گفت‌و‌گو با سارق حرفه‌ای خانه

آبرو و زندگی‌ام بر باد رفت

جهیزیه از شیرمرغ تا جان ​آدمیزاد

میان جهیزیه و آبرو رشته‌ای نامرئی اما محکم کشیده شده که نبودن اولی (جهیزیه) به نبودن دومی (آبرو) منجر می‌شود و در نتیجه آنها که آبرویشان را دوست دارند دنباله این رشته نامرئی را می‌گیرند و به تدارک جهیزیه متوسل می‌شوند.
کد خبر: ۶۴۴۹۵۷
جهیزیه از شیرمرغ تا جان ​آدمیزاد

این حکم عرف است که دختر باید با دستی پر به خانه شوهر برود، پس هر که به عرف احترام بگذارد و از آن تبعیت کند، با خیالی آسوده و سر​ بلند زندگی می‌کند. البته بهای این خیال آسوده بعضی وقت‌ها زیاد است، آن هم در خانواده‌هایی که در مرتبط بودن جهیزیه و آبرو تردید ندارند و در عین حال دستشان خالی‌تر از آن است که بار اقتصادی خرید لوازم زندگی را بدون دغدغه به دوش بکشند.

پدرانی که بیش از حد توان خود وام می‌گیرند یا مادرانی که مدت‌ها قناعت می‌کنند تا از پس خرید جهیزیه دخترشان برآیند و حتی سال‌ها پس از ازدواج دختر همچنان اقساط این جهیزیه را پرداخت می‌کنند، محصول این بخش از عرف هستند که همچنان ارزش آدم‌ها را با میزان دارایی‌شان می‌سنجد.

دست خالی، زبان تیغدار

زمان ذره‌ذره عرف را می‌سازد و عرف آدم‌ها را. این که جهیزیه در فرهنگ ما به درجه‌ای از اهمیت رسیده که تهیه‌اش جزو وظایف دختران و از تکالیف پدران و مادران شمرده می‌شود و بود و نبودش در نحوه ارزیابی از خانواده عروس اثر می‌گذارد، باوری است که در طول زمان شکل گرفته و گذشت دهه‌ها به شدتش دامن زده است.

سال‌هاست که در فرهنگ ایرانی دختری که با جهیزیه‌ای پر و پیمان به خانه شوهر بیاید، ستایش می‌شود و بر سر زبان‌ها می‌افتد و بر عکس، دختری که جهیزیه‌ای مختصر و کم‌بها دارد حتی اگر ویژگی‌های فردی چشمگیری داشته باشد، مورد سرزنش‌های آشکار و نهان قرار می‌گیرد.

البته این وضع فقط مربوط به فرهنگ ما نیست چون هنوز هم در برخی کشورها از جمله هند رابطه میان جهیزیه و احترام دختران، رابطه‌ای جدی است.

هند را چهارمین کشور ناامن برای زنان می‌دانند چون همچنان در بخش‌هایی از این کشور، داشتن فرزند دختر را مایه بدبختی می‌دانند و خانواده‌ها برای این که از این بدبختی نجات یابند یا جنین دختر خود را سقط می‌کنند یا با مراجعه به مراکز تعیین جنسیت کاری می‌کنند تا صاحب فرزند پسر شوند.

در مورد جهیزیه نیز در این کشور با دختران تازه عروس برخوردهایی خشن می‌شود، به طوری که خانواده برخی از دامادها این دختران را آزار و اذیت و تحقیر می‌کنند که بعضی از این آزارها به مرگ عروس‌ها منجر می‌شود. به همین علت است که در این کشور معمولا خانواده عروس جهیزیه‌های سنگین برای دخترانشان تهیه می‌کنند، چون می‌دانند رفتن او به خانه شوهر با دست خالی، تبعات بدی برایش دارد.

این وضع تقریبا در کشور ما هم وجود دارد و شاید مثل هند به مرگ دختران منتهی نشود، اما هنوز خانواده‌های زیادی وجود دارند که عروسی را که بار جهیزیه‌اش سنگین و پرارزش باشد به عروسی که چنین مزیتی ندارد، ترجیح می‌دهند.

رقابت‌های خانه خراب‌کن

در فرهنگ‌هایی که ارزش آدم‌ها را با پول و معیارهای مادی می‌سنجند، رقابت‌های ناسالم نیز شکل می‌گیرد‌. تهیه جهیزیه یکی از این عرصه‌های رقابت ناسالم است، چون افراد دریافته‌اند که اگر به لوازم بهتر و باکیفیت‌تری متوسل شوند، شانس‌شان بالاتر می‌رود و موقعیت بهتری در خانواده جدید پیدا می‌کنند.

البته شکی نیست که این طرز تلقی اشتباه است و آدمی که ارزشش به دارایی‌اش باشد اگر آن دارایی‌ها از او گرفته شود دیگر حرفی برای گفتن و هنری برای عرضه کردن ندارد، ولی با این حال هنوز رقابت برای داشتن بهترین‌ها ادامه دارد. جهیزیه‌های امروزی ( البته برای دخترانی که متمکن هستند) تلفیقی است از لوازم ضروری زندگی و وسایل غیرضروری که شاید تا پایان زندگی مشترک نیز به کار نیاید، اما فرهنگ امروزی بودنشان را لازم و موجب چشمگیر شدن جهیزیه می‌داند.

همین دیدگاه‌هاست که از یک‌سو بار سنگین اقتصادی را بر خانواده‌ها تحمیل می‌کند و زرق و برق‌های زندگی‌های تازه تاسیس را افزایش می‌دهد، بی‌آن که به این فکر شود که زندگی و خوشبختی‌ای که از آن انتظار می‌رود با کالاهای لوکس و گران به دست نمی‌آید‌.

از جهیزیه تا جههههییییزیه

چندی پیش سیاهه‌ای از یک جهیزیه متعلق به عروسی که سال 54 به خانه بخت رفته بود در فضای مجازی منتشر شد و نگاه‌های زیادی را به خود جلب کرد. این عروس، دختری بود که یک آیینه، یک یخدان، یک چراغ توری، یک دیزی، یکدست رختخواب، دو سینی ورشو، یکدست فنجان چینی، یک تشت لباسشویی، شش بشقاب چینی، شش ظرف مسماخوری، دو کفگیر، دو پرده، شش خورشت‌خوری، دو کارد بزرگ و کوچک، شش نمکدان و یک سرویس مرغ‌خوری به اضافه چند خرده‌ریز دیگر داشت که خط ناخوانای این سیاهه اجازه خواندنش را نمی‌داد.

این جهیزیه به رسم سال 54، جهیزیه‌ای خوب محسوب می‌شود، چون همه نیازهای یک زوج جوان را تامین می‌کند. اما با این که از آن سال تا امروز فقط 38 سال گذشته اگر قرار باشد سیاهه مربوط به یک جهیزیه معمولی امروزی نوشته شود، چند​ برابر این جهیزیه خواهد بود. این نشان می‌دهد که ما در عرض سه دهه چقدر عوض شده‌ایم و چقدر نیازمند اصلاح و بازنگری در رفتارهایمان هستیم‌. البته در این شرایط هنوز هم زوج‌های متفاوت وجود دارند که دوری‌شان از زرق و برق‌های دست و پاگیر آنها را به نمونه‌هایی تبدیل کرده که رفتارشان قابل الگو‌برداری است‌.

از جمله آنهایی که هزینه مراسم عروسی‌شان را به خرید لوازم خانه به سبکی که می‌پسندند، اختصاص می‌دهند یا دخترانی که هزینه خرید جهیزیه را با پس‌انداز داماد روی هم می‌گذارند یا خانه‌ای می‌خرند یا خانه‌ای اجاره می‌کنند و لوازمی در حد نیاز می‌خرند، بی‌آن‌که به این فکر کنند که مردم چه می‌گویند و درباره‌شان چطور قضاوت می‌کنند‌.

قانون حمورابی از جهیزیه می‌گوید

اگر حمورابی، شاه کشور باستانی بابل را بشناسیم حتما قانون منسوب به او را که قانون حمورابی نامیده می‌شود، می‌شناسیم، یعنی نخستین سند شناخته‌شده‌ای که در آن یک فرمانروا مجموعه‌ای از قوانین را برای ملتش تدوین کرده است‌.

حمورابی بیشتر تمرکز خود را بر نگارش قوانین مربوط به دزدی گذاشته و مثلا در یکی از بندها اشاره کرده که اگر شخصی شیء‌ای را از معبد یا دربار بدزدد هم دزد و هم دریافت‌کننده جنس محکوم به مرگ هستند. این پادشاه قوانین زیادی را نیز درباره مسائل خانواده وضع کرده که بسیاری از آنها هنوز هم عادلانه به نظر می‌رسد‌، اما او در لابه‌لای بندهای خانوادگی قانون خود چند بار به واژه جهیزیه اشاره کرده که ثابت می‌کند مردمان عهد باستان نیز درگیر این موضوع بوده‌اند.

طبق یکی از این بندها، اگر مردی بخواهد از زنی که برای او فرزند آورده، جدا شود باید علاوه بر جهیزیه، بهره مالی مزرعه، باغ و منقولات را به او بپردازد. همچنین اگر مردی بخواهد از زنش که از او دارای فرزند نشده، جدا شود باید بهای جهیزیه‌ای را که زن از خانه پدرش همراه آورده به او بپردازد. این در حالی است که طبق این قانون، اگر زن مردی بیمار شود و مرد بخواهد زن دیگری اختیار کند، نباید زن نخست را از خانه اخراج کند، بلکه باید در خانه‌ای که ساخته نگه دارد و او را تا زمانی که زنده است حمایت کند، اما اگر این زن نخواهد در خانه مرد بماند، مرد باید جهیزیه او را پس بدهد و زن را به خانه پدرش بفرستد. / ضمیمه چاردیواری

آوید طالبیان ‌

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها