زنگزور و تقلای محاصره ایران

ایجاد کریدور زنگزور بحثی دیرپاست؛ یعنی حتی از زمان خلافت عثمانی هم این بحث‌ها مطرح بوده و به دلیل علاقه به منطقه قفقاز جنوبی، مرتب با روس‌ها و انگلیسی‌ها در جنگ و نبرد بودند.
ایجاد کریدور زنگزور بحثی دیرپاست؛ یعنی حتی از زمان خلافت عثمانی هم این بحث‌ها مطرح بوده و به دلیل علاقه به منطقه قفقاز جنوبی، مرتب با روس‌ها و انگلیسی‌ها در جنگ و نبرد بودند.
کد خبر: ۱۵۱۰۸۷۹
نویسنده احسان موحدیان - کارشناس مسائل قفقاز

ترکیه سپس در زمان آتاتورک اقداماتی در این زمینه داشت که ناکام ماند، ولی به هر حال بعد از فروپاشی شوروی دوباره این بحث جدی گرفته شد. ایجاد این کریدور ترکیه را به قطب ترانزیتی و انرژی منطقه تبدیل و طبیعتا برای آنها برتری سیاسی ایجاد می‌کند. از لحاظ اقتصادی اهمیت کریدور شمال-جنوب را به شدت کاهش می‌دهد و با تبدیل ارمنستان و باکو به محل گذر کریدور شرق-غرب روسیه را دور می‌زنند.

افزایش قدرت دولت الهام علی‌اف که متاسفانه به دلیل گرایشات شدید غربگرایانه روابط ویژه‌ای با رژیم صهیونیستی ایجاد کرده است، می‌تواند منافع مشروع ایران و روسیه را تهدید کند. باکوی تحت سلطه علی‌اف فقط با ایران درگیر نیست؛ به طوری که در هفته‌های اخیر با روس‌ها هم درگیر شده‌اند، چون گروه مافیایی را در روسیه کنترل می‌کرد که به دنبال تاثیرگذاری روی پوتین و شاهراه‌های اقتصادی، امنیتی، اطلاعاتی و سیاسی روسیه بود و در نهایت در هفته‌های اخیر دولت روسیه با این شبکه برخورد کرد.

ایجاد این کریدور طبیعتا به مثابه از دست رفتن حاکمیت ارمنستان بر بخش مهمی از خاک خود خواهد شد و این کشور به زمین بازی ترکیه، باکو و آمریکا (ناتو) تبدیل می‌شود و حتی احتمال تجزیه و فروپاشی ارمنستان هم متصور است. طبیعتا با تقویت نقش ناتو در قفقاز جنوبی و حضور دائمی آنها در این منطقه دسترسی به اروپا از طریق دریای سیاه توسط کشورهای ترک و ناتو بلوکه می‌شود و رنگین‌کمانی ضد ایرانی از نیروهای ناتو، وهابی‌ها، تکفیری‌ها، تجزیه‌طلبان قومگرا، پان‌ترک‌ها و صهیونیست‌ها شکل می‌گیرد و ایران را محاصره می‌کنند.

با توجه به این‌که حمله اسرائیل به ایران به شکل هوایی به نتایج مطلوب منجر نشده است، محاصره ایران باعث می‌شود زمینه برای تجاوز نظامی اسرائیل به ایران به شکل زمینی از طریق مسیر باکو فراهم شود. فراموش نکنیم که جولانی هم اخیرا سفری به باکو داشته و با علی‌اف دیدار کرده است. خود علی‌اف هم چند بار به آلبانی سفر کرده و با منافقین دیدار داشته است که نشان از تشکیل یک شبکه ضد ایرانی دارد.

اگر این تحولات را در کنار تلاش‌هایی که اسرائیل برای باز کردن یک مسیر زمینی از سمت کردستان عراق به سمت ایران می‌کند و حملاتی که اخیرا به جنوب سوریه و دمشق انجام شده، بگذاریم مشخص می‌شود هدف رژیم صهیونیستی ایجاد یک مسیر بزرگ زمینی به سمت مرز ایران از مرز خود است. به عبارت دیگر ایجاد این کریدور، زمینه ایست برای هم‌مرز شدن ایران و اسرائیل در مرزهای شمال، شمال‌غرب و غرب‌.

‌با توجه به این‌که برنامه‌ریزی‌ها برای تضعیف ایران و وحدت ملی‌اش‌ از طریق بحران‌‌سازی در مناطق آذری و کردنشین از مدت‌ها پیش در جریان بوده، اکنون در رسانه‌های صهیونیستی صراحتا گفته و حتی صحبت از این مطرح می‌شود که بعد از ایران باید سراغ ترکیه و پاکستان بروند.

این موضوع یادآور طرح آمریکایی خاورمیانه بزرگ است؛ طرحی که بر اساس آن هیچ کشوری در منطقه غرب آسیا، صرف‌نظر از حکومتش، نباید باقی بماند که قدرت و جمعیت زیادی داشته باشد تا منافع اسرائیل را تهدید کند، پس ایجاد کریدور زنگزور یکی از پازل‌های تکمیلاین  طرح است.

برخی این طرح را ساکسیکو قرن ۲۱ می‌نامند، یعنی همان‌طور که صد سال پیش امپراتوری عثمانی تجزیه شد، این پروژه در خصوص ایران اجرا شود تا ایران ضعیف خطری برای صهیونیست‌ها ایجاد نکند.

این کریدور در واقع عقبه لجستیکی اسرائیل خواهد بود و به اسرائیل کمک می‌کند تا از انزوا خارج شود. در این میان روس‌ها هم به واسطه تحریم‌هایی که غرب به بهانه جنگ اوکراین علیه‌شان اعمال کرده، به این کریدور به عنوان جایگزین نگاه می‌کردند، خصوصا که ترکیه از طریق تنگه بسفر مشکلاتی برای روس‌ها ایجاد کرده و آنها در تنگنا بودند و هستند. اما باید با رو‌س‌ها رایزنی شود و با ارائه شواهد متقن موجود برای مسکو روشن کرد که این مسیر قرار نیست در اختیار آنها قرار بگیرد بلکه این مسیر، یک مسیر لجستیک برای سرریز ناتو و نیروهای تجزیه‌طلب به سمت دریای کاسپین و آسیای مرکزی خواهد بود و امنیت تمامیت ارضی روسیه و ایران توامان در خطر خواهد بود. همچنین باید روسیه اقناع شود که خط لوله انتقال گاز آنها به ایران باید از مسیر ارمنستان و گرجستان عبور کند نه از طریق جمهوری آذربایجان.

در رایزینی با چین هم باید به پکن هشدار دهیم که ظرفیت این مسیر ترانزیتی در اختیارشان قرار نخواهد گرفت، مضاف بر این‌که تمامیت ارضی چین هم با گسترش گفتمان پان‌ترک و با تحریک ایغورها در خطر است. 

علاوه بر همکاری با آنها، باید برای چینی‌ها روشن شود ایران با ایجاد کریدور ارس که قرار است از داخل خاک ایران عبور کند و نخجوان و باکو را به هم وصل کند، به عنوان جایگزین منطقی تامین کننده پکن در دسترس است و اگر دولت الهام علی‌اف و متحدانش اهداف شومی نداشته باشند، می‌توانند از این مسیر هم استفاده کنند.

در عین حال ایران باید درهم‌تنیدگی اقتصادی، سیاسی و امنیتی خود را با ارمنستان تقویت کند. ۴ سال در سردرگمی و تعلل در برابر درخواست پالایشگاه از سوی ایران به هیچ وجه منطقی نیست چراکه در آن صورت فرصت را به امارات یا جمهوری آذربایجان واگذار خواهیم کرد. همچنین باید فعالیت‌های رسانه‌ای، دیپلماسی عمومی و تاسیس مراکز دانشگاهی و فنی، خصوصا در جنوب ارمنستان، در دستور کار طرف ایرانی باشد و باید گسترش آموزش زبان فارسی و ایجاد منطقه آزاد تجاری مشترک بین ایران و ارمنستان دنبال شود.

در نهایت ایران باید به طرف‌های دخیل در این پروژه صراحتا اعلام کند هر اقدامی برای تغییر مرزهای دو کشور که منافع ژئوپولیتیکی ایران را تهدید کند، نمی‌پذیرد و هر اقدام لازمی را برای تامین منافع خود انجام خواهد داد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها