وصف الحال ساده:
بگذار تا مقابل روی تو بگذریم
دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم
حالا شاید بپرسید که چه دیدیم؟... چیز بدی ندیدیم. راستش فقط دیدیم سر، سر است و پا، پا. شلوغ بازاری بود برای خودش. البته بازار هنر. جنجالی به زبان خوش برپا بود که نگو. یک عده میگفتند ببندیم، یک عده میگفتند نبندیم.
ما هم که ترسیدیم این وسط، طبق معمول، ما لای در گیر کنیم؛ فلذا مصلحت دیدیم که هرچه سریع تر محل را ترک کنیم و الباقی قضایا را از طریق رسانههای جمعی پیگیری کنیم.
اینطوری، شست پایمان هم لای در نمیماند. البته در خوشبینانهترین حالت، کمترینش شست پایمان بود. کل هیکل هم استبعادی نداشت لای در گیر کند.
جامعه سینمایی: بشکن بشکنه بشکن.... / رئیس سازمان سینمایی: من نمیشکنم..../ گروه اول: بشکن.... / گروه دوم: اینجا بشکنی، ما گله داریم..../جامعه سینمایی: بشکن بشکنه بشکن..../رئیس سازمان سینمایی: من نمیشکنم..../گروه دوم: بشکن.... /گروه اول: اونجا بشکنی، ما گله داریم...... و الی آخر!
مخلص کلام!... دردسر ندهیم. آمدیم منزل، از جراید پیگیر اخبار شدیم. شنیدیم که فقط چند ساعت پس از آن که کلید آقای حجتالله ایوبی، در قفل خانه سینما چرخید طیفی از سینماگران جلسه را ترک کردند و بعد از آن نیز در همان حال ترک، در گفت و گوهایی، این بازگشایی را خیانت [باز خوب است نگفتند جنایت]، لابیگری [باز خدا را شکر نگفتند لابی گری صهیونیستها] و تشویق متخلفان[و باز ممنون که نگفتند تحریک متخلفان] تعبیر کردند.
بسته پیشنهادی: هر چند که در ماجرای دنباله دار خانه سینما، ما نه ته پیازیم نه سر پیاز؛ اما بالاخره چون سینما را دوست داریم ـ حتی بدون تخمه ـ مجبور از ارائه رهنمودهایی چند هستیم:
1ـ بازکردن تدریجی: لازم نیست یک دفعه، تمامی در خانه سینما را چهار طاق باز میکردند که خیلی تابلو باشد و همگان جا بخورند. اول آهسته لای در را باز میکردند، بعدش اگر سر و صدایی درست نمیشد،یواش یواش، در را بیشتر باز میکردند. تجربه جامعه باز که الکی و کشکی به دست نمیآید. میگویند عدهای از قراولان آمدند نزد میرزا آغاسی خان صدراعظم، که بر ما رؤیت هلال ماه شوال یقین حاصل نشده. فلذا توپ در کنیم یا در نکنیم؟ صدر اعظم هم که یقین نداشت فردایش عید فطر است، گفت در بکنید اما یواش در بکنید. این سیاست، گاهی در سایر امور هم جواب میدهد.
2ـ تعویض نام: از آنجا که ممکن است عدهای به اسم سابق این مکان مسأله دار حساسیت موضعی داشته باشند؛ لهذا بد نیست اسم آن را عوض کنیم، بلکه رفع حساسیت شد. مثلا اتاق خلوت سینما؛ خانه سینما؛ پستوی سینما؛ دفتر سینمایی، مسکن مهر سینما؛ بالاخانه سینما؛ زیرزمین سینما؛ تاریکخانه سینما (به دلیل تاریک بودن سالن سینما)؛ چارخانه سینما؛ و..... اسامی و عناوین خوش ساخت دیگری از این دست!
3ـ تغییر زمان: زرنگ نیستند دیگر.اگر میگذاشتند این بازگشایی، همزمان با بازگشایی مدارس و دانشگاهها در اول مهر اتفاق میافتاد؛ باور بفرمایید خبر این بازگشایی در لابهلای دیگر بازگشاییها گم میشد. وقتی همه باخبر میشدند که خانه سینما بازگشاده شده بود،رفته بود پی کارش!
4ـ گذاشتن در ترازو: دلایل تعطیلی خانه سینما را در یک کفه ترازو بگذارند و دلایل بازگشایی آن را در یک کفه دیگر آن. هر کفهای که سنگینتر شد و پایینتر رفت، همان را بچسبند. فقط مواظب باشند خود ترازو مشکلی نداشته باشد. شاهین و شاخص ترازو، طراز باشد. احتمال دستکاری نیست؛ ما زیادی احتیاط میکنیم. بدهم ندیدیم؛ مگر در مواردی که خوب ندیدیم. خب ندیدیم دیگر؛ ما هم آدمیم!
رضا رفیع
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد