شما بعد از سریال تلویزیونی حجر بن عدی دیگر سریال نساختید و بیشتر مشغول تدریس و کارگردانی تئاتر بودید. چطور شد بعد از این همه سال سریال تلویزیونی «همه بچههای ما» را با موضوع کودکان کار و خیابانی کارگردانی کردید؟
پرداختن به زندگی اقشار مختلف کودکان و نوجوانان میتواند دغدغه هر هنرمندی باشد، چون هر فردی دوران کودکی متفاوتی را سپری کرده که برایش عزیز است. هنرمندان احتمالا بهتر از دیگران کودکی خودشان را تا پایان زندگی در حافظه نگه میدارند. دوران کودکی برای من هم مثل بقیه مردم محترم است. اعتقاد دارم دوران کودکی و نوجوانی همه انسانها محترم، دوست داشتنی و قابل توجه است.
اقتضای دوران کودکی این است که انسان در این دوره از زندگی در پناه پدر و مادر زندگی کند، آموزش ببیند، حمایت شود و پرورش پیدا کند. از سوی دیگر در این دوران استعدادهای پنهانی کودکان نیز رشد میکند و آشکار میشود، حتی میتوان گفت آموختههای دوران کودکی در دوران بزرگسالی و میانسالی نمود پیدا میکند.
در واقع آموختههای هر فردی ناشی از حمایتهای پدر و مادرش در دوران کودکی است. همه بچههای دنیا حق دارند از این پناهگاه که موجب رشد و تعالی آنها میشود، بهرهمند شوند، اما متاسفانه برخی بچهها از این دوران به شکل مطلوب بهره نمیبرند و در بی پناهی و نبود حمایت، دوران کودکی را با بار مسئولیت سنگینی که بر دوش دارند، سپری میکنند.
این تضاد هولناک و غیرطبیعی به آسیبهای فراوان منجر میشود و مخرب است. طبیعی است که این مقطع زندگی توجه هر هنرمندی را جلب میکند و دغدغهاش میشود، چون هنرمندان معتقدند میتواند راهحلی وجود داشته باشد. بچههای کار و خیابانی در سراسر دنیا و در کشورهای عقبافتاده، توسعه یافته و پیشرفته آوارگی و بیپناهی را تحمل میکنند و مسئولیت سنگین زندگی را میپذیرند. البته باید به دنبال راهکاری برای حل این مشکل بود. حال این سوال مطرح میشود که آیا حمایت دولت از این بچهها کافی است؟ این بچهها فقط به خوراک، پوشاک و تحصیلات نیاز دارند یا این که نیازمند مهر و محبت هم هستند؟ فکرکردن به همه این مسائل باعث شد تا سریال همه بچههای ما شکل بگیرد. میتوان با ساخت آثار هنری تلنگری زد تا عملی از قوه به فعل تبدیل شود.
با توجه به این که شما در دانشگاه تدریس میکنید، آیا پیش از ساخت این اثر با دانشجویانتان درباره این سوژه صحبت کرده بودید تا آنها هم ایدههای خودشان را برای قصه این سریال مطرح کنند؟
فکر میکنم سال 1386 بود که در کلاس درس این سوژه را مطرح کردم و هر یک از دانشجویان ماموریت داشتند یکی از انواع کودکان و نوجوانان کار و خیابانی را شناسایی کرده و در این رابطه فیلمنامهای بنویسند. مجموع یافتههای بچهها میتوانست به شکلگیری یک سریال تلویزیونی منجر شود. البته باید نخ تسبیحی را مشخص میکردیم تا همه عناصر و اجزا را به شکل منطقی به یکدیگر ارتباط بدهد.
هشت قصه از میان فیلمنامههای نوشته شده از سوی من مناسب تشخیص داده شد. در کنار قصههای تائید شده هم زهره مقدم تعدادی قصه طراحی کرد و خودم هم بعد از صحبتهای مکرر با مشاوران بهزیستی و گفت و گوهایی که با این بچهها برقرار کردم، ایدههای جدیدی را به قصه تزریق کردم. البته بعضی از این بچهها تمایل نداشتند وارد زندگیشان شوم و من تلاش کردم به آنها نزدیک شوم تا به بهترین شکل روایتکننده زندگی این بچهها در سریال همه بچههای ما شوم.
با توجه به این که نوع فعالیت بچههای کار و خیابان نسبت به سالهای قبل تغییر کرده، آیا ایدههایی را که دانشجویانتان داده بودند، به روز کردید؟
بله، طبیعی است که فعالیت بچهها نسبت به پنج یا شش سال پیش تغییر کرده است. به عنوان مثال بچهها چند سال پیش در جایی مثل کارخانه حبابسازی کار نمیکردند ولی الان این کار را انجام میدهند. به همین دلیل ما قصهها را به روز کردیم.
طراحی قصههای بچهای که یک پا نداشت و واکسی بود یا دختری که از قیافه نسبتا خوبی برخوردار نبود، اما روح بلندی داشت یا کودکی که جلوی سینما کار میکرد به عهده زهره مقدم بود. من قبل از ساخت این مجموعه تلاش کردم هم نخ تسبیح قصه منطقی باشد و هم روایت مناسبی از زندگی انواع کودکان و نوجوانان ارائه دهیم.
شما که این دغدغه را داشتید، چرا بعد از «حجر بن عدی» دیگر سریال نساختید و بیشتر به کارگردانی تئاتر مشغول شدید؟
من در فاصله سریال حجر بن عدی تا سریال همه بچههای ما چند تئاتر و تلهتئاتر را کارگردانی کردم. ضمن این که مشغول تدریس هم بودم. معتقدم زمانی میتوان اثری را ساخت که با مسئولان تفاهم داشته و به نتیجه مشترک برسیم. کارگردانی تلهتئاتر «جادهای به سوی کعبه» به من پیشنهاد شد و من آن را پذیرفتم. در مجموع معتقد به ارتباط دو سویه هستم و چون این ارتباط برای ساخت سریال همه بچههای ما شکل گرفت آن را ساختم. اگر فضا فراهم نباشد، قدم پیش نمیگذارم.
هدف شما برای ساخت سریال همه بچههای ما بدرستی انتخاب شد، اما قسمتهای اول این سریال ریتم کندی داشت و بیش از اندازه روی جزئیات زندگی امیر و فرزانه (امیر آقایی و ستاره اسکندری) تمرکز کرده بودید، چرا تا این اندازه روی زندگی این زوج تمرکز کردید؟
علاقهمند بودم مخاطب تحول را در زندگی امیر و فرزانه متوجه شود. زمانی که این دو نفر بعد از مرگ فرزندشان تصمیم میگیرند موسسهای در حمایت از بچههای خیابانی و کار راهاندازی کنند، نیازمند زمینهسازی صحیح بود که آنها قبل از مرگ فرزندشان چگونه بودند و حالا چطور با این بچهها برخورد میکنند؟ دلم میخواست مخاطب با این زوج احساس نزدیکی و قرابت کند و فرآیند تحول را در آنها ببیند و باور کند. این کار را سخت میکرد، زیرا مردم با وجود اینکه مهر و عاطفه شان قوی است و کارهای خیر زیاد انجام میدهند، اما نمیتوانند خیلی سریع باور کنند که یک زوج جوان به این تحول رسیدند، به همین دلیل من باید به اندازه کافی به جزئیات زندگی آنها میپرداختم تا مورد توجه بینندگان قرار بگیرد؛ درست مثل قطعات پازل که باید هر کدام درست در جای خودش قرار بگیرد.
فکر نمیکنید پرداخت بیش از اندازه به زندگی این زوج قبل از مرگ فرزندشان از حوصله مخاطب خارج بود؟
نه، من این طور فکر نمیکنم. به نظرم ضرورت داشت که به اندازه کافی به زندگی امیر و فرزانه توجه کنیم. من بر عکس شما معتقدم قسمتهای ابتدایی این سریال ضرباهنگ مناسبی داشت و فضای گرم زندگی این زوج را به مخاطب نشان میداد.
کودکان خیابانی و کار گاهی درگیر ماجراهای تلخی میشوند که به روح آنها آسیب میزند، اما چرا شما در این سریال به این موضوعات نپرداختید؟
متاسفانه ماجراهای تلخ و گزنده زیاد است، اما من نمیخواستم با ساخت این اثر به بچهای توهین کنم یا به روحیه او آسیب بزنم. مسائل تلخ پیرامون بچهها زیاد است و شدت آسیب آن بمراتب خیلی بیشتر از مثلا ضربه چاقویی است که به کودک بزنند، اما ما قرار نبود در این سریال به روح بچهای توهین کنیم، بلکه با نشان دادن بخشی از واقعیتها میخواستیم تلنگر بزنیم. سریال همه بچههای ما روایتگر بخشی از رنجها و بیپناهی بچههاست. البته این بی پناهی فقط شامل حال بچهها نمیشود و برخی بزرگترها هم درگیر این مشکلات هستند.
شما در این سریال نشانهگذاریهای بزرگی را انتخاب کردید که این نشانهگذاریها قبل از سانحه تصادف و مرگ فرزند امیر و فرزانه در صحنههای مختلف خودنمایی میکند، مثل صحنهای که سگ حمله میکند یا نخ بادبادک از دست فرزندشان رها میشود. همه این نشانهگذاریها گواهی یک اتفاق بد را میداد. به نظرتان بهتر نبود نشانهها تا این حد گل درشت انتخاب نمیشد؟
گذاشتن این اتفاقات در جهت دادن یک ضرباهنگ مناسب به قصه بود. من باید ایجاد هراس میکردم و به همین دلیل باید زمینههای این اتفاق هولناک را تقویت میکردم. این کار باعث میشد تا مخاطب هم در تعلیق بیشتری قرار بگیرد. اتفاقا همه این نشانهگذاریها درست انتخاب شده و گواهی یک اتفاق ناگهانی را میدهد.
من در بخشهایی از قصه و واقعه دراماتیک باید سعی میکردم ضرباهنگ را ابراز کنم تا مخاطب را بیشتر درگیر کنم. به همین دلیل ماهی را نشان دادم که کنار ساحل گرفتار شده یا زمانی که خانواده سوار تلهکابین هستند و نزدیک قله میشوند، پسرشان خطاب به پدر و مادرش میگوید که ما داریم به آسمان نزدیک میشویم یا نخ بادبادک پاره میشود و آهسته در آسمان پرواز میکند.
باید زمینههای لازم برای این اتفاق ناگهانی فراهم میشد. به نظرم فرقی نمیکند نشانهگذاریها گل درشت باشد یا گل کوچک. آنچه اهمیت دارد این است که گل باشد.
درخصوص انتخاب بازیگران نقش امیر و فرزانه بگویید. آیا از ابتدا هم امیر آقایی و ستاره اسکندری را برای این نقشها در نظر گرفته بودید یا انتخاب بعدیتان بود؟
از ابتدا هم این دو بازیگر برای نقشهای امیر و فرزانه در ذهنم بودند. خوشبختانه وقتی هم با آنها صحبت کردیم، پذیرفتند.
ولی بازی سردی از امیر آقایی شاهد هستیم. گرچه ستاره اسکندری تلاشهایی کرده تا بازی مناسبی را به نمایش بگذارد، اما به نظر میرسد آقایی نتوانسته خودش را با این نقش تطبیق بدهد. خودتان در این باره چه نظری دارید؟
این مساله به اراده و خواست بازیگر برمیگردد که برای کارش تلاش میکند. من در هر شرایطی بازی دلخواهم را از بازیگر میگیرم. برای من امیر نقش حمایتکننده و فرزانه نقش فعال را دارد. به همین دلیل لازم نبود که امیر به اندازه فرزانه واجد عواطف باشد و اتفاقا باید در تضاد فرزانه قرار میگرفت. اگر قرار بود امیر هم مثل فرزانه تا این اندازه مهر و عاطفه داشته باشد شبیه فیلمهای هندی میشد. به همین دلیل گرایش هر یک از این دو نفر با وجود اهداف مشترک به سمت دیگری است و این قصه را زیباتر میکرد.
انتقاد من درباره شخصیتپردازی امیر نیست، بلکه نوع بازی امیر آقایی است که بیننده نمیتواند با آن ارتباط برقرار کند؟
ولی من بر خلاف شما معتقدم که بازیای را که دلم میخواست از این دو بازیگر گرفتهام.
فاطمه عودباشی / گروه رادیو و تلویزیون
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد