وقتی باتجربهها خانهنشین، پیشکسوتان منزوی، متخصصها نادیده گرفته و متعهدها از دور خارج شوند یا احساس امنیت شغلی نکنند، نیروهای جوان مشتاق بهجای حرکت در جاده هموار و کمخطر قانون در نائل آمدن به شهرت و موفقیت، امیال خود را از طرق ناصواب تن دادن به انواع مفاسد، از جمله «هزینه جنسی» دادن، جستوجو میکنند. در واقع هر چقدر شیوه تولید و روابط و مناسبات سینمایی از حالت طبیعی تحت مدیریت کلان خارج شود و انجمنهای صنفی پاسیو و دچار روزمرگی و بعضا آلوده به فساد باندی/ جناحی شوند، احتمال اینکه هنرجویان و علاقهمندان فعالیت هنری/ سینمایی بهسوی سلبریتیها، پدرخواندهها و کانونهای قدرت در سایه متمایل و در مسیر بیاخلاقی بالقوه و لغزشهای منتهی به «قربانی شدن» قرار بگیرند بسیار زیاد است. همه میدانیم که مورد اخیر اتفاق افتاده (تا هر جایی که واقعیت داشته باشد) اولین از این دست نبوده و آخرین آنها نیز نخواهد بود. فقط کافی است نمونه فاجعهآمیز دیگری که یک کارگردان سینما نزدیک به ۴۰ زن را آزار و اذیت جنسی کرده بود و الان زیر اعدام است به یاد بیاوریم. اغلب قربانیان این فرد برای میانبر زدن راه شهرت به او نزدیک شده بودند. چنانچه وضع برهمین منوال پیش برود، بیتردید «قربانی» شدن هنرجویان و شیفتگان بازیگری و سینما متوقف نخواهد شد. در اینکه همه علاقهمندان سینما به شکل فردی باید از خود مراقبت کنند و گول سلبریتیهای حراف، کمهنر از خدا بیخبر را نخورند شکی نیست اما باید بپذیریم که همه در سطحی از سواد و اخلاق و کنترل هوای نفس نیستند و این وظیفه مدیریت فرهنگی و جامعه صنفی است که با بسط و گسترش عدالت و امنیت شغلی، زمینه مساوی رشد و ترقی استعدادها را فراهم و خصوصا با بستن منفذهای فساد در هر قالب و تحت هر شرایطی باعث مصون ماندن فرزندان و محیط هنر کشور شوند. خانه سینما میتواند و باید در زمینه امنیت شغلی نقش فعالی ایفا کند. این مجموعه نباید صرفا وظیفهاش را منتج به حضور و فعالیت در مراسمهای فوت و تشییع کند. وقتی گفته میشود که بیش از نیمی از نیروهای جذب شده به پروژههای سینمایی و پلتفرمها، آماتور یا نیمهحرفهای در دایره خانوادگی/ رابطهای و پولی هستند، چه نهاد و سازمانی جز مدیریت و خانه سینما باید تمهیدات قانونمند تغییر وضعیت را بهسامان برساند؛ تغییراتی که امید جوانان در رسیدن به موقعیت شغلی را تقویت کند.
همانطور که هفته پیش به نقد عملکرد رسانهها، خصوصا مجازیها، در زمینه قضاوت زودهنگام و بازی با آبرو و حیثیت متهم احتمالی پرونده اخیر هشدار داده و آسیب این وضعیت را گوشزد کردم، حمایت برخی از سلبریتیها و بهویژه چهرههای خوشنام هنری/ ورزشی له یکی و علیه دیگری نیز خود نوعی فساد و احتمال نقض حقوق شاکی را تقویت میکند. منطق، اخلاق و مشی عدالتخواهانه حکم میکند تا صدور رای نهایی دستگاه قضا، سکوت پیشه کرده تا خدای نکرده حق ضعیفی پایمال نشود. اگر همهجا و همهوقت رفاقت، همگرایی صنفی و پشتیبانی از یکدیگر، امری ارزشمند و خداپسندانه است ولی در پروندههایی از این دست کنش صنفی بیمعنا و متقابلا سکوت تا روشن شدن واقعیت عین اخلاق صنفی و انسانی است.