ستاره ایرانی اوساسونا هم هر بار به تمجید از امیر میپرداخت و از ارتباط نزدیکش به او میگفت. وقتی قلعهنویی سرمربی تیمملی شد، نکونام مسئولیت خود را سنگینتر دید. او همواره حامی امیر بود و بعد از جام ملتهای ۲۰۰۷ هم پشت این مربی درآمد؛ برعکس جام ملتهای۲۰۱۱ که افشین قطبی را مقصر تمام اتفاقات خواند. نکونام و امیر رابطه خوبی داشتند تا زمانی که از اوساسونا به استقلال رفت. وقتی فتحاللهزاده جواد را راضی به این انتقال کرد، قلعهنویی شادبود اما خبر نداشت چه اتفاقات عجیب و غریبی در راه است. نکونام بعدها در مصاحبهای گفت: «من ناآماده را بازی میداد تا....» ادامه جمله او را میشد حدس زد. در واقع قصه از همین جا شروع شد.
ماجراهای عجیب استقلال
ورود نکونام به استقلال همزمان با فشار افکار عمومی به امیر برای بازگرداندن فرهاد مجیدی بود. سرمربی وقت استقلال اما به دلیل اختلاف با او، زیربار این فشار نرفت و با خود گفت انتقال جواد، چنین مشکلی راحل و فصل میکند. نکونام ناآماده که دو ماه فوتبال بازی نکرده بود، در بدو ورود به استقلال به میدان رفت. اتفاقی که خودش ۱۰سال پیش آن را این طور روایت کرد؛ «به قلعهنویی گفتم آماده نیستم ولی من را بازی داد چون میخواست همه فشارها روی من باشد نه خودش.» جو داخلی تیم هم آنچنان نکونام را تحت تاثیر قرار داد که در اوج فشارها، بدون اینکه نامی از مجیدی بیاورد علیه او حرف زد. مصاحبهای که به هیچ وجه به نفع نکونام تمام نشد. شروع بد استقلال در لیگ، فریاد زدن نام فرهاد روی سکوها، انتقادهای شدید از نکونام و البته بعضی اتفاقات داخلی تیم، کار را به جایی رساند که کاپیتان وقت تیم ملی قصد داشت نیم فصل استقلال را ترک کند. او اما ماند و فرهاد هم آمد تا رفاقتها دوباره بینشان برقرار شود ولی هیچگاه رابطه شکرآب شده امیر و جواد مثل روز اول نشد. نکونام فصل بعد، وقتی از استقلال جدا شد در یکی از توفانیترین مصاحبههای عمرش به یکی از نزدیکان قلعهنویی اتهامات سنگینی زد. او حتی قلعهنویی را متهم کرد به اینکه قبل از حضور در استقلال، از باخت این تیم در دربی خوشحال بوده و خدا خدا میکرده تیم ملی با کیروش ببازد. جواد حتی از این گفت که ترکیب استقلال در یک سفرهخانه در اختیار عدهای قرار میگیرد. مصاحبه نکونام آنقدر تند و آتشین بود که امیر قلعهنویی از او شکایت کرد و این دعوا به دادگاه کشیده شد. وکلای دو طرف رفتند و آمدند و در نهایت ماجرا با یک رضایت حل و فصل شد!
ادامه اختلافات
بعد از دعواهای قدیمی، جواد و امیر ترجیح دادندمقابل هم قرار نگیرند اما زندگی قابل پیشبینی نیست.سال۹۸ که جواد سرمربی فولاد بود و امیر سرمربی سپاهان، دعوا دوباره شروع شد. امیر بعد از بازی رفت در اهواز گفت فولاد با این امکانات باید قهرمان آسیا شود. برداشت نکونام این بود که قلعهنویی میخواهد او را تحت فشار بگذارد و توقعات را در اهواز بالا ببرد، در حالی که روی این مسأله تاکید داشت؛ «امکانات سپاهان که بیشتر از ماست.» امیر پیش از بازی برگشت با کنایه به سبک بازی فولاد نکونام گفت او از کیروش الگو گرفته و تیم را عقب نگه میدارد. موضوعی که باعث شد پس از شکست فولاد، نکونام سکوتش را بشکند: «باعث افتخار من است که با کیروش مقایسه شوم؛ بهتر از این است که با افراد دیگر مقایسه شوم و آشپز به کنار زمین بیاید و فوتبال بازی کند! (کنایه به اتفاقات جام ملتهای ۲۰۰۷ که میگفتند آشپز تیم ملی کنار زمین پابه توپ شده است!)» او همچنین با کنایه به بازی مستقیم تیم قلعهنویی و ارسال از کنارهها هم گفت: «اگر آقایان سرمربی تیم ملی شوند حداقل باید سعی کنیم برای کیروش استنلی (مهاجم وقت سپاهان که خوب سر میزد) پاسپورت بگیریم تا کمک کند!» امیر ترجیح داد مقابل این اظهارات نکونام سکوت کند و سکوت هم کرد. از آن روز تا امروز خبری از جدال این دو نبود تا اینکه کاپیتان سابق تیم ملی در تازهترین اظهاراتش به تکرار حرفهای گذشته پرداخت. جواد از این گفت که در بازی با مکزیک و بعدها استقلال، با وجود ناآمادگی به دلیل فشار قلعهنویی بازی کرد و همین مربی هم علیهاش مصاحبه کرد.
خنده مقابل دوربین
امیر و جواد گویا هرگز دوست نمیشوند. همانطورکه فرهاد وقلعهنویی اگر عکس یادگاری هم بگیرند،کسی باور نمیکند دوست و رفیق شدهاند. آنها خارج از کادر دوربین با هم رفیق نیستند. بد نیست بدانید در همان بازی معروف سپاهان و فولاد هم نکو و قلعهنویی ابتدا با خنده عکس یادگاری گرفتند و بعد.... این دو خط موازی هرگز به هم نمیرسند، باور کنید!