است. سبحانی درباره تفاوتهای کار در فیلم کوتاه و سریال توضیح میدهد: فرم فیلم کوتاه و بلند دو جهان متفاوت است. در فیلم کوتاه باید همه اتفاقات و پیامها در زمان کوتاه منتقل شود که کار سختتری است. تجربه فیلمهای کوتاه به من کمک کرد در سریال بلند، به ویژه در نورپردازی، قاببندی و ریتم، استانداردهای بالاتری داشته باشیم. توضیحات این مدیر تصویربرداری نشان میدهد این سریال دفاعمقدس با بهرهگیری از نگاه مستندگونه، همکاری نزدیک عوامل و دقت در جزئیات، توانسته اثری استاندارد و قابل قبول در حوزه آثار جنگی و تاریخی باشد.
مسئولیت سنگین بازی در نقش یک فرمانده
سکانس مربوط به بازی عقیل بهرامی که به اتمام میرسد، فرصتی فراهم میشود تا با او درباره کاراکتر سیدناصر صحبت کنم. بهرامی که پیش از این در مجموعه تانکخورها هم ایفای نقش کرده بود، حالا در حضوری متفاوتتر، روایتگر دورهای از دفاعمقدس شده است. او درباره ویژگیهای این شخصیت و روند شکلگیری آن به جامجم میگوید: سیدناصر فرمانده قرارگاه پشتیبانی اطلاعات و عملیات است که بچههایی از شهرهای مختلف زیر نظر او فعالیت میکنند. مسئولیت تکتک این افراد بر دوش فرمانده است و در طول داستان، این مسئولیت و پاسخگویی به وجدان، بالادستیها، خود نیروها و خانوادههایشان، بار سنگینی است که شخصیت او را شکل میدهد. در این سریال، روند داستان به گونهای است که شخصیت سیدناصر به تدریج رشد میکند و پروبال بیشتری میگیرد که این موضوع مدیون نگاه کارگردان و تیم نویسندگی و همچنین بازی خوب سایر بازیگران است.
بهرامی درباره فضای پشت صحنه هم بیان میکند: همدلی بین بازیگران در پشت صحنه، به انتقال حس واقعی کمک زیادی کرد. همچنین حضور آقای سبحانی و تیم تصویربرداری که بسیار با تجربه و حرفهای هستند، تأثیر بسیار زیادی در کیفیت کار داشت.
وی درباره تفاوت این نقش با کارهای قبلی خود هم بیان میکند: در سریال قبلیام، تانکخورها، نقش یوسفی را بازی کردم که فردی عملیاتی و جوانتر بود اما سیدناصر شخصیتی پختهتر و با تفکر عمیقتری است. از همان ابتدا، کارگردان به من تاکید کرد که سیدناصر باید قبل از حرف زدن، فکر کند و مکث داشته باشد. این ویژگی بارز شخصیت است. این مکثها، سختترین بخش بازی بود، چون گاهی باید سکوت میکرد و در عین حال احساساتش را منتقل مینمود. در روند بازی، روی شخصیت سه شهید بزرگ یعنی شهید همت، شهید خرازی و شهید احمد کاظمی مطالعه داشتم و از هر کدام ویژگیهایی مانند سخنور بودن، درد درونی و کاریزما را در نقش استفاده کردم. تلاش کردم این نقش را واقعی نشان دهم. در سریال حتی صحنهای که سیدناصر غذا میخورد یا چای مینوشد، وجود ندارد. چون واقعیت جنگ این بود که شرایط سخت و طاقتفرسا بود. مطالعه خاطرات شهید خرازی که به دلیل موج انفجارها حتی قادر به خوردن غذا نبود، به من کمک کرد این حس را بهتر منتقل کنم. او همچنین اشاره میکند: برای ایفای نقش، حدود هشت کیلو وزن کم کردم که هم برای نقش و هم برای سلامتیام مفید بود. شرایط سخت فیلمبرداری و بیخوابیها به نزدیکترشدن به فضای واقعی جنگ کمک کرد. ما در شهرک دفاعمقدس فیلمبرداری میکردیم و سعی داشتیم فضای سخت و پرتنش جنگ را بازسازی کنیم. در آن دوران خبری از آسایش و غذای خوب نبود. هر لحظه ممکن بود اتفاقی بیفتد. تلاش کردیم این حس را به خوبی به مخاطب منتقل کنیم.
استفاده از مستندات برای ایفای نقش
بین وقفههای ضبط، حسام خلیلنژاد سکانسهای آخر حضورش را ضبط کرده و در حال خداحافظی از عوامل است. او درباره نقشی که در ۰۲۴ دارد، اینطور به جامجم میگوید: اینجا بسیار حساس و حفاظتشده است که حتی آن زمان بسیاری از بچهها نمیدانستند کجای جبهه است. داستان هم درباره ساخت قایقی به نام عساکره است که برگ زرینی در مبارزات رزمندههای ایرانی در دفاعمقدس رقم زده بود. دلیل ساخت این قایق، این بود که برای عبور از رودخانه اروند، تجهیزات و مهمات کافی برای عبور از خشکی وجود نداشت و مجبور میشدند با قایق عبور و از روی آن شلیک کنند. من نقش جوشکار اصلی را داشتم که از ابتدا تا انتهای این داستان همراه نیروها هستم و قدری نقش پیچیدهای است که خیلی نمیتوانم به آن اشاره کنم. وی ادامه میدهد: شخصیت من در این مجموعه، خاکستری است و جزئیات آن را نمیخواهم کامل بازگو کنم اما این نقش دو وجهی و پیچیده است. من در مجموعه قبلی که بازی کردم، یعنی «قول مردونه»، همین ویژگیها را تا حدی داشتم اما اینجا پیچیدگیهای بیشتری داشت. به طور کلی در کارهای طنز، وجه جدی نقش کمتر دیده میشود اما اینجا تمام کار جدی و دفاع مقدسی است. بازی در این ژانر کاملا متفاوت است و حتی یک خط باریک طنز هم در آن وجود ندارد. در پختهشدن کاراکتری که بازی کردم، مطالعه مستندات و شناخت کامل موضوع تأثیر بسیاری داشت. پیشنهاد میکنم هر کسی که این سریال را میبیند، درباره قایق عساکره و جنگ تحمیلی مطالعه کند. چون این موضوع بسیار جذاب و کمتر پرداخت شده است.
خلیلنژاد درباره همکاری با کارگردان هم بیان میکند: آقای محمدی کارگردانی بسیار کاربلد و جوان است که تکلیفش با خودش مشخص است و هیچ برداشت اضافهای ندارد. سادگی روایت در عین پیچیدگی، از ویژگیهای کار ایشان است. زمانی که پیشنهاد بازی در این نقش را از آقای محمدی دریافت کردم، خیلی برایم جذاب بود. چون بیشتر کارهای من طنز بوده و این اولین تجربه جدی و خاکستری من است. با کمال میل این نقش را پذیرفتم و امیدوارم توانسته باشم آن را به خوبی اجرا کنم.
سریالی که چراغ جوانان خواهد بود
تصویربرداری سریال به جایی رسیده که قایق ساختهشده، باید جابهجا شود. جرثقیل آمده و آن را به نقطه مورد نظر میبرد. همزمان عوامل مشغولند جزئیات سکانس را نهایی کنند تا آخرین بخش مربوط به آن روز ضبط شود. تازه نیمه روز است و تندی آفتاب هم بیشتر شده اما تلاش عوامل ۰۲۴ برای آمادهشدن این مجموعه و پخش آن در هفته دفاع مقدس، آنها را از استراحت و وقفه دور کرده است. این سریال، نه تنها روایتگر قصهای کمتر شنیده شده از دوران دفاع مقدس بلکه تلاشی است برای زنده نگه داشتن روح خلاقیت و ایثار جوانانی که در سایه جنگ، دست به نوآوری زدند و مسیر تاریخ را تغییر دادند. قصه قایق عساکره از دل تاریخ بیرون آمده تا با زبان هنر، پیامآور رشادت و ابتکاراتی باشد که شاید کمتر تاکنون به آن پرداخته شده است. شاید بتوان گفت ۰۲۴ تلاش میکند به نسل امروز بیاموزد که حتی در سختترین شرایط، میتوانند چراغ راه آینده باشند و با اعتماد و تلاش، تاریخساز شوند.