اکنون با گذشت یکسال از آن زمان، اردوغان خود را در اختلاف شدید با دولت ایالات متحده میبیند و تصمیم اوباما در حمله نکردن برنامهریزی شده به سوریه وی را در انزوای کامل در داخل ترکیه و منطقه قرار داده است.
برای اردوغان به عنوان حامی سرسخت تغییر رژیم سوریه هیچ چیز بجز ساقط شدن اسد خطر تضعیف قدرت منطقهای او را رفع نمیکند. هنوز چند سالی از آن زمان نمیگذرد که ترکیه فارغ از قوم و قبیلهگرایی به خاطر میانجیگری در مناقشات منطقهای و به دلیل دسترسی به تمامی بازیگران منطقه، از ایران گرفته تا اسرائیل تا فتح و حماس مورد تحسین همگان قرار میگرفت.
اما مناقشه سوریه به تصویر ترکیه به عنوان ابرقدرتی منطقهای که سیاست خارجی فارغ از قوم و قبیله را در منطقه پیگیری میکند، خدشههای جدی وارد کرد. حمایت فعالانه ترکیه از شورشیان سنی مذهب سوریه که جنگ فرقهای تمام عیاری را به راه انداختهاند، آنکارا را نیز به یک بازیگر سنی مذهب که برنامههای قومی و قبیلهای را دنبال میکند، بدل کرد و نقش بیطرف و عادل این کشور را کمرنگ و به سقوط جایگاه منطقهایاش دامن زد.
با ورود سعودیها به قضیه سوریه و تضعیف نقش قطر و ترکیه در این بحران و نیز با معامله اخیر میان آمریکا و روسیه بر سر تسلیحات شیمیایی سوریه، آنکارا در تلاشهای بینالمللی و منطقهایاش برای حل بحران سوریه به حاشیه رانده شده است. باید موضع ترکیه در برابر کودتای مصر را هم به این انزوای سیاسی اضافه کرد. ترکیه شدیدترین انتقادات را از ارتش مصر و کودتایی که به خلع محمد مرسی، رئیسجمهور منتخب از قدرت منجر شد، داشته است. اقدامات منطقهای و بینالمللی ترکیه در مشروعیتزدایی از دولت موقت نظامی مصر، یقینا همکاری این کشور با دولت جدید مصر را در موضوعات منطقهای دشوارتر و حمایت قطر و عربستان از دولت موقت حاکم بر مصر، انزوای ترکیه در منطقه را عمیقتر خواهد کرد.
از سوی دیگر جنگ داخلی سوریه، چالشهای داخلی فراوانی برای حزب حاکم عدالت و توسعه به همراه آورده است. میزبانی ترکیه از 400 هزار پناهنده سوری علاوه بر هزینههای مالی، تنگناهای سیاسی جدی در ایجاد توازن قومی و قبیلهای در درون جامعه ترکیه پدید آورده است. مناقشه جاری در سوریه همچنین چالشهای امنیتی ترکیه را نیز پررنگتر کرده است.
نیروهای اسد در ژوئن 2012 هواپیمای جنگی ترکیه را ساقط کردند و ازاین رو ترکیه خواهان حمایت ناتو شد و اخیرا نیز هواپیماهای جنگی ترکیه یک بالگرد سوری را هدف قرار دادند. از سال 2011 تاکنون حدود 74 نفر بر اثر پرتاب گلولههای توپ کشته و دهها نفر نیز در خشونتهای مرزی زخمی شدهاند.
با این همه برای ترکیه خطرناکترین عواقب جنگ داخلی سوریه، احیای دوباره فعالیتهای پ.ک.ک بوده است.
بشار اسد به سبب حمایت ترکیه از شورشیان سوریه دست حزب اتحادیه دموکراتیک ـ شاخه سوری پ.ک.ک ـ را که در شمال سوریه مستقر است، برای انجام عملیات بازگذاشته و این گروه بدون مزاحمت و با عضوگیری جدید و ایجاد دولتی صوری در مناطق کردنشین سوریه، اقدام به عملیات علیه ترکیه میکند. پیشروی حزب اتحادیه دموکراتیک به سمت مرز جنوبی ترکیه، اصلیترین دلیلی بود که ترکیه را برآن داشت تا گفتوگوهای صلح با عبدالله اوجالان، رهبر زندانی پ.ک.ک را به جریان اندازد.
این گفتوگوها پ.ک.ک را متقاعد کرد که با بر زمین گذاشتن سلاح از خاک ترکیه عقبنشینی کند، اما اخیرا پ.ک.ک خروج جنگجویانش از خاک ترکیه را با این ادعا که دولت آنکارا در برداشتن گام به سمت توافقات صورت گرفته شکست خورده است، به حالت تعلیق در آورد.
سرخوردگی ترکیه از متحدان غربی به دلیل اتخاذ نکردن یکرویه قاطع علیه سوریه را نیز باید به این مجموعه اضافه کرد. آنکارا در مواجهه با مشکلات چندگانه داخلی و منطقهای که جنگ سوریه پدید آورده، بشدت به دنبال تغییر فوری رژیم سوریه برای پایان دادن به این دشواریهاست، اما در بنبست گرفتار شده است. ماهیت قومی قبیلهای جنگ سوریه و کشمکش میان نیروهای مخالف اشاره به واقعیت تلخی میکند و آن اینکه:
رفتن اسد پایانی بر این حمام خون نیست و سالها زمان میبرد تا سوریه رنگ صلح و ثبات را ببیند.
اگر بخواهیم بر اساس سابقه ترکیه قضاوت کنیم، انتظار چرخش دوباره این کشور در قبال سوریه چندان هم بعید نیست. شاید اردوغان در ترغیب به یک انتقال کنترل شده قدرت به جای تغییر رژیم سوریه به افرادی امثال باراک اوباما بپیوندد.
فارین پالیسی / مترجم: ایرج جودت
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد