بر همین اساس به نظر میرسد، رژیم پهلوی در زمان رضاشاهی که داعیهدار مدرنسازی ایران بود در پی ایجاد صنعت فولاد بود از آن زمان تا مقطع پیروزی انقلاب اسلامی و تا امروز که سابقه تلاشی 30 ساله را در راستای حفظ و ارتقای این صنعت در چنته مدیریت اقتصادی کشور داریم، راه درازی را از وابستگی به خارجیان در پیادهسازی زیرساختهای صنعت فولاد (قبل از انقلاب) تا بومیسازی این صنعت ارزشمند (در سالهای بعد از انقلاب) پیمودهایم و امروز در نقطهای ایستادهایم که مدیران و مسوولان اقتصادی و صنعتی با قاطعیت از بومی شدن صنعت فولاد در کشور سخن میگویند افتخاری که باید دستیابی به آن را مرهون تک به تک کارگران، مهندسان، مدیران، کارشناسان و... دانست که در مدت 3 دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در این ورطه زحمت کشیدهاند.
نخستین تکاپوها
اولین تلاشها برای ایجاد صنعت فولاد در کشور از زمان حکومت پهلوی اول شروع شد. به این ترتیب که در دهه 40، حکومت وقت ایران به سراغ کشور روسیه رفت و قرارداد ساخت کارخانه ذوب آهن اصفهان بین دولت ایران و روسیه منعقد شد.
نکته جالب توجه در این زمینه این است که در زمانیکه دولت وقت سرگرم مذاکره با روسها برای انعقاد قرارداد ذوب آهن اصفهان بود، چند تن از تاجران و متمولان ایرانی یک واحد فولاد احداث کردند که در سال 1351 به بهرهبرداری رسید و این در واقع نخستین واحد فولادسازی در ایران بود که با سرمایه و همت بخش خصوصی احداث شد که دارای ظرفیت سالانه 30 هزار تن بود.
در طی سالهای قبل از انقلاب نخستین و بزرگترین واحد فولادسازی کشور در اصفهان به بهرهبرداری رسید تا این استان بزرگ به قطب فولادسازی ایران تبدیل شود چنانچه سالها بعد و در سال 1370 هم فولاد مبارکه اصفهان در همین استان ساخته شد تا به تنهایی نیمی از تولید فولاد را در کشورمان برعهده داشته باشد. هر چند که احداث مجتمعهای فولادسازی در دوران رژیم پهلوی فقط به همان ذوبآهن اصفهان ختم شد.
با این حال بررسی آمارهای آخرین سال حکومت پهلوی نشان میدهد که مصرف فولاد کشور در سال 1356 به حدود 4 میلیون تن رسیده بود در حالی که حجم فولاد تولیدی در داخل حدود یک میلیون تن بود.
پیروزی انقلاب اسلامی و حرکت به سوی خودباوری
با پیروزی انقلاب اسلامی و دگرگونی ساختار حکومت در ایران چند اتفاق مهم درحوزه صنعت کشورمان به وقوع پیوست که ما را با شرایط جدیدی روبهرو ساخت.
در این شرایط تمام کارشناسان خارجی ایران را ترک کردند و این در شرایطی بود که صنعت فولاد ایران به طور صددرصد به حضور این کارشناسان وابسته بود، ضربه بزرگی برای این صنعت به حساب میآمد. علاوه بر این تجهیزات و نقشههای طراحی شده، دو واحد فولادسازی که قرار بود در مبارکه اصفهان و استان خوزستان ساخته شود نیز رها شد.
مساله دیگری که در ماههای نخست پس از پیروزی انقلاب به سرعت خودنمایی کرد، عدم امکان استفاده از توان و ظرفیت متخصصان و نیروهای ماهر داخلی بود چرا که در پی گسترش جو حاکم بر فضای کشور در روزهای انقلاب، بسیاری از کارشناسان با تجربه از سوی مدیران جوان انقلابی به نوعی کنار زده شدند. این رفتار از آنجا نشات میگرفت که برخی از کسانی که پیش از انقلاب و در رژیم سابق فعالیت میکردند، فاقد صلاحیت و تعهد لازم بودند.
مساله بعدی که به نوعی از همان تفکر غیرکارشناسی مورد قبل ریشه میگرفت این بود که واحدهایی مانند فولاد مبارکه یا فولاد خوزستان باهدف وابسته کردن هر چه بیشتر ایران به کشورهای دیگر طراحی و ساخته میشوند، بنابراین باید ساخت آنها یا بهرهبرداری از این واحدها را تعطیل کرد.
با وجود این شرایط عملا صنعت فولاد را در کشور دچار رکود و سیر نزولی کرده بود تا جایی که تولید فولاد به500 هزار تن در سال کاهش یافت.
این روند تا حدود سال 60 ادامه یافت تا این که در این سال بتدریج با درک ضرورت فوقالعاده این صنعت برای کشور راه ورود نیروهای جوان متخصص به صنعت فولاد باز شد و در عین حال سایه سنگین تفکرات نادرست نیز از سر صنعت و اقتصاد کشور کنار رفت و به این ترتیب زمینه برای پیشرفت و توسعه صنایع فولادسازی بیش از پیش فراهم شد.
براساس آنچه از آمارهای موجود از تولید محصولات فولادی در کشور وجود دارد، از سال 1360 تا سال 1367 که زمان ورود اولین سری از محصولات فولاد مبارکه به بازار است، میزان تولید محصولات فولادی از 474 هزار و 862 تن به حدود یک میلیون و 290 هزار تن در سال رسیده است.
درخشانترین مولود فولادی انقلاب
از روند صعودی تولید و همچنین مصرف فولاد در کشور، کاملا آشکار است که نیاز به تولید بیشتر محصولات فولادی همپای رشد و توسعه صنعتی کشور، همواره روبه افزایش بوده است. همین نیاز روز افزون مدیران و مسوولان کشور را بر آن داشت که طرح احداث مجتمعهای فولادی بزرگی مانند فولاد خوزستان و فولادمبارکه اصفهان را مطرح کنند.
با وجود تمام تلاشهای صورت گرفته کشورمان از جایگاه در خور خود درحوزه فولادبرخوردار نیست
بر مبنای همین دیدگاه، عملیات اجرایی فولاد مبارکه اصفهان در سال 1360 به همت متخصصان داخلی آغاز شد.
خاطرات مدیرعامل فولاد مبارکه که از ابتدای عملیات اجرایی این مجتمع در این واحد حضور داشته در این زمینه بسیار شنیدنی است.
مهندس رجایی، روزهایی را به خاطر میآورد که کارگاه ساخت زیرساختهای فولاد مبارکه آنچنان دور افتاده بود که برای رسیدن به آن باید ساعتها در جادههای خاکی حرکت میکردند یا شبهای هولناکی را توصیف میکند که هواپیماهای دشمن بعثی که با هدف بمباران شهر اصفهان بر فراز این منطقه پرواز میکردند، از شدت دور افتادگی و ناشناختگی بدون هیچگونه عکسالعملی از فراز محل ساخت فولاد مبارکه عبور میکردند.
وی به یاد میآورد که نظام بهرهبرداری از فولاد مبارکه را تنها با 4 هزار فانکشن از خارجیها تحویل گرفتهاند ولی امروزه این واحد عظیم با 24 هزار فانکشن در حال فعالیت است.
از این رو فولاد مبارکه اصفهان، نهتنها بزرگترین مجتمع فولادسازی کشور و وسیعترین مجتمع صنعتی ایران است، بلکه به نمادی برای خودباوری و خوداتکایی ایرانیان در حوزه صنعت تبدیل شده است.
این مجتمع که در 75 کیلومتری جنوب غربی اصفهان واقع شده دارای مساحتی 35 کیلومترمربعی که 17 کیلومترمربع آن را سالنهای تولید تشکیل میدهند.
این مجتمع عظیم با هزینهای حدود 2/1 میلیارد دلار در سال 1367 به بهرهبرداری رسید و بیشترین حجم تولید فولاد را به میزان حدود 5 میلیون تن در سال دارد.
براساس برنامهریزیهای صورت گرفته حجم تولید فولاد در این مجتمع تا سال آینده با راهاندازی 3 واحددیگر به حدود 5/10 میلیون تن خواهد رسید.
چشمانداز صنعت فولاد ایران
واقعیت این است که با وجود تمام تلاشهای صورت گرفته طی 3 دهه سپری شده از انقلاب اسلامی، کشورمان از جایگاه در خور خود در حوزه فولاد برخوردار نیست، بنابراین باید تلاش مضاعفی در راه توسعه ظرفیتهای این بخش صورت پذیرد.
اگر در 40 سال گذشته، ظرفیت تولید سالانه کشور به 10 میلیون تن بالغ شده، باید برای پشت سر گذاشتن رقبای منطقهای و فرامنطقهای خود و جبران عدم تحقق برخی از اهداف رشدهای 2 یا 3 رقمی را هدفگیری کنیم.
از این رو ایران باید بتواند طی زمان باقیمانده تا پایان برنامه چهارم، ظرفیت تولید فولاد خود را به 29 میلیون تن در سال برساند که احداث 8 واحد فولادسازی که در قالب طرح جامع فولاد کشور صورت میگیرد ازجمله این برنامهها است.
در چارچوب این طرح جامع، ساخت 8 مجتمع بزرگ فولاد در نیشابور، اهواز، یزد، بافق و سنگان در دستور کار شرکت ملی فولاد ایران قرار گرفته است که با بهرهبرداری از این طرحها جمعا 4/6 میلیون تن به ظرفیت تولید فولاد کشور افزوده خواهد شد.به نظر میرسد با تحقق این برنامهها و افزایش ظرفیت سایر واحدهای موجود، بتوانیم به هدف تعیین شده تولید 50 میلیون تن فولاد در افق 1404 کشور اسلامیمان دست یابیم.
سروش صاحبفصول
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد