درباره علل این نوسانات و راهکارهای مهار این بازار با دکتر حسین صمصامی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی و سرپرست اسبق وزارت امور اقتصادی و دارایی گفتوگو کردهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
خیلی ساده و صریح برویم سر اصل مطلب. به نظر شما دلیل افزایش نرخ ارز در بازار چیست؟
بحث ارز و نرخ ارز و بازار ارز یکی از موضوعات بسیار مهم و در عین حال پیچیده است. فکر میکنم تا الان که ما با هم صحبت میکنیم، نه آقای رئیسجمهور اهمیت آن را فهمیده، نه آقای وزیر اقتصاد. البته بانک مرکزی اهمیت موضوع ارز را متوجه شده است. ما یک مسألهای در اقتصاد داریم به نام بازار ارز اما بازار ارزی که ما الان داریم و به آن تکیه میکنیم، در واقع بازار قاچاق ارز است. یعنی چه؟ ما صادرات داریم، صادرات نفتی و صادرات غیرنفتی. اجازه بدهید با عدد توضیح دهم. سال گذشته حدود ۵۰ میلیارد دلار صادرات نفت و ۵۷ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی داشتیم. در مجموع یعنی ۱۰۷ میلیارد دلار درآمد ارزی. از آن طرف، حدود ۷۲ میلیارد دلار واردات داشتیم. یعنی مازاد ارزی داریم. با وجود این مازاد، اصولا نباید نه مشکل ارز داشته باشیم نه مشکل نرخ ارز، بلکه باید نرخ ارز کاهش هم پیدا کند.
پس چه اتفاقی میافتد که با وجود مازاد ارزی، نرخ ارز اینگونه بالا میرود؟
دلایل متعددی دارد. مهمترینش این است که ما این حجم از منابع ارزی را درست مدیریت نمیکنیم. بانک مرکزی نمیتواند براساس دانش اقتصادی بازار را کنترل کند. چون در ایران اصلا بازاری واقعی به معنای اقتصادی آن نداریم. وقتی بازار نداریم، دولت و بانک مرکزی مجبور میشوند نرخ ارز را دستوری تعیین کنند. از سال ۱۳۹۷ تا چهارماهه امسال حدود ۲۷۰ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی داشتهایم که از این مقدار ۹۵ میلیارد دلار به چرخه رسمی اقتصاد بازنگشته است. یعنی صادرکنندگان ارز را نه از مسیر نیما و نه از طریق رسمی به کشور نیاوردهاند. دولت در سال گذشته بازار نیما داشت که نرخش حدود ۴۰ هزار تومان بود، در حالی که بازار آزاد قاچاق، ارز را ۵۰هزار تومان میفروخت. صادرکننده میگفت چرا باید ارز را ۴۰ هزار تومان بدهم وقتی در بازار آزاد میتوانم ۵۰ هزار تومان بفروشم؟ دولت هم گفت «خیلی خب»، من نرخ رسمی را بالا میبرم. سال گذشته نرخ نیما از ۴۰ هزار تومان در ابتدای سال رسید به ۷۰ هزار تومان در آذرماه. صادرکنندگان گفتند اگر ۶۰ هزار تومان شود میآوریم، ولی وقتی شد ۷۰ هزار تومان هم نیاوردند! نتیجه این شد که حدود ۲۰ میلیارد دلار ارزصادرات غیرنفتی برنگشت و وارد بازار قاچاق شد. حدود ۲۰ میلیارد دلار قاچاق داریم و ۱۰ میلیارد دلار فرار سرمایه. طبیعی است وقتی ۳۰ میلیارد دلار از کشور خارج شود، کمبود ارز پیدا میکنیم. از اواخر سال گذشته، نیما حذف شد و بازار تجاری جای آن را گرفت. دلار رسمی شد ۷۰ هزار تومان اما نرخ بازار آزاد قاچاق تا ۹۰ یا حتی ۱۰۰ هزار تومان هم رفت و بعد کمی برگشت. دولت گفت باید «تالار دوم» تأسیس کنیم تا نرخ رسمی به بازار آزاد نزدیک شود؛ تالاری درست کردند با قیمت ۹۰ تا ۹۵ هزار تومان. این یعنی دولت عملا نرخ رسمی را بالا برد و اثرات تورمیاش را جدیتر کرد.
یعنی افزایش رسمی نرخ ارز هم نتوانسته صادرکنندهها را قانع کند؟
بله دقیقا. و اتفاقا با افزایش نرخ رسمی، اوضاع بدتر شده است. وقتی نرخ رسمی از ۴۰ هزار به ۷۰ هزار میرسد، هزینه کالاهای اساسی، مواد اولیه، کالاهای سرمایهای و خدمات بالا میرود. رشد قیمتها باعث تحریک انتظارات تورمی میشود. وقتی مردم مشاهده میکنند قیمتها افزایش پیدا میکند، به جای نگهداشتن ریال، سراغ خرید ارز، سکه و خودرو میروند. تقاضا برای داراییهای غیرپولی افزایش یافت، نتیجه این شد که نرخ ارز دوباره بالا رفت. این چرخهای است که از سال ۱۳۶۹ تاکنون همیشه تکرار شده است. هر بار نرخ رسمی بالا میرود تا به بازار آزاد نزدیک شود، بازار آزاد جهش میکند و این چرخه ویرانگر ادامه دارد.
چرا این چرخه شکل گرفت؟
مشکل ریشهای این است که ما حکمرانی پولی و ارزی نداریم و چرخه ویرانگر شکل گرفت. صادرکننده ارز را برنمیگرداند و از طرف دیگر، روی ریال هم هیچ کنترلی نداریم. ریال بهراحتی تبدیل به سکه، طلا یا دلار میشود، بدون هیچ نظارتی. سودهای کلانی هم از این تبدیلها عاید افراد میشود بدون اینکه دولت بتواند مالیات بگیرد. در روسیه یا چین، اگر صادرکننده ارز را برنگرداند، با او برخورد قاطع میشود. در روسیه با وجود مازاد تجاری هزارمیلیارد دلاری، صادرکننده موظف است ارز را برگرداند اما در ایران کسی اقتدار ندارد بگوید ارزت را برگردان. این بیانضباطی عامل اصلی نابسامانی ارزی است.
حذف ارز کالاهای اساسی چه تأثیری بر موج گرانی داشته است؟
دقیقا به موضوع مهمی اشاره کردهاید. در بودجه امسال سه میلیارد دلار ارز کالای اساسی کم شد. وقتی ارز تخصیصی کم میشود، طبیعتا برنج، نهادهها و روغن تحت تأثیر قرار میگیرند. الان ارز برنج حذف شده، ارز نهاده رو به حذف است و به زودی ارز روغن هم حذف میشود. چرا؟ چون دولت ارز ندارد. وقتی این اتفاق میافتد، قیمتها چند برابر میشود؛ برنج ۵۰ هزار تومانی میشود ۱۵۰هزارتومان. درحالی که خود دولت با کاهش عرضه ارز، زمینه افزایش قیمت را فراهم کرده و بعد میگوید دیدید ارز دادیم، فایده نکرد!
اخیرا دولت مصوبهای ابلاغ کرده مبنی بر واردات کالاهای اساسی بدون انتقال ارز. این موضوع هم در افزایش قیمت ارز تأثیر دارد؟
این مصوبه اجازه میدهد مناطق مرزی کالاهای اساسی مثل برنج، روغن، حبوبات، ذرت، جو، قند وشکر را با منشأ بدون انتقال ارز وارد کنند اما «بدون انتقال ارز» یعنی چه؟ یعنی تاجر میرود از بازار آزاد قاچاق ارزمیخرد و با آن کالا وارد میکند. یعنی تقاضا در بازار قاچاق زیاد میشود و نرخ ارز دوباره بالا میرود. در نتیجه، ما سه کار اشتباه همزمان انجام دادیم: ابتدا تالار دوم درست کردیم که باعث افزایش نرخ رسمی شد، ارز کالای اساسی را کاهش دادیم و افزایش قیمت کالاها را به دنبال داشت و مجوز بدون انتقال ارز دادیم که موجب افزایش تقاضای غیررسمی برای دلار شد. مجموعه این عوامل نرخ ارز را تا ۱۲۶هزارتومان بالا برد. درواقع همه این اتفاقات قابل پیشبینی بودوما ازابتدا نسبت به آن هشدارداده بودیم.سال گذشته،زمانی که لایحه بودجه۱۴۰۴درآبانماه به مجلس آمد،پشت تریبونمجلس گفتم:اگر میخواهید سال آینده تورم شدید داشته باشیم، به این بودجه رأی بدهید. خب متأسفانه رأی دادند و نتیجهاش را داریم میبینیم.
شما مشکل اصلی را در نبود حاکمیت ارزی و حکمرانی ریال میدانید؟
کاملا همینطور است. ما نه حاکمیت ارزی داریم ونه حکمرانی ریالی. بهخاطر جو تورمی،دیگرکسی به ریال اعتماد ندارد. ریال دست مردم نمیماند؛ سریع آن را تبدیل به دارایی میکنند.حتی معاملات بسیاری الان بادلاروسکه انجام میشود. دلار و سکه درواقع جای پول ملی را در مبادلات گرفتهاند. یعنی تقاضا برای دلار بهعنوان «پول جایگزین» افزایش یافته است. وقتی دادههای اطلاعاتی ناقص باشد، نظارت برگردش ارزوجود نداشته باشد وسیستم مالیاتی هم ناکارآمد باشد، ریال هیچگاه حاکمیت پیدا نمیکند.آن وقت افزایش نرخ رسمی ارز فقط باعث رشد قاچاق و آشفتگی بیشتر میشود.
برخی کارشناسان معتقدند چند نرخی بودن ارز باعث بروز چنین مشکلاتی شده است. نظر شما درباره تکنرخی کردن ارز چیست؟
قطعا چندنرخی بودن فسادزاست اماتکنرخی کردن ارز به دلیل اینکه زیرساخت و الزامات کافی برای نظارت نداریم حتی اگر با رقم ثابت مثلا ۱۲۰ هزار تومان هم تکنرخی کنیم باز هم خطرناک است. چون اگر نرخ رسمی را ثابت بگذاریم، بازار آزاد بلافاصله ۱۷۰یا۱۸۰هزار تومان میشود. در این شرایط ارز ۱۲۰هزارتومانی برای کالاهای اساسی تأمین کنیم، فشار تورمی شدیدی میآورد. متاسفم که رؤسای قوا، مشاوران ناآگاه دارند و تحلیل درستی از وضعیت ارزی ندارند. آقای وزیر اقتصاد هم اشتباه میکند که ریشه تورم را صرفا در ناترازی بودجه وبانکی میبیند.این رویکرد و نگاه باید تغییر کند.