پیاتزا دست به دامان ستاره‌های نسل طلایی شد

بازگشت «معروف»ها

ایران ستاره تازه می‌خواهد

در سراسر دنیا استفاده از بازیکنان باتجربه زمانی معنا پیدا می‌کند که آن‌ها همچنان در چرخه حرفه‌ای ورزش حضور فعال داشته باشند و به‌ روز بمانند. تجربه زمانی کارآمد است که در دل رقابت زنده باشد. بازیکنی که سال‌ها از فضای حرفه‌ای فاصله گرفته، طبیعتاً نمی‌تواند همان بازدهی گذشته را در بالاترین سطح به‌ویژه در تیم ملی ارائه دهد. بازگشت به اوج نیازمند حضور مداوم در تمرینات، لیگ‌های معتبر و رقابت مستمر است، موضوعی که نمی‌توان از آن چشم‌ پوشی کرد.
در سراسر دنیا استفاده از بازیکنان باتجربه زمانی معنا پیدا می‌کند که آن‌ها همچنان در چرخه حرفه‌ای ورزش حضور فعال داشته باشند و به‌ روز بمانند. تجربه زمانی کارآمد است که در دل رقابت زنده باشد. بازیکنی که سال‌ها از فضای حرفه‌ای فاصله گرفته، طبیعتاً نمی‌تواند همان بازدهی گذشته را در بالاترین سطح به‌ویژه در تیم ملی ارائه دهد. بازگشت به اوج نیازمند حضور مداوم در تمرینات، لیگ‌های معتبر و رقابت مستمر است، موضوعی که نمی‌توان از آن چشم‌ پوشی کرد.
کد خبر: ۱۵۳۴۸۰۴
نویسنده عزیز پرتوی/ کارشناس والیبال

 

در والیبال جهان پاسورها معمولاً عمر حرفای طولانی‌تری نسبت به سایر پست ‌ها دارند و بسیاری از تیم‌ های ملی از تجربه آن‌ ها بهره می ‌برند. اما این بهره‌گیری زمانی موفق است که در کنار آن، سازندگی و تربیت نسل جدید نیز به‌صورت هم ‌زمان دنبال شود. پرسش اساسی اینجاست که چرا ما همواره به گذشته باز می‌گردیم اما در ساختن آینده ناتوان مانده‌ایم؟ چرا به جای پرورش «سعید معروف‌های» جدید مدام چشم‌انتظار بازگشت چهره‌های دیروز هستیم؟

واقعیت این است که عمر قهرمانی کوتاه است. هیچ ورزشکاری، حتی بزرگ‌ترین نام‌های تاریخ، نمی‌توانند تا ابد در بالاترین سطح باقی بمانند. قهرمانان می‌آیند، می‌درخشند و در نهایت جای خود را به نسل بعد می‌دهند. تفاوت والیبال موفق با والیبال درجا زده، در همین نقطه مشخص می‌شود: ساختن جایگزین پیش از آن‌که ستاره‌ها خاموش شوند.

مشکل اصلی والیبال ایران، کمبود نگاه عمیق به آموزش پایه است. ما در برخی فاکتورها مانند اسپک پیشرفت کرده‌ایم اما در مؤلفه‌های اساسی‌تر نظیر دریافت، دفاع و سرویس همچنان با استانداردهای روز دنیا فاصله داریم. در حالی که تیم‌های بزرگ جهان با برنامه‌ریزی دقیق روی رده‌های سنی بازیکنانی کامل و چند بُعدی تربیت می‌کنند ما اغلب به دنبال راه‌حل‌های فوری و کوتاه‌مدت هستیم، شبیه استفاده از غذای آماده به جای یاد گرفتن آشپزی.

نگاهی به لیگ ملت‌ها نشان می‌دهد بسیاری از تیم‌های مطرح حتی به قیمت شکست از بازیکنان جوان خود استفاده می‌کنند. آن‌ها این مسابقات را فرصتی برای آینده‌سازی می‌دانند نه صرفاً نتیجه‌گیری مقطعی. شکست برای آن‌ها بخشی از مسیر رشد است نه فاجعه. در مقابل ما هنوز میان نتیجه‌گرایی کوتاه‌مدت و آینده‌نگری واقعی سرگردان مانده‌ایم.

اگر قرار است والیبال ایران مسیر پایداری را طی کند چاره‌ای جز بازگشت جدی به سازندگی وجود ندارد. این وظیفه تنها بر دوش فدراسیون نیست. باشگاه‌ها، هیئت ‌های والیبال سراسر کشور و مربیان پایه بازوان اصلی توسعه والیبال‌ محسوب میشوند. تا زمانی که این مجموعه ‌ها آستین بالا نزنند و مسئولیت پرورش نسل جدید را نپذیرند بازگشت به گذشته نه‌تنها راه‌حل نخواهد بود بلکه ما را در چرخه‌ ای تکراری نگه می‌دارد. آینده والیبال ایران، نه در بازگشت ستاره‌ها، بلکه در ساختن ستاره‌های تازه رقم خواهد خورد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها