تو به اتهام قتل به قصاص محکوم شدی. چرا مرتکب قتل شدی؟
گول خوردم. من آدمی نبودم که بتوانم کسی را بکشم. گول خوردم. آنچه اتفاق افتاد برای این بود که ریتا زن مقتول مثل مار در وجودم رخنه کرد و مرا گول زد و من هم به خواستهاش عمل کردم.
یعنی تو با مقتول اختلافی نداشتی و برای زنش این کار را کردی؟
بله، من با مقتول اختلاف نداشتم. اصلا او را نمیشناختم و از طریق زنش با او آشنا شدم، اگر هم کشتمش به دلیل این بود که ریتا به من قول پول داده بود. او از من خواست شوهرش را بکشم.
رابطهای میان تو و ریتا وجود داشت؟
من و ریتا مدتها قبل با هم رابطه داشتیم. موضوع به شش سال قبل از این که شوهر ریتا کشته شود، برمیگردد. آن موقع بود که شوهرش موضوع را فهمید، ما مدتی از هم دور بودیم.
وقتی شوهرش فهمید چه واکنشی نشان داد؟
او خیلی عصبانی شده بود، حتی موضوع را به خانواده من هم کشاند. با زنم تماس گرفته و گفته بود من و ریتا با هم رابطه داریم و اگر قرار است زندگی او خراب شود باید زندگی من هم خراب شود.
چطور با ریتا آشنا شدی؟
همکار بودیم و در محل کارمان آشنا شدیم. او برایم از مشکلاتی که شوهرش داشت گفته بود. وقتی هم شوهرش زندانی شد، خواست کمکش کنم. هر کاری از دستم برآمد برایش انجام دادم. در این ارتباطها بود که عاشقش شدم و رابطه ما جدیتر شد.
گفتی مدتی از هم جدا بودید، چرا؟
من و ریتا از هم دور شدیم، چون شوهرش موضوع را فهمید و ماجرا را به همسر من گفت. درگیری زیادی در زندگی من ایجاد شد. هر دوی ما به وضعی رسیدیم که دیگر به این رابطه ادامه ندادیم. حتی ریتا از کارش استعفا داد و دیگر نیامد. بعد از آن من دیگر از ریتا خبر نداشتم تا این که بعد از چند سال دوباره با من تماس گرفت.
ریتا از شوهرش جدا شده بود؟
وقتی با من تماس گرفت، گفت از شوهرش جدا شده و بچههایش پیش او هستند. البته بعد در دادگاه منکر شد و گفت از جدایی خبر نداشت.
چطور این ادعا را مطرح کرد. مگر میشود کسی خبر نداشته باشد از شوهرش جدا شده است؟
مدعی شد چند سال قبل با شوهرش اختلاف پیدا کرد و آنها حکم طلاق را از دادگاه گرفتند، اما دوباره رجوع کرده بود و صیغه طلاق جاری نشد، اما بعد مشخص شد در شناسنامهاش هم طلاق ثبت شده است. او میگفت شوهرم شناسنامه را مخفی کرده بود.
تو مدعی هستی ریتا به تو گفته از شوهرش جدا شده است. وقتی این حرف را زد از او نپرسیدی پس چرا هنوز در خانه این مرد زندگی میکنی؟
اتفاقا گفتم. او هم گفت به دلیل بچهها با شوهرش مانده است، چون نمیخواهد نامادری بالای سر بچههایش بیاید. من هم حرفش را باور کردم؛ چون خودم هم فقط به این دلیل با همسرم زندگی میکردم که بچهها آسیب نبینند.
ریتا علت درگیری با شوهرش را به تو گفته بود؟
نه، چیزی نگفته بود. البته من چیزهایی فهمیده بودم. شوهر ریتا مرد بدبینی بود. ریتا میگفت شوهرش مرتب تلفنهای او را چک میکند. از وقتی که زندان رفته بود، بدتر شده بود. به همه چیز شک داشت و فکر میکرد ریتا در این مدت خیانت کرده است.
درباره نقشه قتل شوهر ریتا بگو. چه کسی این نقشه را کشید؟
ریتا بعد از چند سال با من تماس گرفت و گفت از شوهرش جدا شده و حالا زنی آزاد است و میتوانیم با هم رابطه داشته باشیم، من هم قبول کردم او را دوباره ببینم؛ البته هیچ وقت رابطه ما جدی نشد. چندبار همدیگر را دیدیم. او به من گفت اگر حاضر باشم شوهرش را بکشم به من پول میدهد. من هم قبول کردم؛ چون در آن زمان به پول احتیاج داشتم و شوهر ریتا را هم مرد لایقی نمیدانستم، وسوسه شدم و قبول کردم.
ریتا غیر از پول وعده دیگری هم به تو داد؟
به من گفت پول و ماشین میدهد. گفت مبلغ دهمیلیون تومان پول میدهد و یک ماشین هم میدهد که البته به قولش عمل کرد.
از روز حادثه بگو. چطور اتفاق افتاد؟
روز حادثه مطابق قراری که با ریتا داشتم، جلوی، در خانه رفتم. داشت پسرش را به مدرسه میبرد سوئیچ ماشین را به من داد و گفت دو چک هم بالا دارد، میتوانم بعد از کار آنها را بردارم. من هم وارد خانه شدم. اول با شوهر ریتا کمی صحبت کردم از این که من به خانهاش رفته بودم، تعجب کرده بود. بعد او را به قتل رساندم و چکها را برداشتم و رفتم.
در این مدت ریتا کجا بود؟
نمیدانم فقط میدانم قرار بود به خانه نیاید تا من کار را تمام کنم. این که او کجا رفته در جریان نبودم.
در طول بازجویی بعد از این که مشخص شد تو قاتل هستی و ریتا گفت روز حادثه تو وارد خانهاش شدی، سعی کردی او را از مجازات دور نگهداری و از او صحبتی نکردی تا این که ماموران خودشان متوجه شدند چه اتفاقی افتاده است.
آن زمان هنوز ریتا را دوست داشتم و فکر میکردم میتوانم خودم را نجات بدهم و بعد دوباره پیش ریتا باشم، اما بعد فهمیدم اشتباه میکردم. ریتا همه چیز را تقصیر من انداخت و بعد هم خودش را کنار کشید و اصلا سعی نکرد خانواده شوهرش را راضی کند رضایت بدهند و فهمیدم چه اشتباه بزرگی کردم. من گول این زن را خوردم و خودم را بدبخت کردم.
خانوادهات درباره کاری که کردی چه میگویند؟
همسرم از من جدا شد و بچهام را هم با خودش برد. من در زندان هستم و نمیتوانستم درباره بچه ادعایی داشته باشم، بنابراین بچه پیش زنم ماند. از وقتی هم جدا شدهایم دیگر از او خبر ندارم. دلم خیلی برای دخترم تنگ شده است، فقط چندبار با او تلفنی صحبت کردم.
سعی نکردی همسرت را از طلاق پشیمان کنی؟
من اصلا حرفی برای گفتن نداشتم. یکبار زنم متوجه خیانت من شده بود و بعد هم که فهمید بهخاطر ریتا آدم کشتهام، دیگر نتوانستم کاری کنم. با این که پشیمان شدم، اما پشیمانی سودی نداشت. حق با زنم بود هر کاری او بکند حق دارد. ضمن این که من محکوم به قصاص هستم و هیچامیدی به بازگشتم به زندگی نیست، بنابراین نمیتوانم از زنی که این همه بلا سرش آوردم توقع داشته باشم برای من صبر کند.
تلاشی برای جلب رضایت اولیایدم نکردهای؟
خانوادهام برای جلب رضایت رفتهاند، اما فایدهای نداشته. آنها میگویند از مقتول دو بچه مانده که خودشان باید تصمیم بگیرند. نمیدانم وقتی بچهها بزرگ شدند، چه تصمیمی در مورد من میگیرند. به هر حال من کار درستی نکردم و خیلی پشیمان هستم. امیدوارم آنها وقتی میخواهند درباره من تصمیم بگیرند میزان تقصیر ریتا را هم بسنجند. این زن من را اغفال کرده بود و هر کاری میخواست میکردم. اصلا اختیارم دست خودم نبود. حاضرم هر کاری که اولیایدم میخواهند بکنم تا مرا ببخشند.
با قصاص من بچهام هم قصاص میشود، او دیگر نمیتواند سرش را در جامعه بلند کند. دلم برایش میسوزد. من کار اشتباهی کردم و باید تاوانش را پس بدهم، اما اگر قصاص شوم و دخترم بزرگ شود، میخواهد به مردم چه بگوید؟ بگوید پدرش چرا مرده است؟
خیلی وقتها آرزو میکنم اگر قرار است بخشیده نشوم، ایکاش قبل از اعدام به دلیل مریضی بمیرم تا بچهام بتواند بگوید پدرش به دلیل بیماری مرده است. سرنوشت این دختر به سرنوشت من گرهخورده، او بیگناه است. امیدوارم اولیایدم من را ببخشند تا دختر بیگناهم تحت تاثیر کاری که کردم، قرار نگیرد. در این مدت که زندان بودم روزهای بدی را گذراندم. هر روز انتظار مرگ کشیدن خیلی سخت است. این که چند سال منتظر باشی هر روز بیایند و اسمت را برای اعدام صدا کنند، خیلی سخت است.
مریم عفتی
شما چه فکر میکنید؟
به نظر شما پدرام چه اشتباههایی را مرتکب شد و ریتا چه میزان در این جنایت مقصر است؟ نظر خود را برای ما به شماره 300011224 پیامک بزنید./ ضمیمه تپش
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد