بهزاد آقاپور، مهناز پسیخانی،جمشید حقیقتشناس، شهره حقیقی،محسن رافعی، حمیده سبحانی، سیاوش ستاری، گروه هنری روحالله شمسیزاده و برخی از هنرمندان مدعو در این رویداد بودهاند.همچنین، نرگس حریریان، محمود مکتبی و بهنام کامرانی هیأت داوری آثارهنرمندان این دوره را بهعهده داشتهاند. به این مناسبت با بعضی از دستاندرکاران این رویداد به گفتوگو نشستهایم.
اولین سؤالی که در ارتباط با این رویداد به ذهن میرسد این است که چرا از متریالی برای خلق اثر بهره گرفته شده که ماندگاری ندارد؟
بهنام کامرانی، عضو هیأتداوران: به ندرت میتوان در تهران فضایی را یافت که بشود به این شکل در طبیعت اثر هنری خلق کرد. از این نظر، میدان مشق یکی از بهترین فضاها در این ارتباط بوده است. فرشته زمانی که دبیری این رویداد را به عهده دارد، از دانشجویان خوب و مستعد من در سالهای قبل و از هنرمندان پیگیر در حوزه هنر زیستمحیطی و طبیعتمحور بوده و از زمانی که جوان بود ایده برگزاری این رویداد را در ذهن داشت. وجود فضای عریض در پشت دانشگاه هنر، این ایده را در او تقویت کرد تا چنین طرحی را راهاندازی کند. بهویژه این که پاییز هرسال، چنارهای کهنسال در آن فضا منجربه تجمع برگهای انبوهی میشوند و بستر مناسبی را برای فعالیت هنرمندان در محیط فراهم میکنند.
فرشته زمانی، دبیر رویداد «پاییز برگ»: این رویداد بهطور کلی با هدف آوردن هنر معاصر بین مردم عادی شکل گرفته؛ بهخصوص این که پاییز برگ در یکی از تاریخیترین نقاط شهر که از پیشینهای طولانی برخوردار است رخ میدهد. طبعا برگزاری این رویداد به شکل مستقل و بدون حمایت کار دشواری بوده و خوشحالیم که امروز پنجمین دوره آن را هم با موفقیت پشتسر گذاشتهایم. جا دارد در این گفتوگو از وزارت امورخارجه، دانشگاه هنر و مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر سپاسگزاری کنیم که در این مدت همراهمان بودهاند، بهخصوص مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر که از حامیان اصلی بوده و بدون کمک این مؤسسه، برگزاری جشنواره عملا ممکن نبود.
جعفر واحدی، رئیس مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر: پیش از هر چیز باید به این مسأله اشاره کنم که این اولین سالی بوده که حمایت از رویداد پاییز برگ را به عهده گرفتیم، البته سالها قبل هم در برگزاری آن مشارکت داشتیم ولی دوسال است که به شکل جدی و مستمر به حمایت از آن پرداختهایم و خوشحالیم که کارنامه امسال مثل دورههای قبل موفقیتآمیز بوده است.
صحبت از هنرهای محیطی درحالی مطرح میشود که ما اولینبار در اوایل دهه ۸۰ با کارهایی که احمد نادعلیان، هنرمند پرسابقه هنرهای تجسمی در رودخانه یا در مناطق مختلفی مثل جزیره هرمز، پولور و... انجام داد شناختیم، این هنر طی این سالها چقدر دستخوش تحول قرارگرفته است؟
بهنام کامرانی: خود من چندی پیش مقاله مفصلی در اینباره نوشته و به جایگاه هنر محیطی در جهان و هنر معاصر امروز ایران پرداختهام. استاد نادعلیان از همکاران و دوستان خوب من هستند و چندان که اشاره کردید، یکی از اولین هنرمندانی بوده که در زمینه گسترش هنرهای محیطی فعالیت زیادی انجام داده است؛ کمااین که بسیاری از هنرمندان امروز ازجمله فرشته زمانی که در هنر محیطی فعالیت دارند، از مجموعه کارهای او الهام گرفتهاند. این نشان میدهد که هنرهای محیطی در کشور ما بهخوبی جاافتاده است. از دید من، میتوان پاییز برگ را یکی از موفقترین رویدادهایی دانست که در این سالها با اقبال خوبی از سوی هنرمندان مواجه شده است. شاید به این خاطر در فضایی از شهر تهران برگزار میشود که به لحاظ تاریخی و هنری در جذب عامه مردم موفق بوده و دوره به دوره چشمانداز آن درحال گستردگی است.
کیفیت آثار ارائهشده در این دوره را چطور میبینید؟
فرشته زمانی: یکی از مؤلفههای رویداد امسال، حضور هنرمندان متفاوت بوده. متفاوت از این نظر که اغلب آنها پیشتر درحیطه مجسمهسازی شهری کار کرده بودند و حالا برای اولینبار در این رویداد با برگ به خلق اثر پرداختند. نکته مهمتر آنکه این آثار با درونمایه «صلح» شکل گرفتهاند و این ایده به همت و کمک وزارت امورخارجه، امسال بعد پررنگتری به خود گرفته است.
بهنام کامرانی: این اولین دورهای است که عضو هیأت داوری آن بودهام اما هرسال خط سیر این رویداد را دنبال کردهام. به نظرم در دوره چهارم، باوجود آنکه تعداد شرکتکنندگان کمتر بود ولی آثار کیفیت بهتری داشتند. امسال، بهرغم هنرمندان بیشتری که متقاضی حضور در پاییز برگ بودهاند، کیفیت در برخی موارد پایینتر بوده است. هرچند باید به این نکته توجه کرد که ساخت اثر هنری به مدد متریال برگ، سهلوممتنع است، بدین معنی که در ظاهر آسان به نظر میرسد ولی در عمل، پیچیدگی و دشواریهای زیادی را پیش پای هنرمند قرار میدهد.
باتوجه به این که پاییز برگ در بخشی از محوطه وزارت امورخارجه برگزار شده، چقدر از حمایت این وزارتخانه و دیگر نهادهای مرتبط دولتی برخوردار بوده است؟
بهنام کامرانی: تاجایی که میدانم بهجز صدور برخی مجوزها، حمایت مالی از سوی دولت صورت نگرفته است. هرچند جای آن است که بخشی از بودجههای دولتی به فعالیتهای هنری از این دست تزریق شوند؛ چراکه این کار طبعا میتواند در ارتقای آموزش تصویری به مردم تأثیرگذار باشد. امروز در همه جای دنیا، تأمین بودجه گالریها و مؤسسات هنری بهعهده دولت است، نمونه آن کشور آلمان که بودجه گالریهای پروژهمحور ازسوی ریاستجمهوری و مجلس به این مراکز تخصیص داده میشود. باتوجه به این که مدت زمان برگزاری این رویداد چندروزی بیشتر نیست، درنتیجه آثار بعد از اتمام زمان درنظر گرفته شده جمعآوری میشوند. چون برگها به مرور زمان کپک زده و حتی آلودگی محیطی ایجاد میکنند.
باتوجه به اینکه اساسا برگ درختان عمر کوتاهی دارند، چرا متریال ماندگارتری را برای تم این جشنواره انتخاب نکردید؟
فرشته زمانی: ما بههیچعنوان نمیخواستیم به سمت مجسمهسازی و کارهای ماندگار شهری برویم، احساسمان این است شهر تهران در شرایط متراکم کنونی، دیگر پتانسیل این حجم از آثار را ندارد. بنابراین، اولویت ما در این رویداد، فرآیند خلق اثر بوده و در مراحل بعدی، ایجاد شرایطی برای گفتوگو و تعامل با مخاطب شهری؛ ارائه المان شهری هرگز جزو اهداف اصلیمان نبوده است. باتوجه به محدودیتهایی که داریم کارهای ارائهشده در محوطه باغ ملی باید زودتر جمع شوند. البته قولهای مساعدی داده شده تا بعضی از این آثار در نقاط مختلف منطقه ۱۲ مثل فضای جلوی شهرداری این منطقه نصب شوند. ولی در مجموع؛ با نصب دائمی و ماندگار کارها موافق نیستیم. اصلا ویژگی هنرهای محیطی (لندآرت) این است که دربازه زمانی خاصی خلق شده و بعد از آن، از بین بروند.
بهنام کامرانی: رویدادهای طبیعتمحور هیچگاه ماندگار نیستند، مگر در مواقع نادر که از هنرمند خواسته شود این آثار را در باغ مجسمه یا موزه به نمایش بگذارد؛ ولی در اغلب موارد، موقتی هستند.
برای برگزاری این رویداد با چه دستاندازهایی مواجه بودهاید؟
جعفر واحدی: برخی به این مسأله اشاره میکنند که ایکاش مدتزمان برگزاری این رویداد بیشتر بود اما همین بازه زمانی هم هزینههای بسیاری را به مؤسسه وارد کرده است. برای نمونه، ما امسال ۱۱هنرمند مهمان از شهرستان داشتیم که مسلما اسکان آنها در روزهای برگزاری بهعهده ما بوده است. از سوی دیگر، آمادهسازی فضا با مشکلات زیادی توأم بوده و هزینه زیادی برده است. گرچه شهرداری منطقه ۱۲ بهخوبی توانسته در بخش اجرایی و سختافزاری با ما همکاری کند و دانشگاه هنر هم با نامهنگاریهای بسیار، در هموارکردن این مسیر نقش داشته است. ما در این دوره به هرکدام از هنرمندان شرکتکننده، نفری ۱۵ میلیونتومان اعطا کردیم. درمجموع؛ بودجه پنجمین دوره پاییز برگ ۵/۱میلیارد تومان بوده اما همانطور که از اسم مؤسسه پیداست، هدف ما توسعهبخشی به هنر؛ بهویژه هنر شهری است. در این ارتباط سعیمان این بوده تا با جذب اسپانسر، در برداشتن بار مالی این رویداد نقش داشته باشیم. موضوع این رویداد تخصصی نیست و برای قشر خاصی طراحی نشده، درنتیجه هدف از برگزاری آن، مشارکت دادن آحاد جامعه در جریان پروسه خلق یک اثر هنری بوده است.
فرشته زمانی: فضای میدان مشق بخشی از حیاط وزارت امورخارجه است و این امر ناخودآگاه باعث ایجاد محدودیتهایی میشود، درحالی که این فضا از جهاتی به شهر و شهروندان هم تعلق دارد. گرچه امسال، وزارت امورخاجه با ما تعامل و همکاری زیادی داشته ولی باز هم با چالشهای مختلفی مواجه بودیم. بهعنوان مثال، زمان برگزاری جشنواره از ۲۶آذر تا پایان این ماه است، درحالی که میشد زمان برگزاری آن به مدت یک ماه هم ادامه پیدا کند. البته شهرداری منطقه ۱۲ برای مهیاکردن فضای میدان مشق زحمات زیادی کشیده و مؤسسه هنرهای تجسمی معاصر هم نقش پررنگی در حمایت از ما داشتهاند. امسال ۴۰هنرمند آمادگی خود را برای حضور در پاییز برگ اعلام کردند که اغلبشان هنرمندان مدعو بودند، تعدادی از هنرمندان هم از طریق انتشار فراخوان شرکت کرده و آثارشان مورد داوری قرار گرفت.
سال گذشته که به مناسبت برگزاری این رویداد، به باغ ملی آمدم به این مسأله اشاره کردم که ایکاش شرایطی فراهم میشد تا شاهد بازگشایی در باغ ملی منتهی به خیابان امام خمینی(ره) بودیم و اقشار بیشتری از مردم میتوانستند در این رویداد حضور داشته باشند اما امسال هم تغییری در این روند صورت نگرفته است.
فرشته زمانی: البته ناگفته نماند که در این زمینه تلاشهای زیادی صورت گرفته و حتی با رئیس دانشگاه هنر و شهرداری منطقه ۱۲ هم جلسات متعددی داشتیم. حتی موزه «ملک» هم تقاضا کرده این در، مورد مرمت قرار گرفته و باز شود. درحالحاضر موافقتهای ضمنی و لفظی نسبت به این قضیه صورت گرفته ولی هنوز عملی نشده؛ امیدوارم وزارت میراث هم پای کار بیاید و این کار در دورههای آتی پاییز برگ به ثمر بنشیند.
جعفر واحدی: مؤسسه به سهم خود تلاشهای بسیاری برای محقق شدن این مسأله انجام داده است. گرچه باید این نکته مهم را درنظر داشت که باز شدن این در ممکن است امنیت وزارت امورخارجه را به مخاطره بیندازد. درعینحال براین باوریم که دیدهشدن باغ ملی منوط به بازشدن این در است. چراکه درهای دیگر در این فضا، فرعی هستند و این در اصلیترین ورودی است که مردم میتوانند وارد میدان مشق شوند. امیدواریم این کار زودتر عملی شود تا زحمات و هزینههایی که برای این رویداد صرف شده خروجی سازندهتری داشته باشد.