بازیهای جام جهانی از جمله موضوعاتی است که گروههای مختلف جامعه را جذب خود میکند و پیگیری اخبار آن منحصر به یک قشر از جامعه نیست، در همین زمینه فرصتی فراهم شد تا با سعید راد بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون گفتوگویی متفاوت انجام دهیم که در ادامه آن را میخوانید.
لطفاً درباره فعالیتهایی که در کنار بازیگری به آنها میپردازید برایمان بگویید.
من به ورزش در کنار بازیگری مشغول هستم، زیرا ورزش و بازیگری با هم عجین هستند ولی متأسفانه بسیاری از دوستان بازیگر هستند که اصلاً ورزش نمیکنند و نتیجه آن داشتن شکم و غبغب و اضافه وزن است. البته من هم در این سن و سال ورزش خاصی انجام نمیدهم، ایروبیک، دویدن در صبح زود، دوچرخه زدن و پیادهروی؛ اینها نعمتهایی است که خدا به ما داده و ما از آنها غافل هستیم و آنها را فراموش کردهایم.
چرا بازیگری را با ورزش عجین میدانید؟
وقتی یک بازیگر بدنش آمادگی نداشته باشد، اعتماد به نفس هم ندارد و از این منظر با مشکل روبهرو میشود و نمیتواند نقشش را خوب ایفا کند. اگر بازیگر پایه کار را بداند که البته تکنیکال است ولی بدنش آماده نباشد، چگونه میتواند نقشی اثرگذار ایفا کند؟ البته ورزشکاران کشورمان هم ورزش نمیکنند، با این وضعیت چه انتظاری میتوان از بازیگران داشت.
روی ورزش به عنوان یکی از اصول زندگی و حرفهای خیلی تأکید دارید.
ورزش اصل زندگی و برآورنده شعف و شادی است. اگر ورزشکاران ما صبح زود از خواب بیدار شوند و ورزش کنند، آش رشته و کشک بادنجان و قورمه سبزی هم بخورند، به آنها میچسبد و مشکلی برایشان ایجاد نمیشود ولی اگر ورزش نکنند، این غذاها هم نمیچسبد و باید بعد از خوردن آنها جواب پس بدهند.
به چه ورزشهایی علاقهمندید و کدام ورزشها را از دوران جوانی انجام میدادید؟
همه ورزشها را دوست دارم. از دوره دبیرستان فوتبال، والیبال، بسکتبال و پینگپنگ بازی میکردم و بعدها قهرمان بولینگ شدم که آن هم ورزشهای خاص خودش را داشت. در دوران دبیرستان و دانشجویی هر روز صبح در طول مسیر ورزشهای دویدنی را انجام میدادم و لذت میبردم. از این روست که بزرگترین امتیاز دنیا را دارم و آن هم ورزش است. البته این امتیاز بد است و اگر آن را رها کنی، امراض به سراغت میآیند. من تاکنون در این سن و سال قرص نخوردهام و همه آن نتیجه ورزشی است که میکنم و از خدا متشکرم که این قدرت را به من داده است که ورزش کنم تا از بیماریها دور بمانم.
افراد با کنار گذاشتن ورزش دچار مشکلات جسمانی فراوانی میشوند باز هم با ورزش مشکلات جسمی خود را مرتفع میکنند و من بهعینه این را دیدهام. ورزشکاران ما هم باید این موضوع را بدانند و از آن در جهت سلامت خود بهره بگیرند.
در آستانه برگزاری بازیهای جام جهانی هستیم، آیا تبی که جامعه را در این دوره فرا گرفته، روی شما هم تأثیر گذاشته است؟
متأسفانه وقتی صحبت از برگزاری مسابقات جام جهانی میشود، به هیجان و اضطراب و استرس میافتیم و اردو برگزار میکنیم که تیم ملی آماده مسابقات شود. این در حالی است که تیم ملی همیشه باید آماده باشد. تازه دقیقه ۹۰ یادمان میافتد که کارها را به سرعت انجام دهیم. اردو میزنیم، مسابقه داخلی برگزار میکنیم و خیلی کارهای دیگر و این میشود که در ادامه راه باز میمانیم.
تازه یادمان افتاده است که باید به جام جهانی برویم و با یادآوری این موضوع به برگزاری برنامههای مختلف در رادیو و تلویزیون میپردازیم و میشنویم که باید حامی تیم ملی باشید و اختلافات را کنار بگذارید؛ خسته شدیم از این رویه و این صحبتها.
فضای جامعه را در آستانه این بازیها چگونه ارزیابی میکنید و روحیه مردم را چطور میبینید؟
جوانان کشورمان فارغ از سلیقههای مختلف حاضرند که تیم ملی را تشویق کنند و نباید فراموش کنیم که وقتی تیم ملی حامی نداشته باشد و پشتش خالی باشد و تکیهگاهی نداشته باشد، نمیتواند برای ملت شادی به ارمغان بیاورد.
پیگیر بازیهایی که برگزار میشد بودهاید؟ نظرتان در این زمینه چیست و کیفیت کار را چطور دیدید؟
ورزش فوتبال ما زیربنایی درست نشده است، در سالهای بعد اگر خواستیم به جام جهانی برویم و به قول دولتیها این کار نهادینه شد، میتوان امید داشت که اتفاقات خوبی بیفتد. متأسفانه ورزش ما با شادیای که ملت لیاقتش را دارد، همراه نیست و هنوز هم بر سر مسائل مختلف دعواست؛ این در حالی است که بازیها شروع شده است. بهتر است تمام کنیم امثال این صحبتها را که کدام فرد میماند و کدام یک میرود. الان دیگر وقت چنین بحثهایی نیست.
هر ایرانی امیدوار است که هموطنانش وقتی برای جام جهانی میروند، پیروز باشند و فرق نمیکند که این بازیها بینالمللی باشد، آسیایی باشد یا کشوری. اگر برای مسابقات جام جهانی فوتبال ارزش قائل باشیم که نیستیم، نباید به اینجا برسد که چنین سخنانی درباره کفش و لباس و افراد مطرح شود. ملت آرزوهای بزرگی دارند ولی وقتی خود این جامعه فوتبالیست نمیخواهند به آن جامه عمل بپوشانند، از دست کسی کاری ساخته نیست.
متأسفانه برخی از ورزشکاران ما بر بدن خود خالکوبی دارند. این افراد قهرمانان من نیستند و نمیتوان آنها را قهرمان ملی به شمار آورد.
بر سر راه فوتبال کشورمان چه مشکلاتی وجود دارد که به نظر شما باید رفع شود؟
هنوز که هنوز است میخواهند تیمها را خصوصی کنند. هنوز هم همان قدرتنماییها و خط و نشان کشیدنها، و صاحبان قدرت همان حرفهایی را میزنند که قبلاً گفته میشد. اینکه فلان بازیکن پرسپولیسی است و...، اصلاً نمیگویند که اصل فوتبال چه شد؟ اینکه روی پایه فوتبال باید کار کنند. آن بازیکنی که در شهر خود پول خرید توپ ندارد چه باید بکند و جوانان شهرستانها در این میان چه شدند.
هیچ مقام و مسئولی در کشور ما نیست که نخواهد و دوست نداشته باشد تیم ورزشی ما در دنیا اول شود. عرق ملی ما در این زمینه به آسمان میرسد اما اینکه چرا چنین اتفاقی نمیافتد را نمیدانم. چرا ما همیشه عصبانی هستیم و باید خط و نشان بکشیم. حالا همه تئوریسینها ریختهاند در تلویزیون و رادیو و از لغات قلمبهسلمبه استفاده میکنند و از چیزهایی میگویند که با آن مخالف یا موافق هستند.
نه فقط در فوتبال، که در همه رشتهها و ورزشها، ایرانیان عرق ملی دارند، جوانان ما در رشتههای مختلف دنیا را فتح میکنند ولی وقتی از بازی برمیگردند، یکی پولش را نمیگیرد، یکی با دیگری دعوا میکند و بسیاری اتفاقهای دیگر. با چنین اقداماتی بالندگی و شادی را از خود میگیریم.
تصور میکنید تیم ملی در جام جهانی چه جایگاهی را بتواند به دست آورد؟
هر چه باشد مهم نیست ولی باید نوع و جنس بازی، فرهنگ و آداب این بازیها ایرانی باشد تا به آن افتخار کنیم. طوری باشد که غیرایرانیان هم برای ما دست بزنند. اگر گل زدیم چه بهتر، ولی اگر هم خوردیم مشکلی نیست.
در مقایسه با سایر کشورها، ایران عقبتر است و در این باره شکی نیست، اگر بخواهیم با عرق ملی و ازخودگذشتگی و در دقیقه ۹۰، جوان ایرانی که در زمین خاکی فوتبال را یاد گرفته است، در مقابل بازیکنانی که در بهترین باشگاهها تمرین کرده و فوتبال را تکنیکال یاد گرفتهاند، قد علم کند و گل بزند و افتخار بیافریند، معلوم است که من ایرانی هم فریاد میکشم و شاد میشوم. اگر از این مرحله صعود کردیم، عالی است ولی اگر هم نکردیم، نباید ناامید شویم و تأسف بخوریم و باید این راه را ادامه دهیم و درد را درمان کنیم.
به نظر شما میتوانیم به روزی برسیم که مدعی بردن جام جهانی باشیم؟
صددرصد میتوانیم چنین کاری کنیم، مگر جوان ایرانی چه از جوان اروپایی و امریکایی کم دارد؟ فقط مدیریت و تأمین خوب نمیشود. ورزشکاران ما متأسفانه مدیریت خوبی ندارند و این موضوع باید از لیگ حرفهای در باشگاهها شروع شود.
جوانان ورزشکار باید مدیریت شوند. والیبال ما به اعتباری رسیده است که توانسته در مقابل ایتالیا بایستد. اگر دوتا بازی را هم خورده مشکلی نیست. حالا بیاییم و فلسفه ببافیم که فلان و بهمان... همان طور که توانستند دو بار برنده شوند، دو بار هم باختند.
برای اعضای تیم ملی کشورمان چه صحبتی دارید؟
اعضای تیم ملی باید بازیهایشان را بکنند و همان که یاد گرفتهاند را به منصه ظهور برسانند و بدانند آنها که برای تیم ملی ما انتخاب شدهاند، قرار نیست معجزه کنند و قرار هم نیست با دویدن زیاد جسمشان را متلاشی کنند. آنها فقط باید آموختههایشان را به عمل برسانند و امیدوارم که موفق شوند.
نمیدانم چرا این موقع که میشود، همه باید دعا کنند. بازیکنان ما سرپرست دارند، تمرین کردهاند، باید این را بدانند که نماینده ملت هستند، من نتوانسته ام به جام جهانی بروم، آنها که رفتهاند باید بازی کنند. بیان این مطلب که چشم ملت به انتظار گامهای شماست، درست نیست، بیان این موارد انشاست.
تیم ملی ما به تقویت روحی احتیاج دارد و خیلی جالب است که رئیسجمهور به کمپ تیم ملی میرود و به این موضوع ترتیب اثر میدهد تا بازیکنان تیم ملی روحیه بگیرند.
هر شهروند هم همین نیت را دارد، کار رئیسجمهور به نمایندگی از ملت خیلی زیباست ولی ما باید کاری کنیم که همه چیز ما درست باشد؛ اما و اگر و دعوا در آن نباشد. خدا کند ما برای اولین بار به مرحله بعدی صعود کنیم. برای من که ایرانی هستم این موضوع خیلی مهم است که فریاد شادی سر دهم که ما هم میتوانیم و امیدوارم این مهم انجام شود.
چه صحبتی در این زمینه با مردم دارید؟
نمیفهمم چرا اگر تیم ملی کشورمان باخت، نباید به استقبالش برویم. چرا؟ یعنی ما فقط باید در زمان پیروزی از آنها استقبال کنیم؟ این شکستها همیشه هستند و بالا و پایین وجود دارد و گاهی ممکن است چنین اتفاقهایی بیفتد. (هفته نامه سروش)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد