به گزارش خبرنگار جامجم، رسیدگی به این پرونده از هفدهمین روز بهارسال۱۴۰۲ با افشای جنایتی هولناک در شهرستان ملارد آغاز شد. زنی وحشتزده به پلیس گفت، دو عضو خانواده همسایهاش غرق در خون هستند.پس از این تماس، تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی غرب استان تهران همراه بازپرس جنایی در محل قتل حاضر شدند. جسد غرق در خون زن میانسال و پسرش در فاصله کمی از هم روی زمین افتاده بود. بررسی خانه نشان میداد قاتل بهراحتی وارد خانه شده و آثاری از ورود به زور روی در دیده نمیشود. این سرنخ احتمال قتل ازسوی قاتلی آشنا را مطرح کرد. قاتل با انگیزه انتقام وارد خانه شده و با ضربههای مرگبار چاقو و جسم سخت به صورت و گردن مادر و پسر وارد کرده بود.همسایه مقتولان که با پلیس تماس گرفته بود، در جریان تحقیقات گفت: زن میانسال و پسرش در این خانه زندگی میکردند. گاهی نیز نوه پسری این زن به خانهشان میآمد. از دیروز متوجه غیبت آنها شده و به ماجرا مشکوک شدیم. امروز که به خانهشان رفتم با جسد آنها روبهرو شدم و با پلیس تماس گرفتم.کارآگاهان در ادامه به بررسی دوربینهای مداربسته اطراف خانه و تحقیقات محلی پرداخته و دریافتند یک روز قبل از کشف اجساد، پسر نوجوان هراسان از این خانه بیرون آمده است. این موضوع فرضیه قتل به دست پسر نوجوان به نام نوید را مطرح کرد و با اعلام گزارش پزشکیقانونی، هیچ شکی باقی نماند که قتل توسط او رخ داده است. در ادامه تحقیقات پلیسی مشخص شد پسر جوان فرزند طلاق بوده و پدرش در زندان است و مادرش هم در یکی از شهرهای استان سمنان زندگی میکند. ماموران که احتمال میدادند نوید به خانه مادرش رفته باشد، به آنجا رفتند اما متهم به قتل چند ساعت قبل آنجا را ترک کرده بود. ردیابیها مشخص کرد نوید در مسیر تهران است که با رصد لحظه به لحظه، او را در تهران شناسایی و پس از پنج ساعت تعقیب و مراقبت، سرانجام دستگیر و برای تحقیقات به پلیس آگاهی غرب استان تهران منتقل کردند.
نوید در تحقیقات به قتل اعتراف کرد و گفت: از وقتی یادم میآید پدر و مادرم اختلاف داشتند. پدرم بعد از مدتی بهخاطر سرقت باتری ماشین به زندان افتاد. مادرم هم شرایطی نداشت که پیش او بروم، به همین دلیل نزد مادربزرگ پدریام آمده بودم. روز حادثه عمویم که چند وقتی بود همسرش را طلاق داده بود به خانه مادربزرگم آمد. آن روز وقتی مادربزرگ و عمویم برسر ارثیه بحث میکردند قصد دخالت داشتم که عمویم به من ناسزا گفت. بهدنبال فحش او بود که اختیار از دستم خارج شد و با چاقو عموی ۵۲ سالهام را به قتل رساندم. مادربزرگم چون شاهد این جنایت بود و با جملههایی که او میگفت مطمئن بودم من را تحویل پلیس خواهد داد با گاز پیکنیک ضربهای به سرش زدم و چند ضربه هم به عمویم زدم و بلافاصله از محل گریختم.با تکمیل تحقیقات پرونده این جنایت برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد و دیروز متهم به دفاع از خود پرداخت. در این جلسه دو نفر از اولیایدم، قاتل را بخشیدند و سه اولیایدم دیگر خواستار قصاص او شدند. سپس متهم که در زمان قتل زیر ۱۸ سال داشت در جایگاه ایستاد و گفت: بعد از جدایی پدر و مادرم و زندانی شدن پدرم، وضع من و خواهرم بد شد. عمویم، خواهرم را اذیت میکرد و این موضوع باعث شد از او ناراحت شوم. آن روز نفهمیدم چکار میکنم و صبح وقتی بیدار شدم و عمویم به من فحش داد، او را با چاقو زدم. بعد هم با پیکنیک به مادربزرگم ضربه زدم. بهخاطر شرایط مادرم و اعتیادش، به خانه او نمیرفتم و وقتی در سمنان بودم، اغلب به خانه خالههایم میرفتم. بعد از این ماجرا، خواهرم را به بهزیستی بردند و الان آنجا نگهداری میشود.
این صحبتهای متهم با واکنش اولیایدم روبهرو شد و اعلام کردند با طرح این ادعاها قصد فرار از مجازات را دارد. در پایان جلسه دادگاه، محاکمه تجدید شد تا خواهرش از بهزیستی به دادگاه منتقل شده و از او هم تحقیق شود.