متهمان هنوز شناسایی نشده اند و تحقیقات برای دستگیری آنها ادامه دارد.
طعمهای در مسیر
حادثه از زمانی کلید خورد که قرار شد مرد چهل و دو ساله با خودروی پرایدش، یکی از اقوامشان را به فرودگاه مهرآباد تهران برساند. پس از اینکه همراهش را به فرودگاه رساند، به سمت قم حرکت کرد تا در یک مراسم عزاداری شرکت کند. او در نزدیکی، واوان، در محور تهران به قم بود که از دور چشمش به پسربچهای افتاد که کنار اتوبان ایستاده بود و ظاهر امر نشان میداد منتظر خودرویی است.
برادرزن رضا به نام فراهانی که خودش معاون اورژانس قم است، درباره این واقعه میگوید: «رضا به من گفت همینطور که حرکت میکرد، کنار اتوبان پسربچهای را دید که سر تا پا مشکی پوشیده و یک ظرف یکبار مصرف غذا هم دستش بود. رضا با خودش گفت بچهای با این سن و سال اینجا چهکار میکند؟ من که دارم مسیر خودم را میروم، او را هم سوار میکنم و میرسانم.»
رضا بیآنکه فکر کند ممکن است پسربچه طعمه باشد، جلوی پای او ترمز کرد و شیشه خودرو را پایین داد. پسرک جلو آمد و با التماس به او گفت: «خانهمان واوان است. خواهش میکنم مرا به آنجا برسان. وسیله گیرم نمیآید.»
مرد قمی برای اینکه پسربچه به تاریکی هوا نخورد و شب بیرون نماند، او را سوار خودرویش کرد. پسرک جلو و کنار دست او نشست. وقتی به واوان رسیدند، پسر به جای پیاده شدن، دوباره به مرد راننده گفت: «اینجا یک زیر گذر دارد. اگر ممکن است از زیرگذر ردم کن.» رضا او را رد کرد و به محض عبور از زیر گذر، پسر بچه گفت خانهشان همانجاست. به محض اینکه مرد راننده پایش را روی ترمز گذاشت، ناگهان سه مرد ناشناس بسرعت درهای عقب خودرو را باز کردند و سوار شدند.
یکی از آنها چاقویی روی گردن رضا گذاشت و از او خواست به سمت بیابانهای واوان حرکت کند. سارقان مرد راننده را به منطقه بسیار خلوتی بردند و وقتی مطمئن شدند کسی تعقیبشان نکرده، از او خواستند خودرو را متوقف کند و پیاده شود. بعد از اینکه آنها چند متری را طی کردند از مرد میانسال پرسیدند چه چیزی همراهش دارد؟ رضا غیر از 400 هزار تومان پول نقد و مدارک شناسایی، چیز دیگری همراه نداشت. او برای نجات جانش به سارقان گفت: «هرچه میخواهید بردارید و بگذارید بروم. من زن و بچه دارم.»
سارقان پول نقد را برداشتند و رضا را بشدت کتک زدند. آنها از او سوئیچ پراید را هم خواستند، اما مرد راننده گفت سوئیچ دستش نیست. ظاهرا در همان مسافت کوتاهی که طی کرده بودند سوئیچ از جیبش افتاده و گم شده بود، اما سارقان از شنیدن این حرف عصبانی شدند و با چاقو ضربات متعدد و عمیقی به او وارد کردند.
او را بکشید
یکی از سارقان پس از زخمی کردن رضا، به دوستانش گفت: «این مرد ما را شناسایی کرده و بهتر است او را بکشیم.» سپس هر سه نفر با چاقو به قصد کشت به او ضربه زدند. فراهانی میگوید: «جای ضربهها روی بدن دامادمان نشان میداد، آنها بخوبی آناتومی بدن را میشناختند و میدانستند نقاط حساس بدن کجاست و دقیقا به همان نقاط ضربه زده بودند. سارقان پس از زدن ضربهها، با این تصور که رضا کشته شده است، لگدی به او زدند و رفتند.»
ضاربان سراغ خودروی رضا رفتند و با بیرون کشیدن سیمها، تلاش کردند آن را روشن کنند اما موفق نشدند و همانجا رهایش کردند. رضا که هنوز زنده بود، بعد از رفتن سارقان، چند بار با صدای بلند فریاد کشید تا بلکه کسی به کمک او بیاید. در همین حین چوپانی که همان حوالی بود، صدای او را شنید و مرد جوان را در حالی که خونریزی داشت، پیدا کرد. مرد چوپان از روی مدارک شناسایی وی که روی زمین افتاده بود با شماره تماسی که متعلق به خواهر همسرش بود، تماس گرفت. زن جوان گوشی را که برداشت، چوپان از او پرسید: «مردی را به نام رضا میشناسید؟»
زن جوان که شک کرده بود، از چوپان خواست نشانههای بیشتری بدهد. چوپان علائم ظاهری او را توضیح داد، اما زن که هنوز مطمئن نشده بود، از چوپان خواست تا بگوید روی کارت شناسایی چه نامی نوشته شده است. چوپان نام خانوادگی مرد مجروح را خواند و زن با شنیدن نام شوهر خواهرش مطمئن شد اتفاقی برای او افتاده و از چوپان پرسید رضا را کجا پیدا کرده است. زن جوان بعد از پایان این مکالمه، با برادرش در اورژانس تماس گرفت و به او گفت: «یک نفر با من تماس گرفته و گفته اتفاقی برای رضا افتاده است.»
زن جوان شماره چوپان را به برادرش داد و از او خواست تا با این مرد تماس بگیرد و ماجرا را جویا شود. فراهانی در تماس با مرد چوپان، خودش را برادر رضا معرفی کرد و از او خواست تا نشانی منطقهای را که مرد مجروح را پیدا کرده است، بدهد اما چوپان که ترسیده بود، به تصور اینکه فراهانی، مامور پلیس است و احتمال دارد برای او دردسر درست کند، از دادن نشانی خودداری کرد. فراهانی توضیح میدهد: «بسرعت با فرماندهی مرکز بیسیم اورژانس قم تماس گرفتم و از همکارانم خواستم تا با چوپان تماس بگیرند و از او بخواهند جایش را به آنها بگوید. دوستانم هم با همان شماره تماس گرفتند و چوپان آدرس را داد.»
امدادگران اورژانس پایگاه عوارض تهران پس از هماهنگی به سمت محل وقوع حادثه حرکت کردند. چوپان تا وقتی آمبولانس از راه برسد، کنار رضا ماند. پس از مدتی خودروی امدادی از راه رسید و ماموران اورژانس بر بالین مرد مجروح حاضر شدند. وضع جسمی رضا وخیم بود. ماموران او را روی برانکارد گذاشتند و به اولین مرکزدرمانی یعنی بیمارستان هفت تیر تهران منتقل کردند. پزشکان با توجه بشدت خونریزی رضا، او را به اتاق عمل بردند و پس از جراحی به بخش مراقبتهای ویژه منتقل کردند و او چند روزی در این بخش بستری شد. پس از طی این مدت با هماهنگیهایی که فراهانی انجام داد، رضا با یک آمبولانس ویژه به بیمارستان قم منتقل شد و پس از بهبود نسبی، او را در شرایطی به خانه بردند که پاهایش فلج شده بود.
درخواست رسیدگی
فراهانی ادامه میدهد: «با اینکه دو سه هفته از حمله به رضا گذشته، سارقان هنوز دستگیر نشدهاند. پلیس آگاهی قم وارد عمل شده و با کمک رضا از متهمان چهرهنگاری کرده است.
باید تحقیق و معلوم شود چند نفر دیگر با همین شگرد در محور تهران ـ قم که مسیر رفت و آمد به 17 استان کشور است، هدف حمله چنین سارقانی قرار گرفتهاند؟»
پلیس قم که بتازگی تحقیق روی این پرونده را آغاز کرده، هنوز موفق به شناسایی سارقان نشده است و تلاش برای دستگیری آنها ادامه دارد.
نظر کارشناس
فرهاد عمادی، حقوقدان درباره این پرونده میگوید: «در قانون مواد زیادی به بحث سرقت اختصاص دارد و برای هر نوع دزدی، مجازاتی تعیین شده است. در این مورد سارقان با توسل به زور و خشونت، دست به سرقت زده و به همین سبب مشمول تشدید مجازات میشوند. علاوه بر این متهمان ایراد ضرب و جرح عمدی را نیز در پرونده خود دارند که آن هم اتهامی جداگانه است و باید با توجه به نظر پزشکی قانونی، میزان صدمات مشخص و مبلغ دیه تعیین شود. با این حال ایراد ضرب و جرح عمدی، مجازات حبس را نیز به دنبال دارد. همچنین اگر مشخص شود این سارقان افراد دیگری را هم به همین شیوه طعمه قرار دادهاند، باز هم مجازاتشان به دلیل تعدد جرم شدیدتر میشود، اما درباره پسر دوازده ساله باید گفت چنانچه ثابت شود او با قصد و نیت، راننده خودرو را فریب داده و به دام سارقان کشانده، به دلیل اینکه زیر سن قانونی است، مسئولیت کیفری نداشته و شرایط خاص خودش را دارد، البته به شرط آنکه تخمین 12 سال درباره او درست باشد.
لیلا حسینزاده
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد