دربست تا لواسون؛ توجه به نسل گذشته

به گزارش ایرنا، فیلم تلویزیونی دربست تا لواسون به تهیه کنندگی علی صفر خانی و کارگردانی جواد مزدآبادی با قلم علیرضا صارمی و بازی های مهران غفوریان، بهنوش بختیاری ،مهدی فقیه ،کریم قربانی، محمد فیلی، شهرام ابراهیمی، سوگل طهماسبی و ... نوروز 93 از شبکه دو سیما پخش شد.

این تله فیلم در قالب کمدی و بستری اجتماعی به داستان زندگی سه پیرمرد در خانه سالمندان می پردازد،که چند ماهی است بدون هیچ ملاقات کننده ای در آسایشگاه سالمندان هم اتاق هستند؛ حس مشترک تنهایی و انزوای این سه پیرمرد در آسایشگاه سبب می شود، هر سه تصمیم به فرار بگیرند.

فرار از آنجایی مطرح می شود که یکی از پیرمردها (مهدی فقیه) می خواهد هر طور است خود را به جشن تولد تنها نوه اش برساند که مدتها است به واسطه ی مرگ پسرش از او دور مانده است و عامل این فاصله عروسش است که به خاطر تشکیل مجدد زندگی با فردی دیگر صلاح را در این مسئله می بیند.

دربست تا لواسون، با به تصویر کشیدن مشکلات سالمندان در جامعه ی نسبتا جوان ایران قصد دارد مسئله مهم و اساسی توجه به نسل گذشته و سالمندان را به عنوان موضوعی مطرح کند که گاها در زیر سایه زندگی پر مشغله امروز مورد کم توجهی و بی مهری قرار می گیرد.

در عین حال نشان دادن تاثیر به سزای اندیشه و تفکر سالمندان که امید به زندگی را منجر می شود و با ساده زیستن و قناعت خاص نسلشان، جوانان را به بهره گیری از پتانسیل های ناب زندگی تشویق می کند نیز به عنوان یکی از اهداف پروژه قابل ذکر است.

انتخاب بستر کمدی برای بیان مشکلی اجتماعی که در کنار نقد رفتار و برخورد بعضی جوانها با پدر ها و مادرهایشان، به تعهد جامعه در قبال این نسل با زبانی شیرین و تاثیر گذار می پردازد به عنوان یکی از نقاط قوت فیلم قابل تامل است.

حضور بازیگرانی با نام خودشان و بیان مستقیم نظرشان در مورد سالمندان عزیز در جشنی که به بهانه ی آنها برگزار شده است و بی واسطه حس شدن ارتباط این گفتمان با مخاطب و در نتیجه ی آن تاثیر گذاری بیشتر از دیگر نقاط قوت دربست تا لواسون می باشد.

ریتم خوب ، امید به زندگی، پرهیز از حرف اضافه، تنوع لوکیشن، طنز موقعیت در کنار شوخی های لفظی و تلاش برای بیان نکات آموزند از دیگر نکات مثبت فیلم به شمار می رود.

از نقاظ ضعف فیلم می توان به دادن اطلاعات به صورت مستقیم و از زبان برخی شخصیت ها در مورد مسائل شخصی خودشان که در اندک مواقع فیلم می شد آنها را دید، اشاره کرد؛ به طور مثال بهرام (راننده تاکسی) در نخستین برخورد با پیرمردها و در جملات اولیه که بین آنها رد و بدل می شود داستان طلاق خود را با جزئیات بیان می کند.

از روی دیگر چیدمانی بودن بعضی موقعیت ها و پیشبرد داستان بر حسب اتفاقات (پیدا کردن پیرمردها در رستوران) از دیگر نکات قابل تامل فیلم به شمار می رود.