علاوه بر ما مسیحیها هم بودند، همان کشیشها که من مدام به اشتباه به آنان کشیک میگفتم، همان برنده جایزه صلح نوبل خانم مگوایر و همان مادر اگنس و جدیدا خواهر اوا هم در سوریه به ما اضافه شده بود که تازه فهمیدیم یک خبرنگار کانادایی است که چند سالی هم در غزه بوده و عکس فلسطین اشغالی را روی ساعدش خالکوبی کرده و یکجورهایی سرش درد میکند برای مبارزه با اسرائیل.
تازه بچههای ما به نام خانم اوا، خواهر را اضافه کردهاند تا بعدا در فرصت مناسب جای اوا و خواهر را عوض کنند و بشود اوا خواهر! از در پشتی حرم میرویم داخل. چند پست نگهبانی گذاشتهاند و در اصلی ورودی حرم را بستهاند. جمعیتی کمتر از 30ـ20 نفر در تمام حرم دیده میشود. زنهای بیحجاب باید چادر عربی سر کنند. مادر اگنس تا حدی حجاب دارد.
مقنعه مخصوص با مانتوی گشاد، اما ترجیح میدهد چادر هم سر کند. اوا خواهر و خانم مگوایر اصلا چادر سر کردن بلد نیستند، خانم رجایی به دادشان میرسد و یکجوری چادر را به سرشان جفت و جور میکند. کمی جلوتر میآییم و به روبهروی حرم میرسیم.
بچههای ما هر کدام یکجوری اشک در چشمانشان جمع شده و پراکنده و جدا از هم وارد حرم میشوند. از قرار معلوم خانم مگوایر هم سوالاتی راجع به حضرت زینب(س) پرسیده و از خانمهای ایرانی خواسته که برایش سرگذشت حضرت زینب را بگویند و شنیدیم که بعد از شنیدن ماجرا چند قطره اشکی هم ریخته است. به کنار ضریح حضرت زینب میرسیم.
خلوت خلوت است. در چهارسوی ضریح یک نفر جوان عرب را میبینیم که دست دو پسربچهاش را گرفته و برای زیارت آمده. مرد عرب زخمی است.
یحتمل ثمره همین درگیریهای دور و بر حرم باید باشد. زیارتی میکنیم و دو رکعت نمازی میخوانیم و کم کم سر و کله آقایان کشیک و این دوست ایرلندی صلح طلب ما ـ مستر دیکلان هیس ـ و پدر ژولیان آسانژ استرالیایی و یکی دو نفر دیگر پیدا میشود.
یکی از نگهبانان حرم که جوانی افغانستانی است بسرعت به طرفشان میآید تا یحتمل از دینشان بپرسد و بگوید که تا چه حدودی جلو بیایند. پسره افغانی مدام میپرسید اینها غیرمسلمانند؟ بگویید از این حدود جلوتر نروند.
یاد اشک خانم مگوایر همان برنده صلح نوبل برای حضرت زینب افتادم و یک لحظه به دلم افتاد که به این جوان افغانستانی بگویم: نگران نباش اینها همهشان مسلماناند و اصلا همین چند لحظه قبل شیعه شدهاند، به دلم برات شده بود که حضرت زینب یکایک اینها را طلبیده، آدمهایی که با قبول خطر از آن سوی دنیا آمدهاند اینجا که صلح را برقرار کنند و برای سرنوشت حضرت زینب اشک هم میریزند، به نظر شما بهتر از این مسلمانان داعشی نیستند که سر محافظان حرم را گرد تا گرد میبرند و بر نیزه میکنند؟
دکتر علیرضا قزوه - شاعر
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد