وقتی سخن از اختلاف نظر با اعراب به میان میآید، تاریخ چند هزارساله ایران و جاهلیت اعراب پیش از اسلام به عنوان استدلالی مبنی بر برتری تاریخی ایرانیان بر اعراب و واقعه قادسیه به عنوان دلیلی بر ضعف قدرت پادشاهان ساسانی محل بحث و تنش دو طرف میشود و البته هردو طرف با استفاده از روشهای اخلاقی و غیراخلاقی تلاش در حقیر جلوه دادن طرف مقابل دارند. این تحلیلهای بعضا ناعقلانی در شرایطی رخ میدهد که امتهای اسلامی منطقه بشدت به وحدت و یکپارچگی در اتخاذ تدابیر اعتدالی سیاسی و اقتصادی نیاز دارند و از بحرانهای جدی مشترک نظیر دخالت کشورهای خارج از منطقه در امور داخلی، فقر، تنشهای پراکنده قومی و مذهبی، خشکسالی و آلودگی محیطزیست رنج میبرند.
برای رسیدن به راهحل جامعی مبتنی بر گفتمان اعتدال و توسعه در منطقه برای این مسائل، باید اجازه داد تا عقلانیت مشترک بر این بحثها غلبه یابد و به تحلیلی تخصصی از حقیقت روابط بین ایرانیان و اعراب برسد.
پاسخ به این پرسش بسیار حائز اهمیت است که چرا باید مسائل تاریخی مبهم را بزرگنمایی کرد، در حالی که شواهد معاصر بهروشنی در توضیح چگونگی روابط ایرانیان و اعراب وجود دارند؟ به این لحاظ، در این یادداشت منظور از روابط ایرانیان و اعراب تنها سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در تقابل یا تعامل با ۲۲ کشور آسیایی و آفریقایی جهان عرب نیست؛ بلکه تلاشی است از منظر فرهنگ و اقتصاد با تأکید بر اهمیت گفتوگو بین تمام اقشار و اجتماعات ایرانی و عربی برای تقویت دوستی و روابط نیک و آیندهای درخشان برای این روابط. این موضوع با نگاهی کلنگرانه، با کمک از شواهد تاریخ معاصر و با نهایت تلاش برای رعایت اصل بیطرفی مورد بررسی قرار میگیرد.
دو مسأله اساسی، محلِّ اختلاف بین کشورهای عربی و جمهوری اسلامی ایران است؛ یکی از موضوعات در روابط نهاد قدرت پنهان شده است و دیگری در روابط نهاد دین، چگونگی روابط با ایالات متحده آمریکا و اختلافات مذهبی.
در طرحِ این اختلافات دو نکته مهم نهفته است؛ اول اینکه باید در نظر گرفت ایالات متحده آمریکا کشوری است که خارج از این منطقه نسبت به دخالت در مسائل داخلی کشورهای منطقه اقدام میکند و دوم اینکه اختلافات مذهبی از راه پژوهش در تقریب مذاهب قابل حل و فصل است.
یادآوری روش و منشِ پرچمدارِ تقریبِ مذاهب و گفتوگوی ادیان در لبنان و جهانِ اسلام، امام موسی صدر، که به اهمیت گفتوگو، تفاهم و همزیستی در ایجاد جنبشهای اجتماعی و پژوهشی در تقریب مذاهب و گفتوگوی ادیان اهتمام میورزید، در حل مسأله اختلافات مذهبی بسیار تأثیرگذار و سودمند است.
در اینجا لازم است به مطالعه موردی روابط دوستانه ایرانیان و اعراب در چارچوب فرهنگ و اقتصاد پرداخته شود. در ادامه مشاهده خواهد شد که اشتراکات ایرانیان و اعراب از اختلافاتشان بسیار کمرنگتر است و تنشها بیشتر جنبه تبلیغاتی دارند.
در حالی که جمعیت کثیری از ایرانیان در جنوب و جنوب غرب سرزمین ایران با فرهنگ و آداب و رسوم عربی خاص منطقه خود زندگی میکنند و به گویشی ویژه در زبان عربی سخن میگویند، جمعیت زیادی از اعراب در کشورهای کویت، بحرین، امارات متحده عربی و عراق با فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی زندگی میکنند و بعضا به زبان پارسی سخن میگویند. این اعراب و ایرانیان روابط تجاری و فرهنگی نیکی با یکدیگر دارند و به دلیل آشنایی و نزدیکی فرهنگی و روابط خانوادگی و قومی، موجب رونق اقتصادی مناطقی که در آن زندگی میکنند، شدهاند. نزاع بین ایشان بیشتر با رجوع به بزرگ خاندان یا شیخ عشیره برطرف میشود و در تاریخ معاصر همواره به همراهی با دولتهای مرکزی شهرت یافتهاند. نمونههای تاریخی آن برخورد عشایر عرب جنوب ایران با پدیده شیخ خزعل و درگیریها در جریان اشغال سوسنگرد توسط لشکر صدام حسین بود که مردم جنوب ایران با شجاعت در مقابل عوامل وابسته به خارج ایستادگی نشان دادند.
در جریان جنگ ایران و عراق، صدام حسین تلاش داشت جنگ را به نزاع عجم با عرب مبدل کند. وی در نهایت نه تنها موفق نشد همه احزاب و گروههای عربی را با خود همراه کند؛ بلکه با حمله به کشور عربی همسایه (کویت) موجبات دشمنی با کشورهای عربی را پدید آورد. هماکنون صدام حسین از بین رفته و گفتمان سلطهطلب او دیگر وجود ندارد. در این یادداشت تأکید میشود، نباید قدرتطلبی و توهمات صدام حسین و عملکرد وی نسبت به ملتهای منطقه، به دشمنی عرب با عجم (غیرعرب) برگردان شود. لازم به ذکر است، یادآوری و بررسی فجایعی که صدام حسین و نهاد سلطهگر او بر ملتهای منطقه وارد آورد از اهمیت تاریخی زیادی برخوردار است.
بحث روابط مشترک بین تندروان ایرانی و عربی، به واقعه قادسیه کشیده میشود. قادسیه واقعهای است که حدودا سال 635 میلادی رخ داده و جزئیات آن در پژوهشکدههای تاریخ در کشورهای توسعهیافته و کشورهای منطقه مورد مطالعه و پژوهش قرار گرفته است. پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که جمعبندی گفتوگو درباره واقعه قادسیه، صرف نظر از یک پژوهش تاریخی برای درک شرایط تاریخی آن زمان، چه نتیجهای داشته است؟ آیا هدف از پیش کشیدن این موضوع غیر از تفرقه افکنی و افزایش تنش بین ایرانیان و اعراب چیز دیگری است؟ در این رابطه لازم است، شکگرایان به پژوهشکدههای تاریخ مراجعه کنند و نسبت به افزایش اطلاعات پژوهشی خود در این زمینه اهتمام ورزند.
مساله دیگر اختلافات مرزی و عنوان مکانهای جغرافیایی است. به عنوان نمونه تندروان ادعا میکنند نام یک مکان طبق سند تاریخی غیر از نام کنونی آن است. چنین مدعایی در سالهای اخیر از سوی برخی تندروان در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس مطرح میشود. در چنین شرایطی باید در نظر گرفت، هدف از طرح این ادعا، غیر از تغییر نام مکان چه میتواند باشد؟ این مساله باید به دست متخصصان و دیپلماتهای روابط بینالملل پیگیری شود و مورد ارزیابی دقیق قرار گیرد، چرا که طرح چنین سخنانی نه تنها موجب بروز اختلافات در آینده روابط با هر کشوری که چنین ادعایی کرده، خواهد شد، بلکه میتواند توطئهای از طرف کشورهای خارج از منطقه برای خدشهدار کردن روابط نیک ایرانیان و اعراب باشد و حتی میتواند امنیت ملی کشور مدعی را تهدید کند.
باید در نظر داشت اعراب فقط در کشورهای حاشیه خلیج فارس زندگی نمیکنند. مردم کشورهایی نظیر مصر، لیبی، تونس، مراکش و اردن نیز خود را عرب میدانند و کشورهای عضو اتحادیه عرب هستند. اهانت به اعراب میتواند، اهانت به مردم همه این کشورها تلقی شود، همانطور که اهانت به مردم پارسیزبان میتواند اهانت به پارسیزبانان تاجیکستان و افغانستان تلقی شود.
اختلافنظرهای سیاسی و بحث و تبادل نظر در نهادهای قدرت در بین همه اقوام و ملیتها و کشورها وجود دارد و باید در نظر داشت، ایرانیان و اعراب در اختلافنظرهای سیاسی مستثنی نبودهاند، اما گستره دوستی فرهنگی و اقتصادی ایرانیان و اعراب به حدی است که میتوان ادعا کرد حل و فصل اختلافات بین این دو بمراتب از مشاجرات سایر ملیتها آسانتر است.
براساس اعلام یکی از نهادهای رسانهای و پژوهشی، ارزش سرمایهگذاری ایرانیان در امارات متحده عربی بیش از 200 میلیارد دلار است. همچنین هر سال مبلغ قابل توجهی سرمایه از طریق زیارت اعراب از مراکز فرهنگی و مذهبی ایران وارد کشور میشود.
سرمایهگذاری مشترک بین ایرانیان و اعراب در تاریخ جهان بینظیر است. سرمایهگذاریهای مشترک میادین نفت و گاز بین ایران و قطر و بین ایران و عراق تاکنون به هیچ اختلاف نظری نرسیده است که به بحران تبدیل شود. با اینکه دسترسی به اطلاعات ارزش سرمایه مشترک فیمابین به دلایل استراتژیک امکانپذیر نیست میتوان پیشبینی کرد، هیچ سرمایهگذاری مشترکی بین دو ملت در جهان وجود ندارد که از نظر میزان ارزش سرمایه از ارزش سرمایه مشترک اقتصادی ایرانیان و اعراب بیشتر باشد. سرمایهگذاریهای مشابه نظیر انتقال گاز روسیه به اروپا با بحرانهای جدی روبهروست. اینها نشان میدهند با اینکه در تبلیغات از افزایش تنشها بین ایرانیان و اعراب سخن گفته میشود، اما روابط اقتصادی این دو گروه از آنچه میتوان تصور کرد مستحکمتر و نیکوتر است. در زمینه روابط اقتصادی مشترک، فرصتهای طلایی وجود دارد که با گذشت زمان در حال از دست رفتن است. سرمایهگذاری در تکنولوژی تولید انرژی از طریق نیروگاههای خورشیدی، خودکفایی منطقه در صنعت نفت و گاز، تبادل مهندسان و متخصصان شرکتهای نفت و گاز بومی، بازرگانی درون منطقهای، تولیدات فرهنگی مشترک و توسعه تفرجگاهها با رعایت موازین فرهنگی و سنتهای بومی مشترک، تنها نمونههایی از این فرصتهای اقتصادی است.
وجود دین مشترک و در هم آمیختگی نهاد دین با نهاد قدرت در طول تاریخ باعث شده ایرانیان و اعراب، امرا و علمای مشترک داشته باشند. این موضوع میتواند برای تبادلات سیاسی، فرهنگی و پژوهشی بین ایرانیان و اعراب ظرفیتساز باشد.
برای فهم و درک مشترک و تبادل نظر بین امرا و علما نیاز است مراکز پژوهشی و دانشگاهی مشترک بین ایرانیان و اعراب برقرار شود؛ چرا اکثر امرا و علمای عرب باید در آکادمیهای سلطنتی و نظامی کشورهای آمریکا، انگلستان، استرالیا و نیوزیلند تحصیل کنند در حالیکه کشور دوست و همسایه ایشان، یعنی ایران از ظرفیت بالفعل تعلیم و تربیت نظامی و حکومتداری و همچنین علمی و تکنولوژیکی منحصر به فردی برخوردار است؟
تبادل دانشجویان ایرانی با پژوهشکدهها و دانشکدههای تخصصی کشورهای عربی سبب میشود سرمایه لازم برای پژوهش دانشجویان ایرانی فراهم آید و همچنین مراکز پژوهشی کشورهای عربی از دانش و خلاقیت بالقوه جوانان ایرانی بهرهمند شوند.
جهل به معنای نادانی است. جاهلیت به دورهای تاریخی پیش از سال 600 میلادی اطلاق میشود و این دوره فقط متعلق به اعراب نیست. البته اعراب پس از اسلام به دانش قرآن آگاهی یافتند و به کمک خواهران و برادران ایرانی خود درصدد برقراری نظام شکوفای اسلامی برآمدند. به تعبیر توماس گلیک، استاد برجسته تاریخ در دانشگاه بوستون آمریکا، مسلمانان در فتوحات جدید خود نهتنها دانش و فرهنگ خود را به همراه داشتند بلکه از تکنولوژی و فرهنگ چین، ایران و هند هم در دوره طلایی اسلام بهره بردند.
اعراب و ایرانیان خط مشترک خود را حفظ کردهاند. مسلمانان ایرانی و عرب در کتاب آسمانی قرآن کریم، قبله مکه مکرمه و پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) اشتراک عقیده و عمل دارند. همچنین در حال حاضر دختران و پسران ایرانی و عرب با یکدیگر ازدواج میکنند و صاحب فرزند میشوند. فرزندانی که بعضاً از وصلت دو نژاد متفاوت، ولی با مصادیقی از اشتراکات فراوان فرهنگی، اقتصادی و دینی رشد خواهند کرد.
خداوند متعال در قرآن کریم مسلمانان را به وحدت و همدلی بین یکدیگر دعوت کرده است. اکثریت جمعیت ملتهای عرب و ملت ایران مسلمان هستند و امت اسلامی را به همراه ملتهای مسلمان جنوب شرق آسیا و جهان تشکیل میدهند. در طول تاریخ اسلام، مسلمانان یکدیگر را خواهر و برادر دینی دانستهاند. مسلمانان تشویق شدهاند تا آتش بر اختلافات نیفروزند، یکدیگر را ببخشند و سیاه پوست و سفید پوست، عرب و عجم (غیرعرب) و معلول و سالم را یکسان بدانند.
بنابراین مسلمانان باید نسبت به هم، بدی را با نیکی پاسخ گویند تا بین ایشان آرامشی برای حل اختلاف برقرار شود. به گفتوگو بنشینند، عقلانیت را تقویت کنند و از دشمنی و اهانت به هم بپرهیزند. خداوند سبحان میفرماید: ادْفَعْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ: یعنی بدی را با نیکی دفع کن (سوره مبارکه فصلت ـ آیه شریفه ۳۴) و درباره هر چیزی اختلاف پیدا کردید داوریش به خدا [ارجاع میگردد] چنین خدایی پروردگار من است بر او توکل کردم و به سوی او بازمیگردم. (سوره مبارکه الشوری ـ آیه شریفه 10)
جلال نبهانیزاده / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد