30 خرداد و خیانت‌های منافقین

منافقین در طول ۳۲ سال گذشته با اقدامات ضد انسانی و ترورهای کور خود نه تنها در نزد ملت ایران بلکه در میان سایر ملت‌های آزادیخواه منفور شده‌اند؛ به‌طوری که حتی در میان حامیان دیروز و امروز خود نیز جایی ندارند.
کد خبر: ۵۷۲۸۱۱
30 خرداد و خیانت‌های منافقین

سی‌ام خرداد سرآغاز حرکت مسلحانه سازمان منافقین علیه ملت و نظام جمهوری اسلامی است؛ سازمانی که در ابتدا توسط افرادی همچون محمد حنیف‌نژاد برای مبارزه با حکومت پهلوی پایه‌ریزی شد اما به دلیل تغییر ایدئولوژیک سران این گروهک بعد از مدتی کوتاه پس از انقلاب اسلامی و قدرت‌طلبی آنها، در صف مخالفین نظام اسلامی قرار گرفتند.

سران این گروهک که در غیاب پایه‌گذاران اولیه سازمان هدایت آن را بر اساس افکار التقاطی خود بر عهده گرفته بودند، بعد از عزل بنی‌صدر از ریاست جمهوری در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰‌ رسماً رودرروی نظام ایستاده و با اقدامات مسلحانه دست به کشتار وسیع مردم و نیروهای انقلاب زدند؛ آنها حتی فرمان امام مبنی بر تحویل سلاح‌ها را گوش نداده و خط نفاق را پی گرفتند.

این سازمان که در روزهای نخست انقلاب خود را همراه انقلابیون و در کنار مردم نشان می داد، در زمانی اندک ماهیت واقعی خود را نمایان کرد و طی جنگ مسلحانه اقشار مختلف ملت از مسئولین و مقامات لشکری و کشوری گرفته تا کارگر و کسبه و حتی مادران و نوزادان را هدف قرار داد.

هنوز ذهن ملت ایران انفجار هفتم تیر سال 1360 و شهادت شهید بهشتی و 72 تن از یارانش، انفجار هشتم شهریور و شهادت رئیس‌ جمهور و نخست ‌وزیر وقت ایران (شهیدان رجایی و باهنر) را به خوبی به یاد دارد؛ حتی این ملت به خوبی به یاد دارد که منافقین در ترورها و خشونت‌های خود به فرزندان شیرخوار هم رحم نمی‌کردند.

این گروهک تروریستی نه تنها در تهران بلکه در شهرهای مختلف کشور جنایت‌ها و ترورهای کور خود را بسط و گسترش داد که اقدامات تروریستی آنها در ششم بهمن 1360 آمل و کشتار مردم بی گناه، تنها گوشه‌ای از حرکت تجزیه‌طلبانه آنها بود.

آنگونه که برخی مسئولان اعلام کرده‌اند، آمار قربانیان جنایت‌های شبکه ترور و نفاق حتی به 17 هزار نفر هم رسید که تعداد اندکی از آنان از مقامات و مسئولین لشکری و کشوری بوده اما بقیه انسان‌های بی گناهی بودند که صرفا می‌خواستند تحت لوای پرچم جمهوری اسلامی ایران و زعامت حضرت روح‌الله در این مرز و بوم زندگی کنند.

به طوری که در اعترافات خود آنها نیز بسیار دیده و خوانده شده که افراد کاسب را در محلات، به صرف داشتن محاسن و به تصور عضویت در نهادهای انقلاب مورد حمله قرار داده و در برابر دیدگان فرزندانشان بر سر سفره‌های افطار به شهادت رساندند.

اوج قساوت اعضای این گروهک را می توان در ماجرای تلخ شکنجه و شهادت سه پاسدار کمیته انقلاب اسلامی در تهران مشاهده کرد که تشریح آن اقدام فجیع توسط عوامل دستگیر شده نفاق دل هر آزاده‌ای را به درد‌آورد.

گروهک تروریستی رجوی پس از 19 بهمن 1360 که سپاه پاسداران محل اختفای اصلی رهبران آنها در زعفرانیه را کشف و به جنایت‌های سازماندهی شده آنها در تهران پایان داد، به عراق نقل مکان کرد و با صدام که در آن زمان با حمایت غرب وحشی جنگ تمام عیاری را علیه جمهوری اسلامی ایران راه انداخته بود، هم‌پیمان شدند.

جاسوسی و ارائه اطلاعات از سوی این سازمان به نیروهای بعثی و شرکت در چند عملیات از جمله دیگر خیانت‌های آنها علیه هموطنان‌شان بود که البته اوج آن را در عملیات مرصاد پس از اجرایی شدن قطعنامه ۵۹۸ بین ایران و عراق به نمایش گذاشتنند و پاسخ دندان‌شکنی از سوی رزمندگان اسلام گرفتند.

این اما پایان کار رجوی و یارانش نبود و آنها در زمینه فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای هم علیه جمهوری اسلامی بسیار فعالیت کردند که البته راه به جایی نبردند و شسکت آنها در این عرصه نیز بار دیگر موجب اقدام مسلحانه‌شان علیه دانشمندان متعهد کشورمان شد.

این گروهک که نه تنها در بین ملت ایران که حتی در میان مردم عراق و سایر کشورهای منطقه منفورند و امروز ردپای آنها در اقدامات تروریستی در سوریه کاملاً مشهود است‌؛ به‌طوری که حتی حامیان آمریکایی و اروپایی آنها نیز حاضر به پذیرش آنان در کشورشان نیستند.

یوسف اسدی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها