امیر مهدی علوی، سخنگوی فدراسیون فوتبال چندی پیش در همین رابطه گفته بود: «امسال یکی از مهمترین سالهای فوتبالی ماست چون به جامجهانی ختم میشود. امیدواریم همه چیز در بهترین حالت ممکن باشد، از مصدومیتها گرفته تا سطح کیفی رقابتهای لیگ برترمان.»
حالا اگر اتفاقات رخ داده تا اینجای سال را بررسی کنید متوجه میشوید امیر قلعهنویی و احتمالا تیم ملی در سیاهترین و بدترین دوران خود به سر میبرند. علاوه بر افزایش انتقادها و فشار افکارعمومی برای بالارفتن کیفیت عملکرد تیم ملی، مصدومیتهای پیدرپی و افت فنی بازیکنان کادر فنی تیم ملی را بهشدت سردرگم و مستاصل کرده است. خیلی از اتفاقات از دایره اختیارات امیر و دستیارانش خارج است. اتفاقات در رده باشگاهی میافتد و هیچ چیز دست آنها نیست. در این موقعیت سخت امیر قلعهنویی با کلافگی تمام، بعد از هر مسابقه به انتقاد از بعضی بازیکنان میپردازد. بعد از همین دیدار نهچندان کارساز تانزانیا، او به بعضی بازیکنان حمله کرد و گفت احتمالا در اردوی بعدی دعوت نمیشوند. امیر، که میداند در موقعیت دشواری قرار دارد، تلاش میکند رابطهاش را با باشگاه حفظ کند. شاید همه چیز به بدشانسیاش مربوط باشد، اما فعلا ترجیح میدهد درباره اوضاع نابسامان بازیکنان سخنی نگوید.
در ادامه، مروری داریم بروضعیت برخی بازیکنان تیم ملی درسال منتهی به جام جهانی تابدانید امیرباچه مشکلاتی مواجه است.
سردار آزمون یکی از کلیدیترین بازیکنان تیم ملی دو مصدومیت سنگین پی در پی داشته. او ماهها از میادین به دور بود و بعد از بازگشت با شکستگی استخوان نازک نی پا مواجه شد که مصدومیت بدی است. یعنی سردار اگر چهار ماه دیگر هم برگردد باید مدتی مراعات کند و مراقب باشد تا دوباره آسیب نبیند. غیبت سردار در ماههای گذشته باعث شده تا امیر بیشتر تحت فشار قرار بگیرد. وقتی او باشد حال طارمی هم بهتر است اما... فعلا همه چیز بد پیش میرود.
مهدی قایدی، مهاجم جدید النصر در بدو ورود به این تیم مصدوم شد. آسیبدیدگی مهدی نسبتا طولانی بوده و بهتازگی بهبود یافته و به زمان نیاز دارد تا کاملا آماده شود. مصدومیت او در این مدت به تیم ملی ضربه بزرگی زد چون امیر به بازیکنان تکنیکی نیاز دارد تا در شرایط سخت، اوضاع را تغییر دهند. بازیکنانی مانند محبی و قایدی برای امیر مهم هستند ولی بعد از مصدومیت مهدی، محمد هم در آمادگی صددرصد نیست و این مسأله به وضعیت باشگاهی او ربط دارد.
علی قلیزاده نیز از بازیکنان تکنیکی است که برای تیم ملی بسیار مفید است. این بازیکن اما دائمالمصدوم است و معمولا چند وقتی بازی میکند و با یک آسیبدیدگی جدی، به خانه برمیگردد. قلیزاده از زمان حضور امیر در تیم ملی بارها مصدوم شده و انگار این سریال آسیب دیدگیهایش تمامی ندارد. او همین حالا هم دور از میادین است، در حالی که زمان کارلوس کیروش اینقدر آسیب نمیدید و معمولا با آمادگی کامل در اختیار تیم ملی بود.
علیرضا جهانبخش که در گذشته جزو کلیدیترین بازیکنان تیم ملی بود، در دوره حضور امیر قلعهنویی در تیم ملی تصمیمات عجیبی در عرصه باشگاهی میگیرد. او در دو فصل گذشته، تابستان تیمش را انتخاب نکرده و چند ماهی بیرون مانده؛ درست مثل همین حالا. فصل گذشته که ۱۲هفته نبود و بعد به تیم هیرنفین پیوست. این روزها هم شایعاتی درباره بازگشتش به قاره آسیا مطرح است ولی هنوز تیم جدیدش را انتخاب نکرده. علیرضا اصلا وضعیت فنی جالبی ندارد و بعد از بازی تانزانیا هم با انتقاد قلعهنویی مواجه شد.
مجید حسینی ازجمله بازیکنان دفاعی است که امیر به او علاقه دارد. این بازیکن هم اما شبیه به علی قلیزاده شده. در سالهای گذشته مجید با مصدومیتهای متوالی مواجه بوده و کمتر در اردوهای تیم ملی حاضر شده است. قلعهنویی اخیرا در مصاحبهای با اشاره به اسم حسینی گفته بود منتظر بازگشت اوست اما کسی خبر ندارد این بازیکن دقیقا چه زمانی بازمیگردد. این را هم فراموش نکنید بازیکنی که زیاد مصدوم میشود در بازگشت هم زمان نسبتا زیادی میخواهد تا آماده شود. حالا تصور کنید این بازیکن جایگاه خود را در ترکیب ثابت تیم باشگاهیاش هم از دست داده باشد.
عارف آقاسی و مرتضی پورعلیگنجی دو بازیکن دفاعی هستند که هر مربی دیگری هم جای امیر بود نگاه ویژهای به آنها داشت ولی وضعیتشان را ببینید؛ هر دو بازیکن از روزهای اوج خود فاصله گرفتهاند. این هم از بدشانسی امیر است که در قلب خط دفاعی با مشکل زیادی روبهروست. در ماههای گذشته، او هر چقدر دست به تغییرات زده نتوانسته در این بخش به تصمیم درست و با ثباتی برسد. شاید هم ایراد از ساختار دفاعی تیم ملی است.
علیرضا بیرانوند هم محروم شده بود و اگر خودش و باشگاه تراکتور اقدام نمیکردند، شاید مشکلات امیر بیشمارتر میشد. در نبود او نیازمند در کافا به میدان رفت که اصلا وضعیت خوبی نداشت. پیام در دیدار تانزانیا هم در ترکیب تیم ملی قرار گرفت تا امیر نشان دهد هنوز صددرصد از علیرضا مطمئن نیست. از این جهت که شاید تصور کند محرومیت او ممکن است بازگردد.
کسری طاهری، مهاجم جوان و پرتلاش تیم ملی نیز ازجمله بازیکنانی که نیامده مصدوم شد. امیر با بازی دادن به او نشان داد به سبک بازیاش علاقهمند است ولی طاهری در بازی تانزانیا به دلیل بیاحتیاطی بازیکن حریف، بهشدت مصدوم شد و حالا هم چهار ماهی از میادین به دور خواهد بود! تصور کنید در همین مدت طاهری چقدر میتوانست برای حضور در تورنمنتی چون جامجهانی آماده شود.
مهدی طارمی بدون شک یکی از مهمترین و کلیدیترین بازیکنان تیم ملی است که اگر در اوج باشد، حلال مشکلات خواهد بود ولی بعد از حضور در اینتر، دچار افت شده است. انتقال به المپیاکوس یونان هم وضعیت مهدی را بهتر نکرده است. موضوع ناآمادگی درباره خیلی از بازیکنان صدق میکند. در جناح راست صادق محرمی بعد از بازگشت از مصدومیت هنوز آن بازیکن آماده نشده که دوباره به تیم ملی دعوت شود. رامین رضاییان سنش بالا رفته و در استقلال هم نیمکتنشین شده است. حردانی بد نیست ولی آریا یوسفی هم از دوران اوجش فاصله گرفته است. درجناح چپ امیدنورافکن جواب نداده و به خط هافبک منتقل شده تا فعلا علی نعمتی تنهاگزینه باشد چون میلاد محمدی هم به زمان نیاز دارد تا به فرم قبلی خود بازگردد. درمیانه میدان هم سامان قدوس از اوج فاصله دارد. سعید عزتاللهی هم به اندازه گذشته فعال نیست. امیر به هر سو میرود با مشکلاتی مواجه میشود.
این لیگ تعطیل!
حالا به تمام این مشکلات، یک مشکل کلیدی را هم اضافه کنید؛ لیگ بیکیفیت! مربیان ملی در سال منتهی به جامجهانی توقع دارند بازیکنان با انگیزه باشند و سطح رقابت باشگاهی هم بالا برود ولی لیگ ایران چنین شرایطی دارد؟! خیلی از کارشناسان میگویند این بدترین دوره تمام ادوار تاریخ لیگ برتر به لحاظ سطح کیفی است. تیمها بد بازی میکنند. استقلال و پرسپولیس در فرم ایدهآل نیستند. سپاهان هنوز نتوانسته قدرت واقعیاش را نشان دهد. تراکتور هم گاهی خوب و گاهی بد. تیمهای پایین و حتی میانه جدولی از موقعیت استفاده کرده و خود را بالا کشیدهاند اما واقعیت این است مربیان ملی از تیمهای بزرگ بهدنبال بازیکن آبدیده هستند. امیر با بدشانسی محض، چنین چالشی را هم تجربه میکند و فعلا کاملا از شرایط فنی لیگ ناراضی است.
موقعیت برانکو و امیر
نه دقیقا شبیه به موقعیت فعلی ولی قبلا هم تیم ملی در سال منتهی به جامجهانی با مشکلاتی از این دست مواجه بوده است. مثلا قبل از جامجهانی ۲۰۰۶ که برانکو سرمربی تیم ملی بود واختلافات دادکان،رئیس فدراسیون فوتبال و علیآبادی، رئیس سازمان تربیتبدنی، حاشیهها را به اوج رساند، مصدومیت چند بازیکن کلیدی به ایران ضربه سنگینی زد. بازیکنانی مثل فریدون زندی، وحید هاشمیان و مهدی مهدویکیا مصدوم شدند. مجتبی جباری دچار پارگی رباط صلیبی شده است. سه بازیکن اول به جام رسیدند ولی نه کاملا آماده. حالا قلعهنویی هم شدیدا نگران است مبادا بعضی بازیکنان مصدوم با آمادگی صد درصد وارد جامجهانی نشوند.
در انتظار بازگشت طارمی
مهدی طارمی آماده نیست و این خبر خوبی برای فوتبال ایران به حساب نمیآید. اگر به آمار عملکرد او نگاهی بیندازید متوجه این موضوع خواهید شد. خیلیها توقع داشتند میزان درخشش مهدی در یونان به اندازه پرتغال باشد. هر چند او شروع خوبی داشت و در بدو ورودش دبل کرد اما همین حالا با انتقاداتی از سوی رسانههای یونانی مواجه شده است.
به آمار مهدی نگاهی بیندازید.
لیگ قهرمانان اروپا؛ سه بازی (۸۵ دقیقه حضور در زمین) بدون گل و پاس گل
سوپر لیگ یونان؛ ۴ بازی (۴۶ دقیقه حضور در زمین) ۲ گل زده و یک پاس گل
جامحذفی یونان؛ ۱ بازی (۹۰ دقیقه حضور در زمین) دو گل زده
آمار مهدی روی کاغذ آمار بدی نیست اما چرا هیچکس از آمادگی صددرصدی او حرف نمیزند؟ چرا بعضی رسانههای یونانی نوشتهاند طارمی نتوانسته توقعات را برآورده کند؟ در همین بازی اخیر چمیپونز لیگ برابر بارسلونا او تنها ۱۲ دقیقه فرصت بازی یافت. مهدی نتوانسته سرمربی تیمشان را مجاب کند تا از ابتدا در ترکیب ثابت قرار گیرد. او در چمیپونز لیگ یک بازیکن ذخیره بوده و روی هم رفته در سه مسابقه به اندازه ۹۰دقیقه بازی نکرده است. امیر امیدوار است تا مهدی هم به حالت کارخانه بازگردد و دوباره تبدیل به همان بازیکن آماده شود.