حالا چند قرنی از این فرمایش جناب سعدی میگذرد و در طول این سالها و قرنها بهارها و شکوفههای فراوانی سبز شدهاند و پژمردهاند، اما همچنان باغ و گلستان سعدی که از جنس کاغذ و قلم است، تازه و خواندنی در زندگی ما جاخوش کرده است.
این ذکر خیر از شیخ اجل بهانهای بود تا به استقبال از گشایش باغی دیگر برویم؛ باغی به نام کتاب در قلب تهران، تپههای عباسآباد که شامگاه شنبه به طور رسمی افتتاح شد، اگرچه وقتی به سایت رسمی این باغ میرویم، پیشرفت این پروژه را 85 درصد معرفی میکند. به هر حال این روزها همه ما به افتتاحیههای زودهنگام و تکمیل نشده عادت کردهایم.
از این که بگذریم، به تعبیر همان جناب سعدی صفحات هر کتاب برگهای درخت محسوب میشود و از آنجا که برگ درختان سبز در نظر هوشیار/ هر ورقش دفتری است معرفت کردگار، میتوان گفت که باغ کتاب در روزگار ما باغی از معرفت و زیبایی و دانش است که باید گشایش آن را به فال نیک گرفت.
نکته مهم در این میان توجه به کاربریهای باغ کتاب است. وقتی متوجه میشویم این باغ پنج فضای اصلی دارد: فروشگاه موضوعی کتاب ، فروشگاه کودک و نوجوان، فروشگاه محصولات فرهنگی، نمایشگاه فصلی، سالنهای همایش
به نظر میرسد حجم اصلی این باغ به فروش و عرضه کتاب اختصاص یافته است که صدالبته قابل قدردانی است، اما واقعا مکانی مانند باغ کتاب صرفا باید تبدیل به یک فروشگاه یا نمایشگاه دائم کتاب شود؟ آیا مشکل فقط در دسترس نبودن کتاب است ؟ (دستکم در تهران به اندازه کافی مراکز فروش کتاب وجود دارد؛ از شهر کتابها بگیریم تا راسته خیابان انقلاب و کریمخان و...)
امیدوارم باغ کتاب افزون بر این کارکرد که لازم هم است، نگاهی جدیتر و فراتر به مسائل مختلف حوزه کتاب و نشر داشته باشد و جاذبههایی بیافریند تا کتاب و مطالعه همیشه مانند اردیبهشت ماه دغدغه مردم و رسانهها شود و مثلا برای دانشآموزان و کودکان و نوجوانان یک باغ و تفرجگاه معنوی و معرفتی شود؛ چیزی شبیه دیگر پارکهای جنگلی و فضاهای سبز با این تفاوت که به جای بال کباب زدن به بدن، برگهای کتابی به دل بزنند و به قول صائب تبریزی:
نیست کاری به دو رویان جهانم صائب/ روی دل از همه عالم به کتاب است مرا
سینا علیمحمدی - دبیرگروه فرهنگ و هنر
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد