عبدی پور آخرین اثرش را به نام «تنهای تنهای تنها» به سی و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر فرستاد و این فیلم به بخش مسابقه نگاه نو جشنواره راه یافت و نه تنها نظر داوران بلکه نظر بسیاری از مردم را جلب کرد. تنهای تنهای تنها به گواه نشست مطبوعاتی و اظهارنظرهای منتقدان، یکی از شاخصترین فیلمهای جشنواره بود؛ ولی شگفتی اصلی، نه یک فیلم که عملکرد مراکز صدا و سیمای استانهاست. حضور فیلمسازان جوان نشانگر حرکت جمعی و رو به رشد مراکز استانهای صدا و سیماست که از قاب تلویزیون فراتر میروند و بر پرده نقرهای جلوه میکنند. از این رو برآن شدیم به بهانه موفقیت فیلم تنهای تنهای تنها و پخش آن از شبکه شما در ایام نوروز، با احسان عبدی پور فیلمساز جوان و خوش آتیه به گفتوگو بنشینیم.
تنهای تنهای تنها، حدیث تنهایی چه کسی است؟
رنجرو... پسر بچه سرحال و پرانرژیای که تمام کودکیاش را میگیرند و بهجایش هراس تحویل میدهند. رنجرو یکدفعه چشم باز میکند و خودش را زیر تلی از مفاهیم غریبی که هیچ ربطی به دنیای ناب و پاک کودکیاش ندارد، تنها میبیند.
رنجرو در قبال این تنهایی چه میکند؟ آن را میپذیرد و تسلیم میشود یا چارهجویی میکند؟
هر چه میکند، در مسیر این است که میخواهد تصویر یگانه و نابی را از صلحجوترین ملت جهان که خودش هم یکی از آنهاست به چشم دورترین مردم جهان برساند. رنجرو سفیر قومی است که مدتهاست تصویر کج و معوجی از آن در رسانههای جهان تولید و توزیع شده است.
تا چه حد معتقدید پول و امکانات میتواند در تولید یک اثر نقش ایفا کند؟
اگر پای یک قصه زوردار وسط باشد میشود گفت اگر سرمایه مطلوبش هم فراهم بشود، همه چیز برای موفقیت یک اثر مهیا شده است. اگر هر عنصری کمرنگ شود، بدون شک در تولید فیلم موثر خواهد بود. حالا شما در نظر بگیرید افرادی هم هستند که با انگیزه حاضرند یک اثر را بدون در نظر گرفتن مسائل مالی تولید کنند و همه توانشان را برای تولید اثر میگذارند.
برای مثال هنرمندان استانی که در شبکههای استانی صدا و سیما فعالیت میکنند مطمئنا افرادی هستند که به آنها بهای کافی داده نشده است. من معتقدم همه چیز پول و امکانات نیست. ما باید ایجاد انگیزه کنیم تا همه بتوانند وقتی میگویم همه، یعنی همه هنرمندان ایران، نه فقط هنرمندانی که در تهران کار میکنند.
شما در بخشهای ویدئویی جشنواره فجر نیز سیمرغ بلورین را کسب کردهاید. طبیعی است از جانب تهیهکنندههای حرفهای سینما با پیشنهادهای متعدد روبهرو شدهاید. چرا همچنان در بوشهر و با تلویزیون آن استان همکاری میکنید؟
حقیقتش هنوز آنقدر قصه و دغدغه در تن و جانم هست که فرصت فکر کردن به وجه بیزینسی ماجرا دست نداده است. تنها معیارم کار کردنم در محیطی بود که کسی آرامشم را به هم نزند. حالم را بد نکند و به من یک اعتماد منطقی داشته باشد و بگذارد کارم را بکنم. تلویزیون بوشهر برای من همچنین جایی بوده و هست. اعتماد دو سویهای بود که به نفع هر دوی ما تمام شد. از طرفی هم بهقول مارکز هر کس باید قصه مادر بزرگ خودشو بنویسه، قصههای مادر بزرگ دیگران رو دیگران خودشون مینویسن، من هم نشستهام در بوشهر چون قصههای مادر بزرگم خوشبختانه هنوز تمام نشده است!
نظر شما درباره تولید مجموعههای نمایشی در شهرستانها چیست؟
این بسیار خوب است که در شهرستانها آثاری با بودجه کم تولید میشود که برخی از آنها از شبکههای سراسری هم به نمایش در میآیند. اگر سرانه فرهنگی هر استانی به خودش تعلق گیرد، قطعا کارهای خوبی در شبکههای استانی تولید میشود. این را هم در نظر بگیرید ما در شبکههای استانی شاید با 10درصد بودجه آثاری که در تهران ساخته میشود، کار را تولید میکنیم. اگر بودجه تولیدات استانی افزایش یابد، قطعا کارهای باارزشتری در مراکز استان تولید خواهد شد. دغدغه همیشگی من این بوده که صدا و سیما از این ظرفیتی که در مراکز دارد، استفاده کند و اجازه فیلم ساختن را به هنرمندان استانی بدهد. بالاخره از داخل همین هنرمندان استانی افراد نخبهای شناسایی میشوند و میتوانند کارهای فاخری تولید کنند.
به نظرتان پخش آثار شبکههای استانی از شبکههای سراسری تلویزیون تا چه اندازه میتواند در معرفی و شناسایی فرهنگهای مختلف کشورمان مؤثر باشد؟
پخش تولیدات مراکز استان از شبکههای سراسری اقدام ارزشمندی است. ما همه ایرانی هستیم که زیر یک پرچم واحد زندگی میکنیم، اما هرکدام تاریخ و تاریخچه خاص خودمان را داریم. وقتی این فرهنگ به نمایش گذاشته شود و نقاط مشترک آنها یافت شود، زندگی ایرانی شکل میگیرد. ناگفته نماند استفاده از همه فرهنگها در آثار تلویزیونی باعث ایجاد وحدت میان مردم میشود. در ضمن شبکه شما این فرصت را در اختیار شبکههای استانی صدا وسیما داده است و هنرمندان استانی نیز میتوانند از طریق شبکه شما آثارشان را به همه مردم ایران نمایش دهند. شاید بگویید شبکههای دیجیتال کمتر دیده میشوند اما اینگونه نیست ما در دنیایی زندگی میکنیم که مردم همه شبکهها را مرور میکنند و همیشه بهترین برنامهها و بهترین شبکهها انتخاب میشوند. اگر سعی کنیم بهترین باشیم بدون شک دیده میشویم.
بارها شنیدهام تمایل دارید فیلم تنهای تنهای تنها، غیر از پخش در سینماهای کشور در سطح جهانی هم اکران شود.
خدا میداند نیت اصلی ام در ساخت این فیلم همین بوده است. ما که خودمان ذات، تمدن، فرهنگ و مردممان را میشناسیم. من خواستم این قاب تصویر را مثل سوغاتی یا نه اصلا مثل وظیفۀ اصیل یک ایرانی که سرتاپایش عشق و ارادت به وجب وجب خاکش است نشان همه مردم دنیا بدهم. اینکه میگویم دلم میخواهد فیلمم بیرون از مرزها دیده بشود، خدای احد و واحد میداند که حرص اسم و رسم نیست، از روی یک وظیفه است که گاهی وقتها اشکم را در آورده است. رؤیایم این است که وقتی یک ایرانی به کشور دیگری سفر میکند با عزت برود و با عزت برگردد نه اینکه بگویم فیلم من همه این کارکردها را داشته باشد، بلکه دارم از رویاهایم میگویم؛ فقط همین.
حرف آخر؟
نکته اول اینکه امیدوارم حالا که مردم فیلم را از طریق شبکه شما هم دیدند، نظرشان را با من درمیان بگذارند. انشاءالله فیلم تنهای تنهای تنها توانسته باشد نظر آنها را جلب کند. اما نکته دوم از همه مردم و مسئولان میخواهم به هنرمندان شهرستانی بها بدهند. آنها هم اگر مانند هنرمندان تهرانی، توان مالی، تجربه و حمایت را داشته باشند بدون شک میتوانند حائز موفقیتهای چشمگیری نه تنها برای شهر و استانشان، بلکه در کشور شوند./ ضمیمه قاب کوچک
رامین میلادی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد