با هاجر تحریری‌نیک‌صفت، معاون معاونت راهبردی منابع انسانی ریاست جمهوری

دورکاری خوب است، بد عمل می‌کنند

او هم از قطار پرشتاب دولت می‌گوید؛ از این که دولت احمدی‌نژاد برای انجام طرح‌هایش بشدت عجله دارد و هر کس از این قطار جا بماند کسی منتظر رسیدنش نمی‌ماند. هاجر تحریری حالا معاون معاون رئیس‌جمهور است؛ کسی که در ساختمان قدیمی استانداری تهران مسوول سر و سامان دادن به نیروهای انسانی دولتی است. او خودش دیده که برخی مدیران چطور در اجرای طرح دورکاری از قطار پرسرعت دولت جا مانده‌اند و این عقب‌افتادگی را با تفسیر غلط خودشان از دورکاری جبران کرده‌اند. او منتقد سرسخت این مدیران و مدافع پرشور دورکاری است. تحریری معتقد است اگر کارمندان بویژه زنان از این طرح نهراسند و از آن استقبال کنند هم خاطرشان بابت کار و خانواده جمع می‌شود و هم استعدادهایشان در مسیر درست قرار می‌گیرد. او نگاه ویژه‌ای به زنان دارد، گرچه برخلاف آنچه که قبلا شنیده بودیم او یک فمینیست متعصب و افراطی نیست، اما به بودن زن در خانه به اندازه اهمیت حضورش در محل کار اعتقاد دارد. اما او در عین حال از کسانی حرف می‌زند که هنوز نگاهی متعصبانه به حضور زن در اجتماع دارند، یعنی کسانی که به باور او تنها راه مقابله با آنها تلاش زنان برای اثبات خودشان است، البته به شرطی که دولتمردان هم فضای رشد زنان را از امروز بازتر کنند. آنچه در پی می آید حاصل گفت و گوی ما با اوست.
کد خبر: ۴۷۰۴۳۸

از زمانی که دولت آقای احمدی‌نژاد مستقر شد همواره شاهد بودیم که هر طرحی در دولت مطرح شد بسرعت به سمت اجرا رفت، حتی اگر آن طرح، درست نبود یا منتقدان زیادی داشت. یکی از این طرح‌ها، دورکاری است که حالا که تقریبا 2 سال از مطرح شدنش می‌گذرد، می‌توان گفت که ثمره قابل اعتنایی نداشته است. شما در معاونت راهبردی این طرح را چطور می‌بینید؟

دورکاری روشی برای انجام کار است و در آن به این صورت عمل می‌شود که کارمند به جای این که وظایفش را در اداره و سازمان انجام دهد آن را در محیط‌های دیگر مثلا خانه یا حتی کتابخانه انجام می‌دهد. هدف از دورکاری این است که به جای این که تمام تمرکز ما به حضور فیزیکی کارمندان باشد به خروجی و نتیجه کار آنها توجه کنیم. البته بعضی از کارها به گونه‌ای است که فرد حتما باید در محل کار حضور داشته باشد، مثل پزشکی یا پرستاری که فرد نمی‌تواند معاینات و مراقبت‌های بالینی را خارج از محل کار انجام دهد. اما بعضی از کارها این‌گونه نیست. برای همین از همه دستگاه‌های دولتی خواسته‌ایم که کلیه فعالیت‌هایی که قابلیت دورکاری دارد را شناسایی کنند و برای ما بفرستند. پس ما کارمندانی را به دورکاری می‌فرستیم که شغلشان قابل دورکاری باشد، نه دیگران را. البته این که گفتید رئیس‌جمهور کارهایی را انجام می‌دهد که یا درست نیست یا منتقدان زیادی دارد باید بگویم که اتفاقا دورکاری طرح بسیار درستی است که به خاطر فوایدش در کشورهای پیشرفته و بویژه در بخش خصوصی انجام شده. ابتکاری که آقای احمدی‌نژاد و دولتشان داشته این است که این طرح را به جای بخش خصوصی به بخش دولتی آورده‌اند. اگر این طرح را بدرستی انجام دهیم بهره‌وری در سازمان‌ها بالا می‌رود، همین طور از نیروی انسانی به صورت درست و بهینه استفاده می‌شود. یعنی این که از فرد بااستعدادی که می‌تواند کاری را در مدت زمان کمتری انجام دهد می‌خواهیم که در یک بازه زمانی طولانی آن کار را انجام دهد، راه نادرستی را انتخاب کرده‌ایم، چون هم از استعدادش بدرستی استفاده نمی‌شود و هم انگیزه‌هایش بتدریج از بین می‌رود.

یکی از فواید مهم طرح دورکاری، کاهش هزینه است؛ هم برای دستگاه و هم برای فرد. کسی که قصد آمدن به محل کار را دارد قطعا متحمل هزینه‌هایی می‌شود، همین‌طور دستگاه محل خدمت او برای این که سرویس لازم را به او بدهد باید هزینه‌هایی را متقبل شود. یکی دیگر از فواید این است که فرد می‌تواند حضور بهتر و پررنگ‌تری در کنار خانواده داشته باشد. برای همین است که ما در آیین‌نامه دورکاری آنچه را که بیشتر از همه مورد توجه قرار داده‌ایم این است که باید به کارمندان زن اولویت بدهیم تا هم به وظایف اجتماعی‌شان عمل کنند و هم نقش مادری و همسری‌شان را بدرستی انجام دهند. به اعتقاد من، یکی از مترقی‌ترین برنامه‌هایی که دولت تاکنون پیشنهاد کرده، دورکاری است. البته انجام هر کار جدیدی با مقاومت همراه است و لازم است برای آن فرهنگ‌سازی شود، چون اگر مردم بدانند که دورکاری یک طرح تجربه‌شده و موفق است حتما از آن استقبال می‌کنند، همان‌طور که الان نیز شاهد این استقبال هستیم.

شما می‌دانید جرقه طرح دورکاری اولین بار در ذهن کدامیک از اعضای هیات دولت زده شد؟

فکر می‌کنم که آقای شیخ‌الاسلامی، وزیر کار.

چرا ایشان؟

اکثر افراد تحصیلکرده که اهل کتاب و مطالعه هستند یا موقعیت تحصیل و سفر در خارج کشور را داشته‌اند سعی می‌کنند طرح‌هایی را که آنجا اجرا شده و مفید بوده برای کشور خودشان هم استفاده کنند. حالا ممکن است آقای شیخ‌الاسلامی از طریق کتاب با طرح دورکاری آشنا شده یا ممکن است تجربه آن را در کشوری دیده باشد. پس مطمئن باشید طرح دورکاری یک پیشینه ذهنی و علمی دارد.

ولی همه می‌دانیم که شرایط کشور ما با کشورهای خارجی فرق دارد و آنهایی که به این کشورها سفر کرده‌اند حتما این موضوع را دیده‌اند و می‌دانند.

مثلا چه فرقی می‌کند؟

مثلا وزارت ارتباطات اعلام کرده که ما برای انجام دورکاری مشکل زیرساخت‌های اینترنتی نداریم، بلکه مشکل اینجاست که سازمان‌ها شبکه ندارند و کارمند دورکار از خارج از محل کار نمی‌تواند به اطلاعات درون‌سازمانی دسترسی داشته باشد. پس پیداست که تا وقتی ما این مشکل را حل نکنیم نمی‌توانیم به دورکاری از نوع تله‌ورکینگ فکر کنیم.

دورکاری فقط مختص مشاغلی نیست که به زیرساخت‌های الکترونیکی نیاز دارد، چون مشاغل زیادی هست که فرد برای انجام کار به هیچ‌یک از وسایل الکترونیکی حتی شبکه الکترونیکی نیاز ندارد. مثلا یک محقق قطعا به اینترنت نیاز دارد که اگر مشمول دورکاری شود حتما اینترنت در اختیارش قرار می‌گیرد یا هزینه‌هایش تامین می‌شود، اما مثلا کسی که قرار است گزارشی تهیه یا نامه‌ای تایپ کند و تحلیلی انجام دهد و یک سری آمار جمع کند الزاما نیاز به زیرساخت‌های الکترونیکی ندارد. اما با این حال اگر ما بتوانیم زیرساخت‌ها را فراهم و دولت الکترونیک را محقق کنیم، می‌توانیم درصد بیشتری از کارمندان را به دورکاری بفرستیم.

شما ثابت کردید که از مدافعان سرسخت طرح دورکاری هستید، اما می‌دانید که هر دفاع برای این که منطقی باشد حتما باید مستدل باشد. آیا مشخص شده از زمانی که طرح دورکاری در کشور اجرا شده چقدر باعث کاهش هزینه‌ها و افزایش بهره‌وری شده است؟ لطفا به ما عدد بدهید.

دفاع من براساس منطق و استدلال است، برای همین از هیچ طرحی دفاع بی‌مورد نمی‌‌کنم و اگر طرحی واقعا مشکل داشته باشد نظرات انتقادی‌ام را می‌گویم. ما نمی‌گوییم دورکاری‌ای که در حال حاضر در کشورمان انجام می‌شود بی‌عیب است، ولی این که استارت این روش زده شده و این فکر در کشور به وجود آمده آن را بسیار مترقی می‌دانم، اما قبول دارم که تا رسیدن به ایده‌آل فاصله زیادی داریم.

البته در این میان نکاتی هست که به نظر می‌رسد ذهن افراد به خاطر وجود آنها مغشوش شده و آن این که دورکاری زمانی مطرح شد که بحث آلودگی هوا، تعدیل نیروها و انتقال کارمندان به شهرهای دیگر نیز مطرح بود. در واقع این 3 بحث با طرح دورکاری همزمان شد و متاسفانه دورکاری تحت‌الشعاع آن 3 موضوع قرار گرفت.

اما یکی از دلایلی که ممکن است کارمندان از دورکاری استقبال نکنند به خاطر عملکرد بد بعضی از مسوولان ماست. به عنوان مثال با وجود این که بارها چه به صورت تذکر کتبی و چه به صورت شفاهی اعلام کرده‌ایم که هیچ‌کس حق ندارد به بهانه دورکاری، کارمندی را تعدیل یا منتقل کند، ولی متاسفانه بعضی از دستگاه‌ها این کار را کردند و به این روش بسیار مترقی و ارزشمند آسیب رساندند. این مساله امنیت شغلی را از کارمندان گرفت و عده‌ای ترسیدند که مبادا دورکاری باعث شود که کارشان را از دست بدهند. به همین علت هنوز یک آمار واقعی از دورکاری و نتایج آن نداریم.البته یک موضوع دیگر هم به این طرح آسیب رساند و آن این که سال قبل به خاطر آلودگی هوا فرآیند صحیح دورکاری انجام نشد.

در آیین‌نامه دورکاری که به تصویب دولت رسید مراحلی بسیار منطقی در نظر گرفته شده که یکی از این مراحل تاکید دارد که دستگاه‌ها باید کارمندان مستعدی را که شغل‌شان قابلیت دورکاری را دارد، شناسایی کنند. پس دورکاری برخلاف تصور عموم، مختص کارمندان تنبل نیست، بلکه روشی است برای تشویق کارمندان پرکار و بااستعداد. همچنین در آیین‌نامه تاکید شده که کارمند دورکار باید کارش را در یک بازه زمانی مشخص تمام کند و به مافوقش گزارش بدهد که اگر کارش را بدرستی انجام دهد، علاوه بر حقوق از مزایای اضافه‌کار هم بهره‌مند می‌شود. پس می‌بینید که طرح دورکاری چقدر اصولی و منطقی است. هرچند متاسفیم که این طرح با بحث آلودگی هوا همزمان شد. در واقع در آن زمان به خاطر آلودگی هوا، دولت مجبور شد از کارمندان بخواهد در خانه بمانند و کارشان را از طریق دورکاری انجام دهند که این مساله سبب شد تا بین کارمند و کارفرما هیچ تفاهمی ایجاد نشود و گزارش کار نیز از کارمندان گرفته نشود. البته در آن زمان دولت هم مقصر نبود، چون بین 2 کار مخیر بود؛ یعنی یا ادارات را تعطیل کند یا کارها را از طریق دورکاری انجام دهد که بعضی مدیران بد عمل کردند و فقط کارمندان را به خانه فرستادند و اسمش را گذاشتند دورکاری که این ذهنیت را به وجود آورد که دورکاری یعنی فرستادن نیروها به خانه و دور کردنشان از محل کار. البته در حال حاضر با کمک فرهنگ‌سازی و همچنین حاکم شدن شرایط آرام بر جامعه، این ذهنیت منفی در حال کمرنگ شدن است، چون تقریبا برای کارمندان جاافتاده که دورکاری به معنی اخراج از محل کار یا قطع ارتباط با سازمان نیست و بسته به توافقی که با کارفرما دارند، می‌توانند بخشی از کار را در اداره و بخشی را در خارج از محل کار انجام دهند.

شما چندین بار اشاره کردید که طرح دورکاری به این علت با تردید مواجه شد که با چند طرح دیگر به صورت همزمان مطرح و باعث برخی سوءتعبیرها شد. حالا می‌خواهم بدانم دلیل این همه عجله دولت چه بود؟ اگر این طرح با کمی طمانینه اجرا می‌شد، بهتر نبود؟

الحمدلله اگر دولت نهم و دهم را با دولت‌های پیشین مقایسه کنیم، می‌بینیم که بسیاری از کارهای به زمین مانده حتی آرزوهای دولت‌های قبل را به نتیجه رسانده است. این کارها هم مسلما نیاز به یک همت جدی دارد که با یک حرکت عادی به ثمر نمی‌رسد. ما خودمان (اعضای دولت) نمی‌توانیم با 8 ساعت کار در روز به مردم خدمات بدهیم. من حداقل 13 ساعت در روز کار می‌کنم که گاهی اوقات به 16 ساعت هم می‌رسد. این همه تلاش برای این است که بتوانیم خواسته‌های دولت را محقق کنیم، چون دولت دوست دارد در این فرصت 8 ساله که خدا به او داد، چندین کار مهم را انجام دهد و البته قبول دارم که از بس عجله دارد و دلش می‌خواهد چندین کار مهم را همزمان انجام دهد، شاید از لحاظ این که این زمان برای مطرح کردن موضوع دورکاری مناسب باشد یا نه، اشتباه کرده باشد. البته رئیس‌جمهور و هیات دولت یک سری ایده خوب را مطرح می‌کنند، ولی من کارشناس و من مسوول در رده پایین آن را خراب می‌کنم. چه بسا اگر من هم متوجه شوم که این طرح چقدر مهم است و نباید با یک کار نادرست ارزش آن را از بین ببرم آن کار روال عادی خودش را طی کند. مثلا ما که گفتیم و بخشنامه کردیم که کسی حق ندارد کارمند دورکار را مشمول تعدیل کند، یا مثلا گفتیم که حق ندارید اضافه‌کار این افراد را کاهش دهید، ولی خب بعضی‌ها اعمال سلیقه کردند ، چون اینها مدیران سنتی هستند و عادت کرده‌اند که نیرو همیشه جلوی چشم‌شان باشد و اگر او را ندیدند این‌طور تعبیر می‌کنند که او کار نکرده. پس این مساله باید اصلاح شود، والا دستور دولت هیچ اشکالی نداشت.

البته از نظر من، آیین‌نامه دورکاری یک اشکال مهم دارد که با واقعیات موجود در کشور در تعارض است. این آیین‌نامه می‌گوید کارمند یک بسته کاری تعریف‌شده در ازای یک حقوق مشخص دریافت می‌کند و موظف است آن کار را در زمان تعیین‌شده تحویل دهد، به طوری که اگر اینچنین نکرد، مشمول کم‌کاری می‌شود و نمره ارزشیابی‌اش نزول می‌کند. به نظر من، این یک تبعیض است. الان کارمندی که در اداره حضور دارد، خیلی راحت کم‌کاری می‌کند و وقتش را براحتی در راهروها و برای حرف‌زدن تلف می‌کند، اما هرگز به خاطر کم‌کاری توبیخ نمی‌شود.

تحریری‌نیک‌صفت: مدیران باید باور کنند وقتی زنی برای مرخصی زایمان می‌رود، در جای دیگر به کار مهم انسان‌سازی مشغول است، برخی از هزینه‌بربودن طرح حمایت از زنان انتقاد می‌کنند، مگر می‌شود برای عالی‌ترین شکل خلقت هزینه نکرد؟

علت این مساله این است که یک​سری امتیازاتی به دورکار داده‌ایم که به این کارمند نداده‌ایم. از جمله این‌که به دورکار فرصت داده‌ایم تا بیشتر در کنار خانواده‌اش باشد. بالاخره کسی که به محیط اداره می‌آید، از خانواده‌اش می‌زند، باید وقتی را برای رفت‌وآمد بگذارد و هزینه‌ای را صرف کند. حتی اگر کارمندی به اداره بیاید و کاری هم انجام ندهد، باید جنگ اعصابی بر سر سوار شدن به ماشین و بموقع رسیدن و امثال آن داشته باشد، در حالی که یک فرد دورکار هیچ‌کدام از این مسائل را ندارد. از طرفی این ما هستیم که باید نظارتمان را روی کارمندان بیشتر کنیم و اگر حالا اینچنین نیست، دلیل نمی‌شود که این کار غلط است.

البته قبول دارم که باید همان‌گونه که بر فرد دورکار نظارت می‌کنیم، بر کارمندان مستقر در اداره هم نظارت کنیم که هم‌اکنون نیز بعضی مدیران این نظارت را اعمال می‌کنند، اما به هر حال این خلأ در ادارات و سازمان‌های ما وجود دارد که ما برای آن تمهیداتی را اندیشیده‌ایم. الان ما فاکتورهایی را در ارزیابی عملکرد تعریف کرده‌ایم که مدیر ناچار است نظارت کند و کارمند ناچار است که جدیت بیشتری به خرج بدهد.

آیا آماری دارید که نشان بدهد مردان بیشتر دورکار شده‌اند یا زنان؟

دقیقا نمی‌دانم، اما فکر می‌کنم زنان بیشتر استقبال می‌کنند.

این سوال را به این علت می‌پرسم که دولت، شخص شما و رئیس مرکز امور زنان ریاست جمهوری همیشه تاکید دارند که زنان از دورکاری استقبال کنند تا با ماندن در خانه به وظایف مادری و همسری‌شان برسند، اما این یک حرف ناخوشایند و آزاردهنده است، چون مردان هم وظیفه پدری و همسری دارند، اما هرگز به این موضوع تاکید نمی‌شود.

البته تاکید بر زنان برخلاف نظر شما خیلی هم خوشایند است، یعنی انتظار دارم شما از این موضوع حمایت کنید، البته با دلایلی که می‌گویم؛ اول این‌که ما دورکاری را اصلا محدود نکرده‌ایم و هر آقایی که متقاضی باشد‌ و شرایطش را داشته باشد، می‌تواند دورکاری کند و هیچ منعی وجود ندارد و ما فقط اعلام کرده‌ایم که اولویت با خانم‌هاست.شما می‌دانید که اگر یک زن از صبح تا شب در خانه باشد، ممکن است از لحاظ روحی و روانی آسیب چندانی نبیند، چون آنقدر برای خودش کار و برنامه ایجاد می‌کند که وقتش را پر می‌کند، اما مردها نمی‌توانند و اگر یک روز از صبح تا شب در خانه باشند، ممکن است از لحاظ روحی و روانی آسیب ببینند، شاید یکی از دلایل کمتر استقبال‌کردن مردان هم همین باشد. مساله دوم این‌که وقتی حضرت علی( ع) و حضرت فاطمه( س) با هم ازدواج کردند، دست به یک تقسیم کار زدند و حضرت امیر گفتند اگر صلاح می‌دانید کار بیرون برای من و کار خانه برای شما باشد که حضرت فاطمه هم استقبال کردند. درواقع خانم‌ها از نظر خلق و خو، ماندن در خانه را بیشتر دوست دارند تا آقایان. از طرفی هم یک​سری کارها هست که خانم‌ها آنها را بهتر انجام می‌دهند مثل بزرگ‌کردن بچه. مادری که یک بچه شیرخوار دارد و باید 2 ساعت یک​بار شیردهی داشته باشد به نظر شما، اگر به این خانم بگوییم اگر شغلت به گونه‌ای است که می‌توانی در خانه انجام دهی،‌ این کار را بکن، آیا به زن توهین می‌کنیم یا به این زن کمک می‌کنیم که از شیر خودش به جای شیرخشک استفاده کند؟ پس باز هم می‌گویم که دورکارشدن یک مساله کاملا اختیاری است که زن و مرد می‌توانند هردو از آن استقبال کنند، اما اگر ما اولویت را به خانم‌ها داده‌ایم به این علت است که آنها هم در خانه حضور پررنگ داشته باشند و هم در عرصه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ظاهر شوند.

من خودم معتقدم که اگر زن در اجتماع فردی موفق باشد ولی در خانه همسر و مادری خوب نباشد فایده‌ای ندارد.

​ این مساله در مورد مردان هم صدق می‌کند؟

بله، اما وقتی پیامبر اکرم ( ص)​ می‌فرمایند بهشت زیرپای مادران است به این علت است که نقش اساسی در تربیت را مادر انجام می‌دهد. روان​شناسان می‌گویند اساس شخصیت هر فردی تا سن 6 سالگی ریخته می‌شود که در این 6 سال بچه بیشترین ارتباط را با مادر دارد که این نقش مادری را هرگز یک پدر نمی‌تواند ایفا کند.

بله، من هم با نظر شما موافقم اما نگرانی ما از این بابت است که الان یکی از آسیب‌های اجتماعی، حضور کمرنگ مردان در خانه است به طوری که آنها تقریبا در حال حذف شدن از زندگی هستند.

من این را قبول دارم و باید برای این مشکل یک راه‌حل پیدا کرد یعنی بررسی کنیم که چرا مردان آنقدر کم در کنار خانواده حضور دارند. آیا بحث مشغله کاری است؟ آیا موضوع کمی درآمد است؟ پس این مساله ربطی به آن موضوعی که من می‌گویم ندارد ولی با این حال مردانی هم که شغلی قابل دورکاری دارند می‌توانند تقاضا دهند و به امور خانوادگی‌شان بهتر از قبل رسیدگی کنند.

حالا بیایید در مورد زنانی که نمی‌توانند محل کار را ترک کنند و دورکار شوند صحبت کنیم. مدتی است که طرح‌ها و لوایح خوبی در مورد زنان در کشور مطرح می‌شود، حتی از نگاه‌های نوین به زنان گفته می‌شود و از برخی تسهیلات قانونی برای آنها سخن به میان می‌آید‌. مثلا بحث افزایش مرخصی زایمان برای زنان. اما این طرح‌ها در حالی مطرح می‌شود که هنوز جامعه قدرت پذیرش آن را ندارد و مثلا کارفرما براحتی از بازگشت زنی که مرخصی زایمانش تمام شده به محل کار جلوگیری می‌کند یا هنگام رفتن او به مرخصی برخوردهای معترضانه‌ای از خود نشان می‌دهد. حتی برخی کارفرماها قبل از استخدام از فرد تعهد می‌گیرند که مثلا برای 5 سال صاحب فرزند نشود. برای این مشکلات چه تمهیداتی اندیشیده‌اید؟

حکایت ما حکایت آن پیرمرد و پسر و چهارپایش است. ما هرکاری که انجام دهیم باز مورد اعتراض عده‌ای قرار می‌گیریم و نمی‌توانیم همه را راضی نگه داریم. در بعضی از کشورهای پیشرفته برای این‌که توجه بیشتری به کانون خانواده بکنند حتی بعد از تولد فرزند، مرخصی‌هایی برای مردان درنظر گرفته‌اند. البته ما نیز در اصلاح این قانون پیشنهاد چنین مرخصی ای برای مردان را هم مطرح کردیم، چون زنان پس از زایمان واقعا به شوهرانشان نیاز دارند.

همین‌طور پیشنهاد افزایش مرخصی 6 ماهه زایمان (به 9 ماه)‌ برای زنان را مطرح کردیم که همان‌طور که شما گفتید بعضی‌ها به تبعات این مساله اشاره می‌کنند و می‌گویند مثلا ممکن است برای برگشت خانم‌ها به محیط کار مشکلی ایجاد شود یا کارفرماها بیشتر مردان را جذب کنند نه زنان را.البته طرح ما برای اصلاح این وضع هنوز به مجلس نرفته و همچنان روی آن کار می‌شود. ولی به طور کلی اعتقاد ما بر این است که اگر می‌خواهیم فرزندان سالمی داشته باشیم باید این زمان‌های حساس را دریابیم. چون بعضی هزینه‌ها در واقع هزینه نیستند، بلکه سرمایه‌گذاری‌اند. یعنی ما به زنان شاغل حقوق و تسهیلات بدهیم و در عوض از آنها بخواهیم که برای ما انسان تربیت کنند. ما برای یک دستگاه هزینه می‌کنیم، مگر می‌شود برای انسان که عالی‌ترین شکل خلقت است هزینه نکنیم؟ اما خب، مسلما باید مدیران را توجیه کنیم تا بدانند درست است کارمندشان برای مدتی در محل کار نیست اما در عوض در جایی دیگر به کار مهم انسان‌سازی مشغول است.

شما عضوی از دولت هستید و از آن زاویه به مسائل نگاه می‌کنید و ما که در بیرون هستیم از زاویه‌ای دیگر، پس در نتیجه ممکن است نگاه ما به یک مساله با هم فرق داشته باشد. از نظر ما که خارج از دولت هستیم طرح‌ها و مسائل مربوط به زنان به کندی پیش می‌رود و حتی در برخی مواقع بر سر راه آنها سنگ‌اندازی‌ها و مقاومت‌هایی بروز می‌کند. به نظر شما چرا در حوزه زنان کارها سرعت کمی دارد؟

زمانی که من خودم نماینده مجلس بودم چند کار اساسی در حوزه زنان انجام شد که همیشه به خاطر آنها خدا را شکر می‌کنم. مثلا بحث استفاده از بازنشستگی خانم‌ها وقتی فوت کردند یا اصلاح قوانین ارث زن که حالا از عرصه و اعیان هر دو سهم می‌برد. این مجلس هم به اندازه خودش در حوزه زنان کار کرده، ولی من هیچ‌وقت مقاومتی در این حوزه ندیده‌ام.

البته من هم مثل شما انتظارات بیشتری در این عرصه دارم ولی باید توجه داشته باشید که هر طرحی چه در حوزه زنان و چه در حوزه‌های دیگر باید بار مالی‌اش مشخص شود.

مثلا ما خیلی مایلیم که بتوانیم خانه‌داری را در زمره مشاغل رسمی بیاوریم. ما روی این طرح خیلی فکر کردیم و به این نتیجه رسیدیم که اگر قرار باشد حق بیمه‌ها را زنان خودشان پرداخت کنند قطعا از این طرح استقبال نخواهد شد ،پس دولت باید بخشی از هزینه را تقبل کند که این مساله نیز چون بار مالی ایجاد می‌کند و منبع تامین آن مشخص نیست قطعا مورد موافقت قرار نمی‌گیرد. برای همین است که این طرح فعلا مسکوت مانده است. پس می‌توانیم نتیجه بگیریم که اگر طرحی سرنوشتی مشابه پیدا می‌کند لزوما به خاطر مقاومت یا مخالفت عده‌ای نیست، بلکه هنوز کسی نمی‌داند اعتبار مورد نیازش باید از چه منبعی تامین شود و زمینه اجرای آن وجود ندارد.

مریم خباز / گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها